مقدمه
در طول تاریخ پیامبران زیادی برای هدایت بشر ورساندن پیام الاهی به گوش انسان ها برانگیخته شدند.ودر این راه زحمات فراوان متحمل شده وبرخی جان خویش را از دست دادند. وظیفه اصلی همه پیامبران دعوت مردم به پرستش وعبودیت وتوحید ونیز تبیین مسئله معاد وجهان آخرت بود.هر پیامبری که مبعوث می شد علاوه بر وظایف اصلی خویش وظیفه داشت پیامبر قبل از خود را تصدیق وبشارت آمدن پیامبر بعدی را به امت خود بدهد. واین روند ادامه داشت تا زمان پیامبر اسلام (ص) که خاتم پیامبران بود . در این فصل دلایل خاتمیت اسلام را به تفصیل بررسی خواهیم کرد. اما قبل از آن باید توجه داشت که پیامبران با توجه به نوع مأموریتی که داشتند به چنددسته تقسیم می شوند که این تقسیم بندی به شرح زیر است:
الف) پیامبران قومی و قبیله ای
حوزه مأموریت ایشان محدود به قوم وقبیله خود می شدصاحب کتاب آسمانی وشریعت نبودند . پیامبران قبل از حضرت نوح(ع) از این دسته اند.
ب) پیامبران تبلیغی
خود صاحب شریعت نبودند و وظیفه ایشان تبلیغ شریعت پیامبران صاحب شریعتی مثل حضرت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی(ع) بود.پیامبرانی مثل حضرت هود ، صالح ، لوط اسحاق ، اسماعیل و... از جمله پیامبران تبلیغی اند.
ج) پیامبران صاحب شریعت
دارای کتاب آسمانی بوده ووظیفه آنها تبلیغ دین خدا در کل عالم می باشد. در قرآن نام پنج تن از این پیامبران ذکر شده است ولی احتمالًا تعداد ایشان بیشتر است.
در رابطه با این مسئله که کدام یک از این ادیان جهانی است.بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. عده ای معتقدند همه پنج شریعت پیامبرانی که نامشان در قرآن ذکر شده است جهانی است. ولی عده دیگر معتقدند فقط دین اسلام که خاتم ادیان است جهانی می باشد وسایر ادیان برای یک قوم خاص آمده اند.
در هر حال یکی از ویژگی های اسلام عمومی بودن وجهانی بودن آن است.غیر از این ویژگی، اسلام ویژگی دیگری به نام خاتمّیت دارد. که سایر ادیان این ویژگی را ندارند. ومسئله خاتمیّت به صراحت در قرآن وروایات ذکر شده واز اصول مسّلم دین ماست ولی با این همه در این رابطه ابهاماتی وجوددارد که باید پاسخ داده شود. ازجمله چرا خداوند به هر دو نوع نبوت تشریعی و تبلیغی پایان داد؟ چراارسال قوانین الاهی از طرف خداوند قطع شد؟ تکلیف نیازهای جدید بشر چه می شود؟
دانشمندان بزرگ شیعه مانندعلامه طباطبایی ، شهید مطهری ، محمد باقر صدر و....به این سئوالات وسایر شبهات پاسخ داده اند. وثابت نموده اند در اسلام مکانیسم هایی وجود دارد که پاسخ گوی همه نیازهای انسان در همه ادوار می باشد.
1- خاتمیت در قرآن واحادیث
مسئله خاتم الانبیاء بودن پیامبر اعظم اسلام(ص) در یکی از آیات قرآن آمده است:
ما کانَ محمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَلکِنْ رَسُولُ اللهِ وَخاتَمَ النَّبِیِّینَ وکانَ اللهُ بِکُلِّ شَیْئٍ عَلیماً(محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا وخاتم پیامبران است وخدا همواره برهر چیزی داناست.احزاب/40)
این آیه به صراحت بر خاتم الانبیاء بودن پیامبر(ص) دلالت داشته واین مسئله را بیان نموده است. غیر از این آیه در قرآن آیات متعدد دیگری در این رابطه وجود دارد.
پیامبر اسلام(ص) خطاب به امام علی(ع) فرمودند( آیا نمی خواهی جانشین من باشی ، همان گونه که هارون نسبت به موسی(ع) چنین نقشی داشت؟ البته با این تفاوت که پس از من هرگز پیامبری نخواهد آمد)
2- مبانی ختم نبوت
1/2- جهانی بودن وجامعیت دین اسلام
همان گونه که گفته شد جهانی بودن اسلام برسایر ادیان ترجیح دارد.این مسئله با توجه به دلایل زیر قابل اثبات است . الف)آیات قرآن
آیات فراوانی وجود دارد که ثابت می کند دین اسلام مربوط به قوم وملت خاصی نیست مانند:
* قُلْ یا اَیُّهَا النّاسُ اِنِّی رَسُوِلُ اللهِ اِ لَیْکُمْ جَمیعَاً(بگو ای مردم من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم.اعرف/158)
* وَما اَرْسَلْناکَ اِلاّ رَحْمَتً لِلْعالَمِینَ(ای پیامبر تو را نفرستادیم، مگر آنکه برای جهانیان مایه رحمت باشی.انبیاء/107)
ب ) شواهد تاریخی
علاوه برآیات قرآن شواهد دیگری در این رابطه وجود دارد.ازجمله نامه های پیامبر اسلام به سران کشورهای ایران، روم، حبشه، یمن وحتی نامه های ایشان به سران قبایل وطوایف مستقل
ج) جامعیت دین اسلام
دستورات دین مبین اسلام دارای جامعیت عام است یعنی شامل یک یا چند موضوع خاص نمی شود. بلکه همه ابعاد وجوانب زندگی بشر را دربر می گیرد. اسلام هم به جنبه های مادی و هم به جنبه های معنوی زندگی بشر توجه خاص داشته است. واز این بابت نقصی ندارد.
د) عمومیت زمانی
دستورات وتعالیم اسلام علاوه بر جامعیت دارای عمومیت زمانی هستند. یعنی مربوط به یک زمان مشخصی نبوده ومردم در همه قرون واعصار می توانند از این تعالیم استفاده کنند.
2/2- مراتب دین از نظر قرآن
قرآن کریم ماهیت وحقیقت دین را یکی می داند. وآن اسلام است. اِنَّ الدّینَ عِنْدَ اللهِ الاِسلامُ(همانا دین نزد خداوند اسلام است.آل عمران /19) منظور از این کلام قرآن کریم این است که همه فرستادگان خداوند محتوای برنامه هایشان یکی است وهمه آنها قصدشان هدایت مردم به سمت کمال بوده است. البته در برخی موارد ادیان با هم اختلاف داشته اند که این اختلافات به حسب نقص وکمال است، نه تضاد. به این معنا که: چون سطح استعدادهای امت های قبل از اسلام ونحوه زندگی آنها متفاوت بوده است از این جهت دستورات دینی ومقررات الاهی با هم متفاوت اند.
این مسئله از جهت دیگر نیز قابل بررسی است . وآن شخصیت عرفانی انبیاء است. یعنی هر پیامبری به هر اندازه که توانسته به مکاشفه برسدبه همان اندازه توانسته است از معارف الاهی دریافت نموده وبه مردم ابلاغ کند. ولذا چون پیامبر خاتم توانستند به آخرین حدّ از مکاشفه برسد، جای مکاشفه جدید برای انسان دیگری باقی نمانده است. پس پیامبر خاتم آن پیامبری است که جمیع مراتب مکاشفه را طی کرده ومرحله طی نشده ای باقی نگذاشتند.واسلام به عنوان دین کامل توسط مکاشفه تامّه محمدی(ص) به مردم همه قرون واعصار ابلاغ گردید.
3- فلسفه وحکمت ختم نبوت تبلیغی
همان گونه که می دانیم عده کمی از انبیاء پیامبران تشریعی هستند. واکثر پیامبران تبلیغی بوده و وظیفه آنها تبلیغ دین انبیاءصاحب شریعت بوده است .
سئوال: چرا با اسلام نبوت تبلیغی نیز پایان یافت؟ آیا لازم نبود انبیاء تبلیغی دین پیامبر خاتم را ادامه داده ونسبت به تبلیغ وترویج دین اسلام اقدام نمایند؟
پاسخ :یکی از دلایل تجدید نبوتها مخصوصاً نبوتهای تبلیغی تحریف واز بین رفتن کتاب ها ومعارف الاهی بوده است. این تحریف ها یا سهوی صورت گرفته یا عمدی انجام شده است.در هر حال مردم چون توان حفظ دین از خطرات را نداشتند وجود پیامبر جدیدلازم می شد.ولذا کتاب های مقدس پس از هر تحریف صلاحیت خود را به عنوان راهنمای بشر از دست می دادند.وپیامبران جدید می آمدند تا تعالیم تحریف شده واز بین رفته را اصلاح یا احیا نمایند.ولی در زمان پیامبرخاتم مردم به اندازه ای از رشد وبلوغ فکری رسیده بودند که بتواننداز دین خدا وتعالیم پیامبرشان محافظت نمایند.
4- فلسفه وحکمت ختم نبوت تشریعی
در رابطه با علت های ختم نبوت تشریعی دو مسئله قابل بررسی است
.مسئله اول: اسلام ومقتضیات زمان،
مسئله دوم : ویژ گی های سیستم قانون گذاری در اسلام وپویائی آن
1/4- اسلام ومقتضیات زمان
سئوال مهمی که دراینجا مطرح شده این است که اسلام چگونه می تواند با قوانین ثابت خود، نیازهای متغیر مردم در همه قرون واعصار را برآورده سازد؟وانسانی که برخلاف حیوانات دارای قدرت فکر واندیشه است وقادر است دائماً نیازمندی های خودرا در زمان های مختلف تغییر دهد. چگونه می تواند با اسلام که احکام ثابتی دارد زندگی کرده وبه کمال برسد؟
پا سخ: در پاسخ به این سئوال باید گفت:اینکه نیازهای انسان در زمان های مختلف متفاوت است امری بدیهی وپذیرفتنی است.ولی با این حال احکام اسلام به گونه ای است که می تواندپاسخگوی نیازهای متغییر بشر در زمان های مختلف باشد.زیرا نیازهای بشر دو دسته اند. دسته اول نیازهای اوّلی وثابت ودسته دوم نیازهای ثانوی ومتغیّر، نیازهای ثابت خود سه دسته اندالف) نیازهای جسمانی مانندنیاز به غذا وپوشاک ومسکن ب) نیازهای روحانی مانندنیاز به علم و پرستش وزیبایی
ج)نیازهای اجتماعی مانندنیاز به معاشرت ، مبادله ، عدالت وآزادی ونیاز های متغییر انسان ازنیازهای ثابت او سرچشمه گرفته، اما در طی زمان تغییر میکنند. مانند نیازمندی انسان به ابزار و وسایل ،در واقع نیازهای اولیه بشر محرک او به سمت توسعه وکمال اند ونیازهای متغییر او ناشی از توسعه وکمال اند. نیازهای ثابت نه تغییر می کنند ونه از بین می روند بلکه همیشه ثابت وزنده اند. در واقع این نیازهای ثانویه ومتغییر اند که در حال تغییرند. در اسلام برای نیازهای ثابت، قوانین ثابت وبرای نیازهای متغییر قوانین متغییر وجود دارد.وقوانین ثابت روح قوانین متغییر هستند. توسعه تمدن بشر قوانین متغیر را ممکن است تغییر دهد. مانند تغییراتی که در قوانین راهنمایی ورانندگی به وجود می آید ولی قوانین ثابت تغییر نمی کنند ونیازی هم به تغییر ندارند . قوانین ارث ، ازدواج ، دیات و.... لذا انسان در پرتو قوانین ثابت الاهی میتواند نسبت به ایجاد ویا تغییر در قوانین متغییر اقدام نماید. واین قوانین ثابت پاسخگوی نیازهای بشر در همه قرون واعصار باشند.
2/4- ویژگی های سیستم قانون گذاری در اسلام وعناصر پویایی آن
یک قانون جاودانه مانند اسلام اگر بخواهد برای تمام قرون واعصار برنامه ارائه دهد باید از یک نوع دینامیسم وتحرک وانعطاف پذیری بهره مند باشد. برای اینکه بفهمیم که اسلام چگونه باداشتن قوانین ثابت از پویایی وتحرک برخوردار است ،لازم است ویژگی های سیستم قانون گذاری اسلام که تضمین کننده جاودانگی آنست بررسی شود
الف ) عقل عامل مهم قانون گذاری
عقل درمنابع دینی به ویژه در قرآن کریم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. واژه عقل ،تفکر ،تدبر صدها بار در قرآن به کار رفته است . در اسلام عقل به عنوان یک اصل ومبداء برای قانون گذاری به رسمیت شناخته شده است فقیهان منابع فقه راچهار چیز می دانند (کتاب، سنت ،عقل، اجماع)که عقل درردیف کتاب خداوند مورد توجه قرار گرفته است. فقهای اسلامی عقل وشرع را مکمل یکدیگر می دانند .علت اینکه عقل در اسلام جایگاه ویژه دارد این است که قوانین دینی باواقعیت زندگی انسان سروکاردارند واحکام اسلامی مبتنی بریک سلسله مصالح ومفاسد زمینی است وکشف این مصالح ومفاسد دردسترس عقل بشری است. بنابراین مبتنی بودن احکام برمصالح ومفاسد زمینی ،به عقل مجتهد این امکان رامی دهد که در شرایط مختلف زمانی ومکانی ،فتواهایی بدهد ودر واقع کشف کند که چه چیزی در یک زمان حلال است ودرزمان دیگر حرام ،در یک زمان واجب است ودرزمانی دیگر مستحب .
ب) اجتهاد قوه محرکه اسلام
شهید مطهری معتقد است اجتهاد قوه ای است که می تواند اسلام رابا مقتضیات زمان هماهنگ کند . اسلام می تواند بین قوانین ثابت وقوانین متغیر زندگی بشر هماهنگی ایجاد کند . اجتهاد از رموز پویایی اسلام وعامل حضور دین در همه زمینه ها وعرصه های زندگی انسان است. ابن سینا در الهیات شفا می گوید (کلیات اسلامی ثابت ولایتغیر ومحدود است واما حوادث ومسائل نامحدود ومتغیرند ودر هر زمانی مقتضیات مخصوص خودرادارد.به همین جهت ضرورت دارد که در هرعصر وزمانی گروهی متخصص وعالم برکلیات اسلامی ومعارف به مسائل وپیش آمدهای زمان ،عهده داراجتهاد واستنباط حکم مسائل جدید از کلیات اسلامی بوده باشد. )
ج) احکام اسلامی برمصالح ومفاسد واقعی مبتنی است
هردستوری که از جانب خداوند به بشر ابلاغ شده است اگردارای مصلحتی است ،انسان مکلف است این دستورات راانجام دهد وخداوند آنرا واجب نموده است واگر مفسده ای در آن باشد انسان مکلف است از آن دوری کند وحکم حرمت دارد . (حرام است) در واقع قوانین دینی در عین آسمانی بودن، زمینی هستند وبراساس مصالح یامفاسد زندگی بشر وضع شده اند البته مفاسد ومصالح مراتبی دارد ومراتب مختلف تابع شرایط زمان ومکان است . به این معنی که ممکن است کار حرامی در شرایط اضطراری انجام شده وهیچگونه مشکلی برای شخص انجام دهنده هم پیش نیاید مثلا دست زدن به نامحرم، حرام است. ولی اگر نامحرمی تصادف کند ودر حال مرگ باشد وبرای نجات جان او چاره ای جز دست زدن به بدن او نباشد، در این صورت دست زدن واجب می شود. این باب رافقها به نام (تزاحم بین احکام) مطرح کرده اند. یعنی حکمی مزاحم حکم دیگرشود . ملاک تشخیص در موارد تزاحم نیز عقل انسان است یعنی عقل به ما می گوید که در چه شرایطی چه فعلی لازم تر است انجام شود . پس بنابراین احکام اسلامی قابل انعطاف بوده ومبتنی بر مصالح ومفاسد واقعی هستند .