- تأثیر دما و تابش برمجموعه بافت
بافت کالبدی روستاها دراقلیم گرم و مرطوب نسبتاً پراکنده و دراقلیم معتدل و مرطوب، پراکنده است.
دراقلیم سرد و کوهستانی به دلیل سرمای زیاد بافت متراکم وابنیه به هم متصل می باشند.
دراقلیم سرد و کوهستانی فضاهای روستایی کوچک ومحصورند.
نحوه استقرار بافت دراقلیم سرد و کوهستانی به نحوی است که آفتابگیر باشد.
دراقلیم گرم و خشک به دلیل دمای بالا و تابش نسبتاً مستقیم نور خورشید بافت روستاها فشرده می شوند تا جداره های کمتری درمعرض خورشید قرار گیرد و نفوذ حرارت درآنها کمتر شود. بافت فشرده دراقلیم گرم و خشک دارای اثرات زیر می باشد.
تابش مستقیم و درنتیجه میزان تبخیر را کاهش می دهد.
گرمای کسب شده درطی روز و افت حرارتی درشب را به حداقل می رساند.
برمیزان سایه و هوای خنک می افزاید.
حرکت انسان را دربافت آسانتر می کند.
1-3-2-تأثیر دما و تابش برشبکه معابر
دراقلیم سرد و کوهستانی شبکه معابر درجهت شمالی- جنوبی شکل می گیرند تا نور آفتاب به اندازه کافی به آنها برسد.
دراقلیم گرم و خشک برای ایجاد سایه، کاهش دما و تلطیف هوا و مقابله با تابش مستقیم خورشید، تمهیدات زیر درشبکه معابر به کار می رود:
درمعابر، ساباط ، نورشکن و یا گذرهایی برای استراحت عابر ایجاد می گردد.
معابر درجهت شرقی-غربی احداث می شوند تا سطح آفتاب خور آنها کاهش یابد.
کوچه ها کم عرض و باریک و با دیوارهای مرتفع شکل می گیرند، دراین صورت دما درطول روز کاهش یافته و معابر سایه دار و خنک می شوند.
1-3-3- تأثیر دما و تابش برقطعات تفکیکی (واحد مسکونی و نوع مصالح)
یکی از دلایل وجود ایوان درواحد مسکونی (اقلیمهای مختلف) حفاظ ساختمان در مقابل تابش و دریافت نور مناسب درفصول تابستان و زمستان است.
جای گیری بخش مسکونی خانه درشمال حیاط امکان استفاده مناسب از آفتاب جنوب را مهیا می سازد.
وجود فضاهای چند عملکردی و استفاده متفاوت از این فضاها درفصول مختلف سال ناشی از سرد و رم شدن هوا درفصول مختلف می باشد.
دراقلیم گرم و مرطوب جهت مقابله باتابش مستقیم نور خورشید و تعدیل دما درقطعه تفکیکی و واحد مسکونی ویژگی های زیر مشاهده می شود:
الگوی اشغال درواحد مسکونی سه جبهه پر وترجیحاً ساختمان دو طبقه است.
مصالح مورد استفاده دارای ظرفیت حرارتی پایین می باشند.
رنگ سطح خارجی ساختمان روشن است تا نور خورشید را کمتر جذب نماید.
جهت استقرار واحد مسکونی جنوب تا جنوب شرقی است.
سطح شیشه خور پنجره متوسط است و سایه بان ندارد.
دراقلیم معتدل و مرطوب به دلیل عدم وجود محدودیت های تابشی واحد مسکونی دارای ویژگی های زیر می باشد:
الگوی اشغال درواحد مسکونی کوشک (ساختمان مرکزی) است.
مصالح مورد استفاده دارای ظرفیت حرارتی پایین می باشد.
رنگ سطح خارجی ساختمان آزاد است.
جهت استقرار واحد مسکونی شرق تا غرب است.
سطوح بازشوها نستباً زیاد است و سایه بان ندارد.
-دراقلیم گرم و خشک جهت مقابله با تابش مستقیم نور خورشید و تعدیل دما درقطعه تفکیکی و واحد مسکونی ویژگی های زیر مشاهد می شود:
واحدهای مسکونی درجهتهای جنوب غربی (روبه قبله) تا جنوب شرقی استقرار یافته اند.
واحدهای مسکونی دارای اتاقهای زمستان نشین و تابستان نشین دربخشهای شمال و جنوب ساختمان می باشند. استقرار اتاقهای زمستان نشین درشمال ساختمان و روبه جنوب موجب دریافت نور مناسب خورشید درفصل زمستان می گردد و استقرار اتاقهای تابستان نشین درجنوب ساختمان و رو به شمال تابش کمتری را درفصل تابستان دریافت می کند.
سطوح بازشوها کم و سطوح شیشه خور آنها نیز کوچک است علاوه بر این پنجره ها دو جداره می گردند و حصیر و پرده درجلو و یا پشت پنجره قرار میگیرد.
از مصالح مناسب و با ظرفیت حرارتی زیاد(خشت و گل و یا آجر) استفاده می گردد.
درحیاط خانه ها جهت ایجاد سایه درخت کاشته می شود.
ضخامت وعرض دیوارها زیاد و گاهی به یک متر نیز می رسد.
برروی بامها از دست اندازهای مرتفع و گاه مشبک برای ایجاد سایه استفاده می شود.
الگوی اشغال درواحدهای مسکونی حیاط مرکزی است. و گاه این حیاطهای مرکزی جهت ایجاد کمترین تماس با آفتاب، به کوچکترین حد خود میرسند.
نوع پلان فشرده و قطعات تفکیکی نسبتاً کوچک است.
درسطوح خارجی ساختمان از رنگ روشن استفاده می گردد. دراین خصوص رنگ نخودی کاهگل مناسب ترین رنگی است که علاوه بر انعکاس نور خورشید و عدم جذب آن، موجب آزار و اذیت چشم نیز نمی گردد.
ایجاد زیر زمین و استفاده از هوای خنک و دلپذیر آن یکی از شیوه های معمول درمناطق گرم و خشک است.
دراقلیم سرد و کوهستانی جهت استفاده مناسب از نور آفتاب، تعدیل هوای خانه و مقابله با سرما، تمهیدات زیر درواحد مسکونی اندشیده و اعمال شده است:
به دلیل عایق بودن زمین، ساختمانهای پایین تر از سطح معابر احداث می گردند.
نسبت سطح پوسته خارجی بنابه حجم آن کم است، این امر موجب می گردد سطح کمتری ازساختمان درمعرض سرما قرار می گیرد.
الگوی اشغال درواحد مسکونی حیاط مرکزی و درون گرا است.
جهت مقابله با سرما دیوارها وسقف دارای ضخامت بالا می باشند.
ارتفاع اتاقها به دلیل تسریع درگرمایش ساختمان کم است.
ظرفیت و مقاومت حرارتی مصالح زیاد است و معمولاً از خشت یا چینه گلی استفاده می شود.
نوع رنگ خارجی ساختمان به دلیل جذب نور خورشید تیره انتخاب می شود.
نوع پلان ساختمان فشرده و ابنیه به یکدیگر متصلند تا نقاط اتصال ساختمان با هوای بیرون کمتر باشد.
جهت استقرار واحد مسکونی جنوب شرقی تاجنوب غربی است.
سطح شیشه پنجره کم است و دارای سایه بان می باشد.
واحدهای مسکونی عمدتاً دو طبقه احداث می گردند و طبقه زیر به دام و طبقه بالا به انسان اختصاص دارد. دراین صورت حضور دام در طبقه زیرین موجب افزایش دما درطبقه بالا میشود.
ایجاد بامهای تیرپوش بدون دست انداز و انبار علوفه زمستانی بروری آنها یکی از اقداماتی است که موجب افزایش دما درساختمان می شود.
ایجاد زاغه درزیر زمین، احداث اتاق کرسی و چاله کرسی و ایجاد فضای رابط بین اتاق و فضای بیرون نیز ازجمله اقداماتی است که جهت عدم اتلاف انرژی درواحدهای مسکونی واقع درمناطق کوهستانی، دیده می شود.
2-شناخت عوامل محیطی مؤثر بربافت روستاها
عوامل محیطی مؤثر بر بافت روستاها، منابع آب (رودخانه، قنات و چشمه) ارتباطات (راههای دسترسی و نزدیکی به شهرها تاسیسات صنعتی) و ویژگی های زمین (شکل پستی و بلندی، شیب و…) راشامل میشود:
2-1- شناخت تأثیر رودخانه بر بافت روستاها
2-1-1- تأثیر بر مجموعه بافت
عوامل محیطی مؤثر بر بافت روستاها، منابع آب (رودخانه ، قنات و چشمه) ارتباطات (راههای دسترسی و نزدیکی به شهرها و تاسیسات صنعتی) و ویژگی های زمین (شکل پستی و بلندی، شیب و …) راشامل می شود:
2-1-شناخت تأثیر رودخانه بر بافت روستاها
2-1-1- تأثیر رودخانه برمجموعه بافت
بافت روستاهای مجاور رودخانه به جهت دسترسی مناسب و آسان به آب، احتمال دارد شکل خطی به خود بگیرد.
درصورتی که بافت روستا درمحل پیچش رودخانه قرار گیرد، به دلایل طبیعی شکل بافت ازحالت کشیدگی خارج شده و به دایر نزدیک میگردد.
2-1-2-تأثیر رود خانه بر شبکه معابر
درروستاهای مجاور رودخانه جهت دسترسی سریعتر به آب احتمال دارد معابر عمود بر رودخانه شکل گیرد.
بافت روستا و شریانهای داخلی آن لااقل درهسته اصلی و اولیه خود تا حدود زیادی از جریان حرکت آب متاثر هستند.
روستاهایی که سابقه سکونت بیشتری دارند بعضاً به دلیل ممانعت از سیل گیری بافاصله ای از رودخنه استقرار یافته و بسیاری از کوچه ها رو به سوی رودخانه دارند، گاهی تبعیت بافت ده از رود با واسطه ای مثل نخل و … صورت می پذیرد اما بازهم آن نحوه از شکل گیری دسترسیها دیده می شود.
2-1-3-تأثیر رودخانه برمحلات و مراکز محلات
درمراحل اولیه شکل گیری بافت، به علت مرغوبیت زمینهای کنار رودخانه و هوای بهتر آن و دسترسی سهلتر به آب، منزل بزرگان، محل اجتماع و تاسیساتی چون مسجد درکنار آن قرار می گیرد.
2-1-4-تأثیر رودخانه براستقرار و جهت توسعه بافت
روستاهای واقع دردشت عمدتاً درمجاورت رودهای پر آب واقع شده اند.
روستاهای کوهپایه ای نیز معمولاً درنقاطی استقرار یافته اند که سرچشمه رودها و جویبارهای محلی در آنها می جوشند.
استقرار و توسعه روستا درمجاورت رودخانه طی مراحل زیر صورت میگیرد.
مرحله اول: استقرار چند خانوار درمجاورت رودخانه
مرحله دوم: تازه واردین در مسیر رودخانه استقرار می یابند که منجر به رشد طولی در روستا می شود.
مرحله سوم: درجایی که افزایش طولی مقدور نباشد و یا همبستگی روستا زیر رودسری جدید واحدهای مسکونی درپشت واحدهای مسکونی قبلی استقرار می یابند.
مرحله چهارم : با بزرگتر شدن آبادی خانه ها به جانب دیگر رودخانه روی می آورند.
گرایشهای گسترش روستا معمولاً در امتداد رودخانه است.
2-1-5-سایر تاثیرات رودخانه
فراگیری لکه های سبز(باغات و کشتهای تابستانی) درکنار بافت تنها درسایه وجود منابع جاری و دایمی آب میسر است.
2-2-شناخت تأثیر قنات و چشمه بربافت روستاها
2-2-1-تأثیر قنات و چشمه برمجموعه بافت
به دلیل نقطه ای بودن آب چشمه یا قنات، بافت روستاها نقطه ای و کاملاً فشرده هستند.
توسعه کالبدی و افزایش جمعیت روستا رابطه مستقیمی بامیزان آب موجود و امکان حصول آن از چشمه و یا قنات دارد.
دربرخی از روستاها، چشمه ای که آب شرب راتامین می کند درمیان بافت قرار میگیرد.
رواج لوله کشی آب انعطاف بیشتری به بافت داده الزامی به قرار گیری بافت در مجاورت نهر آب ویامسیر چشمه وجود ندارد.
دربرخی از مناطق ایران (هرمزگان، جنوب کرمان و جازموریان) وجودبرکه یامانداب یا منجر به پیدایش روستا شده و یا موجب شده واحدهای مسکونی خوانین و ثرومندان درمجاورت این برکه ها شکل گیرد.