یونانی: γραφικός) حیطهای از هنر های تجسمی است که دارای کاربردهای متنوع و گستردهای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده میشود.
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند
دانشنامه جهانی ویکی پدیا : گرافیک حیطهای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوع و گستردهای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیگرافیک
گرافیک یک نوع زبان تصویر است
ببیند میخواهم واضحتر برایتان توضیح دهم
یک نقاش از طریق نقاشی تمام احساسات خود را از طریق قلمو و رنگ بیان می کنه و در نتیجه امکان دارد که پیام روشن و واضحی برای همه افراد نداشته باشد یعنی یک نقاش عواطفش را بیان می کند و کاری به این ندارد که مخاطبش منظورش را درک می کند یا خیر. به همین دلیل در یک نمایشگاه نقاشی از یک تابلوی مشخص؛ افراد مختلف برداشت های متفاوتی دارند اما یک گرافیست موظف است پیام خود را به گونه ای بیان کند که حتما مخاطبش منظورش را دریافت کند
هنر گرافیک چون تکثیر می شود و با فنونی چون چاپ همدست شده و متعلق به همه می شود مثل نقاشی شخصی و تک نیست و هیچگاه به عنوان تابلو در یک قاب تنها نمی ماند
گرافیک از سری هنرهای تجسمی است که صد البته برای کسانی که آن را با نقاشی اشتباه میگیرند (چون شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که وقتی به کسی میگویید رشته ام گرافیک است می گوید پس چهره مرا نقاشی کن!!) باید بگویم گرافیک در اصل ایده و ترکیب بندی است که اکثر اوقات بین نوشته و تصویر اتفاق می افتد و نقاشی بیشتر تقلید طبیعت است که ایده های گرافیست ها می تواند بوسیله دست مثال یک نقاش اجرا شود که خیلی از هنرمندان شاید برای اجرای بهتر و شاید به خاطر کسری وقت طراحی نهایی رابه شخص دیگری میسپارند که از نوع اول می توان به بیلبوردهای توی خیابان اشاره کرد و گروه دوم به آقای {ممیز} یکی از گرافیستهای برتر ایران اشاره کرد و گاهی هم آن ایده توسط کامپیوتر و برنامه های پیشرفته اجرا می گردد که مطمئنا کار با دست از ارزش بالاتری بر خوردار است
نقاش ایتالیایی می گوید:
گرافیک کار مشکلی است چون با یک نقطه و یا یک خط باید به اندازه یک کتاب سخن گفت و البته همه ی راز زیبایی گرافیک نیز در همین نکته نهفته است
گرافیک در معنای لغت بمعنی ترسیم و نگارش است.
و در دو مفهوم قدیم (سنتی) و جدید(نوین) متمایز میگردد که در مرز بین این دو پدیده چاپ قرار دارد
رد. نحوهی ارائهی پیام، عبارت از تصمیمهایی است که منبع ارتباط برای انتخاب و تنظیم و ترتیب کدها و محتواها میگیرد.
اما گرافیک در این ساختار چه جایگاهی دارد؟ شاید گرافیک را وسیلهای برای برقراری ارتباط بدانند اما مسلّم است که گرافیک به دلیل نیاز به برقراری ارتباط پدید نیامده؛ گرافیک یکی از عوامل یا طرق ایجاد و پدیداری ارتباط نیست. ممکن است بگوییم ابتداییترین ابزار و روشهای ارتباط انسانها با یکدیگر صورتی گرافیکی داشته است اما این بدان معنی نیست که وجود گرافیک، با وجود فینفسهی ارتباط رابطهی مستقیم دارد. در واقع گرافیک به مثابه خط، در مرحلهی کتابت و ثبت و تسجیل پیامهای انسان و یا به دنبال آن مطرح گردیده و شکل خام و ناقص زبان و خط را به وجود آورده است اما ارتباط، دیرینهتر از این مرحله است. و از سویی، سیر تکاملی خطوط از گرافیک و تصویر، تبری جسته و سرعت و سادهگی بیان را در علائم قراردادی و بسیار استریلیزهتر از خطوط هیروگلیف دنبال کرده است. لذا گرافیک با هدف ایجاد ارتباط در عالم ارتباطات حضور نیافته است بلکه دو خصلت عمدهاش، او را برای خدمت به انتقال پیام مستعد میسازد: یکی، افزایش سرعت دریافت پیام و دیگری، تأثیر بیشتر و عمیقتر بر مخاطب (گیرندهی پیام). و البته همینکه گرافیک را یکی از شیوههای ارتباطات و انتقال پیام میدانند خود میتواند اهمیت عنصر پیام را در گرافیک روشن کند.
اینجا یک شبهه به وجود میآید؛ این که اگر گرافیک دارای این خصایص است چرا سیر تکامل خطوط به تدریج از صورت تصویری و گرافیکی دور شده است؟ و اگر خط هیروگلیف شکل ابتدایی و ناقصی از خط به حساب آمده چرا بیش از صد سال است که گرافیک، اینچنین گسترده مطرح گردیده و بسیارند کسانی که منتظرند تا این هنر، تبدیل به یک زبان مستقل و همهگانی شود؟