تحقیق مقاله وحی

تعداد صفحات: 21 فرمت فایل: word کد فایل: 13660
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۸,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: ادراک خیال - توازن - وحی
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله وحی

     

    ادراک حس:

    روشن‌ترین راه برای درک انسانی حس اوست زیرا انسان در پیرامون هر مسئله‌ای که تردید داشته باشد، قبل از هر چیز به یکی از حواس خود پناه می‌برد و وقتی موضوعی برایش محسوس گردید، همان را باور کرده واصولاً نمی تواند آنرا انکار نماید. احسا س اولین بار انسان را می‌تواند با طبیعت آشنا کند و برای شناخت آن یاریگر انسان باشد بطوریکه اگر یکی از اوراق دفتر احساس بشر نابود شود، حقایق زیادی را که با آن حس سر و کار دارند، درک نخواهد نمود آنهائیکه نابینا و ناشنوا باین جهان می‌آند، از دنیای رنگها و صداها بی‌خبر خواهند بود حقیقتی را که باید اعتراف کرد این است که حواس پنجگانه انسان یک موضوع ثابت و تغییرناپذیری نیست و نمی‌توان گفت  که تعداد حواس و همچنین کیفیت استفاده از انها، کاملً برای بشر شناخته شده است زیرا احساس خستگی، گرسنگی و تشنگی را حس جداگانه‌ای بعنوان «حس ششم» دانسته‌اند چون اینگونه کیفیات نفسانی با هیچ یک از حواس پنجگانه معروف قابل درک نیستند.

    همچنین احساس توازن بدن را حس مستقلی دانسته و مرکز این ادراک را یک ماده آهکی متبلوری در داخل گوش می‌دانند بطوری‌ که این ماده آهکی اگر از بین برود، دستگاه حس توازن بدن به هم می‌خورد و کنترل بدن در حال راه رفتن از بین خواهد رفت.

    با توجه به اینکه روزبه روز با پیشروی علوم انسانی بر شماره حواس افزوده می‌شود حدود و میزان، دستگاه حواس را چه از نظر کمیت و چه از لحاظ کیفیت نمی‌توان ثابت و غیرقابل تغییر دانست، و ناچار باید به نقص آن اعتراف کرد، زیرا چیزی که حدود و تعداد آن ثبات ندارد نمی‌توان درباره‌اش ادعای کمال نمود.

    گذشته از این، اگر در قلمرو همین حواس شناخته شده مطالعه کنیم، خطاها و اشتباهات فراوانی در آنها خواهیم یافت مثلاً ما فکر می‌کنیم که بوسیله حواس همه رنگها را درک می‌کنیم و صداها را می‌شنویم در حالیکه رنگهای مافوق بنفش و مادون قرمز را نمی‌بینیم و در اصوات فقط اندازه معینی را از ارتعاشات صوتی درک می‌کنیم و تازه در آنچه ادراک می‌نمائیم دچار خطا و اشتباهات زیادی می‌شویم.

    این نمونه را به «ارسطو» نسبت داده‌اند که وی گفته است: اگر دو انگشت سبابه و وسطی را چپ و راست کرده و روی هم قرار دهیم، و سپس یک گلوله را بین آنها بگردانیم احساس دو گلوله خواهیم کرد و یا در بیابانی که ریگها داغ و شنزارهای پرحرارت و افروخته آنرا فرا گرفته است، منظره زیبای آب زلال و مواجی را احساس می‌کنیم و حال آنکه سرابی بیش نیست. و همچنین وقتی صدایی در کوه طنین می‌اندازد ما انعکاسات صوتی را ادراک می‌نمائیم و یا دو جسمی که از لحاظ حجم با هم متفاوتند و از جهت وزن برابر، آنرا که حجمش کمتر است، سبکتر حس می‌کنیم. و گاهی یکی از دو شیئی مساوی را از دور و دیگری را از نزدیک تماشا می‌نمائیم. یکی را بزرگتر از دیگری احساس می‌نمائیم یکی را بزرگتر از دیگری احساس می‌کنیم و حال آنکه اندازه هر دو مساوی بوده و مسافت دور و نزدیک ما را به اشتباه انداخته است.

    بنابراین با اهمیت فوق‌العاده‌ای که حواس انسانی دارد، نمی‌تواند تمامی حقایق را در اختیار انسان قرار دهد زیرا:

    اولاً حواس ما تعداد معینی دارد و تنها چند گروه از صفات و آثار اشیاء را مانند الوان و اصوات و حرارت و برودت و … می‌تواند بما نشان دهد. وانگهی برخی از حیوانات را می‌بینیم که حواسشان چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت بر حواس انسان برتری دارد.

    ثانیاً تجربه و علم ثابت کرده است که همین حواس محدود و معدود دارا نقائصی هستند که اگر ابزار و وسایلی را در دسترس آنها قرار دهیم، مقداری از آن نقصها برطرف می‌شود و سطح حس ما با افزایش وسایل و ابزار بالا می‌رود و اندازه ادراک ما به اندازه استعداد و ساختمان وسیله‌ای است که مورد استفاده ما قرار می‌گیرد.

    گوش و یا چشم انسان که دو وسیله شنیدن و دیدن می‌باشند، چیزهائی را درک کرده و تحت تأثیر آنها قرار می‌گیرند که متناسب با ساختمان آنها باشد و بر این اساس بسیاری از تحریکات مغناطیسی و الکتریکی وجود دارد که بعلت نبود ابزار برای ما محسوس نمی‌باشند. طبق آزمایشاتی که بعمل آمده است، سگها صدهائی را می‌شوند که از هفتاد تا هشتاد هزار ارتعاش در ثانیه پدید می آید و حال آنکه حداکثر ارتعاش صوت برای درک انسان در هر ثانیه بیست هزار ارتعاش می‌باشد.

    ثالثاً گذشته از اینها طرز کار کردن دستگاه‌های بدن مثل گوارش، تنفس وگردش خون در ادراکات حسی اثر گذاشته و انسان مزه و بو و سردی و گرمی اشیاء را به هنگام بیماری و سلامت تن، یکنواخت حس نمی‌کند.

    رابعاً حواس انسانی راهی به حقایق اشیاء ندارد و آنچه که انسان ادراک می‌کند، صفات و آثار اشیاء می‌باشد.

    با توجه به ناقص بودن دستگاه حواس و اشتباهات فراوانی که این دستگاه پیچیده دارد، سزاوار نیست که تنها راه ادراک و وصول به حقایق جهان هستی را منحصر به «حواس ظاهری» بدانی.

     

     

    ادراک خیال:

    سرچشمه این ادراک «حواس» است، انسان از اجزاء و مواد کهنه‌ای که زمانی آنها را بوسیله حواس خود جمع‌آوری و در انبار ذهن خود قرار داده است، شکلها و صورت‌های تازه‌ای را تخیل می‌کند، به بیان دیگر هرگاه اشیاء خارجی با حواس انسان مواجه گردند صورتیکه از آنها در ذهن پدید می‌آید ادراک حسی گفته می‌شود و اگر با حواس مواجه نگردد، صورت ذهنی آنها را خیال یا تصور جزئی می‌گویند بنابراین قوه خیال نیز محدود و کارش ناقص است زیرا انسان نمی تواند اشیائی را که در دائره حواس داخل نشده است تخیل نماید اگر سنگتراشی مجسمه ونوس» را حجاری کرده است، این مجسمه و زیبائیهای فراوانش را از عدم بوجود نیاورده بلکه زیباترین چشم و چانه و بینی و ابروانی را که در خارج حس کرده است، همه را در مجسمه زیبائی تألیف نموده آنگاه مجسمه زیبائی را که اجزائش محسوس بوده و در خارج دیده است، بوجود آورده است.

    بنابراین، ما نمی‌توانیم مثلاً ذات خداوندی را با نیروی خیال درک کنیم زیرا همانطوریکه نمی‌توانیم دائره‌ای بدون محیط و مثلثی بدون زاویه تخیل نمائیم، توان این تخیل را نداریم که خداوندی را فرض کنیم که دست دارد بی‌آنکه آن دست دارای طول و عرضی بوده باشد و همه عوارض جسم در آن منتفی باشد.

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله وحی

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله وحی, مقاله در مورد تحقیق مقاله وحی, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله وحی, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله وحی, تحقیق درباره تحقیق مقاله وحی, مقاله درباره تحقیق مقاله وحی, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله وحی, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله وحی, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله وحی
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت