مقدمه
ترویج کشاورزی ، نوعی خدمات آموزشی برای مشاوره ، آموزش و اطلاع رسانی به کشاوزان در زمینه موضوعات علمی و عملی مرتبط با امور مختلف کشاورزی و دامپروری اعم از تولید ،مدیریت مزرعه ، برداشت ،ذخیره سازی،بسته بندی و فرآوری ، بازاریابی و بازارسازی محصولات می باشند.
در دهه های گذشته ، اغلب نظام های ترویج کشاورزی از رهیافتهای کلاسیک و بالا به پایین برای انتقال فن آوری بهره می گرفتند و انتظار داشتند که مروجان کشاورزی ، فن آوری و یافته های جدید ایستگاههای تحقیقاتی ( محققان ) را به بهره برداران انتقال دهند . رهیافت آموزش و دیدار ، نمونه ای از رهیافتهای کلاسیک مبتنی بر انتقال فن آوری بود که درکشورهای هندوستان و برخی ار مناطق قاره آفریقا اجرا گردید.هدف اصلی این رهیافت ، نزدیکی محققان ، مروجان و بهره برداران با یکدیگر و تسریع فرآیند انتقال فن آوری بود.
در رهیافتهای کلاسیک مبتنی بر انتقال فن آوری ، کشاورزان خرده پا صرفا" دریافت کننده پیامهای ترویجی به شمار می آمدند که در قالب بسته های فن آوری ارائه می گردید. رهیافتهای مبتنی بر انتقال فن آوری به دلیل ضرورت حضور کارشناسان و مروجان در نقاط مختلف منطقه هدف ، حمل و نقل آنها بویژه به دلیل عدم مشارکت کشاورزان ، بسیار وقت گیر و پرهزینه بودند.علاوه بر این با توجه به اینکه کشاورزان در فرآیند تولیدو نشر فن آوری مشارکت نداشتند؛لذا در برخی از موارد ،فن آوری های نامناسبی تولید و نشر یافتند که پیامدهای نامطلوب به بار آورند.اغلب روشهای آموزشی مورد استفاده این رهیافتهای مبتنی بر انتقال فن آوری به گونه ای بود که از اصول و فنون آموزش بزرگسالان بهره نمی گرفتند.پیامدهای نامطلوب و ناکامیهای رهیافتهای سنتی بالا به پایین در فرایند انتقال فن آوری و نشر فن آوری ، بسیاری از دولتهای جهان و دست اندرکاران توسعه را به یافتن چاره ای برای طراحی و اجرای رهیافتهای ترویجی مناسب و اثربخش ، تشویق و ترغیب نمود.
آغاز ایده بهره گیری از رهیافتهای گروهی و مشارکتی ترویج به دهه 1970 میلادی باز می گردد.در طول دهه های 1970 و 1980 میلادی ،سازمان بین المللی فائو و برنامه عمران سازمان ملل ، رهیافتهای گروهی را از قالب پروژه توسعه روستایی و اصلاحات ارضی در آسیا به کار بستند. فائو به این نتیجه رسید که گروههای کوچک خودجوش و هماهنگ محلی ، موثرترین گزینه برای افزایش درآمدو خوداتکایی فقرای روستایی و جلب مشارکت آنان در فرآیند توسعه می باشد.در همین راستا،برخی از صاحبنظران ،خواستار تشکیل شبکه ای از پرژه های علمی مزرعه ای برای کشاورزان خرده پا و تشکیل سازمانهای و گروههای کوچک محلی گردیدند و از سازمان فائو خواستند تا از این مکانیزم بهره گیرد.
توجه دانشمندان دولتهای جهانی و مراکز بین المللی بویژه سازمان فائو به مقوله مشارکت جوامع محلی با آشکار شدن برخی از پیامدهای نامطلوب "" انقلاب سبز"" ، افرایش یافت.انقلاب سبز با هدف بهبودی بهره روی کشاورزان خرده پا آغاز گردید.انقلاب سبز با بهبودی دسترسی به آب ،ارقام اصلاح شده و سایر نهادهای کشاورزی ،موجب افزایش محصول برنج در فاصله زمانی دهه 1960 و 1990 میلادی گردید.
در طول دهه 1970 میلادی،مصرف بی رویه انواع آفت کشی و پیامدهای منفی آن از جمله افزایش مقاومت آفات ، منابع انقلاب سبز را تحت الشعاع خود قرار داد.
در طول این دهه مشجص شد که طغیان زنجیره قهوه ای برنج (شکل شماره 1) به دلیل نابودی دشمنان طبیعی آفات بوده که در آثر مصزف مکرر و بی رویه آفت کشی های وسیع الطیف از بین رفته اند. دانس فوق الذکر، سنگ بنای طراحی، اجرا وموفقیت رهیافت" مدارس مزرعه ای کشاورزان" را برای مدیریت تلفیقی آفات تشکیل داد.
در سال 1989 میلادی رهیافت مدارس مزرعه ای توسط سازمان فائو در قالب برنامه مدیریت تلفیقی آفات جنوب شرق آسیا به منظور کنترل آفات مزارع شالیزار مطرح گردید.
یکی از دلایل اصلی شکل گیری رهیافت مدارس مزرعه ای عدم آگاهی کشاورزان آسیایی در خصوص بوم شناسی کشاورزی بویژه رابط بین حشرات مفید و مضر بود. اجرای هرگونه پروژه و برنامه ای با استفاده از رهیافت مدارس مزرعه ای به درک عمیق مسئله و علل آن منجر گردید.رهیافت مدارس مزرعه ای نه تنها موجب کاهش مصرف انواع آفت کش شده ؛ بلکه به کشاورزان کمک کردتا روابط بوم شناختی موجود در بین اجزای نظام شالیزار خود را کشف کنند.علاوه بر این ، کشاورزان در زمینه مدیریت شالیزارهای خود،مهارت بیشتری کسب کردند به طوری که این نوع مدیریت به کنترل آفات محدود نشدو فیزیولوژی محصول تولیدی ،مدیریت آب و خاک و تغذیه را نیز محدود برگرفت.
هرچند اولین مدارس مزرعه ای مدیریت تلفیقی آفات در سال 1989 میلادی توسط کارشناسان سازمان فائو ] در کشور اندونزی[ طراحی و مدیریت گردیدند ولی با این وجود ، این اولین تلاش فائو برای گسترش فنون مدیریت تلفیقی آفات در جنوب شرق آسیا به شمار نمی آید و قبل از آن ،اقداماتی دراین خصوص صورت گرفته بود.
برنامه بین المللی بین قاره ای فائو در زمینه مدیریت تلفیقی آفات برنج در جنوب و جنوب شرق آسیا در سال 1980 میلادی بر اساس تجربه موسسه بین المللی تحقیقات برنج و صنایع گیاهی بوریا در کشور فلیپین بنیان گذارده شد.بیش از دو دهه ، برنامه یادشده دارای نقش های هدایتی درتقویت و بهبود مدیریت تلفیقی آفات برنج در قاره آسیا بود و به طرح سایر برنامه ها کمک کرد.در سال 2002 میلادی ،بودجه برنامه مذکور ، 45 میلیون دلار بود که به فعالیت های آموزشی در کشورهای بنگلادش ،کلمبودیا،چین،فیلیپین،اندونزی،لائوس،مالزی،تایلند و ویتنام اختصاص یافت.
برنامه بین دولی فوق الذکر ، تنها برنامه مدیریت تلفیقی آفات نبود که در طول این دوره مورد حمایت سازمان فائو قرار گرفت.ضرورت توسعه مدارس مزرعه ای ، یک برنامه ملی حمایت سازمان فائو قرار گرفت .ضرورت توسعه مدارس مزرعه ای ، یک برنامه ملی مدیریت تلفیقی آفات در کشور اندونزی بودکه در فواصل زمانی 1989 تا 2000 میلادی و با حمایت مالی ایالت متحده آمریکا (25 میلیون دلار اعانه)،بانک جهانی (37 میلیون دلار وام ) و دولت (14 میلیون دلار)اجرا شد.سازمان فائو ، پشتیبانی فنی از برنامه ملی مدیریت تلفیقی آفات آن کشور را از طریق یک تیم متشکل از کارشناسان به عمل آورد.پروژه های ملی ، مشابهی توسط فائو در مقیاس کوچک در کشورهای بنگلادش ،کامبودیا،چین و نپال اجرا و پشتیبانی شد.سپس ، برنامه بین دولی مدیریت تلفیقی آفات به برنامه و پروژه های ناحی های مدیریت تلفیقی آفات محصولات پنبه و سبزیجات ، تعمیم پیدا کرد.به طور کلی در طول 15 سال ( 1989 لغایت 2004 میلادی ) در قاره آسیا در حدود 100 میلیون دلار در قالب اعانه وتحت قیومیت سازمان فائو به پروژه های مدیریت تلفیقی آفات اختصاص یافت که از رهیافت مدارس مزرعه ای استفاده می کردند.
در فرآیند توسعه کمی و کیفی رهیافت مدارس مزرعه ای در سطح قاره آسیا ، نهادهای دولتی ، غیردولتی و کشورهای خارجی مختلفی دخالت داشته اند . برنامه عمران سازمان ملل متحد و برخی کشورهای جهان از جمله استرالیا،هلندبریتانیا،دانمارک،و ژاپن در قالب پروژه هایی از مدارس مزرعه ای برخی کشورهای آسیایی حمایت کرده اند.
حمایتهای مذکور و موفقیت رهیافت مدارس مزرعه ای ، باعث گسترش سریع این رهیافت و تسری آن به سایر محصولات و دیگر کشورهای آسیایی گردید .از سال 1995 میلادی تاکنون ، گستره مدارس مزرعه ای ، محصولات دیگری به غیر از کشورهای آسیایی را در بر گرفته اند . بر این اساس ، مدارس مزرعه ای به مدارس مزرعه ای " نسل اول ، نسل دوم "" تقسیم می شوند.