مقدمه
نیاز به پرستش و نیایش یکی از نیازهای اساسی و عمیق است که در عمق روح و روان بشر وجود دارد استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله علیه در این باره می فرماید: یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلّیات روحی آدمی و یکی از اصل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است مطالعه آثار زندگی بشر نشان می دهد که هر زمان و هر کجا که بشر وجود داشته نیایش و پرستش هم وجود داشته است. نیایش و دعا ارتباط روانی انسان با مرکز و مبدأ آفرینش است. هدف آفرینش عبادت ماست. قرآن می فرماید: وَ نا خَلَقْتُ الجن و الانس اِلاّ لِیَعْبُدوُن. (سوره ذریات آیه 56)
و ما جن و انس را مگر برای عبادت نیافریدیم.
که در این مقاله سعی شده با توجه به اهمیت نماز درحد بضاعت پرداخته شود که انشاء الله مورد توجه قرار گیرد.
فریضه نماز
نماز به عنوان دین تلقی شده و معیار و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرایض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمره می شود که نیاز به مداومت و محافظت دارد. همراهی و مداومت و محافظت از نماز ضرورت است خداوند در سوره معراج آیات 24 23 بر مداومت و محافظت از نماز تأکید می کند . . . (انسان ها در نوسانند مگر نماز گزارنی که به نماز مداومت می ورزند . . . و آنان که به نماز خود محافظت دارند. اگر نماز بدون مداومت باشد کفر در پی دارد و اگر بدون محافظت باشد میل به دنیا دارد.
اهمیت و ضرورت موضوع
در اهمیت نماز همین بس که مولای متقیان علی (ع) می فرماید: در نماز را در هر وقتی که برای آن تعیین گشته بجا آور و از جهت بیکاری آن را پیش از وقت بجا نیاور، و به جهت کار داشتن آن را از وقتش مگذران، و بدان هر چیز از عملت پیرو نماز توست .
و مقام معظم رهبری در پیام خود به اولین اجلاس سالیانه نماز در شهریور 70 مشهد می فرماید:
انسان همیشه محتاج نماز است و در عرصه های خطر محتاج تر، هیچ وسیله ای مستحکم تر و دایمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست. لذا اقامه ی نماز به عنوان محکم ترین وسیله تن دادن به ربوبیت خدا و تن زدودن از ربوبیت غیره امر ضروری و حتمی است چنان که رسول خدا (ص) در ضرورت و تداوم اقامه نماز فرموده است «هر که عمداً نماز را ترک کند کفر ورزیده است».
پس اقامه ی نماز که امری ضروری است در دوران نوجوانی و جوانی که مرحله بسیار با ارزش عمر می باشد و اکثر نوجوانان و جوانان این دوره را در مرکز آموزشی می گذرانند، توجه به این فریضه ی مهم، دادن آموزش و شناخت لازم به دانش آموزان و اقامه ی نماز در مدارس وظیفه و امری خطیر می باشد که لازم است مسئولان و زمامداران آموزش و پرورش درباره راه های جذب دانش آموزان به اقامه ی نماز شناخت بیشتری داشته باشند.
نماز، عبادت بزرگ
شناخت معبود و آفریدگار، محبّت او را در دل ایجاد می کند و این محبّت، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر او وا می دارد.
نماز، جلوه ای از بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبودیت و عبادت است. آنکه «بنده» آفریدگار است و این بندگی را احساس می کند و می داند و باور دارد، در برابر او مطیع است و در پیشگاهش سر بر خاک می نهد و به سجده می افتد و با وی راز می گوید و راز می طلبد و آن خالق یگانه را که سر رشته دار اوست، به عظمت و پاکی می ستاید.
چرا عبادت؟
فلسفه آفرینش انسان، بندگی و عبادت و عبودیّت است. این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید:
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ لإنسَ ألَّا لِیَعْبُدُونِ»(2)
جن و انس را، جز برای پرستش و بندگی خود نیافریدم.
این حکمت و هدف والا، سرلوحه همه رسولان الهی نیز بوده است. در قرآن می خوانیم: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ اُمَّه ٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنُبُوا الطّاغُوت» (3)
در هر امتّی پیامبری برانگیختیم که (به مردم بگویند) بنده خدا باشید و از طاغوت بپرهیزید.
ناگفته نماند که این بندگی کردن، سودی به خدا نمی رساند بلکه مایه عزّت و سعادت خود انسان است وگرنه خداوند بی نیاز مطلق است:
من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم
اگر معلّم به شاگردانش می گوید: درس بخوانید، نفع این درس خواندن به خود آنان بر می گردد و برای معلم سودی ندارد.
روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد، «فَإنَّ اللهَ غَنِیُّ عَنْکُمْ» و سود عبادت کنندگان به خود پرستندگان بر می گردد.
ریشه های عبادت
1 عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می بیند، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم، خویشتن را کوچک و ناچیز شمره، او را تعظیم و تکریم می کند.
2 احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید، در برابرش خضوع می کند. وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز نیازمند او هستیم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا می دارد خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است. در بعضی از احادیث است که اگر بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی شد.
3 توجه به نعمت ها
انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمت ها، زبان ستایش و بندگی دارد. یادآوری نعمت های بیشمار خداوند، می تواند قوی ترین انگیزه برای توبه به خدا و عبادت او باشد.
4 فطرت
پرستش، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. این روح پرستش که در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به خدا پرستش می رسد.
انبیاء برای ایجاد حس پرستش نیامده اند، بلکه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت می کند نه اصل عبادت، زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل میل به غذا که در هر کودکی اگر راهنمایی نشوند، به جای غذا، خاک می خورد و لذت هم می برد.
چگونه عبادت کنیم
روش عبادت را باید از قرآن و عترت آموخت. آنگونه که آدرس هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت. آیات قرآن و احادیث معصومین، بهترین عبادت را کدام می دانند و چه اوصاف برای آن می شمارند؟ جواب را باید از قرآن و عترت آموخت. عبادت باید : آگاهانه یعنی از روی تعقل و آگاهی باشد.
عاشقانه باشد یعنی : عبادت همراه محبت و عشق و نشاط و لذت باشد، نه همراه با کسالت و بیحالی و افسرده دلی باشد. خالصانه باشد. یعنی: عبادت باید خالص برای خدا باشد و در آن ریا و نفاق و شهرت طلبی و عوام فریبی نباشد. مخفیانه باشد. یعنی پرستش با عُجب و ریا و خودنمای نباشد.
خاشعانه باشد
یعنی : پرستش خدا باید همراه با قلبی سرشار از احساس عظمت خدا و کوچکی و نیاز مقابل او باشد. قرآن در وصف مؤمنان رستگار، «خشوع در نماز» را بیان می کند. «الذین هُم فی صلاتهم خاشعون»
سیمای نماز
عبادت، عنوان عامی است که نمونه ها و مصداق های فراوانی را در بر می گیرد و تنها در «نماز» خلاصه نمی شود. حج، روزه، امر و بمعروف و نهی از منکر، جهاد، جهاد طلب روزی حلال، خدمت به همنوعان، درس خواندن و درس گفتن، عزاداری بر شهیدان کربلا، نیکی به پدر و مادر، یتیم نوازی، پرداخت خمس و زکات و . . . همه و همه عبادت است. (البتّه به شرط خدایی بودن نیّت)
ولی در میان اعمال عبادی، «نماز» برجستگی و درخشنگی خاصی دارد و جلوه درخشان عبادت و پرستش خدا به حساب می آید. اوصاف نماز، فلسفه و حکمتش، فایده و آثارش، شرایط و آدابش، مکان و زمانش در آیات و روایات بسیاری آمده که پرداختن به آن ها طولانی خواهد شد. امّا سعی می کنیم بر اساس قرآن و حدیث، قطره ای از دریای معارف اسلامی درباره نماز را بازگوییم.
نماز بزرگترین عبادت و مهم ترین سفارش همه انبیاست.
حضرت عیسی در گهواره می گوید: خدایم مرا به نماز و زکات توصیه کرده است. (24)
رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز را نور چشم خود می داند. «قُرَّه ُ عَیْنی فِی الصَّلاه ِ»(43)
نماز، فریضه ای است که خدا را به یاد انسان می اورد.(44) و پیمان خدا با مردم است.(45)
نماز، سیمای مکتب است.«اَلصَّلوه ُ وَجْهُ دینکُمْ»(46)
نماز، دوای تکبر است.«وَ الصَّلاه َ تَنْزِیهاً عَن الْکِبْرِ»(47)
نماز، وسیله تشکر و سپاس از نعمت های الهی است، عمود و پایه دین، کلید بهشت، وسیله آزمایش و شناخت مردم و محو کننده گناهان، و پاک کننده دل و جان آدمی است.
روزی پنج نوبت، با حفظ شرایط کامل نماز، و شو در نهر آبی است که آلودگی ها را می زداید.(48)
نماز، اولین سؤال در قیامت است، که اگر پذیرفته نشود، کارهای دیگر هم مقبول نیست.
سیمای نماز در نهج البلاغه
ستایش خداوندی را سزا است که کسی از رحمت او مأیوس نگردد. و از نعمت های فراوان او بیرون نتواند رفت. خداوندی که از آموزش او هیچ گناهی ناامید نگردد. و از پرستش او نباید سرپیچی کرد. خدایی که رحمتش قطع نمی گردد و نعمت های او پایان نمی پذیرد.
خدایا تویی سزاوار ستایش های نیکو و بسیار و بی شمار تو را ستودن. اگر تو را آرزو کنند پس بهترین آرزویی و اگر به تو امید بندند. بهترین امیدی .
خدایا درهای نعمت بر من بگشودی که زبان به مدح غیر تو نگشایم. و بر این نعمت ها غیر از تو را ستایش نکنم و زبان را در مدح نومیدی کنندگان، و آنان که مورد اعتماد نیستند باز نکنم خداوندا هر ثناگویی از سوی ستایش شده پاداشی دارد. به تو امید بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنج های آموزش آشنا کنی . خدایا! این بنده توست که تو را یگانه می خواند و توحید و یگانگی تو را سزا است، و جز تو کسی را سزاوار این ستایش ها نمی داند. خدایا! مرا به درگاه تو نیازی است که جز فضل تو جبران نکند. و آن نیازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدل نگرداند. پس در این مقام رضای خود را به ما عطا فرما و دست نیاز ما را از دامن غیر خود کوتاه گردان که تو بر هر چیز توانایی.
خداوند بندگانش را با نماز و زکات و تلاش در روزه داری، حفظ کرده است، تا اعضاء و جوارحشان آرام، و دیدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دل هایشان متواضع باشد. کبر و خودپسندی از آنان رخت بندد. چرا که در مسجد: بهترین جای صورت را به خاک مالیدن، روزه گرفتن و چسبیدن شکم به پشت عامل فروتنی است. به آثار عبادات بنگرید که چگونه شاخه های درخت تکبر را درهم می شکند و از روییدن کبر و خودپرستی جلوگیری می کند.
ای مردم نماز را بر عهده گیرید، و آن را حفظ کنید. زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به خدا نزدیک کنید همانا نماز گناهان را چون برگ های پاییزی فرومی ریزد. و غُل و زنجیر گناهان را از گردن ها می گشاید پیامبر اسلام نماز را به چشمه آب گرمی که بر در سرای مردی جریان داشته باشد، تشبیه کرد، اگر روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهید هرگز چرک و آلودگی در بدن او نماند.
رسول خدا پس از بشارت به بهشت خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت، زیرا خداوند به او فرمود: خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. پس پیامبر (ص) پی در پی خانواده خود را به نماز فرمان می داد، و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود.
پس از یاد خدا و درود! نماز ظهر را با مردم وقتی بخوانید که آفتاب به طرف مغرب رفته، سایه آن به اندازه دیوار آغل بز گسترده شود. و نماز عصر را با مردم هنگامی بخوانید که خورشید سفید است و جلوه دارد و پاره ای از روز مانده که تا غروب می توان دو فرسخ راه را پیمود، و نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانید که روزه دار افطار و حاجی از عرفات به سوی منی کوچ می کند. و نماز شفق پنهان و یک سوم از شب بگذرد و نماز بگذارید، و فتنه گر مباشید.
سیمای نماز در شعر حافظ شیرازی
نماز راز با بی نیاز، راز میان عاشق و معشوق و پیوند خلق و خالق، سر تعظیم فرود آورد آوردن بنده در برابر صاحب امر خود، و اظهار عبودیت از جانب عبد است. نماز پالایندی آلودگی ها، تیرگی ها، ظلمتها، تاریکی های روح و روان آدمی و شست و شو دهنده ی دل و جان او ست، نماز توجه باطن و ملازمت در حصور و اقبال به سوی حق و اعراض از ماسوی ا . . . است. در این مقاله بر آنیم تا سیمای دین را در شعر خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی بررسی کنیم.
خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی ملقب به لسان الغیب یکی از پر فروغ ترین ستارگان آسمان شعر و ادب پارسی است که همواره در طول تاریخ و در تمامی عالم پرتو افشانی می کند. از میان تمام شاعران توانمند زبان فارسی بی گمان هیچ کس توفیق آن را نداشته است که به اندازه ی حافظ مطلوب نظر خاص و عام قرار گیرد و فضای ادب و فرهنگ فارسی را به خود اختصاص دهد.
پیر فرزانه ی شیراز با توجه به آن که شاعری متشّرع است، از زوایای گوناگون به نماز که سیما و ستودن دین مبین اسلام است در کلام خود پرداخته است. او نمازی را شایسته ی درگاه باری تعالی می داند که با حضور قلب خوانده شود. و تمام توجه نمازگزار به نماز باشد نه که توجه فرد در حال نماز به امور دیگر باشد و فقط الفاظ را ادا کند و از روی عادت خم و راست شود. از این رو شاعر شیراز می سراید:
هردم به خون دیده چه حاصل وضو چو نیست بی طاق ابروی تو نماز مرا جواز