کشور ایران در فاصله عرض جغرافیایی 25 الی 40 درجه شمالی قرار دارد. در این عرض جغرافیایی چه شمالی و چه جنوبی به دلایل متعدد آب و هوایی ، بارش ها نسبت به سایر عرض ها بسیار اندک است و اکثر کشور هایی که در این عرض قرار دارند با مشکل کمبود آب مواجه هستند. متوسط بارش در کشور ایران کمتر از 250 میلی متر در سال است که آن را در ردیف کشور های خشک جهان قرار داده است.
در گذشته با توجه به جمعیت و نیز عدم توسعه کشور، همین مقدار کم بارش نیز پاسخگوی نیاز ها بود. چه آنکه در حدود 60 سال پیش به دلیل بالا بودن سطح دشت های ّآبی، تالاب ها و مرغزارهای بزرگ و کوچک فراوانی در سراسر کشور وجود داشتند.تبدیل ایران سنتی به ایران نوین و حرکت به سوی صنعتی شدن از یک سو و نیز افزایش بی رویه جمعیت از سوی دیگر نیاز به این ماده حیاتی را به سرعت افزایش داد. همچنین عدم آگاهی و دوراندیشی مدیران کلان از کمبود منابع آبی و اقلیم خشک ایران بر سرعت کاهش ذخایر ارزشمند آبی ایران افزود.
استراژی های غلط و ناتوانی مدیران در ایجاد اشتغال در سایر بخش ها و نیز کوته اندیشی، باعث ایجاد صنایعی محتاج به آب در سراسر کشور حتی مناطق کویری گردید. همچنین این ناتوانی باعث صدور بی رویه پروانه حفر چاه های کشاورزی و صنعتی عمیق و نیمه عمیق نیز گردید. به طوری که ناگهان تعداد چاه های دارای مجوز صدها و شاید هزاران برابر گردید. در کنار این مجوز ها، عدم نظارت کافی و نیز پاره ای مشکلات دیگر، باعث ایجاد هزاران چاه غیرمجاز در سراسر کشور گردید که هم اکنون نیز در حال بهره برداری می باشند. در نتیجه سطح آب دشت های کشور به شدت کاهش یافت. عمده تالاب ها و مرغزار ها نیز خشک شدند.
پدیده های آب و هوایی نیز به این مشکل افزودند و خشکسالی های پی درپی این سوء مدیریت را تشدید کردند.
در بخش آب های سطحی نیز اوضاع بهتر نیست. انتقال آب های غیر کارشناسی، سد سازی زیاد و مجدداً ایجاد اشتغال از طریق احداث شیلات بی رویه و ... آب های سطحی ما را در وضعیت نامناسبی قرار داده است. به کمبود آب، مشکلات زیست محیطی و آلودگی ناشی از پساب شیلات های مجاز،غیرمجاز و فصلی و نیز صنایع آلوده را نیز بیافزایید.
نتایج موارد فوق باعث شده است کشور ما در بحران بی سابقه کمبود آب قرار گیرد که نیازمند بازنگری کلی در سیاست های کلان در حوزه آب می باشد. اما چگونه می توان این بحران استراتژیک را با حداقل هزینه ها حل نمود؟ راهکارهای آن چیست؟
موارد زیر بخشی از راهکار هایی است که می بایست فوراً و بدون فوت وقت انجام گیرد تا لااقل وضعیت آبی کشور در همین حالت بحران باقی بماند و تنها کنترل شود. وگرنه بازگرداندن وضعیت منابع آبی به دوران گذشته بسیار بعید است:
1. استفاده از روش آبیاری قطره ای و ممنوعیت کشاورزی به روش غرقابی و حتی بارانی
بیش از 92 درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود. ولی آیا بازدهی این بخش در چه حدی بوده است؟ کشاورزی ما علی رغم مصرف حجم عظیم آب کشور محصولات نسبتاً کم کیفتی را روانه بازار های داخلی و خارجی می نماید و دلیل آن عدم آگاهی اکثر کشاورزان از چگونگی تولید محصول با کیفیت جهانی است که این آگاهی بخشی وظیفه مدیران این بخش است. حل بخش اعظم مشکلات آب کشور بر دوش مدیران کشاورزی می باشد. مدیران این بخش می بایست کشاورزی به روش غرق آبی (جز موارد استثناء) را ممنوع اعلام نمایند و کشاورزان را ملزم به کشت بصورت گلخانه ای و آبیاری به روش قطره ای نمایند. حتی روش بارانی نیز به دلیل تبخیر بالا می بایست کنار گذاشته شود.
2. تغییر در کشت محصولات با نیاز آبی زیاد و به محصولات با نیاز آبی کم
مدیران کلان کشاورزی کشور می بایست ضمن هدایت و ملزم نمودن کشاورزان و باغدارن به تولید محصولات با مصرف آب کم، روش و راهکارهای تولید محصول سالم و با کیفیت روز را نیز به کشاورزان آموزش دهند. برنجکاری را محدود و کشت دیم را می توان گسترش داد.
3. توقف کامل سد سازی
سد سازی در کشوری که میزان تبخیر آن بسیار بالا می باشد می بایست با مطالعات بیشتری صورت می پذیرفت. عملاً بخشی از سدهای ساخته شده نه تنها کمکی به افزایش منابع آبی کشور نکرده است بلکه احداث سد بر روی رودخانه های کم آب و مناطق با تبخیر بالا و یا احداث مخزن سد بر روی گسل عمیق، نتیجه عکس داده است و باعث هدر رفت آب گردیده است. بنابر این لازم سد سازی در کشور بدون مطالعات گسترده و دوراندیشی کاملاً متوقف گردد.
4. انتقال صنایع با نیاز آبی بالا
کج اندیشی در محل احداث صنایع با نیاز آبی فراوان در مناطق خشک و یا در کنار منابع آب شیرین، یکی دیگر از معضلات بخش آب کشور می باشد. صنایعی که می بایست در کنار دریا احداث گردد. بهترین منطقه جهت احداث این صنایع در جنوب شرق کشور و حدفاصل میناب تا چابهار است، تا ضمن توسعه آن مناطق، رفع محرومیت و استفاده از آب دریا، منابع باقیمانده آب شیرین نیز حفظ گردد. جهت کاهش هزینه ها نیز می توان سوله هایی در آن مناطق در حاشیه دریا احداث نمود و دستگاهها را به آنجا انتقال داد و جای خالی این صنایع را با صنایع بی نیاز به آب پر نمود.
5. تعمیر و تغییر لوله های انتقال آّب در تمامی بخش ها
بیش از 20 درصد هدر رفت آب در کشور ما در بخش انتقال صورت می گیرد. لوله های فرسوده و عدم تعمیر و تعویض آنها بخشی از این منبع محدود ما را از بین می برد. بنابراین لازم است به این موضوع رسیدگی شود که اگر هزینه تعویض نیست لااقل تعمیر شوند.
6. ایجاد و تجهیز تصفیه خانه های فاضلاب و انتقال فاضلاب تصفیه شده در بخش باغداری
متاسفانه در کشور فقیر ما از لحاظ آب، به تصفیه و استفاده مجدد، توجه چندانی نشده است. اکثریت شهرهای ایران سیستم جمع آوری فاضلاب ندارند و بیشتر آن شهرهایی که سیستم جمع آوری فاضلاب را دارند نیز هیچ مکانیزمی جهت استفاده مجدد از فاضلاب را ندارند. لازم است با ایجاد شبکه فاضلاب در سایر شهر ها و نیز تجهیز آنها به بخش های بازیافت آب، تصفیه مجدد و ضد عفونی گردد و در بخش های باغداری و آن هم به صورت قطره ای استفاده گردد.
7. تغییر فرهنگ استفاده از آب در بخش شرب
علی رغم قرار گرفتن کشور در زمره کشور های خشک جهان اما اطلاع رسانی و فرهنگ سازی مدونی در این خصوص صورت نگرفته است. مثلاً لازم است مردم بدانند شستشوی اتومبیل با شلنگ آب در کشوری خشک، جرم است. اطلاع رسانی هدفمند از طریق تلویزیون و رادیو و نیز جراید و بیلبورد ها نیز می بایست مد نظر قرار گیرد.
8. نظارت قاطعانه شرکت های آب منطقه ای بر چاه های غیرمجاز
علاوه بر صدور بی رویه پروانه برداشت آب سطحی و زیر زمینی، هزاران چاه غیر مجاز نیز حفر گردیده اند اما متولی نظارت که شرکت های آب منطقه ای هستند به دلایل گوناگون از جمله مصلحت اندیشی، عدم بودجه لازم و حتی فساد اداری نظارت جدی بر چاه های غیرمجاز نداشته و ندارند. لازم است شرکت های آّب منطقه ای با قاطعیت و پلمپ بدون قید و شرط چاه های غیرمجاز حتی در داخل منازل و با حکم دادستانی گام بزرگی در جهت جلوگیری از کاهش ذخایر آب های زیرزمینی بردارند. در ارتباط با آبهای سطحی نیز همین قاطعیت لازم است.
9. محاسبه مجدد میزان بهره برداری پروانه چاه های کشاورزی به صورت فوری
با ممنوع کردن آبیاری غرقابی، شرکت های آب منطقه ای می بایست با محاسبه مجدد میزان بهره برداری پروانه های کشاورزی بر اساس آبیاری قطره ای، میزان بهره برداری کلیه پروانه ها را حداقل حداقل 50 درصد کاهش دهند.
10. محاسبه مجدد نیاز آبی کلیه صنایع به صورت فوری
شرکت های آب منطقه ای می بایست ملزم گردند استعلام مجدد جهت محاسبه مجدد نیاز آبی صنایع انجام دهند تا اگر تغییری در نیاز آبی صنایع صورت پذیرفته است، مجدد محاسبه گردد و پروانه ها اصلاح گردد.
11. تغییر فوری قوانین قضایی و تعیین هدر دادن آب به عنوان جرم
لازم است اصلاحاتی در زمینه قوانین قضایی صورت پذیرد و هر شخص حقیقی و یا حقوقی که مرتکب زیاده روی در مصرف آب و یا به نحوی در ضایع شدن آب شیرین نقش داشته باشد مجرم تلقی گردیده و مجازات گردد.
این تنها بخشی از پیشنهادهایی است که می تواند در پیشگیری از وخیم تر شدن وضعیت منابع آبی کشور موثر باشد. اگر چه برای این اقدامات کمی دیر است اما چاره ای جز اقدامات پیشگیرانه نیست. امیدواریم مسئولان و مردم با یک یا دو بارش باران و برف که شاید یک هزارم منابع از دست رفته را نیز نمی تواند جبران کند معضل کم آبی را فراموش نکنند. این را باید بدانیم که بارش های سالیانه با این حجم عظیم بهره برداری، برابری نمی کند.