درحالیکه کشورهای کاتولیک یعنی فرانسه واسپانیا وایتالیا تحت نفوذ تعصب مذهبی پیشرفت علوم را متوقف کرده بودند کشورهای پروتستان که از نفوذ ژزوئیتها دوربودند شاهد شکفتگی گل دانش بودند
تقریبا یک سال تمام پس از مرگ گالیله اسحق نیوتن درانگلستان متولد گردید که درتمام مدت زندگانی تنفر فوق العاده ای نسبت به رژیم استبدادی نشان می داد وبا این حال خیلی خوشوقت تر از دانشمند بزرگ فلورانس بود زیرا درعین حال هم استاد دانشگاه وهم مردی دانشمند بود ...
بدون شک تا کنون درتاریخ بشریت نامی مافوق نام نیوتن وجود نداشته است وهیچ اثر انسانی نیست که بتوان آن را از لحاظ عظمت همتای کتاب " اصول " اودانست .این شاهکاربزرگ برای اولین بار راز بزرگ طبیعت را به انسان شناساند همانند یک نورافکن قوی ، هادی وراهنمای انسان بسوی مکانیسمی شد که موجب حرکت تمام اختران فلکی می باشد وبه همین جهت می نوان مدعی شد که مصنف آن از مقام آدمیت قرم فراتر نهاد بطوریکه بزرگترین ادامه دهنده اکتشافات بزرگ اویعنی لاپلاس درحق وی چنین اظهار داشت :"این کتاب تا ابد همچون بنای معظمی عمق دانش نابغه بزرگی راکه کاشف بزرگترین قوانین طبیعت بوده است به جهانیان مدلل خواهد داشت" و لاگرانژ درباره او تمجید زیر را که آمیخته با رضا و تمکین است اظهار داشته : " نیوتون بسیارخوشبخت است از اینکه دستگاه جهان را توصیف وتبیین نموده است افسوس که درعالم بیش از یک آسمان وجود ندارد
" وبالاخره ولتر یعنی مشهورترین ستایندگان او چنین نوشته است :
" ای رازدار آسمانها وای جوهرابدی راست بگو، نسبت به نیوتون بزرگ حسادت نمی ورزی ؟"
گالیله درروز هشتم ماه ژانویه سال 1642 وفات یافت واسخق نیوتون روز چهارم ژانویه سال 1643 دروولس تورپ Woolsthorpe واقع درناحیه لینکول شایرLincolshire تولد گردید . وی نیز مانند "کودک رفیع " دیگری که صدوشصت سال بعد از آن متولد گردید بسیار ضعیف و ناتوان بود " بی رنگ وبی صدا وبی نگاه " و آنقدر گوچک بود که بقول مادرش می توانستند وی را دریک کوزه یک لیتری جای دهند . بااینحال وی بزندگانی ادامه داد وبقدر کافی قوی شد
پدرش دو ماه قبل ازمتولدشدنش درگذشته بود. زمانی که ایزاک 3 ساله بود مادرش دوباره ازدواج کرد،واو نزد مادربزرگش باقی ماند.
با اینکه نیوتن دارای هوش ویژه ای بود اما در آغاز چندان علاقه ای به کلاس و مدرسه نداشت.از این رو مادر بزرگش او را به کشاورزی وادار کرد ،اما به زودی دریافت که استعداد اصلی اسحق در زمینه های دیگری است.
دردوازده سالگی یکی از رفقای همکلاس خود را گوشمالی بسزاداد. وی در آن وقت جزو شاگردان غیرشبانه روزی کالج گرانتهام بود وکارهای دستی را بامهارت انجام می داد وبعنوان تفریح گاهی بازیچه های خود کار درست می کرد : یک دوچرخه ، یک آسیاب بایک چراغ نورافکن برای آسیابان یک بادبادک چراغ دار برای آنکه درهنگام شبت اهالی دهگده را متوحش سازد.
درهیجده سالگی جزو شاگردان مجانی وارد دانشگاه کمبریج شد. دانشگاه های انگلستان در آن وقت نسبت به دانشگاه های اروپا بسیار آزاد یحواه بودند ، دانشجویان دراین دانشگاه ها بهیچ وجه مجبور نبودند که برنامه خاصی را اجرا نمایند وهرکس کاری راکه بدان علاقه داشت انجام می داد. به همین دلیل نیوتون جوان نیز هندسه اقلیدس وسپس هندسه دکارت را مطالعه کرد . استاد ریاضیات او مردی بزرگ ودانا بنام اسحق بارو (1677-1630) بود که کتاب اوبنام "دروسی درباره هندسه وعلم نور" که درسال 1674 منتشر گردید دارای اکتشافات بدیعی درباره مبحث نوراست .
زندگانی این شخص همچون زندگی دکارت پرحادثه بود: وی فرانسه وایتالیا را گردش کرده وبادردان دریائی اهل الجزیره مبارزه کرده بود، بعد از آنکه مدتی در قسطنطنیه اقامت داشت به انگلستان مراجعت کرده استاد زبان یونانی دردانشگاه کمبریج شد وبالاخره این مقام را باکرسی ریاضیات دانشگاه مبادله کرد. بدون شک بزرگترین عنوان افتخار او آن است که وی استاد عظیم ترین نابغه ای بوده است که تاکنون مابین نوع بشر بوجود آمده است .
این نابغه بزرگ مابین سالهای1661 و 1664 چیزی از خود نشان نداد . بدون شک نیوتون شا گرد بسیارخوبی بود، اما درامتحانات بخصوص خیلی درخشان نیود. درسال 1663 دریکی از مسابقه ها ما بین صدوچهل نفر مسابقه دهنده فقط مقام بیست وچهارم را احراز کرد. سال بعد درآن ناحیه مرض طاعون غده ای بصورت اپیدمی بروز کرد.دانشگاه شاگردان خود را مرخص کرد ونیوتون جوان به وولس تورپ ، نزد خانواده خود مراجعت کرد و درآنجا بود که برای اولین بار عظمت هوش واستعداد او آشکارگردید . وی تمام کتب واسناد خود را درکمبریج گذارده بود وتک وتنها ، فکررا آزاد گذاشته بود که از منابع خاص خود استفاده نماید. وی همواره درحال تفکر در ییلاق گردش می کرد، کوچک ترین چیزها و حقیرترین نمودهای زندگانی روزانه برای اوموضوع تفکر وتعمق محسوب می شد واین جوان بیست ودوساله تا آن هنگاه خیلی بیش از ارشمیدس ودکارت درباره معرفت ساختمان جهان عمیق ودقیق شده بود.
اگر بشریت دورانی راکه مابین مرگ ارشمیدس وتولد نیوتون وجود داشته است از تاریخ خود حذف نماید وبجای آن دوسال اقامت نیوتون دروولس تروپ را جانشین سازد ضرری نکرده است . بدون شک این دوقسمت از زمان ، از طرفی یک دوره هیجده قرنی واز طرف دیگر یک دوره دوساله را اگر دردوکفه ترازوئی قراردهند باحتمال قوی کفه سنگین تر آن نیست که شامل دوره هیجده قرنی است . زیرا درواقع ضمن این دوسال بود که نیوتون حساب عناصر بی نهایت کوچک را اختراع کرد وقانون جاذبه عمومی را کشف کرد وتئوری نور را بنیان گذاشت .