چوب از اولین مصالحی بود که انسان برای ساختن پل از آن استفاده کرد. اگرچه در قرن بیستم بتن و فولاد با گرفتن سهم عمدهای از مصالح مورد استفاده در پلسازی جایگزین چوب شدند اما چوب همچنان کاربرد وسیعی در پلهای با دهانه کوچک و متوسط دارند. 12 درصد پلهای با دهانه بزرگتر از 6 متر در امریکا ....
مقدمه
چوب از اولین مصالحی بود که انسان برای ساختن پل از آن استفاده کرد. اگرچه در قرن بیستم بتن و فولاد با گرفتن سهم عمدهای از مصالح مورد استفاده در پلسازی جایگزین چوب شدند اما چوب همچنان کاربرد وسیعی در پلهای با دهانه کوچک و متوسط دارند. 12 درصد پلهای با دهانه بزرگتر از 6 متر در امریکا (به عبارت دیگر 71.200 پل) از چوب ساخته شدهاند. و هر ساله پلهای بیشتری هم ساخته میشوند. راهآهن امریکا از بیش از 2000 کیلومتر پل چوبی بهره میگیرد. علاوه بر اینها اخیراً پلهای چوبی توجه سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان ملل و بسیاریکشورها نظیر کانادا، ژاپن، انگلستان و اتریش را به خود جلب کردهاند.
پل چوبی، انتخاب طبیعی
مقاومت چوب، وزن کم آن و قابلیت جذب انرژی آن، دقیقاً خصوصیاتی است که در ساخت پل به دنبال آن هستیم. چوب دارای قابلیت تحمل اضافهبارهای کوتاه مدت بدون دیدن کوچکترین آسیب است. بر خلاف تصور عموم، قطعات بزرگ چوبی مقاومت بسیار خوبی در برابر آتش نشان میدهند تا حدی که همپا و حتی مقاومتر از سایر مصالح است.
از نقطه نظر اقتصادی چه با در نظر گرفتن هزینههای اولیه و ساخت و چه با در نظر گرفتن هزینههای نگهداری، چوب بسیار باصرفهتر است. اجرای پل چوبی در هر شرایط جوی بدون آسیب به مصالح در هر شرایط جوی امکانپذیر است. چوب بر اثر یخزدن و آب شدنهای پیاپی آسیب نمیبیند و در برابر زیانها و عوارض جانبی استفاده از ضدیخها که بر سایر انواع پل تاثیرمیگذارد مقاوم است. پلهای چوبی نیاز به تجهیزات خاصی برای نصب ندارند و همچنین میتوانند بدون نیاز به افراد متخصص و ماهر اجرا شوند. علاوه بر این ظاهر زیبا و دلپسند مخصوصاً در محیطهای طبیعی دارند.
این باور اشتباه که سازه های چوبی عمر کمی دارند، کاربرد چوب را به عنوان مصالح ساختمانی کاهش داده. اگرچه چوب در شرایط خاص در برابر حمله حشرات موذی استعداد تخریب بالایی دارد، ولی اگر در برابر رطوبت محافظت گردد عمر بسیار طولانی پیدا میکند. بسیاری از پلهای پوشیده شده ساخته شده در قرن نوزدهم بیش از صد سال عمر مفید داشتند چون از قرار گرفتن آنها در معرض عوامل مخرب جلوگیری شده بود. اما در کاربردهای امروزی، پوشیده کردن پل چندان عملی و اقتصادی نیست. اما استفاده از نگهدارندهها، دوام چوب را در پلهای نمایان (exposed) افزایش میدهد. استفاده از تکنیکهای مدرن و مواد نگهدارنده شیمیایی میتوانند دوام چوب را به 50 سال یا حتی بیشتر برسانند. علاوه بر این چوبهای پرداخت شده با مواد نگهدارنده نیاز به رنگ ندارند.
ساختن پل های چوبی، انتخابی عملی و اقتصادی
باور اشتباه دیگر درباره چوب به عنوان مصالح یک پل آن است که کاربرد آن محدود به سازههای کوچک و کم اهمیت است. این باور شاید ناشی از آن است که چوبهای با مصارف تجاری ابعاد محدودی دارند و مهمولا پیش از اینکه درخت به حداکثر ابعاد خود برسد بریده میشود. اگرچه قطر چوب محدود به تنه بریده درخت است اما ظهور چوب glued-laminated مشهور به glulam در حدود چهل سال پیش، دست طراحان را از نظر ابعاد باز گذاشت.
گلولام که پرکاربردترین چوب مدرن است با متصل کردن لایهها یا تختههای بریده شده چوب به هم با چسبهای ساختمانی ضد آب تولید میشود. بنابراین قطعات گلولام از نظر طول، عرض و ضخامت تقریباً نامحدود هستند و از نظر شکل متنوعاند.گلولام از نقطه نظر طراحی سازهها، مقاومت بیشتری نسبت به تنه بریده درخت دارد و امکان استفاده حداکثر از منابع چوب و کمترین پرت را دارد چرا که اجازه میدهد اعضای عظیم سازهای از قطعات کوچکتر چوب ساخته شوند.
پیشرفت تکنولوژی ورقه کردن چوب طی چهار دهه گذشته تناسب و کارایی چوب را در پلهای بزرگراههای مدرن افزایش داده است.
پرداخت چوب برای ساخت پل چوبی مستحکم
برای بیش از 70 سال نگهدارندهای به نام آرسنات مس کُرُمدار یا cca برای طیف گستردهای از محصولات چوبی استفاده شده است و به عنوان عمدهترین نگهدارند چوب در امریکا و سایر کشورهای جهان برای ساخت صدها سازه از سکوها و پاسیوها گرفته تا ساختمانهای با قاب چوبی و سازههای دریایی. البته این برتری چندان هم بیدردسر بدست نیامد. در دهه 70 گروههای محیط زیستی بر سلامت کارگران مشغول به کار در صنعت نگهدارندههای چوب تاکید بسیاری داشتند و در دهه 80 اثرات زیستمحیطی چوبهای پرداختشده با cca را زیر سوال بردند اما در همان دهه سازمان حفاظت محیط زیست امریکا پی برد که فواید آن بسیار بیشتر از خطرات احتمالی ای است که به نظر میآید.
سپس در دهه 90 فشارها بر مصرف خود cca وارد شد و در سال 2002 نام آنرا از cca به epa تغییر دادند و در سال 2004 نسل جدیدی از نگهدارندهها را به منظور پرداخت چوبهای غیر صنعتی تولید نمودند.
در یک برش عرضی از تنه درخت ، ساختار قابل رویت چوب به ترتیب از مرکز چوب به سمت بیرون عبارتند از: مغز چوب ، چوب یا زایلم ، لایه زاینده (کامبیوم) ، پوست.
مغز چوب
مغز ، که در قسمت مرکزی و وسط ساقه یا شاخه قرار دارد، به صورت یک نوار سیاهرنگ قابل تشخیص است. مغز شامل بافتهایی است که در طی اولین سال رشد درخت تشکیل شدهاند.
چوب (زایلم)
قسمت چوب ، یک لایه ضخیم است که در کنار سلولهای زاینده به صورت حلقههای متحد المرکز (رویشهای سالانه) آرایش مییابد. در درخت در حال رشد ، چوب عموما از سلولهای زنده تشکیل شده است. چوب محکمترین و مقاومترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است. در جهت برشهای افقی ، شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شعاعی عبورمیکند و به چوب میرسد.
نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است. در واقع این نسوج مانند بستهایی هستند که الیاف چوب را به همدیگر محکم میکنند و نگاه میدارند و از خم شدن و از همگسیختگی رشته میکاهند. به مرور زمان در اطراف مغز چوب ، بافتی از سلولهای مرده تشکیل میگردد که چوب پیر نام دارد. این قسمت معمولا از چوب جوانی که آن را احاطه کرده است محکمتر میباشد و حاوی مقادیری رنگ و مواد قلیایی است.
در مقطع عرضی درختانی مثل گردو ، آلبالو و نارون ، چوب مرکزی یا چوب پیر دیده میشود. چوب جوان معمولا رنگ روشنی دارد، اما چوب پیر تیرهتر میباشد.
لایه زاینده (کامبیوم)
ناحیه کامبیومی ، لایه بسیار نازکی است که شامل سلولهای زنده میباشد و بین بافت چوبی اولیه و پوست داخلی (آبکش) قرار دارد. تقسیم سلولی و رشد شعاعی درخت در این ناحیه صورت میگیرد. تعداد سلولهایی که تولید میشوند و به بافت چوبی داخلی میپیوندند، بیشتر از تعداد سلولهایی است که به طرف آبکش (قسمت خارجی) میروند. یعنی سلولهای آوند آبکشی کمتر از سلولهای بافت چوبی تقسیم میشوند. به این دلیل ، بیشترین حجم درخت را چوب تشکیل میدهد تا پوست.