«مقدمه
«عدالت از نظر علی(ع) در خانوادهی اجتماعی»
«لقد ارسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس ولیعلم الله من ینصره رسله بالغیب ان الله قوی عزیز» «حدید آیهی 25»
«ان الله یأمر بالعدل و الاحسان وایتائ ذیالقربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تذکرون» «نحل آیهی 90»
این دو آیهی کریمه از دو سوره است و هر کدام در یک جایی از قرآن است آیهی اول آیهی بیست و پنجم از سورهی حدید است و آیهی دوم آیهی نودم از سورهی نعل است البته در هر دو آیه از یک مطلب یاد شده و آن موضوع عدالت است البته هر آیه مطلب اضافهای نسبت به دیگری دارد.
در آیه اول میفرماید «ما، پیغمبران خود را به دلایل روشن فرستادهایم و همراه آنها کتاب و مقیاس و وسیله اندازهگیری فرستادیم تا مردم بر میزان عدالت عمل کنند، آهن فرستادیم که فلزی و محکم و با صلابت است و منافعی برای حیات بشر دربر دارد! علت دیگر فرستادن پیغمبران این است که آمدن آنها وسیلهای امتحانی باشد و معلوم و روشن شود که چه کسی به یاری حق و اهل حق میشتابد و چه کسی نمیشتابد، خداوند نیرومند و غالب است.
در آیهی اول هدف کلی ادیان آسمانی را برقرار شدن موازین عدالت ذکر میکند و در آیهی دوم به عنوان یک اصل از اصول و مبانی کلی اسلام و به عنوان معرفی روح اسلام میفرماید خداوند به عدل و احسان امر میکند و از فحشاء و زشتکاریها و بدیها و ظلمها نهی میکند.
موضوع عدل و احسان خصوصا موضوع عدل، گذشته از این که در خود قرآن کریم مکرر ذکر شده در تاریخ اسلام و در میان مسلمین فصلی طولانی دارد چه از نظر علمی در تاریخ اسلامی و چه از نظر علمی و اجرایی در تاریخ اجتماعی و سیاسی جامعه و چون واقعا یکی از ارکان اسلام اصل عدل است. شایسته است در اطراف آن صحبت شود و مخصوصا ما شیعیان که یکی از اصول دین را عدل میدانیم.
«عدل از اصول دین در خانواده»
اصول دین را پنج چیز میشماریم، توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد. عدل و امامت اختصاصا در شیعه از اصول دین شمرده شده، و گاهی این دو را به نام دو اصل مذهب مینامند که البته مقصود این است که از نظر اسلامشناسی این مذهب و از دیدهی پیشوایان این مذهب، عدل و امامت هم از اصول اسلام است، پس معلوم میشود از نظر مذهب و طریقهی ما اصل عدل بسیار مهم است، پس معلوم میشود که در ردیف مسائلی از قبیل مسائل اخلاقی خانواده نیست لذا، به همین مناسبت به این شبهای عزیز که فرصتی هست تا حدی که مقدور است از اطراف این اصل و تاریخچهی آن که با سرنوشت ما و وضع حاضر ما بستگی دارد مطالبی به عرض شنوندگان میرسانیم.
به علاوه اینکه این شبها تعلق دارد به امام عادل علی الاطلاق، مجسمهی عدل و مساوات، شیفتهی حق و انصاف، نمونهی کامل بشر دوستی و رحمت در جهت و احسان: مولای متقیان علی(ع) کسی حتی دیگران دربارهاش گفتهاند قاتل او همان عدل و مساواتش بود.
دشمنی طاووس آمد پراو ای سباشه را بکشته فراو
گفت من آن آهوم کزنا فافی ریخت آن صیاد خون صاف فن
«جود و عدل در خانواده از دیدگاه اخلاق فردی»
علماء اخلاق جود را از عدل بالاتر دانستهاند، اما علی مرتضی(ع) درکمال صراحت میگوید عدل به این دلیل و این دلیل از جود بالاتر است.
البته این دو نظر از دو زاویه و دو دیدگاه است: اگر تنی از جنبهی فردی و اخلاق شخصی مطلب را مطالعه کنیم جود از عدل بالاتر است. ازنظر ملکات اخلاقی، ملکه جود و ایثار بالاتر است از ملکهی عدالت، زیرا شخصی عادل از آن جهت که شخصاًو ازنظر اخلاق شخصی و فردی عادل است در این حد از کمال انسانی است که به حق دیگران در خانواده تجاوز نمیکند و مال کسی را نمیبرد، متعرفی کسی نمیشود، اما آن که خود میکند و ایثار مینماید نه تنها مال کسی را نمیبرد بلکه از مال خود دسترنج خود به دیگران جود میکند، نه تنها نوبت کسی را نمیگیرد، نوبت خود را هم احیاناً به دیگران میدهد نه تنها بر کسی جراحتی وارد نمیاورد بلکه در بیمارستانها و میدانهای جنگ و در کلبهها و خانههای بینوایان به سروقت بیماران و مجروحین میرود، دارویی به کامشان میریزد مرهمی بر جراحتشان میگذارد، مجاناً شغل پرستاری بیماران را برای خود انتخاب میکند، نه تنها خون کسی را نمیریزد بلکه حاضر است خون خود فدای خیر جامعه کند.
پس از نظر ملکات اخلاقی و صفات شخصی البته جود از عدل بالاتر است، بلکه طرق قیاس هستند.
«جود بهتر است یا عدل؟»
اول جملهای که از خودش در جواب سؤالی نقل میکنیم کسی از علی مرتضی سلامالله علیه پرسید آیا جود بهتر است یا عدالت؟ «ایهما أفضل العدل ام الجود؟ فقال علیه السلام: العدل یصنع الامور مواضعها و الجود یخرجها فی جهتها.» فرمود عدل بهتر است از جود به دلیل اینکه عدل هرچیزی را در جای خود قرار میدهد و هر حقی را به جای حق واقعی خود میرساند، اما جود و بخشش، امور را و جریانها را از حمل خودشان و مدارشان خارج میکند. جود این است که آدمی از حق مسلم خود صرفاً نظر کند، به دیگری که صاحب حق نیست جود کند، پس جود اشیاء را از موضع خود خارج میکند.
عدل وضع نعمتی بر موضعش نی عبوبیفی که باشد ابکش
موضع رخ شه نهی، ویرانی است موضع شه، پیل هم نادانی است
«و العدل سائل عام و الجود عارض خاص» دیگر این که عدالت سائس و اداره کننده، عموم است. چیزی است که پایه و مبنای زندگی عمومی و اساس مقر است، اما جود و بخشش یک حالت استثنایی است که در موقع خاص یکی از افراد خانواده به دیگری میکند.
جود و ایثار را نمیتوان مبنای اصلی زندگی عمومی قرار داد و براساس آنها مقررات و قانون، وضع و آن را اجرا کرد. اگر جود و احسان و ایثار تحت قانون و مقررات لازم الاجراء درآید دیگر جود و احسان و ایثارنامه ندارد و به اصطلاح از وجودش عدمش لازم میآید، جود و ایثار وقتی است که هیچ قانون و مقررات حتمی و لازمالاجراء نداشته باشد و آدمی صرفاً به خاطر کرم و بزرگی وادی و گذشت و نوع دوستی و بلکه حیات دوستی جود کند، پس بنابراین عدالت از جود بهتر است.