چکیده
در این مقاله مهارت های مقابله ای به عنوان یک از مؤلفه های اساسی بهداشت روانی مورد بررسی قرار میگیرد. مقابله تعریف شده و تدابیر و منابع مقابلهای شرح داده میشوند. انواع مقابله شامل مقابله کارآمد؛ مقابله متمرکز بر مسئله (مقابله فعال، مقابله مبتنی بر برنامهریزی، مقابله بردبارانه و مقابله جستجوی حمایت اجتماعی کارآمد) و مقابله متمرکز بر هیجان (مقابله مبتنی بر جستجوی حمایت عاطفی، مقابله مبتنی بر تفسیر مجدد مثبت، مقابله مبتنی بر مذهب و مقابله مبتنی بر پذیرش) و مقابله ناکارآمد (پرداختن به احساسات دردناک از طریق تفکر آرزومندانه، استفاده از دارو برای فرار از رنج، تفکر منفی، رفتارهای تکانشی، عدم درگیری ذهنی و رفتاری و مقابله به صورت انکار) شرح داده میشوند.
کلیدواژه : مهارت
1- مقدمه
با گسترش تکنولوژی و شرایط گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی به حجم دشواریها و رنجهای انسانها افزوده شده است و عوارضی چون اضطراب، افسردگی، خودکشی، اعتیاد، طلاق، فرار از تحصیل، احساس پوچی و... را بیشتر از گذشته شاهد هستیم. به موازات این دشواریها روانشناسان و پژوهشگران راههای ارزشمندی را در پیش چشم انسانهای خواستار سلامت گشودهاند که تأمین کننده بهداشت روانی آنها باشد. از نظر جورج آلبی (۱۹۸۲) یکی از مؤلفههای اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابلهای است، در این نوشته به بررسی این عامل مهم پرداخته شده است.
2- تعریف
از دیدگاه لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) مقابله عبارت است از: تلاشهای فکری، هیجانی و رفتاری فرد که هنگام رو به رو شدن با فشارهای روانی به منظور غلبه کردن، تحمل کردن و یا به حداقل رساندن عوارض استرس به کار گرفته میشود (دافعی ۱۳۷۶).
مقابله، نیازمند بسیج و آمادهسازی نیروها و انرژی فرد است که با آموزش و تلاش به دست میآید، لذا با کارهایی که به طور خودکار انجام میشود تفاوت اساسی دارد.
3- تدابیر و منابع مقابلهای
تدابیر مقابلهای افکار و رفتارهایی هستند که پس از روبه رو شدن فرد با رویداد استرسزا به کار گرفته میشوند در حالی که منابع مقابلهای ویژگیهای خود شخص هستند که قبل از وقوع استرس وجود دارند، مانند برخورداری از عزت نفس، احساس تسلط بر موقعیت، سبکهای شناختی، منبع کنترل، خوداثربخشی و توانایی حل مسئله (وفایی بوربور ۱۳۷۸). از جمله امور مهم در این رابطه ارزیابی فرد از تواناییهای خودش برای رویارویی با مسئله است. این ارزیابیها ممکن است مطابق با واقعیت و تواناییهای واقعی فرد باشد و یا مطابق با واقعیت و تواناییهای او نباشد، ولی هر چه هست برداشتهای فرد از تواناییها و قابلیتهایش تعیین کننده اصلی برای مقابله با دشواریها میباشد. اگر فرد احساس ناتوانی بکند با وجود همه مهارتهایی که آموخته نخواهد توانست از عهده مشکل برآید. ارزیابی افراد از توانایی خود برای رویارویی با مسائل طی سه مرحله شکل میگیرد که در شکل دادن به رفتارهای مقابلهای خیلی مؤثر است:
در این مرحله فرد به ارزیابی موقعیت پیشبینیکننده استرس و تهدید میپردازد. مثلاً شخص این سئوال را از خود میپرسد که آیا موقعیت تهدیدکننده است یا خیر؟
در این مرحله فرد به ارزیابی توانایی خود جهت انجام دادن کاری در ارتباط با موقعیت استرس زا میپردازد، در این باره فرد از خود میپرسد برای حل مسئله پیش آمده چه میتوان کرد؟
در مرحله سوم فرد به ارزیابی مجدد موقعیت میپردازد که آیا قضاوت او از موقعیت یا منابع موجود برای رویارویی درست بوده است یا نه. او رفتارهای خود را بر این اساس تعدیل و بازسازی میکند (دافعی ۱۳۷۶).
3- انواع مقابله
به طور کلی در برخورد با وضعیتهای استرس زا دو نوع مقابله از طرف افراد به کار گرفته میشود:
مقابلههای کارآمد
مقابلههای ناکارآمد
آنچه تحت عنوان مهارتهای مقابلهای مطرح میشود همان روشهای برخورد با مسائل است که از طرف فرد به طور آگاهانه طراحی و به اجرا درمی آید و نتیجه آن حل مسئله و یا افزایش ظرفیت روانشناختی فرد برای از سرگذراندن موفقیت آمیز شرایط بحرانی و دور ماندن از آسیبهای ناشی از بحرانهای روحی پیش آمده است. مقابلههای ناکارآمد نیز تلاشهایی هستند که گرچه برای مقابله با شرایط دشوار به کار گرفته میشوند ولی نوعاً به بدتر شدن اوضاع و پیچیدهتر شدن وضعیت منجر میشوند، لذا نمی توان از این دسته مقابلهها به مهارت تعبیر کرد. مثلاً فردی که برای کاستن از استرس به مواد مخدر روی میآورد، گرچه نوعی مقابله با استرس و هیجان منفی در کوتاه مدت به وقوع میپیوندد ولی باید هزینه این لذتهای کوتاه مدت را به صورت تحمل اعتیاد و عوارض شوم آن بپردازد (ریو ۱۹۹۷ ترجمه سید محمدی ۱۳۷۶).
اعتیاد وابستگی جسمی و روانی فرد است به یک ماده دارویی، مخدر یا محرک طبیعی یا صناعی (ساخته شده)، مانند داروهای خواب آور و تسکین بخش، دخانیات، الکل، تریاک و مشتقات آن هروئیین و مرفین.فردی که به مصرف این گونه مواد وابسته شده است معتاد نام دارد. ویژگیهای فرد معتاد عبارتند از: نیاز و میل و وابستگی دائمی به مصرف دارو یا ماده مخدر، افزودن به مقدار مصرف آن در طی زمان، بروز اختلالهای جسمی و روانی پس از کاستن از مقدار مصرف یا ترک آن. اعتیاد برای سلامت جسمانی و روانی زیانهای گوناگون دارد. شخص را کج خلق و پریشان حال، عصبی و نامتعادل می کند. این حالتها در بسیاری موارد سبب یدا شدن نابسامانی شغلی و خانوادگی و اختلال در روابط و موقعیت اجتماعی شخص معتاد می شود.
مواد اعتیاد آور را می توان به دو دسته طبیعی و صناعی (سنتتیک) تقسیم کرد:
مواد اعتیادآور طبیعی
مواد اعتیاد آور طبیعی عموماً از گیاهان به دست می آیند و بیشتر آنها آلکالوئیدهایی هستند که در گیاهان وجود دارند. مصرف مقدار کمی از آنها ممکن است در کوتاه مدت نشاط آور باشد ولی مصرف مقدار زیاد آنها زیان آور و مسموم کننده است. اثر بعضی از این مواد کم و تدریجی و اثر بعضی دیگر فوری و شدید است. چای، قهوه و دخانیات از مواد اعتیادآوری هستند که اثر تدریجی دارند. مواد اعتیادآوری که بلافاصله پس از مصرف و با شدت اثر می کنند، عبارتند از: تریاک و آلکالوئیدهای آن (هروئین و مرفین)، حشیش و کوکائین.
چای و قهوه آلکوئیدی به نام کافئین دارند. به کافئین موجود در چای تئین نیز گفته می شود. مصرف چای و قهوه، به میزان اندک و متعادل، سبب رفع خستگی می شود. ولی مصرف بیش از حد، ضربان قلب را تند می کند، فشار عصبی و بی خوابی به وجود می آورد و به دستگاه گوارش نیز آسیب می رساند.
دخانیات به صورت سیگار، چپق و قلیان، کم و بیش، در همه کشورها مصرف می شود. توتون سیگار و چپق و تنباکوی قلیان که از برگ گیاه توتون به دست می آید دارای آلکالوئیدی به نام نیکوتین است. نیکوتین ماده ای است زرد رنگ و سمی. تزریق یک قطره غلیظ آن به بدن سبب مرگ می شود. اعتیاد به دخانیات حس بویایی و چشایی را ضعیف می کند، رنگ لب و دندانها را تغییر می دهد، مینای دندان را فاسد می کند، در کار دستگاه تنفس و دستگاه گوارش اختلال به وجود می آورد و نیز، سبب بروز بیماریهای قلبی و اختلال در دستگاه گردش خون می شود. معتادان به سیگار بیشتر از افراد دیگر به سرطان مبتلا می شوند. دود سیگار و انواع دیگر دخانیات، تنها برای معتادان به آنها زیان آور نیست، بلکه سبب شدت یافتن بیماری کسانی می شود که ناراحتیهای قلبی دارند یا دچار آلرژی هستند. به همین سبب در بسیاری از کشورها کشیدن سیگار در مکانهای عمومی، مثل سینماها و فروشگاهها در وسایل نقلیه عمومی، ممنوع است.
تریاک از شیرابه حُقِه ی خشخاش، که در واقع میوه گیاه است به دست می آید و دارای آلکالوئیدهایی به نامهای مرفین و کدئین است. تریاک معمولاً از راه فروبردن دود آن به داخل ریه مصرف می شود. چرت زدن و خواب آلودگی در فردبه وجود می آید. تریاک به شدت سمی است و خوردن مقدار معینی از آن سبب مرگ می شود. اعتیاد به تریاک سبب فاسد شدن دندانها، تغییر رنگ پوست و حالت چهره، سستی در کار و فعالیت، بی ارادگی و بی حالی و سرانجام موجب مسومیت تدریجی می شود.
تاثیر زیانبخش مرفین، که از تریاک به دست می آید، و هروئین که با تغییر شیمیایی در مرفین حاصل می شود، شدیدتر از تریاک است. اعتیاد به مرفین و هروئین در انسان رخوت به وجود می آورد و او را نسبت به امور زندگی، فعالیت و تلاش بی علاقه می کند. ترک یا کاستن از مقدار مصرف آن نیز بروز علامتهای گوناگون مرضی را در انسان سبب می شود. از مرفین در مرکزهای درمانی برای کاهش درد استفاده می کنند.