چکیده
انتخاب مدیران و کارگزاران اصلح چه در بخش دولتی و چه در سازمانهای خصوصی دارای اهمیت بسیار میباشد. به منظور انتخاب اصلح، باید معیارهایی وجود داشته باشد تا مدیران و کارگزاران با آن معیارها سنجیده و ارزیابی شوند. با توجه به حجیت کلام معصوم(ع)، در این مقاله سعی شده است معیارهای مدیران جامعه اسلامی از نظر حضرت علی(ع) که از کتاب شریف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معیارهای به دست آمده، در سه دسته معیارهای تخصصی، ارزشی و مکتبی دستهبندی شده است. در حالی که معیارهای تخصصی برانجام موفقیتآمیز شغل دلالت دارند، معیارهای ارزشی به ابعاد هنجاری عملکرد مدیران میپردازد و بالاخره معیارهای مکتبی بر ضوابط خاص اسلام برای مدیریت حکایت میکند. این دستهبندی از حیث ماهوی متفاوت با گونهشناسیهای رایج بوده و از این منظر، جزو دادههای تحلیل الگوی اسلامی برای مدیریت به شمار میآید.
کلیدواژهها: ارزشیابی علیبنابیطالبعلیه السلام، امام اول، 23 قبل از هجرت، 40ق. نهجالبلاغه مدیریت (اسلام).مقدمه
آنچه در سعادت جامعه نقش اساسی دارد، شایستگی و جامع الشرایط بودن مدیران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمانها نیز موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریتهای سازمانی منوط به مدیرانی کاردان و لایق میباشد. بنابراین انتخاب کارگزاران و مدیران اصلح سزاوار توجه و بررسی فراوان است و باید معیارهایی برای سنجش افراد و انتخاب ایشان در نظر گرفته شود. مسلماً معیارهای سنجش در هر جامعه باید متناسب با ارزشها و جهانبینی آن جامعه تعریف شود. جهانبینی مادی منحصر به جهان ماده میباشد ولی در جهانبینی اسلامی، هم این جهان و هم آخرت مورد توجه است. در جهانبینی اسلامی هدف صرفاً تولید بیشتر نیست بلکه هدف نهایی تعالی انسان و رسیدن او به جایگاه خلیفه خدا بر روی زمین میباشد. این تفاوت در جهانبینی از تمایزات مدیریت اسلامی با مدیریت غربی میباشد که هر یک از این دو دیدگاه معیارهای سنجش خاص خود را دارند.
در مدیریت اسلامی، بهترین مرجع برای یافتن معیارهای مناسب سنجش افراد، قطعاً سخن معصومین(ع) میباشد. سخنان امیرالمومنین(ع)، منبع ارزشمندی برای این منظور است زیرا سخن آن حضرت به دلیل معصوم بودن ایشان خالی از خطا و لغزش است. همچنین آن حضرت خود تجارب گرانقدری در زمینه خلافت مسلمین و همچنین فرماندهی در جنگها داشتهاند و بر سرزمین گسترده اسلامی آن زمان حکومت نمودهاند. اما آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است علم لدنی آن حضرت میباشد که از امتیازهای خاص ائمه معصومین(ع) میباشد. در این مقاله سعی شده است معیارهای مدیران جامعه اسلامی از نظر حضرت علی(ع) که از کتاب شریف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معیارهای به دست آمده، در سه دسته معیارهای تخصصی، ارزشی و مکتبی دستهبندی شده است. گرچه این تلاش ناچیز، قطرهای از اقیانوس بیانتهای معارف اهل بیت(ع) میباشد.
اهمیت تبیین صفات و خصوصیات مدیران از دیدگاه حضرت علی(ع) را میتوان به این صورت توضیح داد که در اندیشه حضرت علی(ع) هیچ خطری برای جامعه اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کمصلاحیت نیست. آن حضرت در نامهای به مصریان که با مالک اشتر فرستاد، هنگامی که او را حکومت آن سرزمین گمارد، چنین هشدار داده است: «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهجالبلاغه: نامه 62).
اگر حساسیت مردم نسبت به صفات و شروط لازم برای زمامداران کاسته شود یا بیرنگ گردد، آنگاه هر بیصلاحیت و فاقد اهلیتی میتواند در ردههای مدیریتی قرار گیرد و تباهیها به بار آورد. امام علی(ع) چنین هشدار دادهاند: «بیگمان مردمان هلاک شدند آنگاه که پیشوایان هدایت و پیشوایان کفر را یکسان شمردند و گفتند: هر که به جای پیامبر(ص) نشست، چه نیکوکار باشد و چه بدکار اطاعت او واجب است پس بدین سبب هلاک شدند» (دلشاد تهرانی، 1377، صص 99-100).
خصوصیات و معیار های مدیران در نهجالبلاغه را میتوان به سه دسته زیر تقسیم کرد:
الف) معیارهای تخصصی: این دسته از معیارها، برای انجام موفقیتآمیز شغل لازم است. این معیارها معمولاً بین مدیریت اسلامی و مدیریت غربی مشترک است. معیارهایی نظیر تحصیلات، تجربه، سابقه کاری،...
ب) معیارهای ارزشی: این دسته از معیارها شامل مجموعهای از رفتارهای قابل قبول جوامع انسانی میباشد که در اکثر جوامع ممکن است قابل قبول باشد و به نام ارزشهای جهانی نیز شناخته میشوند. مانند رعایت حقوق دیگران، گشادهرویی و ....
ج) معیارهای مکتبی: معیارهای مکتبی ریشه در مکتب اسلام و مدیریت اسلامی دارد. جایگاه و مفهوم انسان در دو مکتب الهی و مادی، معیارها و ملاکهای انتخاب افراد در مناصب و مدیریتها را نیز شکل میدهد به طوری که در مکتب تیلوریسم به انسان به عنوان (گوریل باهوش) و در مکتب اسلامی به عنوان (خلیفه ا?) نگریسته میشود. در مدیریت اسلامی هدف صرف تولید نیست و غایت، تعالی انسان میباشد. همان تفاوتهایی که بین مدیریت اسلامی و مدیریت علمی وجود دارد، به تفاوتهایی در معیارهای انتخاب و انتصاب افراد منجر میشود لذا در اسلام معیارهای ارزشی و مکتبی اهمیت و گستردگی فراوانی پیدا میکند.
1- خصوصیات و معیارهای تخصصی
1-1- علم و دانش
در احادیث اسلامی همواره تأکید شده است که در انتخاب افراد به صلاحیت علمی و توانایی آنها دقت و توجه بیشتری شود و هرگز کسانی را که از نظر علمی ضعیفند و آگاهیهای لازم را ندارند بر کاری نگمارند زیرا که چنین کاری بزرگترین خیانت به جامعه اسلامی است. حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه، خطبه 172 میفرمایند: «ای مردم همانا سزاوارترین مردم به این امر (خلافت و زمامداری) کسی است که تواناترین آنها بر اجرای امور و داناترین به فرمان خداوند در فهم مسائل باشد» (خسروی، 1378، صص 39-40).
1-2- تجربه کاری
یکی از مؤثرترین عوامل موفقیت کارگزار و مدیر در تشکیلات و سازمان، تجربه و سابقه کاری وی میباشد. مدیر و مسئول باتجربه، بسیاری از نابسامانیهای سازمان خود را سامان میدهد و بالعکس مدیر و مسئول بیتجربه و بدون سابقه، تشکیلات سازمان یافته را متلاشی و پراکنده خواهد نمود. امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر میفرماید: «افراد با تجربه را به عنوان کارگزار انتخاب نما» (قوچانی، 1374، ص82).
1-3- حسن تدبیر
حسن تدبیر معیاری ضروری برای زمامداران و مدیران میباشد. هیچ مدیریتی نمیتواند بدون تدبیر درست راه به جایی ببرد و هر جا که نابسامانی و تباهی مشاهده میشود باید در جستجوی نوعی بیتدبیری در آنجا برآمد و اساساً از مهمترین عوامل فروپاشی سازمانها و دولتها سوءتدبیر است. به بیان امیرالمومنین(ع): «چهار چیز دلیل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولتها و حکومتهاست)، بدی تدبیر و زشتی تبذیر و کمی عبرت گرفتن و بسیاری مغرور شدن» (غررالحکم).
همچنین آن حضرت فرمودهاند: «صلاح و سازمان زندگی تدبیر است» (دلشاد تهرانی، 1377، صص 255-256).
1-4- سعه صدر
از ویژگیهای مهم مسئولان و مدیران سعه صدر است، کسی دارای سعه صدر است که از گشادگی روح و همتی عالی و اندیشهای بلند برخوردار باشد. سعه صدر موجب دوراندیشی و واقعنگری مسئولان و مدیران میشود و اگر دولتمردان فاقد این خصلت باشند از عهده بسیاری از مشکلات و نارساییها برنخواهند آمد. یک مدیر اسلامی باید بداند که در مصدر امور با فراز و نشیبهای گوناگونی مواجه بوده و برای دستیابی به اهداف تشکیلات، سختیهای فراوان در پیش دارد و اگر حوصله، بردباری و بلندهمتی را سلاح خود نسازد در اثر فشارهای جانبی و پیشامدهای ناگوار حرکات غیرمترقبهای از خود نشان میدهد که بعضاً اعتبار مدیریت و مسئولیت او را زیر سئوال میبرد. سعه صدر آنقدر مهم است که حضرت علی(ع) آن را ابزار حکومت میدانند: ?آله الرئاسه سِعَهُ الصَدر? (احمدخانی، 1379، صص 127-132).
1-5- شایستگی و کفایت
در آئین اسلام مسند مدیریت شایسته کسی است که قدرت استفاده از ایمان و تخصص را در مقام اجرا داشته باشد. امیرالمؤمنین در نامه به مالک اشتر، یکی از شرایط واگذاری مسئولیتها را «کفایت» میداند و میفرماید:
«ای مالک در به کارگیری کارمندان و کارگزارانی که باید زیر نظر تو کار کنند هیچگونه واسطه و شفاعتی را نپذیر مگر شفاعت «کفایت» و امانت را» (خسروی، 1378، صص 41-42).
1-6- نظم و انضباط
نظم، برنامهریزی و زمانبندی یکی از عوامل مؤثر در موفقیت مدیر است، چرا که مدیر سازمان از سویی کارها و وظایف متعددی برعهده دارد و از سوی دیگر وقت او محدود است. امام علی(ع) در بخشی از عهدنامه خود به مالک اشتر میفرماید: «کار هر روز را همان روز انجام بده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد» (خدمتی، 1381، ص 33).
همچنین آن حضرت در وصیت خود قبل از شهادتشان میفرمایند: «سفارش میکنم شما را به تقوی و نظم در امور».