مقدمه :
شهر نشینان در کانون برخی از مهمترین مسائل زیستمحیطی هستند . امروزه توجه به محیط زیست شهری و توسعه بوم شناختی شهری تولدی دوباره یافته است . مردم دریافته اند که پیوند شهر و محیط های وحش جدائی ناپذیر است .
انسان در سراسر جهان هر روز بیشتر بصورت یک گونه شهر نشین در می آید . در امریکا 70% مردم در 3% وسعت خشکیهای کشور و 80% در شهر ها زندگی می کنند . اکنون بیش از 50% مردم جهان در شهر ها زندگی می کنند . حدود 80% مردم کشورهای توسعه یافته در شهر ها زندگی می کنند و حتی برای فقیر ترین کشورهای در حال توسعه این رقم 20% است .
نه تنها جمعیت انسان هر روز شهر نشین تر می شود بلکه رشد سریعی نیز در مورد مناطق مادر شهری عظیم با جمعیت ده میلیون نفر به چشم می خورد .
در سال 1950 فقط دو مورد از این گونه نواحی وجود داشت . نیویورک 5/12 میلیون نفر و لندن 4/12 میلیون نفر . در سال 1975 شهرهای مکزیکو سیتی – لوس آنجلس – توکیو – شانگهای و سائو پلوی برزیل به این فهرست اضافه شدند . اکنون بیشتر از 20شهر بزرگ در جهان وجود دارد ( ابر شهر ) .
در بیشتر کشورها قسمت اعظم ساکنان شهری در بزرگترین تک شهر کشور زندگی خواهند نمود . برای بیشتر مردم در آینده زندگی در یک محیط با کیفیت به معنی زندگی کردن در شهری است که تاًمین محیط زیست آن با دقت اداره شده باشد .
در کشورما ایران حدود 20% جمعیت کشور در تهران زندگی می کنند . و عمده فعالیت دولتی – سیاسی – اداری و تجاری در این ابر شهر است .
شهر بعنوان یک نظام (System)
یکی از راههای بهبود اداره محیط یک شهر آن است که شهر بعنوان یک نظام بوم شناختی ( Ecological System ) )) مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
شهر نیز مثل هر نظام حیات بخش دیگر می باید یک جریان انرژی را تاًمین کند . منابع مواد لازم را فراهم آورد و شیوه هایی برای دفع ضایعات خویش داشته باشد . این کارکردها ی اکوسیستم شهر از طریق حمل و نقل و ارتباطات با محیط های اطراف تاًمین می گردد .
شهر یک نظام خودکفا نیست بلکه به شهر های دیگر و مناطق روستائی وابسته است . یک شهر مواد خام خویش از غذا – آب –چوب – انرژی و کانی ها و خلاصه آنچه را که جامعه انسانی مصرف می کند از مناطق روستائی اطرافش می گیرد و در عوض کالاهائی را تولید و صادر می نماید .
اگر شهر یک شهر بزرگی باشد که فعالیتهای زیادی در آن صورت گیرد نوآوریها ، افکار ، اختراعات و هنر نیز صادر و روحیه تمدن را عرضه میدارد . شهر نمی تواند بدون پشتوانه یک ناحیه روستائی موجدیت داشته باشد . همان طور که 50 سال پیش از این نیز در کتب و نوشته ها موجود است و بیان شده شهر و روستا یک پیکرند . شهر و روستا یک سیستم همبسته جریان انرژی و ماده اند و نه دو چیز متفاوت از هم .
جریان انرژی و مواد در شهر
شهر به لحاظ اینکه یک نظام است می باید بعنوان بخشی از اکوسیستم شهر – روستا عمل کند . با ورود انرژی و مواد و چرخش درونی و خروجی ضایعات حرارتی و مواد زاید گردش نموده و مثل هر اکوسیستم طبیعی با چرخش مواد می تواند نیاز به ورود مواد و ضایعات را کاهش دهد .
اگر محیط زیست اطراف شهر تنزل کند محیط زیست شهر نیز قطعاً تنزل می نماید و بلعکس . شهر ها به مناطق روستائی خود ضایعات از جمله آب ، هوا ، جامدات آلوده نیز صادر می کند . تخمین زده می شود هر شهر نشین متوسط در یک جامعه صنعتی سالانه 150000لیتر آب – 1000کیلو غذا – 3000کیلو سوختهای فسیلی بصورت مستقیم و غیر مستقیم مصرف می کند و 200000لیتر فاضلاب – 660کیلو ضایعات جامد و 200کیلو آلاینده های هوا تولید می کند . اگر این مواد بدون مراقبت کافی به محیط روستائی صادر شود آنرا آلوده کرده و قابلیت مناطق روستائی در تاًمین منابع ضروری شهر را نیز کاهش می دهد و زندگی در مناطق روستائی را ناسالم و نامطبوع می کند .
با توجه به این همکنشی بین شهر و روستا و مناطق اطراف جای تعجب نیست که چرا رابطه مردم شهر و روستا اغلب تنش آلوده بوده است . روستائیان می خواهند بدانند که چرا آنها باید با ضایعات مررم شهر سر و کار داشته باشند . پاسخ آنست که بسیاری از مسائل زیست محیطی مادر برخورد بین مناطق شهری و روستائی روی می دهد . نفع مردم حومه شهر در آن است که محیط زیست مناسبی را برای شهر تاًمین کنند و نظام خوبی را برای اداره منابع شهر فراهم آورند .
اگر چه ساختمانهای شهر به انسان احساس کاذبی از ایمنی می دهد اما باید دانست که شهر ها هرگز از محدودیت زیست محیطی رهائی ندارند . لوئیس مامفرد مورخ شهری می گوید :
؛ شهر به انسان توهمی از خودکفائی ، استقلال و تداوم فیزیکی القا می کند اما ایمنی مذکور تصوری بیش نیست .
شهر بعنوان یک محیط زیست و ارتباط آن با طراحی شهری
وضعیت زیست محیطی بر توسعه و اهمیت شهر ، بخصوص در مورد حمل و نقل و دفاع بشدت اثر می گذارد . آبراهه ها از نظر حمل ونقل اهمیت بسیاری دارند . شهر ها بخصوص در زمانهای گذشته و قبل از پیدایش قطار ، اتومبیل و هواپیما وابسته به حمل و نقل آبی بودند . اکثر شهر ها ی اولیه برکنارهء ابراهه ها یا نزدیک آن قرار داشتند . تمام شهر ها ی مهم در عصر امپراتور روم در نزدیکی آبراهه ها واقع شده بودند از آن پس نیز تاًثیر آبراهه ها بر موقعیت شهر ادامه یافته است .
اگر شهر ها اغلب در نقاط مهم و تعیین کننده دیگری از نظر حمل و نقل نباشند حول یک محور بازار ، یک معبر رودخانه و یا یک دژ رشد یافته اند .
شهر ها خصوصیات سرزمین را تغییر می دهند پس رابطه ی بین جنبه های زیست شناختی و فیزیکی محیط را دگرگون می کند. بسیاری از این تغییرات بصورت جنبه هائی از آلودگی – مدیریت آب و اقلیم بحث و بررسی می شود .
آلودگی شهر
در شهر همه چیز از جمله آلودگی بصورت متمرکز وجود دارد . شهر نشینان بیش از روستائیان در معرض انواع بیشتری از مواد شیمیائی – سمی با تراکم بیشتری قرار دارند . همچنین سرو صدا – ذرات معلق ناشی از فعالیتهای صنایع در شهر ها بیشتر است . زندگی در اینگونه محیطها مخاطره انگیز است . بالاترین میزان مرگ و میر – سرطانها – بیماریهای لاعلاج در شهر هاست .
اقلیم در شهر ها
شهر ها براقلیم خود اثر می گذارند . همراه با تغییرات شهر آب و هوای آن نیز تغییر می کند ( مقایسه تهران قدیم با تهران جدید ) . وجود ساختمانها و سازه های بلند از حرکت هوای شهر جلوگیری می کند . وزش باد نیز در شهر ها کمتر از مناطق غیر شهر ی است . ساختمانهای شهر به باد جهت می دهند و لذا گاه تونل باد بوجود می آید و باد در آن با سرعت بسیار حرکت می کند . جریان واقعی هوا در اطراف یک ساختمان تحت تاًثیر ساختمانهای مجاورش قرار می گیرد .
بنابراین جریان کل هوای شهر نتیجه روابط بین همه ساختمانها ست . در طراحی یک ساختمان جدید شکل و رابطه آن با سایر ساختمانها باید در نظر گرفته شود که متاًسفانه این موضوع در نظر گرفته نمی شود . ایجاد باد های خطرناک در اطراف ساختمانهای بلند حتی پنجره ها را می کند .
شهر ممکن است کمتر از نواحی روستائی آفتاب دریافت کند زیرا مقدار ذرات معلق هوای شهر به رغم کاهش آفتاب گرمتر از نواحی مجاور است ( جزایر حرارتی ) این وضع هم به علت تولید بیشتر حرارت ( بر اثر مصرف سوختهای فسیلی ) و سابر فعالیتهای صنعتی است و هم به دلیل اینکه ساختمانهای فراوان و زمینهای پوشیده از آسفالت و امثال آن بعنوان جمع کن حرارت خورشید عمل می کنند .
آب در محیط شهری :
ساخت شهر های جدید بر چرخه آب بشدت تاًثیر می گذارد . این آثار نیز خاک و در نتیجه گیاهان و جانوران شهری را تحت تاُثیر قرار می دهد .
قسمتهای فرش شده خیابان و ساختمان مانع نفوذ آب به زمین می شود و در نتیجه قسمت عمده ی آب مستقیماً به سیستم سیل گیرهای شهری روان می گردد . سطوح سخت شهر از تبخیر آب خاک به هوا سپهر جلوگیری می کنند . در اکوسیستم های طبیعی تبخیر روش مهمی در خنک کردن سطح است .
روکش های سطح آسفالت احتمال سیلهای بالقوه را درون شهر بالا برده و رواناب شهر به مناطق بیرون را افزایش می دهد ، در نتیجه احتمال سیل در پائین دست بالا می رود . رطوبت نسبی هوا در شهرهای عرضهای میانه شمالی عموماً کمتر از 2% در زمستان و 8% در تابستان از مناطق روستائی همجوار است .
میزان بارندگی محلی در شهر ممکن است بیشتر از اطراف باشد زیرا ذرات غبار موجود در هوای بالای شهر ها امکان چگالش و تشکیل قطرات آب را فراهم می آورد . برخی از نواحی شهری 5 تا 10 درصد بارندگی بیش از مناطق روستائی همجوار دارند و پوشش ابر و مه آنها نیز بیشتر است ، بخصوص مه در زمستان مشکل آفرین است و ممکن است رفت و آمد زمینی و هوائی را مختل کند .