از مرحله رجاء مرحله «صبر» قرار دارد. کسى که اهل سیر و سلوک است و در تهذیب روح قدم بر مىدارد باید صبر کند و چون در مقابل صبر، «جزع» قرار دارد، سالک باید از جزع بپرهیزد؛ چون جزع، راه انحرافى و صبر، راه مستقیم است. اکنون باید معنا، موارد و مراتب صبر تبیین شود. گفتهاند صبر «حبس نفس» و خویشتن دارى در برابر رخدادهاست. صبر مضطرب نبودن، اعتراض و شکایت نکردن و اعضا و جوارح را در جهت غیر صحیح حرکت ندادن است و صبر فرق دقیقى با حلم دارد.
موارد و مراتب صبر
صبر بر سه قسم است: صبر هنگام «طاعت» ، صبر از «معصیت» و صبر بر «مصیبت» .
صبر هنگام طاعت این است که چون انجام کارهاى واجب و مستحب دشوار است و انسان ممکن است در برابر آن مقاومت نکند، از این رو توصیه به مقاومت شده است. سیر و سلوک مستلزم مقاومت است؛ مانند این که، برخاستن از خواب و خواندن نماز صبح براى جوانان دشوار است، ولى باید صبر کنند و این صبر بر طاعت است.
صبر از معصیت آن است که چون معصیتها با «شهوت» همراه و از این رو گواراست و پرهیز از این امر گوارا براى انسان مخصوصا جوان دشوار است، او باید صبر کند و خود را از آن باز دارد و تن به تباهى گناه ندهد.
صبر در مصیبت نیز این است که چون رویدادهاى ناگوار و رخدادهاى ناملایم، زمینه جزع را فراهم مىکند کسى که اهل سیر و سلوک است باید در برابر آنها صابر باشد.
صبر از نظر درجات و مراتب نیز بر سه گونه است: «صبر توده مردم» که در اوایل سیر و سلوکند، «صبر سالکان» که در نیمه راهند و «صبر واصلان» که به مقصد رسیدهاند.
مرتبه ضعیف صبر این است که انسان، چه در مورد طاعت و چه در مورد معصیت و مصیبت، زبان به شکایت نمىگشاید و اعضا و جوارحش را از کارهاى نامشروع باز مىدارد، اما قلبش مضطرب است و مىتپد.
از این مرتبه بالاتر صبر کسى است که چه در طاعت، چه در مصیبت و چه از معصیت، زاهدانه و عابدانه صبر مىکند؛ یعنى صبر مىکند تا اجر خود را در قیامت دریافت کند و از دوزخ برهد و یا به بهشت بار یابد. این صبر، صبر بردگانه یا سوداگرانهاى است که زاهدان و عابدان دارند. در این صورت، برعکس صورت پیشین، قلبش هم مضطرب نیست؛ چنانکه زبانش هم شکایت نمىکند و اعضا و جوارحش نیز کارهاى غیر عادى ندارد؛ اما هدف او از این خویشتن دارى رهایى از جهنم یا رسیدن به بهشت است.
مرتبه سوم، صبر عارفانه است. عارفان صابرند، اما نه براى این که از جهنم برهند و یا به بهشت برسند. گرچه آنان از جهنم مىرهند و به بهشت مىرسند، ولى هدف آنان صرف پرهیز از جهنم یا وصول به بهشت نیست؛ بلکه تأمین رضاى الهى است. خداى سبحان در باره کسانى که صبرشان زاهدانه و عابدانه است مىفرماید:
«إنما یوفى الصابرون أجرهم بغیر حساب» (1)
خدا براى صابران، اجر و مزدى فراهم کرده است که به حساب متعارف در نمىآید؛ بنابراین، از این آیه استفاده مىشود که آنان اجیرانه صبر مىکنند؛ اما براى عارفان، صبرى هست که قرآن با بشارت از آن یاد کرده، مىفرماید:
«و بشر الصابرین الذین إذا أصابتهم مصیبه قالوا إنا لله و إنا إلیه راجعون أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و أولئک هم المهتدون» (2)
صابران عارف را بشارت دهید؛ اینان کسانى هستند که اگر رخداد ناگوارى برایشان پیش آید، مىگویند: همه هستى و کمالات ما از خداست و همه نیز به سوى او بر مىگردیم.
عارف صبر مىکند؛ زیرا خود را مالک چیزى نمىداند؛ بلکه مىگوید آنچه نزد ماست امانت دوست است و آن را از ما مىستاند. بنابراین، روزى که آن امانت در دست ما بود ما به آن دل نبسته بودیم و امروز که آن را از دست دادهایم نیز، در فراقش نمىنالیم و به همین جهت خدا به این گروه بشارت مىدهد و «صلوات» مىفرستد ؛ گرچه طبق آیه سوره احزاب خداوند بر همه مؤمنان صلوات مىفرستد:
«هو الذى یصلى علیکم و ملئکته لیخرجکم من الظلمات إلى النور» (3)
ولى براى صابران صلوات مخصوص مىفرستد:
«أولئک علیهم صلوات من ربهم»
و گرچه این آیه درباره، صبر بر مصیبت است ولى این «تمثیل» است نه «تعیین» ؛ یعنى، صبر عارفان اختصاصى به حال مصیبت ندارد ، بلکه صبر در موقع اطاعت و معصیت نیز چنین است.
پس اگر کسى دشوارى جهاد، روزهدارى، شبزندهدارى و نماز شب یا نماز صبح را از باب «إنا لله و إنا إلیه راجعون»
تحمل کند، قرآن او را بشارت مىدهد و آنگاه خداوند صلوات مخصوصش را بر او نازل مىکند و این رحمت، «رحمت خاص» است. سپس مىفرماید:
«و أولئک هم المهتدون»
اینها نه تنها مهدیند بلکه مهتدیند و «مهتدى» برتر از «مهدى» است. در نتیجه کسانى که صبر عارفانه دارند مهتدى و آنان که صبر زاهدانه و عابدانه دارند مهدى هستند (4) .
جزع
در مقابل صبر «جزع» قرار دارد. ممکن است کسى جزع تام یا متوسط داشته باشد؛ ولى اگر کسى به مقام صبر شاکرانه و عارفانه برسد، از هرگونه جزعى منزه است.
چنانکه امامان معصوم ( علیهم السلام) مىفرمودند:
ما راضى به قضاى الهى و تسلیم امر او هستیم و هرگز آنچه را خدا برایمان بپسندد مکروه نمىداریم:
«فإذا نزل أمر الله عز و جل رضینا بقضائه و سلمنا لأمره و لیس لنا أن نکره ما أحب الله لنا» (5) .
این مقام «رضا» است که فوق مقام صبر است؛ یعنى، مقام صبر در سقف نهایى خود به مقام رضا مىرسد و صابر به مقام راضى بار مىیابد.
پىنوشتها:
.1 سوره زمر، آیه .10
.2 سوره بقره، آیات .157 155
.3 سوره احزاب، آیه .43
.4 مهدى به معناى «هدایت شده» است، اما مهتدى به معناى «خیلى هدایت شده» . «اهتداء» و «هدایت» مانند «اقتدار» و «قدرت» است. به طور کلى کثرت حروف و مواد در این گونه از موارد نشانه کثرت معانى است: (کثره المبانی تدل على کثره المعانی) و بنابراین، «مقتدر» از «قادر» و «مهتدى» از «مهدى» برتر است.
.5 من لا یحضر، ج 1، ص .190
صبر ، نتیجه آزادگی
از دستاوردهای مهم خروج از اسارت نفس، شکیبایی در هنگام سختی و بلا است.
مرحوم محقق طوسی ، صبر را نگه داری نفس از بی تابی در هنگام فرا رسیدن سختی و کراهت دانسته است . صبر را از مقامات متوسطین دانسته اند ، زیرا تا هنگامی که نفس ، بلاها را ناخوش بدارد ، معرفتش ناقص است ، لذا رضای به قضای الهی نسبت به صبر ، مقام برتری می باشد ، اگر چه ممکن است این را نیز از مقامات متوسطین عنوان کنیم. بر اساس این مطلب صبر بر معاصی و صبر بر طاعات نیز از مقامات متوسطین است ؛ زیرا کسی که حقیقت عبادت را بفهمد و صورت زشت گناهان را درک کند ، صبر برای او معنا ندارد.
عارف معروف ، کمال الدین عبد الرزاق کاشانی در شرح منازل می گوید: صبر ، خودداری از شکایت نزد مخلوق است ، و الّا شکایت به حق تعالی و اظهار ناراحتی نزد خداوند با صبر منافات ندارد ، چنانکه حضرت ایوب به پروردگار شکوه کرد (سوره ص ، 41)
نتایج صبر
برای صبر ، دستاوردها و نتایح فراوانی است که از آن جمله تربیت نفس می باشد . زیرا وقتی که شخص ، مدتی را بر بلاها شکیبایی ورزید و ترک لذت نمود ، کم کم نفس عادت می کند ، از سرکشی بیرون می آید و به مقامات عالی می رسد.
صبر بر گناهان سرمنشأ پرهیزگاری می شود ، صبر در طاعات منشأ انس با پرودگار و صبر در بلاها منشأ رضا به قضای الهی می گردد و اینها از مقامات بزرگ اهل ایمان است. امام صادق علیه السلام فرمود:
" صبر نسبت به ایمان ، همچون سر نسبت به بدن است. پس زمانی که سر (از بین) رفت جسد نیز برود و همین طور زمانی که صبر (از بین) برود، ایمان هم خواهد رفت."
شخص غیر صبور ، زبان به شکایت می گشاید ، درد دل را به هر کس می گوید و این کار علاوه بر این که او را نزد خلق رسوا می کند ، وی را از ارزش در درگاه الهی می اندازد. بنده ای که نتواند سختی ها را تحمل کند - با وجود هزاران نعمتی که از خداوند دیده است - چه ایمانی دارد.
امام صادق علیه السلام می فرماید:" کسی که به بلایی مبتلا شود و صبر پیشه کند پاداش هزار شهید را دارد."
درجه های صبر
برای صبر ، درجاتی است و پاداش آن بر اساس درجات و مراتب ، متفاوت می باشد . امام علی علیه السلام به نقل از رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود:
صبر سه گونه است: صبر به هنگام مصیبت ، صبر بر طاعت و صبر در وقت گناه. پس کسی که بر مصیبت صبر کند ... خداوند برای او سیصد درجه... ، کسی که بر اطاعت صبر کند ، خداوند برای او ششصد درجه ... و کسی که بر مصیبت صبر کند خداوند برای او نهصد درجه ... بنویسد."
درجات صبر اهل معرفت
آنچه تا کنون در خصوص صبر گفته شد راجع به عموم مردم و متوسطین بود ؛ اما صبر اهل سلوک و اولیای کامل ، درجات دیگری دارد. اهل سلوک" صبر فی الله" دارند و آن عبارت است از ثبات در مجاهدتها و ترک خویشتن.
اهل حضور و مشاهده جمال خداوند" صبر مع الله" دارند و آن عبارت از خروج از جامه بشریت و متجلی شدن قلب به تجلیات اسماء و صفات الهی است.
همچنین عشاق و مشتاقین" صبر عن الله" دارند. گفتار امام علی علیه السلام در دعای کمیل:" فهبنی یا الهی و سیدی و مولای ..."
اشاره به این مقام از صبر دارد.
اهل تمکین و استقامت نیز" صبر بالله " دارند که پس از تخلّق به اخلاق الهی برای آنها رخ می دهد و این حمل برای اولیای الهی میسر است.
زینب (س) و صبر
صبر
کربلا در دو نگاه زینب و دو مخاطب
صبر
خداوند برای خصوصیات و ویژگی های اخلاقی ، الگوهایی در عالم تعبیه فرموده که هر کس ، در هر کجا با نظر به اُفق بلند الگو ، بتواند خود را در مسیر جاذبیت آن قرار دهد و به طور مداوم و به عشق رسیدن به سرحدّات الگو از تکاپو و تلاش باز نایستد.
صبر در متون دینی دارای سه شعبه می باشد:
صبر در مصیبت ، صبر در طاعت و صبر بر معصیت.
جهان آدمیزادگان بدون درد و رنج متصور نیست. پیمانهی هر کسی تا بدانجا که گنجایش و وسع داشته باشد، با گرفتاریها در هم آمیخته است؛ )لقد خلقنا الانسان فی کبد) (1)
مصیبت ها کیمیا صفت، مس وجود آدمیان را به طلا مبدل می کنند، ولی اگر مقیاس کربلا نبود و اگر زینب(س) نبود چه بسیار مردان و زنانی که در نیمهء راه باز می ماندند. کربلا تا قیامت مقیاس همگان است تا گرفتاری ها و مشقات خود را با آن توزین کرده و از فشار روحی بر خود بکاهند.