مقدمه:
سپاس را خدایی که به ما توفیق داد تا بتوانیم با تلاش و فراوان ، بسیاری از عوامل مخرب زندگی اجتماعی از جمله طاق را بشناسیم و با آثار آن آشنا شویم.
طبق آمار بدست آمده رشد طلاق در ایران رو به افزایش است. به راست علت چیست و چرا خانواده ها سرانجام به این نتیجه می رسند که باید طلاق بگیرند؟ آیا واقعاً هیچ راهی برای ادامه زندگی نیست؟ آیا آن ها از عواقب طلاق با خبرند؟ آیا مطمئن هستند که بعد از طلاق دیگر مشکلی نخواهند داشت: این ها پرسش هایی است که ذهن ما و دیگر افراد جامعه را به خود مشغول کرده است و ما با بررسی های آماری که انجام دادیم از جمله تهیه پرسشنامه ها و نظرخواهی از مردم
سایت های مختلف استفاده از کتب مختلف و راهنماییهای دبیر مربوطه و دیگر دانش آموزان به اطلاعاتی دست یافتیم که برای خود و اطرافیانمان جالب توجه بود.
به هر حال ما با وجود مشکلات فراوان از جمله عدم وجود کتب کمکی در این زمینه، عدم دسترسی به نمونه های زیاد و... توانستیم این پروژه را به اتمام برسانیم.
خدا را شاکریم که لطفش را از ما دریغ نکرد و توانستیم در یکی دیگر از مراحل علمی به موفقیت دست یابیم.
انشاء الله که مورد توجه قرار گیرد.
فصل اول
آسیب های نظام خانواده:
1- ناسازگاری زن و شوهر: دلایل بی شماری دارد که وجه مشترک همه آن ها برآورده نشدن انتظارات است.
انتظارات چیست؟ الگوهای عملی هستند که هر یک از دو طرف دیگری را موظف به تحقق آن ها می داند و در صورتی که طرف مقابل آن ها را محقق نسازد. آزردگی و نارضایتی و در نهایت ناسازگاری و جدایی پیش می آید.
2- نظام اجتماعی و ناسازگاری زن و شوهر: انسان اجتماعی در نظام اجتماعی ، اجتماعی می شود ودر واقع رابطه های اجتماعی و هنجارهای فرهنگی را درونی می کند. اگر فرآیند اجتماعی ناقص باشد و یا زن شوهر در دو فرآیند کاملاً متفاوت اجتماعی شده باشند درک صحیحی از وظایف و نقش های طرف مقابل نخواهد داشت و لذا عدم درک صحیح می تواند موجب ناسازگاری می شود.
3- ناسازگاری فرزندان و والدین: به هر حال والدین به یک نسل و فرزندان به نسل دیگری تعلق دارند و هر نسلی در شرایط اجتماعی و فرهنگی خود اجتماعی می شوند. و لذا با هم تفاوت دارند. بعضی اوقات این تفاوت ها بیش از حد ناسازگاری فرزندان می شود.
تعریف طلاق
طلاق در نقش خانواده، به عنوان کوچکترین و بنیادی ترین واحد اجتماعی با کارکردهای مختلف، هم دو جنبه (مثبت) (ایجاد کانون آرامش) و هم درجنبه منفی (ایجاد آسیب های اجتماعی) می تواند در تعاملات اجتماعی بسیار مهم و تأثیر گذار باشد و از جمله آسیب های تلخ و رنج آور جامعه است. عدم رشد مناسب فرزند به دلیل نداشتن سرپرست ، اشاعه فحشا، مشکلات خاص افراد جامعه از جمله
آسیب هایی است که اثر جبران ناپذیری بر یک خانواده و جامعه وارد می نماید.
ابعاد طلاق
طلاق عاطفی: زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ
می دارند.
طلاق ثانوی: دادگاه قانونی حکم طلاق را صادر میکند.
طلاق توافقی: والدین درباره حضانت فرزندان تصمیماتی را اتخاذ می کنند.
طلاق اجتماعی: واکنش اجتماعی از جانب دوستان و آشنایان است.
طلاق روانی: خلاص کردن خود از رابطه فرسانیده نامطلوب و غیرقابل تحمل.
طلاق رجعی: از نظر شرعی می توان گفت هر طلاقی رجعی است مگر بحکم مذهب. چون اصل بر این است که طلاق ایقاع است . توصیه ها هم این است که طلاق ها صورت رجعی داشته باشند تا امکان بازگشت به زندگی برای طرفین باشد. در جمله است از امام صادق (ع) آمده است که فرمود اگر حکومت در دست ما بود به طلاق رجعی رضایت نمی دادیم در طلاق رجعی مرد باید همسر خود را در طول مدت عده در خانه نگه دارد و حق ندارد او را از خانه بیرون کند مگر آنکه زن بخواهد و یا در صورت حضور زن در خانه مفسده ای پدید آید. زن هم چنان اطاعت و تابعیت شوهر را بر عهده دارد و اگر یکی از زوجین در طول مدت عده مرد می تواند با رجوع به همسر رابطه زوجیت را از نو برقرار سازد و در چنین صورتی نیازی به صیغه عقد ندارد.
طلاق بائن: غرض طلاقی است که با خواندن صیغه آن بین زن و مرد جدائی می افتد و امکان بازگشت بهم نیست جز در سایه ازدواج مجدد و خواندن صیغه عقد.
مواردی را که نام می بریم صورت طلاق بائن را خواهد داشت. مثل: طلاق زوجه غیرمدخوله، طلاق یائسه، طلاق خلع و طلاق عبارات، طلاق زوجه غیربالغه، طلاق فردی که سه طلاقه شده، طلاق به صورت شرط ضمن عقد و...
طلاق عبارات: در مواردی که زن و شوهر هر دو از هم ناراضی و به جدائی از هم راضی باشند طلاق بائن است و زن و شوهر حق رجوع بهم را ندارند. اگر قصدی به ادامه زندگی در طول مدت عده باشد باید پس از پایان مدت، صیغه عقد را جاری سازند.
طلاق از نظر اسلام
طلاق از نظر اسلام تعبیرات اسلامی طلاق را حلالی مبغوض و نفرت خدا معرفی میکند در عین اینکه وجود آن یک ضرورت است. اگر طلاق نبود زندگی بسیاری از افراد به جهنمی سوزان تبدیل شده و درگیری و اختلاف و حتی تصادم و قتل گسترش می یافت. چه بسیارند ناچاریهای که در جامعه بشری و در روابط خانوادگی پدید می آید که تنها راه حل آن طلاق است . چه فراوانند افرادی که اگر طلاق نبود ناچار به سوخت و ساز بودندو عمری از فراغ و امنیت که لازمه زندگی و رشد است محروم میشدند. و هم چه بسیار عیب ها و کلاه گذاری ها و فریب ها که پس از ازدواج معین می شوند و اگر راه طلاق به روی افراد باز نشود ناگریز عمری را با عقده ها، کینه ها و درگیری ها بسر برند و حتی حیات خانواده شبیه به حیات جنگلی شود. اسلام طلاق را مبغوض میدارد ولی در آنجا که چاره ناچاری در گرو آن باشد بدان تن در میدهد و می پذیرد که زن و مرد با همدانش ها و الفت ها و
محرمیت های سابق از هم جدا شوند و طلاق در مواردی عارضه آفرین است ولی گاهی حاضر میشود آن عوارض را به خاطر مصالحی
عالی تر پذیرا شود.