خلاصه:هرچند مدیریت دانش یک رشته نو ظهوردر مدیریت به شمار می آیداما با این وجود شاهد رشد روز افزون تعداد مقالات در این زمینه هستیم. یکی از افراد مشهور در این زمینه نوناکا صاحب اثر سازمان های دانش زا است. دراین مقاله دیدگاه های وی وهمکارانش رادر زمینه تولید دانش وایجاد فضای مشترک برای تولیددانش بررسی می کنیم .
تولید دانش مقدمه با وجود شناخت های وسیع از منبع دانش به عنوان منبع لازم برای برتری در رقابت باسایر رقیبان، شناخت اندکی در مورد خلق و اداره آن به وسیله سازمان ها به طور پویا وجود دارد.در این راستا نوناکا وهمکارانش دراین زمینه فعالیت های گسترده ای را انجام داده اند ، که نتیجه آن را در کتاب سازمان های دانش زا نوشته نوناکا وهمکارانش مشاهده می کنیم. نوناکا وهمکارانش کار خود را از نگاه به سازمان به عنوان یک کل که به طور مداوم در جهت تولید دانش گام برمی دارد شروع می کنند. هدف آنها درک فرایند پویائی است که درآن سازمان دانش را تولید، حفظ و به کارمی گیرد. نوناکا و همکارانش مدلی از تولید دانش را که شامل سه عنصر است را ارائه می کنند که عبارت اند از: 1)Ba یک فضای مشترک برای تولد دانش 2) فرایند SECI وتولید دانش از طریق تبدیل دانش ضمنی به دانش تصریحی 3) دارائی های سازمان از دانش ورودی ها ، خروجی ها و واسطه های فرایند تولید دانش فرایند تولید دانش یک فرایند حلزونی است که به وسیله این سه عنصر گسترش می یابد. ما دراین مقاله در مورد فضای مشترک Ba و فرایند SECI می پردازیم
مفهوم Baدر ابتدا توسط فیلسوف ژاپنی "کیتارو نیشیدا" وسپس توسط "شیمیزو" مطرح وگسترش یافت ؛ برای آنهائی که با مفهوم Ba ناآشنایند Ba می تواند به عنوان یک فضای مشترک برای روابط آشکار تلقی شود این فضا می تواند فیزیکی مانند دفتر کار؛ مجازی مانند ایمیل و کنفراس از راه دور؛ ذهنی مانند تجربیات کسب شده، نظرات آرمان ها ویا ترکیبی از آنها باشد.انچه فضای مشترک را از تعاملات عادی افراد تمیز می دهد مفهوم تولید دانش است. فضای مشترک یک مکانی را برای پیشرفت وگردآوری دانش فراهم می کند و مکانی است که در آن یک جلوه خارق آلعاده همه ی اطلاعات مورد نیاز را یکپارچه می کند. دانش در این فضای مشترک تثبیت می شود جائی که آن سپس از طریق تجربیات شخصی فرد ویا باز تاب هائی ازتجربیات دیگران بدست می آید ؛ در صورتیکه دانش از این فضای مشترک جدا شود به صورت اطلاعات در می آید که می تواند به صورت مستقل از ان مکان منتقل شود اطلاعات در رسانه ها وشبکه ها وجود دارد وعینی هستد ودر مقابل دانش در آن فضای مشترک قرار دارد و نا محسوس ونامشخص است. مکان اصلی تولید دانش در افراد وگروه های کاری، تیم های پرو ه ای ، چرخه های غیر رسمی ، نشست های موقتی ودر مکاتبات افراد با مشتریان است. چهار نوع از رایج ترین فضاهای مشترک در ادامه توصیف می شود. در داخل یک سازمان تیم ها یا پروژه های تولید دانش نقش اساسی درتولید ارزشمند دانش دارند.
تولید دانش در شرکت های تولید کننده ی دانش از تعاملات درون فضای مشترک نمایان می شود اما این فضای مشترک تنها به فضای فیزیکی محدود نمی شود. مفهوم فضای مشترک فضای فیزیکی، فضای مجازی وفضای ذهنی را دربر می گیرد. فضای مشترک ان عالمی است که افراد خودشان را به عنوان بخشی از آن می دانند که به حیات ان محیط وابسته اند. فضای مشترک اهمیت بنیادی در تولید دانش دارد وهنگامی که این فضا های مشترک به هم بپیوندند فرایند آفرینش دانش گسترش می یابد. فضای مشترک همچنین به عنوان یک چارچوب(ساخته شده از جداول مکان وزمان ) درنظر گرفته می شود که درآن دانش به عنوان یک منبع برای تولید فعال می شود. به کاربردن دانش متفاوت ازاستفاده منابع ملموس وعینی است. منابع ملموس را باید بر اساس اهداف ووظایف به صورت کارا تقسیم نمود. هر چند دانش غیر قابل لمس وبون مرز وپویا است اما اگر از دانش در مکان
خاصش وبموقع خودش استفاده نکنیم ارزشی ندارد؛ بنا براین استفاده از دانش، توجه به منابغ دانش در یک مکان وزمان خاص (توجه ارگانیک) را ایجاب می کند. اشتراک گذاشتن بطور سازمانی بدین معنی است که پرسنل قادر باشدکه دانش ذاتی سازمان را به کار ببندند وان را ارتقاء دهند . وهمچنین هنگامی که دانش ایجاد شد شالوده دانش سازمان وافرادی که دانش را در اختیار دارند دانش را در یک مکان وزمان تعریف شده مورد توجه قرار داده و به کار گیرند. فضای مشترک مکانی است برای تمرکز منابع موجود دانش سازمان در فرایند تولید دانش ؛ فضای مشترک دانش به کار گرفته شده در محیط را گرد هم آورده وآن را در هم ادغام می کند ، بنا براین می تواند به ان عنوان یک پایه وشالوده ای برای تولید دانش در نظر گرفته شود.
انواع دانش:
به طور کلی دو نوع دانش وجود دارد: دانش تصریحی و دانش ضمنی
الف- دانش تصریحی:
دانش تصریحی دانشی عینی، مستدل و منطقی است. به عبارت دیگر، دانش تصریحی مجموعه ای از خط مشی ها، رویه ها، نرم افزارها، مستندات، دستورالعملها، گزارشها، طراحی ها و اهداف هر سازمان است.
دانش تصریحی می تواند بصورت کلمات و اعداد بیان شود و همچنین به شکل داده فرمول علمی شرح جزئیات کتابچه ی راهنما دراختیاردیگران قرارگیرد این نوع دانش به سهولت می تواند به طور رسمی و سیستماتیک بین افراد منتقل شود و در غرب این نوع دانش مورد توجه است.
ب- دانش ضمنی
در مقابل دانش تصریحی دانش ضمنی وجود دارد، این نوع دانش کاملا شخصی است و به سختی می توان آن را به شکل خاصی درآورد و به سختی بین افراد به اشتراک گذاشته می شود ، بصریت های ذهنی دریافت های مستقیم وگمان ها دراین طبقه از دانش قرار می گیرند. دانش ضمنی به طور عمیق در فعالیت ها و تجربیات، آرمانها ، ارزشهاواحساساتی که افراد دارند ریشه دارد. بسیاری از ﮊاپنیها اصل دانش را ضمنی می دانند دانشی که به آسانی قابل رویت و بیان کردن نیست .
دانش ضمنی دارای دو بعد است :
اولین آن ، بعد فنی است که شامل انواع مهارتهای غیر رسمی شخص استو اغلب به دانش فنی و تکنیکی فرد بر می گیرد.
بعددوم، بعد شناختی است ، شامل اعتقادات ، آرمانها ، ارزشها، طرحهای کلی الگوهای ذهنی که به طور عمیق در ما ریشه دارند و ما اغلب ان را بدیهی می دانیم در حالیکه بیان کردن و شرح دادن آن آسان نیست .این بعد شناختی دانش ضمنی ،آنچه ما از دنیا درک می کنیم را شکل می دهد.
مدل SECI:
تولید دانش یک فرایند حلزونی متعامل بین دانش ضمنی و تصریحی است تعاملات این دو نوع دانش منجر به تولید دانش جدید می شود. ترکیب این دو گروه درک چهار الگوی تبدیل دانش را ممکن می سازد . درادامه ویژگی های چهارمرحله این فرایند های تبدیل دانش را تشریح می کنیم . هر چهار شیوه تبدیل می تواند به عنوان فرایندهای متعالی شناخته شود. مدل SECI تنها یک طرح برای تولید دانش مطرح می کند و ایده ی خود تعالی را به طور کاملا انتزاعی و مجرد بیان می کند. .
اجتماعی کردن(Socialization):
اجتماعی کردن با اشتراک گذاشتن دانش ضمنی در بین افراد سر و کار دارد. اصطلاح اجتماعی کردن تاکیدمی کند که دانش ضمنی به واسطه ی فعالیت های مشترک مانند با هم بودن و در یک محیط زندگی کردن انتقال می یابد نه از طریق دستورالعمل های مکتوب یا شفاهی .
سالهای طولانی کارآموزی به نوآموز اجازه می دهد تاطریقه های دیگر فکرکردن و احساس کردن را درک کند.
بنابراین در یک موقعیت خاص دانش ضمنی می تواند به اشتراک گذاشته شود تنها در صورتیکه فرد این امادگی را در خودش ایجاد کند که دانش ضمنی را فرا بگیرد . به طور خلاصه خود تعالی چارچوبی برای به اشتراک گذاشتن دانش ضمنی افراد است .
در عمل اجتماعی کردن کسب دانش از طریق مجاورت فیزیکی است . فرایند فراگیری دانش به طور زیاد از طریق تعامل مستقیم با مشتریان و تامین کنندگان ایجاد و فراهم می شود . راه دیگر فراگیری دانش ضمنی رفتن در داخل سازمان است . اطلاعات در محل انجام کار در داخل سازمان قابل دستیابی است و آخرین اطلاعات قابل دسترسی درآنجا متمرکز می شود . انتشار دانش ضمنی یک خصوصیت دیگر اجتماعی کردن است . فرایند انتقال نظرات به همکاران و زیر دستان به طور مستقیم موجب به اشتراک گذاشتن دانش افراد و ایجاد یک مکان یا فضای مشترک می شود .
بیرونی کردن(Internalization):
بیرونی کردن بیان دانش ضمنی وانتقال آن به شکل های قابل درک برای دیگران است.
به اصطلاح افراد مرزهای درونی وبیرونی خود را گسترش می دهند.
در حین فرایند بیرونی کردن فرد خودرادرگیرگروه می کندبنابرین عضو گروه می شود. مجموعه نظرات وتفکرات افرادباهم ترکیب وبه نظرات وعقایدگروه می پیوندد، این شکل خود تعالی کلیدی در ادغام نظرات گروه وتبدیل دانش ضمنی به دانش تصریحی است.
درعمل بیرونی کردن به دو طریق انجام می شود:
1) روشن وشفاف کردن دانش ضمنی ( که این تبدیل دانش ضمنی به دانش تصریحی است) با فنونی سروکار دارد که بیان نظرات ویا تصورات فرد به صورت لغات ومفاهیم و زبان تمثیل ( از قبیل استعاره ها و قیاس ها و...) کمک می کند.
2) فاکتور دوم با انتقال دانش ضمنی به مشتریان یا متخصصان به شکل ها یی که به سهولت قابل درک باشد سرو کار دارد. لازمه ی این فاکتور استدال های ﻤﺆثر قیاسی و استقرایی می باشد.
ترکیب ( Combination ) :
ترکیب شامل تبدیل دانش تصریحی به شکل های پیچیده تری از این نوع دانش است. مباحث اصلی در ترکیب فرآ یند های ارتباط ، اشاعه و سیستمی کردن دانش است.
در عمل مرحله ی ترکیب به سه فرآیند استوار است :
1- گرفتن و ادغام کردن دانش تصریحی جدید ضروری است. این شامل گرد آ وری دانش بیرونی شده مانند داده های عمومی از داخل یا بیرون سازمان و سپس ترکیب این داده ها است.
2- انتشار دانش تصریحی بر اساس فرآیند انتقال این شکل دانش به طور مستقیم به وسیله ی ارائه ها و جلسات است.