حرم های معصومین (ع) از مکانهایی هستند که انوار الهی بدون حجاب در آن جا تجلی مییابد و هر قلبی که بخواهد نورانی شود و به سوی خداوند راه پیدا کند میتواند از این منزلگاههای نورانی راه خویش را بیابد.
زیارت مانند سایر عبادات بلکه در صدر تمامی آنها دارای احکام، آداب و اسراری است و ظاهر و باطنی دارد. عده زیادی هستند که زیارت را انجام میدهند اما به باطن آن نمیرسند. برای بدست آوردن باطن زیارت و رسیدن به اصل منشأ الهی و پی بردن به هدف این عبادت باید متخلق به آدابی شد که آنها را میتوان به پنج دسته تقسیم نمود:
آداب پیش از سفر
1 اولین ادبی که زائر باید به آن در زیارت خویش توجه داشته باشد «نیت» است.
نیت: قصد زیارت کردن؛ این که قصد کنی زائر شوی و بر یافته خویش عهد بندی. نیت تو باید نیت زیارت ولی خدا باشد نه دیدن حریم حرم. مانند نیت نماز که قصدت نزدیکی به خداست برای زیارت نیز باید قصدت نزدیکی به خدا از طریق توسل به ولی خدا باشد و این اولین پله از نردبان قرب الهیست.. وقتی قصد زیارت میکنی باید آن را با دیگر مقاصد دنیایی آلوده نسازی و منظور تو تنها تجدید عهد با ولی خدا و اجابت دعوت وی و طلب شفاعت از آنان باشد نه چیز دیگری، هنگامی که میگویی: «انی قصدتک» من قصد تو را کردم، یعنی از هر آن چه غیر توست دل بریدم و به سوی تو پناه آوردم؛ زیرا هر که با شماست، با خداست. شما شفیعان سرای جاویدید و واسطه رحمت خداوند، هر که به شما معتصم شود و از شما پیروی کند بهشت جایگاه ابدی اوست.» وقتی بدانی قصدت از زیارت چیست، پای در کدامین خاک میگذاری، پای بوس خاکی میشوی که روزانه صدها هزار فرشته خاک بوسش میشوند کم کم حجابها از جلوی چشمانت کنار میروند. با چشم سر نمیشود دید، باید چشم دل را گشود و خود را در ساحت حریمش پیدا کرد آن وقت میشود قصد زیارت نمود.
«نبیند چشم نابینا
خصوص اسرار پنهانی»
این حس ذره ذره به تو حیا میدهد حیایی که پیش زمینه ترک گناه است. نیت دل کندن از غیر و پیوستن به یار، آن جاست که مصداق این بیت شعر میشوی «ما سمیعیم و بصیریم و هشیم، با شما نامحرمان ما خامشیم»
2 دومین ادب این که ره توشه کافی برای سفر تدارک دیده باشی، حضرت رسول در این باره میفرمایند: «از شرف آدمیست که توشه خود را نیکو گرداند» و امام صادق(ع) نیز متذکر میشوند: چون به سفر روید سفره با خود بردارید و طعامهای نفیس در آن قرار دهید.
3 سومین؛ در حلال بودن خرجی سفر دقت کنی و از آلودگی آن به مال حرام به شدت احتراز نمایی. لقمهای که قرار است بر تو قوت بخشد باید طیب و طاهر باشد و اگر غیر آن در بطن تو باشد لذت چشیدن طعم شیرین زیارت را از تو میگیرد پس در آنچه زاد و توشه خود میکنی مطمئن باش که قصد زیارت فقط سبک معرفت است که رسیدن به آن با لقمه غیر دست نیافتنی ست.
4 چهارمین؛ بستگان، نزدیکان و دوستان دینی خود را از سفر خویش آگاهسازی و با آنها وداع کنی، در حدیثی از امام صادق(ع) که از سیره جدشان حضرت رسول(ص) ذکر میکنند اهمیت وداع را میتوان احساس کرد. ایشان میفرمایند: وقتی حضرت رسول(ص) با مؤمنی وداع میکردند میفرمودند: خداوند شما را رحمت کند و پرهیزگاری را توشه شما داند و شما را به سوی هر خیری متوجه گرداند و جمیع حاجات شما را برآورد و دین و دنیای شما را سالم دارد، شما را به راحت برگرداند به سوی جمعی که ایشان به سلامت باشند.
5 پنجمین؛ غسل طهارت جسم که متن دعای آن در کتب دینی ذکر شده است که ما در این جا به برگرفتهای از معنی آن اشاره میکنیم. به نام خدا و به مدد خدا، هیچ نیرو و قدرتی جز به مدد الهی وجود ندارد، بر آئین رسول خدا و سخنگویان راستگوی خدا که درود خدا بر تمامی آنها باد. خدایا به وسیله این غسل دلم را پاک و سینهام را گشاده ساز و قلبم را نورانی کن. خدایا این غسل را مایه نورانیت و پاکی و محفوظ ماندن و سبب شفای من از هر درد و بیماری و آفت و بدیای که از آن هراس دارم و میپرهیزم قرار بده و قلب و اعضا و استخوانها و خون و مو و پوست و مغز و اعصابم و آنچه زمین از من میکاهد را به وسیله این غسل پاک گردان. خدایا در روز نیازمندی و تهیدستی و بیچیزیام در پیشگاه تو این غسل را شاهدی به سود من قرار ده ای پروردگار جهانیان که همانا تو بر هر چیز توانایی.
اللهم طهر قلبی و اشرح لی صدری و أجر علی لسانی مدحتک و الثناء علیک. اللهم اجعله لی طهوراً و شفاء و نوراً انک علی کل شیء قدیر . اللهم اجعله لی نورا و طهورا و حرزاً و کافیاً من کل داء و سقم و من کل آفه و عاهه و طهر به قلبی و جوارحی و عظامی و لحمی و دمی و شعری و بشری و مخی و عصبی و ما اقلت الارض منی و اجعله لی شاهداً یوم القیامه یوم حاجتی و فقری و فاقتی.
طهارتی دیگر که برای نایل ماندن به دیدار امام لازم است طهارت ذهنی است. فکر نیز مانند جسم احتیاج به طهارت دارد. در روایات آمده است که میدانید چه چیز ذهن شما را آلوده میکند؟ پاسخ روشن است! سوءظن به امام معصوم(ع). من و تو وقتی میخواهیم به زیارت بیاییم میگوئیم با این همه گناه امام مرا میپذیرد؟ این نوع گفتار سوء ظنی است به امام معصوم(ع). آری اگر به خودمان نگاه کنیم که ذرهای گذشت در وجودمان نیست پندارمان درست است اما امام خدای کرم است روی زمین، او مانند مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است. و این نص صریح قرآن است که خداوند خطاب به گناهکاران میفرماید: اگر همه گناهان را کردی و از بخشش ناامید هستی از رحمت من (خدا) ناامید مشو چرا که گناه همه توبهکنندگان را میبخشم.
6) ششمین؛ انگشتر عقیق با نگین زرد رنگ که نقش روی آن «ماشاء الله لاقوه الا بالله استغفرالله»: هر چه خدا بخواهد است. نیرویی جز به مدد الهی وجود ندارد از او طلب مغفرت میکنم، و نقش روی دیگر آن محمد و علی باشد به دست کنی و اگر انگشتر فیروزه بود بهتر است نگینی داشته باشد که یک روی آن «الله الملک» خدا فرمانرواست، و روی دیگر آن «الملک لله الواحد القهار» فرمانروایی تنها از آن خدای یکتا و قهار است، نقش شده باشد.
7) هفتمین؛ مقداری تربت امام حسین(ع) را با خود برداری، به راستی اگر نبود این خاک هیچ تربتی دیگر نبود که شفیع شود بین تو و خدا که به واسطه این خاک که همراه خویش ساختهای نظری حسینی به دلت بیندازد و سببی شود برای نجات و قبولی زیارتت. منقول است هنگام برداشتن آن این دعا را بخوانی: «خدایا این خاک قبر امام حسین(ع) است که ولی تو و فرزند ولی تو هست آن را بر گرفتم تا از آنچه میترسم و نمیترسم پناهم باشد و همچنین روایت است هنگامی که حضرت صادق(ع) به عراق آمدند گروهی نزد وی جمع شدند و پرسیدند که میدانیم تربت امام حسین(ع) شفای هر ذرداست. آیا باعث ایمنی از هر خوف و بیم نیز میشود؟ ایشان فرمودند: هر گاه کسى خواهد که او را از هر بیمى امان بخشد باید تسبیحى که از تربت آن حضرت ساخته باشند در دست بگیرد و سه مرتبه این دعا را بخواند أَصْبَحْتُ [أَمْسَیْتُ] اللَّهُمَّ مُعْتَصِما بِذِمَامِکَ وَ جِوَارِکَ الْمَنِیعِ الَّذِی لا یُطَاوَلُ وَ لا یُحَاوَلُ مِنْ شَرِّ کُلِّ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ مَا خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ [فِی جُنَّه ٍ] مِنْ کُلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَه ٍ حَصِینَه ٍ وَ هِیَ وِلاءُ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ [مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ] مُحْتَجِزا [مُحْتَجِبا] مِنْ کُلِّ قَاصِدٍ لِی إِلَى أَذِیَّه ٍ بِجِدَارٍ حَصِینٍ الْإِخْلاصِ فِی الاعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ التَّمَسُّکِ بِحَبْلِهِمْ جَمِیعا مُوقِنا أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ مِنْهُمْ وَ فِیهِمْ وَ بِهِمْ أُوَالِی مَنْ وَالَوْا وَ أُعَادِی مَنْ عَادَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعِذْنِی اللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَا أَتَّقِیهِ یَا عَظِیمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِیَ عَنِّی بِبَدِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّا جَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ پس تسبیح را ببوسد و بر هر دو چشم بمالد و بگوید اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَه ِ الْمُبَارَکَه ِ وَ بِحَقِّ صَاحِبِهَا وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ بِحَقِّ أَبِیهِ وَ بِحَقِّ أُمِّهِ وَ بِحَقِّ أَخِیهِ وَ بِحَقِّ وُلْدِهِ الطَّاهِرِینَ اجْعَلْهَا شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ أَمَانا مِنْ کُلِّ خَوْفٍ وَ حِفْظا مِنْ کُلِّ سُوءٍ پس تسبیح را بر جبین خود بگذارد پس اگر در صبح چنین کند در امان خدا باشد تا شام و اگر در شام چنین کند در امان خدا باشد تا صبح.
8) هشتمین ادب؛ سورههای حمد، فلق و ناس، آیه الکرسی و قدر و آخر سوره آل عمران را بخوانی.
9) نهمین گام برای وصول به ساحت امام(ع) این است که اعضای خانواده خود را به گرد خویش جمع کنی و دو رکعت نماز بخوانی و از خدا طلب خیر کنی و سوره آیه الکرسی را بخوانی و بعد از حمد و ثنای پروردگار اعضای خانواده خویش را به خدا بسپاری به یمن تلاوت این سوره، امام محمدباقر(ع) نیز هرگاه عزم سفر میکردند خانواده خود را در حجرهای جمع مینمودند و این دعا را میخواندند: اللهم انی استودعک الفداه نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منا و الغائب. اللهم احفظنا و احفظ علینا. اللهم اجعلنا فی جوارک. اللهم لا تسلبنا نعمتک و لا تغییر ما بنا من عافیتک و فضلک.
10) دهمین ادب از آداب پیش از سفر این است که با خانواده خود خداحافظی کنی و بر در خانه بایستی و تسبیحات حضرت زهرا(س) را بگویی و هر یک از سورههای حمد و آیه الکرسی را بر 3 جانب خود یعنی سمت راست و چپ و پیش رو بخوانی و خواندن دعایی که شرح آن در کتاب حلیه المتقین علامه محمدباقر مجلسی آمده است و به جهت اکمال آن وارد شده است. «اللهم احفظنی و احفظ ما معی و سلمنی و سلم ما معی و بلفنی و بلغ ما معی ببلاغک الحسن الجمیل.»
11) یازدهمین؛ یازده مرتبه سوره توحیدر ا زمزمه کنی و همچنین سورههای قدر و آیه الکرسی و فلق و ناس را و سپس عطر تلاوت این سورهها را با لمس بدن خود تا همیشه ماندگار کنی در اعضا و جوارحت.
12) دوازدهمین؛ دعایی بخوانی جهت در امان ماندن در سفر در این باره حکایت زیر خواندنی است در حدیثی معتبر منقول است دو نفر به خدمت حضرت رسول(ص) رسیدند و به ایشان گفتند: ما میخواهیم برای تجارت به شام برویم حرزی به ما یاد بده تا در راه بخوانیم. فرمود که چون در منزلی فرود آیید و نماز خفتن بکنید، بعد از نماز پهلو را به رختخواب بگذارید و تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام را بخوانید و پس از آن آیه الکرسی را بخوانید چون چنین کنید تا صبح محفوظ میمانید. وقتی آنها روانه شدند جمعی از دزدان در پی آنها رفتند. اعمالی که حضرت رسول(ص) تعلیم فرموده بودند انجام دادند شب هنگام دزدان غلام خود را فرستادند تا از آنها خبر بگیرد، چون به نزد آنان رسید دو دیوار را دید و خبری از آن دو تن نبود. وقتی به دزدان گفتند آنها نیز آن مسیر را طی نمودند و همان دیدند که غلام دیده بود.
سپیده صبح که سر زد دزدان نزد آن دو تن آمدند و پرسیدند که شما دیشب در کجا به سر بردید؟ گفتند: در همین مکان. گفتند: ما آمدیم به تفحص شما و به غیر از دو دیوار چیز دیگری ندیدیم راز این واقعه چیست؟ و تجار تعلیم حضرت رسول(ص) را به آنها گفتند. دزدان در حالی که انگشت حیرت به لب داشتند گفتند: بروید که دزدی به شما دست نخواهد یافت.
13) سیزدهمین ادب خواندن این دعا هنگام ترک منزل است که از حضرت رسول(ص) منقول است که هیچ خلیفهای آدمی در اهلش نمیگذارد بهتر از آن که در وقت بیرون رفتن دو رکعت نماز بخواند و سپس بگوید: اللهم انی استودعک نفسی و اهلی و مالی و ذریتی و دنیای و آخرتی و امانتی و خاتمه عملی.
14) چهاردهمین گام از آداب پیش از سفر دادن مقداری صدقه است، صدقهای که در عین ناچیزی هفتاد نوع بلا را از انسان دفع میکند.
15) پانزدهمین و آخرین گام از آداب پیش از سفر این است که در هنگام سوار شدن به وسیلهای که قرار است رکاب تو باشد برای رسیدن به عرش الهی این آیه را تلاوت کنی و پس از آن به یاد هفت آسمان عاشقی، هفت کهکشان دلدادگی به حضرت زهرا(س) تسبیحات خاصه ایشان که تعلیم پدر بزرگوارشان به وی بود را در وقت اضطرارشان زمزمه کنی. «سبحان الذی سخرلنا هذا و ما کنا له مقرنین و انا الی ربنا لمنقلبون» : پاک و منزه است کسی که این (مرکب، وسیله سفر را) مسخر ما کرد و ما خود بر آن توانا نبودیم و همانا ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم.
آداب حین سفر
1 اولین ادب، همسفر و همراه شدن با همنشینان و همراهانی است که اهل تقوی، معرفت و معنویت باشند.
مجالست از مؤثرترین عوامل شکلگیری شخصیت انسان است. انسانها غالباً همرنگ یاران و معاشران خود میباشند. تأکیدهای فراوانی که در آیات و روایات و احادیث و همچنین متون ادبی گذشته ما درباره همراهی با دوستان نیک و اهل تقوی شده، خود ناظر بر همین مطلب است. چنانکه امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «قارن اهل الخیر تکن منهم» : با اهل نیکی همراه و همنشین باش تا تو نیز یکی از آنان باشی. و در حدیث دیگری نیز می فرمایند: همنشینی با نیکان همچون مراوده با عطرفروش است که اگر او از عطر خویش به شخص ندهد، کمترین فایده این دوستی بوی عطر مغازهاش است که با پیکر و لباس تو عجین میشود و در نتیجه تا مدتی بعد از جدا شدن از او نیز بوی خوش عطر از وجود تو استشمام میگردد. سعدی علیه الرحمه نیز در گلستان این چنین میسراید:
«همنشین تو از تو به باید
تا تو را عقل و دین بیفزاید»
آدمی با مجاورت با نیکان به رنگ آنان در میآید و صفات و کمالات آنان در وی نیز پدیدار میگردد. امام صادق(علیهالسلام) نیز در این باره به پیروانش میفرماید: با کسی رفاقت و مصاحبت کن و با کسی همنشین و همسفر شو که تو به آن زینت یابی و مصاحبت مکن با کسی که او به تو زینت یابد. یعنی تو بتوانی از او علم و کمالات کسب کنی. همانگونه که قطعهای آهن پس از مدتی مجاورت با آهنربا خاصیت آهنربایی مییابد و یا پارهای فلز با اندک زمانی نزدیکی با آتش، آتشین میشود و حرارت و نور از خود ساطع میکند، وجود آدمی نیز که جلوهای از نور الهی است، از همنشینی و همسفری رنگ میپذیرد و به راستی مشتی گل است که از مجاورت با گل، بوی خوش گل را میگیرد و خوشبو میشود.
«گلی خوشبوی در حمام روزی رسیدبدو گفتم که مشکی یا عبیریبگفتا من گلی ناچیز بودمکمال همنشین در من اثر کرد
از دست محبوبی به دستمکه از بوی دلاویز تو مستمو لیکن مدتی با گل نشستموگرنه من همان خاکم که هستم»
2 دومین ادب، خوش خلقی، شادمانی و حلم و بردباری با همسفران است. شاد کردن دل مؤمن، شاید خیلی ساده و کوچک به نظر برسد و تا به حال برای آن اهمیتی قائل نشده باشیم و تکرار روزمرگیهای زندگی و مشکلات همیشگی باعث شود که کمتر به آن فکر کنیم و حتی عده کثیری از ما دیگر نقش آن را در زندگیمان کمرنگ و یا بیرنگ بیابیم، اما درجه اهمیت این ادب که نه تنها جزء آداب حین سفر است بلکه از اصول زندگیست، هنگامی برایمان ملموس میشود که پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) آن را محبوبترین عمل نزد خداوند میداند. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: محبوبترین عمل نزد خداوند شاد کردن مؤمن است.
وقتی مسافر نیت سفر میکند و زائر قصد زیارت، باید خود را مهمان امام بداند و هر چه در طول سفر زیارتاش از آغاز حرکت تا هنگام مراجعت برایش پیش میآید از جانب آن بزرگواران دانسته و نه تنها صبر و بردباری پیشه کند بلکه به فکر شاد کردن دل همسفر خویش باشد؛ چنانکه حضرت صادق(علیهالسلام) بزرگ پرچمدار مکتب شیعه میفرماید: از مروت سفر، خوش طبعی بسیار در چیزی است که خداوند را به خشم نیاورد. زائر باید تمامی ناملایمات را به حلاوت پذیرایی امام و مولای مهربانش، با خرسندی پذیرا شود و راه و رسم شکوه و شکایت را در پیش نگیرد و با یاران و همسفران و راهبران سفر تلخی و تندی نکند که به راستی: «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی» نکته اساسی این حقیقت بزرگ آن است که آدمی در طول زندگی خود مسافر است، مسافر یک سفر زیارتی که به لقای خداوند میانجامد و این سفر مانند همهی سفرها رنج و مشقاتی را داراست. قرآن کریم در تأئید این مطلب میفرماید: «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کادحاً فملاقیه»؛ ای انسان تو در مسیر به سوی پروردگار خود دشواریهای زیادی را متحمل میشوی پس آنگاه به لقای پروردگارت نائل میآیی »