حسین فرزند علی پسر ابوطالب و فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام و امام سوم شیعیان است. حسین ۳ شعبان ۴ هجری قمری زاده شده و در ۱۰ محرم ۶۱ در کربلا کشته میشود.
زندگی
هنگام زمامداری پدرش با او در جنگ های جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری هنگام مرگ برادرش حسن پسر علی، معاویه حدود ۱۰ سال به عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، معاویه نمیبایست برای خود جانشینی انتخاب کند[نیاز به ذکر منبع]. ولی معاویه سال ۶۰ هجری مرد و پسرش یزید رابه جانشینی انتخاب کرد. حسین از همان ابتدا بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامهای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند.
در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامههای زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه بامسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را تنها گذاشتند.
در نتیجه عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به قتل رسانید. حسین با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان شکنی مردم کوفه و قتل مسلم را آوردند. عبیداللّه که بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیر کردن حسین و همراهانش فرستاد. و سپس عمر پسر سعد را با سی هزار نفر به کربلا اعزام نمود. این امر موجب شد تا تعداد زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند وتنها حدود ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر حسین را به شهادت برساند او را حاکم ری خواهد کردولی پس از این ماجرا این کار را نکرد.
عمر دستور داد حسین و همراهانش را محاصره کنند و آب را بر روی آنان ببندند. سرانجام حسین را روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در کربلا شهید کردند.
سوم شعبان سال 4 هجری دومین سبط وریحانهی رسول اکرم (ص) و سومین پیشوا و امام معصوم و پنجمین چهرهی درخشان آل عبا حضرت ابا عبدالله الحسین در خانه علی و فاطمه (س) متولد شد و جهان از ولادت آن حضرت روشن و منور گشت.
حضرت امام حسین(ع) در آغوش پیامبر بزرگ اسلام (ص) به مدت 7 سال تربیت یافت و درباره امام حسین(ع) پیامبر مکرر فرموده است: خدایا من حسین را دوست می دارم پس دوست بدار کسی که او را دوست می دارد و در جای دیگر مقام آن حضرت را به قدری بالا برده است که می فرماید:
حسین منی و انا من حسین، حسین از من است و من از حسینم، و پیامبر امام حسین را احیاء کننده شریعت خود و نگه دارندهی قرآن و مکتب خود می داند و این مقام را بدست نیاورد جزء با پاسداری خالصانهی حضرتش از اسلام و قرآن و نثار خون پاک و مقدسش در احیای دین جدش رسول الله (ص)، درود خدا بر او و اهل بیتش باد.
امام حسین (ع) جلوه اوصاف پیامبران است وجود مبارک امام حسین (ع) که در آیینهی قرآن و در عرصه گاه وجود پیامبر اسلام و در صفحهی روشن بصیرت و بینش خود همه پیامبران را با ارزش های وجودی آنان می دید سرا پا عاشق آنان شد و در دنیای باطنش همراه و همراز آنان گشت و از ارزشهای وجود آنان به شدت رنگ گرفت تا جایی که وارث آنان شد.
هنگامی که می گوییم حسین وارث پیامبران است به این معنا نیست که آن حضرت از آن بزرگواران ارث مادی برده است بلکه به این معنا است که آن جلوهگاه حقیقت همهی ارزشهای الهی و معنوی آنان را به ارث برده است.
پربارترین و سنگین ترین ارثی که از پیامبران برای پس از خودشان باقی ماند ارزش های الهی و انسانی و فرهنگ ثمر بخش و پاکشان بود که هر انسانی با نشان دادن لیاقت و شایستگی و از طریق حسب و نسب معنوی می توانست از آن بزرگواران ارث ببرد و در میان همه سهم ارث بری امام حسین (ع) به خاطر بستگی روحی به آنان، سهم فوق العاده ای بود.
امام حسین (ع) از حضرت آدم (ع) مقام خلافت، مقام علم همهی اسماء، مقام هدایت و مقام کرامت را به ارث برد و از حضرت نوح مقام تبلیغ و صبر و استقامت و دلسوزی و مهرورزی به بندگان خدا و از حضرت ابراهیم مقام دوستی و دعا و تسلیم و امامت و از حضرت موسی مقام پایداری و مبارزه سخت بر ضد ستمگران و از حضرت عیسی مقام معنوی و باطنی و از پیامبر اسلام همهی ارزش های الهی و از امیر المومنین علی (ع) همهی حقایق را بهمیراث برد و از طریق این ارث بری و همنشینی باطنی به جایی رسید که در زیارت وارث به آن حضرت خطاب می شود.
« اشهد انک الامام البر التقی الرضی الزکی الهادی المهدی »
گواهی می دهم که تو یقینا پیشوا، نیکوکار، اهل رضایت از حق، و پاک و پاکیزه، هدایت کننده، هدایت شده ای امام حسین هنگام زمامداری پدرش با او در جنگهای جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری هنگام مرگ برادرش حسن پسر علی، معاویه حدود ۱۰ سال به عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، معاویه نمیبایست برای خود جانشینی انتخاب کند[نیاز به ذکر منبع]. معاویه در سال ۶۰ هجری مرد و پسرش یزید رابه جانشینی انتخاب کرد. حسین از همان ابتدا بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامهای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند.
حج نا تمام
در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامههای زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه بامسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را تنها گذاشتند.
در نتیجه عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به قتل رسانید. حسین با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان شکنی مردم کوفه و قتل مسلم را آوردند. عبیداللّه که بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیر کردن حسین و همراهانش فرستاد. و سپس عمر پسر سعد را با سی هزار نفر به کربلا اعزام نمود. این امر موجب شد تا تعداد زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند وتنها حدود ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر حسین را به شهادت برساند او را حاکم ری خواهد کرد ولی پس از این ماجرا این کار را نکرد.
امام حسین در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری قمری همراه کاروانش به کربلا رسید و پس از اطلاع از نام آن سرزمین گریه کرد و گفت: «به خدا سوگند، این زمین زمین کربلا است.» سپس گفت: «این خاکی است که جبرئیل از جانب پرودگار برای جدم، رسول خداآورده و گفته است که حسین در آن مدفون میشود.»
روز نبرد
روز عاشورا، حملهای سراسری و شدید از سوی سپاه عمر سعد به اردوگاهامام حسین انجام گرفت. این حمله که با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه امامحسین شروع شد[نیاز به ذکر منبع]، با تیرهای نیروهای سعد ادامه یافت. حسین گفت: این تیرها، پیکها و قاصدهای دشمن به سوی شماست. شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حمله گروهی انجام دهید و افراد حسین را بکلی نابود سازید. همه گردانهای سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم سعی کردند که از خود دفاع کنند [نیاز به ذکر منبع]و نیمی از یاران امام (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. عده کشته شدگان این حمله را ۴۱ نفر گفتهاند. تعدادی از آنان (غیر از ده نفر از غلامان حسین و دودمانش و دو تن ازغلامان علی)، عبارتاند از:
نعیم بن عجلان، عمران بن کعب، حنظله، قاسط، کنانه، عمرو بن مشیعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سیف بن مالک، عبدالرحمان درجی، مجمع عائذی، حباب بن حارث، عمرو جندعی، حلاس بن عمرو، سوار بن ابی عمیر، عمار بن ابی سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بنعمر، جبله بن علی، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهیر بن سلیم، عبدالله و عبیدالله پسران زید بصری بررسی زندگی امام حسین(ع) (از ولادت تا شهادت)
اِنَّ الحُسینَ مِصْباحُ هدی و سَفینَهُٔ نَجاهِٔ
تاریخ گذشته، تومار بازی است در برابر تومار بسته آینده. بهوسیلهٔ این تومار باز،باید بخش بسته را گشود و خطوط حرکت آینده را ترسیم کرد، و از زندگانی گذشتگاندرسهایی فراوان آموخت.
امام حسین(ع) از جهات فضیلت و کمال اخلاقی بر همه کس برتری و رجحانداشته است. عشق و اراده، صبر و فداکاری، حسن خلق، تواضع، ادب، بخشش، صله رحم،راستی، درستی، عبادت، فراست و ذکاوت، شجاعت و شهامت، آزادی و سعادت، فداکاری وگذشت، امیدواری و آرزو، شرافت و عشق، مرام و مسلک، سیاست ملی و مظلومیتاجتماعی، بر همه کس صراحت دارد که اگر حسین(ع) نبود این کلمات معنا نمیشد.
حسین(ع) از جهت امامت و ولایت با پدر و برادرش در یک سطح قرار داشتهاند وسایر ائمه هدی هم در همان صف بودهاند ولی هر یک از آنها در بروز خصال و مکارمشخصی یک اهمیت و مزیت خاصی داشتهاند و از میان همه آنها حسین(ع) ویژگیخاصی دارد، زیرا او مکتب تربیتی خاصی گشود و در مکتب عملی خود درس فضیلت واخلاق داد و روش اخلاقی او و پرورش تربیتی او چنان بود که پیغمبر(ص) و علی(ع) و خلفاو اصحاب همه، در اکرام و احترام او تأکید و مبالغه داشتند و حتی معاویه که رقیبسرسخت او، پدرش و برادرش بود حضوراً و غیاباً نسبت به حسین نهایت احترام میکرد واعتراف به مقام و فضیلت او مینمود.
مقدمه
ای گشته فلک منور از رأی حسین افتاده ملک چو سایه در پای حسین
شد رنگ قمر عارض زیبای حسین طوبی خجل از قامت رعنای حسین
ای گشته عیان بنزد اقبال حسین دانسته زقول نبوی حال حسین
خواهی که خداوند تو را دارد دوست در دل جا ده محبت آل حسین
ملل پیشرفتهٔ جهان ملتی هستند که برای آیندهشان از گذشته سرمشق گیرند ومسیر بزرگان، آباء و اجداد و اقوام خود را انتخاب کنند تا به مطلوب خود برسند. ملترستگار آن است که اخبار تاریخی ملی خود را حفظ و در آن سیر کند تا به سرحد کمالنائل گردد.
جالبترین صفحات اوراق گذشته تاریخ، شرح حال رجال و پیشوایان جامعهٔبشری است که برای سعادت خانواده یا ملت خود قیام کرده و گامهای بلند برداشته و باخطرات خانمان برافکن مبارزه کردهاند و در نتیجه، نسل آینده و اخلاف آنها از اینمجاهدت برای پیشرفت و ارتقاء فردی و جمعی استفاده نمودهاند. بهرهگیری از سیرهٔبزرگان، سنت بشری است که هر قوم و ملتی آداب و عادات، حرکات و سکنات، کردار وگفتار بزرگان خود را به عمل گذاشته و به صورت شئون ملی و رسوم اجتماعی درآوردهاست. پس مجموعهٔ اندیشه و گفتار و کردار بزرگان یک قوم آداب ملیت و شئون قومیتآن جامعه را تشکیل میدهد.
هرکه ناموخت از گذشت روزگارهیچ ناموزد زهیچ آموزگار
میلاد سید الشهدا
اشعهٔ آفتاب وجود مبارک «با سوابقی که جبرئیل به پیغمبر خدا از مولود او خبردادهبود» روز پنج شنبه سوم شعبان سال چهارم هجرت در مدینه از مشرق دامانفاطمه زهرا۳ در خانهٔ امیرالمؤمنین(ع) پرتو افکن گردید. او دومین ثمرهٔ پیوند فرخندهٔعلی(ع) و حضرت فاطمه۳ بود.
حسین بن علی(ع) در دوران خود به شجاعت و آزادگی و ایستادگی در برابر ستمشهرت داشت. میلادش مانند زندگانی و شهادتش شگفتانگیز است. حضرت در مدتزندگی خود در کنار جدش رسول خدا(ص) با آن حضرت مأنوس بوده و حتی وقت نماز از آنحضرت جدا نمیشد. رسول خدا(ص) سخت به او و برادرش اظهار علاقه کرده و با جملاتیکه دربارهٔ آنها فرمودند، گوشهای از فضایل آنها را برای اصحاب بازگو کردند. اکنون در آثارحدیثی، شمار زیادی فضیلت برای امام حسین(ع) نقل شده که بسیاری از آنها نظیرحدیث «الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنهٔ» متواتر بوده و یا فراوان نقل شده است