این روزها بسیاری از سایتها و وبلاگها در مورد آزادی زن مطلب می نویسند ولی حقیقت این است
که بشر در مقابل ظلم به زنان در پیشگاه خداوند گناهکار است .امیدوارم که این مقاله در حد خود
گامی کوچک در شناساندن اهداف دروغین آزادی زن و زنان باشد .
انگلیسی ها که اکنون داعیه آزادی زنان را دارند هنوز ضرب المثل خود را در کلام های عامیانه وادبی به کار می برند که :
« زن مثل آدامس است ، شیرینی اش که تمام شد ، به دنبال زن دیگری باش»
آمریکا که اصلا تمدنی ندارد تا بخواهد در این مورد بحث کند تازه در این نحوه اداره حکومت در آمریکا که مدت دویست سال ازآن می گذرد ، زن تا نیمه های جنگ جهانی دوم چیزی شبیه برده بود وحقوق ملکی نداشت واز طرف دیگر چگونه کشوری می تواند ادعای حقوق زن کند در حالی که هنوز هم به تبعیض نژادی عقیده دارد ودر عمل هم این مسأله را نشان می دهد . هرچند حدود 30 سال است که قوانینی در این کشور جهت مساوات حقوق رنگین پوستان نوشته شده است ولی این قوانین همواره به نفع کفه سفید پوستان بوده وهست .
امّا آنها که ایران را به فر وفروهری می ستایند باید بگویم که زن در دوران هیچ حکومتی از هخامنشیان واشکانیان وساسانیان ارزش انسانی نداشته حتی از اسب هم پست تر بوده است . چون تاریخ علاوه بر حرمسراهای خسروپرویز وپادشاهان دیگر ساسانی ، نشان می دهد که تجارت زنان در ایران وهند مرسوم بوده وهمواره به زن به عنوان کالای سکس برخورد می شد وحتی ازدواج محارم ، برخوردهای زشت وزننده ودون شخصیت زن در روابط همزمان زناشویی با چندین زن و…. در دربار پادشاهی ایران وجود داشته است . زنان در اروپا چون تمدن یونان ورم هم وضعیت بهتری نداشتند . یکی از دلایلی که در زمان ساسانیان ، گرایش مردم نسبت ادیان ابراهیمی چون مسیحیت ویهودیت زیاد شد همین مسأله بود . چون در این ادیان حداقل حقوقی برای شأن انسانی زن قائل بودند . واز طرف دیگر فساد دربار ساسانیان سبب شده بود تا فرقه هایی مثل پیوان مانی در ایران رشد کنند که تاریخ اسلام آنها را زنادقه نامید . در کل تاریخ سرشار از بی رحمی محض در مورد زنان است . وامروزه همان هایی در غرب حق وحقوق زنان حرف می زنند که هنوز هم در خفاء تمام حقوق وحیثیت انسانی زنان را لگد مال می کنند به قول حافظ علیه الرحمه :
واعظان کاین جلوه بر مهراب ومنبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم زدانشمند مجلس باز پرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
گوئیا باور نمی دارند روز داوری کاین همه قلب ودغل در کار داور می کنند
یاررب این نودولتان را با خرخودشان نشان این همه ناز از غلام وترک واستر می کنند …
واقعا“ هم باید آن نو دولتان سابق واین نو دولتان فاسد امروز که رسانه های بزرگ غربی در اختیار دارند وعلنا“ برده داری نوین جسمی وجنسی می کنند را در جای خودشان نشاند . تا آدم شوند همانگونه که امام علیه الرحمه این غده سرطانی را بسیار خطرناک توصیف می کرد ومی فرمود که باید جلوی پیشروی اینها را گرفت .
انگار بازی با سیاست و برده داری زنان چه به نام حرمسرا وچه نام های دیگر درد بی پایان طبیعت است . قرآن کریم در آیه 129 سوره نساء در این باره می فرماید :
«ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النّساء ولو حرصتم ….. . »
یعنی : شما هرگز نمی توانید در میان زنان به عدالت رفتار کنید هرچند کوشش نمایید …
چه در زمان قبل از انقلاب وچه بعد از انقلاب وچه اکنون رسانه ها واینترنت تلاش گسترده ای را در مورد تخریب چهره زن در اسلام وقرآن دارند ، چه بحث تعدد ازدواج پیامبر را پیش می کشند وچه آیات قرآن را به میل خود تأویل می کنند که قرآن مخالف آزادی زن است چون زن را محل کشت مرد دانسته است . وعلنا به برده داری می پردازد .اینان اصلا“ به فلسفه ادیان و تفکرات خود که اصولا“ بهایی و صهونیسم هستند توجّه ندارند . بهائیت که همه زنان را برای مرد آزاد دانسته یعنی زن را به ورطه حیوانیش هم نپذیرفته است . چون حتی در بین حیوانات هم ارزش خانواده و نر وماده مهم است . وقتی برای مرد به غیر از مادرش همه زنها حلالند . یعنی زن کالای جنسی بیش نیست . و یهودیت که اصلا“زن را مایه بلا وشیطان می داند ومقام اخروی وعبادی زن را قبول ندارد .
چگونه با عوام فریبی در بوق وکرنا می کنند که اسلام چه وچه …. وچرا پیامبر اسلام این همه زن گرفته است و…؟؟؟؟؟
حضرت امام خمینی (ره) با درک چنین برنامه ریزی های غلط استعماری ، تمام تلاش خود را برای درحضور ماندن زن مسلمان انجام دادند . چیزی که تا قبل از آن وجود نداشت . وتا وقتی که آن حضرت زنده بود همیشه از زنان ومقام ومعنویت دینی واجتماعی وسیاسی شان دفاع کرد . اینکه یک زن بتواند با آزادی وبا حفظ متانت وشخصیت خود به مراحل بالای عرفانی ویا علمی وسیاسی واجتماعی دست یابد ، پدیده جدیدی بود که توسّط اندیشه های عارفانه امام (ره) جوشش گرفت . وکار به جایی رسید که بارها بسیاری از زنان مومنه ومسلمان از امام (ره) برای رفتن به جبهه ودفاع از وطن کسب تکلیف نمودند .
باید ابتدا مقام زن را در نهله های فکری وفرهنگی دیگر شناخت تا بعد به این نتیجه رسید که :
آب در کوزه وما تشنه لبان می گردیم یار در خانه وما گرد جهان می گردیم
در نهضت های فکری قدیم ، چه دینی وچه سیاسی وچه برگرفته از تمدّن های بزرگ ، تا قبل از اسلام – زن کالایی بیشتر نبود . زنان پست تر از مردان بودند چون آنها سبب خروج آدم از بهشت شده اند واین مسأله عین باور یهود ومسیحیت است .در ادیان زمینی که وضع از این بد تر بود ، که برای روشن شدن این مبحث گذری به آن اندیشه های خاکستری در مورد کرامت زنان می زنیم:
در تمدن چین وکشورهای ناحیه نفوذ چین
در کتابهاى مذهبى چینىها، زنها آبهایى هستند که نیکبختى و ثروت را مىشویند. مرد هر وقت مىخواست، مىتوانست او را مانند کنیزى بفروشد، زن پس از آن که بیوه مىشد در حکم مالى بود متعلق به خانواده شوهر و به هیچ وجه امکان نداشت بتواند دوباره شوهر کند و با تمام این حقارتها درحکم بردهاى بود که حق حیات از خود نداشت و شوهر مىتوانست او را زنده در گور کند و تا سال 1937 میلادى، در چین 2000000 دختر کنیز وجود داشت. البته نهله های بودایی چین هم زن را اغوا کننده ودستاویز شیطان می دانستند ولی در تاریخ تمدن چین سایه هایی گذرایی از نوعی انسان دوستی در برخی از حکومتها جریان داشت که همگی دولت مستأجل بودند و در نهایت می توان زندگی زنان را در تاریخ چین – رازندگی مطرود وپشت پرده ای دانست که آزادی اختیار واراده چندانی نداشتند . از این بدتر شرایط طبقاتی هم مکمّل این دردها بود . یعنی آن آزادی ای را که دختر شاه و وزیر داشت را دختر دهقان نداشت . هرچند در برخی امور برعکس هم می شد . کیش بودایی با تمام برنامه های رهبانیت وزجر نفسانی اش ، تا حدودی انسانیت زن را باور داشت و در کشور پهناور چین آنجا که بودایان سکونت داشتند زنان وضع بهتری پیدا کردند . البته از قرن 14 تا 16 میلادی مسلمانی ایرانی الاصل به چین مهاجرت کرده و توانستند اسلام را به عنوان دین دوم مردم چین درآورند . با ظهور اسلام در چین وضعیت زنان در حوزه جغرافیای اسلامی چین بهتر شد ولی درسایر ایالتها واستانها وضع بهتر که نشد هیچ ، بدتر هم شد .امّا بعد از جنگ جهانی دوّم ، کم کم اوضاع بهتر شده است . 3
در مذهب بودایى
در کیش بودا ریاضت طلبی حرف اوّل را می زند . مبارزه با نفس بسیار مهم است وزن یکی از مصادیق شیطان است چون انسان یعنی مردی که برای رسیدن به انقلابات روحی از زن دوری می کند . این افکار البته افکار بودا نبود چون بودا مبارزه خیر وشر را ترویج کرد وانسان را به سمت روشنایی رهنمون ساخت وانسان او هم زن بود وهم مرد ، ولی کم کم استنباط راهبان اینگونه تغییر کرد و زن جایگاه عبودی والهی خود را در مقام پرستش از دست داد . اما به نوعی می توان بودایی را تفکری دانست که با همه گرایش های تند و سخت خود در مبارزه با نفس ، دیدگاه انسانی متعالی به همه انسانها را ترویج کرده است . امّا میوه رسیده ای نیست که برای همه اعصار خوب باشد . یعنی دیدگاه عرفانی وفلسفی واعتقادی کامل وجامع الطرفینی ندارد ، بلکه مسکنی است که هدفی جیز ترویج کار خیر ندارد . 4
در تمدن رم و یونان
وضع زنان درتمدن هوسرانانه روم وایالتهای پیرامونش تعریف چندانی نداشت . همواره یکی از بلاد صادرات زن به سایر نقاط دنیا بود و این کار را حتی در زمان اسلام هم ادامه می دادند ودر تاریخ اسلام می خوانیم که رومیان زنان زیادی را به عنوان کنیزک به دربارهای اموی وعباسی وحتی عثمانی هدیه می دادند ویا می فروختند . در اجتماع دینی شان هم تا قبل از غلبه دین مسیحیت به امپراطوری رم زن جایگاهی نداشت . سپس با سقوط امپراطوری رم وتشکیل حکومتهای کلیسایی ویا موافق کلیسایی زنان به زور در دیرهای مخوف تحت شکنجه های جسمی تربیت می شدند تا ارواح پلید را از خود برانند و به راهبه های بزرگی تبدیل شوند ولی تاریخ شهادت می دهد که تمام آن راهبه ها به شدت مورد سوء قصد جنسی وجسمی واقع می شدند و با افسردگی از دنیا می رفتند . برای آنها عاشق شدن ودوست داشتن جرم بود .