تبلیغی جماعت ، از پرنفوذترین و فراگیرترین جنبش های اسلامی معاصر. در 1305ش / 1926 مولانا محمدالیاس * (متوفی 1323ش / 1944) این جنبش را به منظور تبلیغ اسلام ، از منطقه ای به نام میوات در نزدیکی دهلی آغاز کرد و بتدریج در سراسر هند و بعدها شبه قاره و حتی سایر کشورها گسترش یافت ، به گونه ای که امروزه در جهان شناخته شده است (مسعود، 2000 الف ، ص 331؛ گابوریو ، ص 121 138؛ نیز رجوع کنید به مندویل ، ص 16).
تبلیغی جماعت همانند بسیاری از جنبش ها و حرکتهای مسلمانان هند در دوران استعمار انگلیس ، ریشه در حرکت اصلاح طلبانه و احیاگرانه شاه ولی اللّه دهلوی * دارد که هم زمان با آغاز سقوط قدرت سیاسی مسلمانان در هندوستان ظهور کرد (عزیز احمد، ص 1516؛ موثقی ، ص 192193). پس از آنکه انگلیسیها قیام مردم هند را که متأثر از حرکت پیروان شاه ولی اللّه بود (رجوع کنید به موثقی ، ص 189214)، در 1273/ 1857 سرکوب کردند، اغلب علمای مسلمان از مبارزه مستقیم با استعمار دست کشیدند و به رفع انحطاط داخلی پرداختند؛ از جمله محمدقاسم نانوتوی مکتب مذهبی دئوبند را در 1284 تأسیس کرد و به دنبال آن شبکه ای از مدارس مذهبی زیرنظر علمای این مکتب در بسیاری از مناطق هندوستان به وجود آمد (عزیز احمد، ص 20؛ نیز رجوع کنید به دئوبندی * ). ندوه العلماء لکهنو نیز مدرسه مهم دیگری بود که در 1312 بنیانگذاری شد (عزیز احمد، همانجا). این دو مرکز مذهبی به عنوان دنباله جنبش شاه ولی اللّه زمینه ساز بسیاری از تحولات بعدی شدند (رجوع کنید به موثقی ، ص 214).
مولانا محمد الیاس در مکتب دئوبند تربیت یافت ( د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ) و در 1335 در پی فوت پدر و برادرش ، مسئولیت مکتب پدرش را در بَستی نظام الدین به عهده گرفت . از این زمان به بعد او با واقعیتهای جدیدی روبرو شد که تحولاتی اساسی در افکارش ایجاد کرد (رجوع کنید به ادامه مقاله ). بستی نظام الدین در ورودی منطقه میوات قرار داشت و پدر و برادر الیاس به جذب جوانان میواتی توجه ویژه ای داشتند. اهالی میوات ، معروف به «قوم میو »، از دیرباز به اسلام گرویده بودند (ندوی ، ص 7080)، اما به دلیل آمیختگی زیاد با پیروان آیین هندو فاصله زیادی با اسلام داشتند و در عمل بیشتر به هندوها شبیه بودند ( > مسافران ایمان < ، مقدمه ، ص XXXV-XXXIV ، به نقل از پاولت ).
الیاس از اوضاع نابسامان میوات آگاهی نسبی داشت ، ولی پس از استقرار در مدرسه پدرش به عمق آن پی برد (ممتاز احمد، 2001). در ابتدا او نیز معتقد بود که آموزش مسائل دینی به جوانان میواتی باید از طریق مدارس ادامه پیدا کند، اما با توجه به گستردگی انحطاط و عقب ماندگی در جامعه میوات ، تنها یک مدرسه و آن نیز در خارج از میوات را کافی ندانست و با وجود مشکلات بسیار، در مدت کوتاهی بیش از صد مدرسه در سراسر میوات تأسیس کرد. چندی بعد با توجه به تجربه گذشته و همچنین عملکرد خود در میوات ، به این نتیجه رسید که این نظام آموزشی فقط امکان اصلاح و تعلیم فردی را فراهم می سازد، در حالی که وسعت انحطاط و نابسامانی ، نیازمند اصلاح و تعلیم جمعی است . همچنین پی برد که نظام مدرسه ای رایج ، افرادی را پرورش می دهد که به اصلاح عمومی توجه ندارند و پس از فراغت از تحصیل معمولاً به دنبال شغلی برای امرار معاش می روند (ندوی ، ص 245). الیاس تعلیم دینی عامه و همچنین پیراستن جامعه اسلامی از بدعتها و عناصر التقاطی را نیازمند حرکتی عمومی می دانست . او برای ایجاد این حرکت ، روشی ابداع کرد که در قالب تبلیغی جماعت ظهور یافت (همان ، ص 237241).
این جماعت در اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی جامعه مسلمانان هند پس از پایان جنگ جهانی اول ظهور کرد. در آن زمان میان رهبران مذهبی و سیاسی مسلمانان هند تفرقه وجود داشت . عده ای حفظ منافع مسلمانان را در رویارو نشدن با انگلیسیها می دیدند و برخی طرفدار مبارزه با انگلیسیها بودند. گروهی ، هندوها را نیز خطر جدّی برای مسلمانان می دانستند و عده ای در مبارزه با استعمار انگلیس بر همکاری با هندوها تأکید داشتند (رجوع کنید به هاردی ، ص 252259).
در این شرایط ، رجال مذهبی و سیاسی مختلف برای سامان بخشیدن به اوضاع مسلمانان هند تلاش کردند. مولانا محمد الیاس نیز دوری از دین را عامل همه بدبختیهای مسلمانان می دانست و معتقد بود که باید تمام توان را برای تبلیغ دین به کار بست و تا زمانی که دینداری در میان مسلمانان عمومیت پیدا نکند، نباید هیچگونه فعالیت دیگری ، از جمله فعالیت سیاسی ، صورت گیرد (ندوی ، ص 249250). او معتقد بود که اصلاح و پیشرفت از طریق به دست گرفتن حکومت ، شیوه پیامبر اسلام نبود، بلکه پیامبر از روش اصلاح فردی استفاده نمود. او نیز همین روش را آموزه بنیادین تبلیغی جماعت قرار داد (مسعود، 2000 ب ، ص 86 87). وی همچنین فعالان تبلیغی جماعت را رسماً از داشتن گرایش فرقه ای برحذر می داشت . روشی که او برای تبلیغ دین ابداع کرد، مبلّغان را موظف می نمود که از هرگونه مشاجره با مخاطبان خودداری کنند و حتی با تحمل توهین و ناسزا کار دعوت و تبلیغ خود را ادامه دهند. بدین ترتیب او با تبیین مفهوم و روش خاص تبلیغ ، کار خود را آغاز کرد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد (ندوی ، ص 235 241). او معتقد بود که تبلیغ باید مانند روزگار پیامبر اکرم به صورت فردی باشد و رسانه های جدید نباید در امر تبلیغ واسطه قرار گیرند (رامان ، 2001 الف ).
الیاس تبلیغ اصول اساسی اسلام را در میان مردم میوات آغاز نمود و پس از مدتی از میان همین مردم جماعتهایی تشکیل داد و آنها را در داخل و خارج از میوات برای تبلیغ دین اعزام کرد. در این کار ابتدا واحدهای سیارِ حداقل ده نفره سازماندهی می شد و سپس این واحدها که «جماعت » نامیده می شدند، برای تبلیغ دین با برنامه ای مشخص به مناطق مختلف اعزام می شدند (ممتاز احمد، 1998، ص 173). هر جماعت پس از رسیدن به مقصد خود، در یکی از مساجد آنجا مستقر می شد و تبلیغ را در قالب برنامه ای ساده آغاز می کرد. این برنامه مشتمل بر پانزده نکته بود که بعداً در این شش اصل خلاصه شد:
1) کلمه طیّبه (شهادتین : لااله الااللّه ، محمد رسول اللّه ). طبق این اصل هر مسلمان باید بتواند کلمه طیّبه را به عربی درست بخواند و همچنین از معنی و مفهوم آن آگاهی پیدا کند و در زندگی عملی خود لوازم آن را رعایت کند (بُلندشهری ، ص 1237؛ مسعود، 2000 الف ، ص 2124).
2) نماز. مسلمان باید نماز را از هر جنبه بدرستی یاد بگیرد و این وظیفه را طبق دستور اسلام بجا آورد (بلندشهری ، ص 1620؛ مسعود، 2000 الف ، ص 2122).
3) علم و ذکر. مسلمان باید دستورهای اسلام را فراگیرد. همچنین در زبان او باید ذکر خدا همواره جاری گردد و بهترین شکل آن این است که توجه بنده در همه حال به سوی خدا باشد (بلندشهری ، ص 2026؛ مسعود، 2000 الف ، ص 22).
4) اکرام مسلمان . در اصول شش گانه تبلیغی جماعت ، این اصل دارای جایگاه ویژه ای است وعلاوه بر زندگی عادی ، رعایت این اصل در طی مسافرتهای تبلیغی اهمیت خاصی دارد. بدین ترتیب که از یک سو احترام و رعایت حقوق هم سفران ، تأثیر عمیقی بر روی فرد فرد اعضای جماعت می گذارد و از سوی دیگر رعایت این اصل در جریان کار تبلیغ ، مبلّغان را ملزم به تحمل توهینهاو ناسزاها می کند. این اصل دارای جنبه اجتماعی است ، اما پنج اصل دیگر جنبه فردی دارند. از دیدگاه بزرگان جماعت اگر در امر تبلیغ این اصل رعایت نگردد، ممکن است هزاران فتنه ایجاد شود (بلندشهری ، ص 2630؛ مسعود، 2000 الف ، ص 2223).
5) اخلاص نیت (تصحیح نیت ). بر مسلمان فرض است که در انجام هرگونه عمل ، فقط رضایت خداوند را در نظر داشته باشد و از تصور هرگونه سود دنیوی پرهیز نماید (بلندشهری ، ص 3034؛ مسعود، 2000 الف ، ص 23).