بی تردید رسانه ها به عنوان مهمترین ابراز تأثیرگذار ارتباطی دنیای امروز ، نقش بی بدیلی درآموزه ها (آگاهی ، نگرش ، مهارت ها ، نظام ارزشی و ... ) ، تغییر قوانین نوشته شده و نانوشته (آداب ، سنن ، عرف و ...) و التزام به آن دارند . آنها با مهندسی مطالبات و خواسته های مخاطبین خود (نیاز، تقاضا ، مصلحت ) می توانند افکار ، باورها ، ارزشها ، آداب ، سنن و ... مخاطبین خود را تغییر داده زمینه ای مساعد برای برنامه های ارتقاء سلامت (ارتقاء کارایی افراد و نظام های اجتماعی) فراهم آورند . واضح است که این تأثیر دوسویه است . یعنی هم می تواند تأثیر مثبت و سلامت محور باشد و هم می تواند تأثیری سوء و ناسالم گذاشته در نهایت توانمندی و کارایی افراد و نظام های اجتماعی را مختل کند .
از طرف دیگر امروزه بیشترین توسعه اقتصادی کشور ها ، تابع تبلیغات بازرگانی آنها است . سالانه بیش از 400 میلیارد دلار هزینه تبلیغات در سطح دنیا است که از این میان کشورهای توسعه یافته 50% بالاترین سهم و کشورهای در حال توسعه باکمتر از 20 درصد مبلغ مذکور کمترین سهم را به خود اختصاص می دهند .
با این وجود اگرچه تبلیغات می تواند در آمد زیادی را در داخل و خارج کشور تأمین کند اما در حال حاضر به دلیل فقدان نظامنامه تبلیغات بازرگانی و عدم درک جایگاه واقعی آن نه تنها سودآور نیست بلکه گاهی اوقات آسیب های فراوانی به ویژه به فرهنگ و سلامت جامعه می رساند ، ترویج الگوهای فرهنگی و رفتاری غیربومی و ناسالم، ترویج الگوهای غلط تغذیه ای و رفتاری از جمله غذاهای fast food ، تنقلات کم ارزش حجیم شده ، غذاهای غیر ایمن و بعضاً غیر استاندار و ترویج موضوعاتی مانند تجمل گرایی ، لوکس گرایی ، مدگرایی ، اسراف و تبذیر از جمله موارد آن بحساب می آیند .
اثر تبلیغات بر روی سلامت جسمی :
دنیای امروز ما به علل مختلف از جمله بکارگیری تکنولوژی نه با گذشته دور بلکه باچند دهه قبل بسیار متفاوت شده است . در زندگی امروزی فعالیت های فیزیکی بشدت محدود شده است و از طرف دیگر تمایل و همچنین دسترسی به مواد غذایی پرکالری و چرب به راحتی و وفور فراهم شده است .
سبک و شیوه زندگی ناسالم از جمله بی تحرکی ، بدخوری ( پرخوری ، چرب خوری ، بی موقع خوری ، خوردن همراه با اضطراب و استرس و ... ) استعمال مواد دخانی، سوء مصرف مواد و ... از جمله معضلات بهداشتی درمانی زندگی ماشینی امروز است که بار بسیار سنگینی را بر نظام سلامت وارد نموده است . بروز و شیوع بیماریهای قلبی – عروقی ( سکته های قلبی – مغزی) ، بیماریهای عضلانی ، اسکلتی (آرتروز – پوکی استخوان) ، چاقی و دیابت و ... خلاصه اکثر بیماریهای غیر واگیر به سبک زندگی نادرست و ناسالم ارتباط عمیق و مستقیم دارد .
اثر تبلیغات بر سلامت روانی:
قبل از ورود به بحث باید اذعان کرد که تبلیغات در گروه اندکی از افراد جامعه تأثیر چندانی بر سلامت روانی ندارد . زندگی این گروه از افراد متأثر از مسایل مادی نبوده بلکه مسایل غیر مادی و معنوی نقش محوری را در آن ایفا می کنند . عموماً این افراد آگهی ها را بصورت داوطلبانه تماشا نمی کنند و یا اگر چنانچه که در معرض آن قرار گرفتند از آن متأثر نمی شوند . اما در سایر افراد جامعه که اکثر قریب به اتفاق جامعه را تشکیل می دهند تبلیغات (خواسته یا ناخواسته) در سلامت روان آنها تأثیر می گذارد *. این افراد بصورت خواسته یاناخواسته بواسطه پیام های مستقیم و غیر مستقیم آگهی های بازرگانی (کیفیت زندگی خود را) با دیگران بطور مداوم مقایسه می کنند . عمده تلاش روزانه این افراد برای رسیدن به سطوح بالاتر رفاه و کیفیت است ، بنابراین هر مانعی در این زمینه یک نوع استرس محسوب شده منجر به ایجاد یک نوع فشار روانی خواهد شد . این فشار روانی باعث بر هم خوردن تعادل روانی فرد شده منجر به بروز اختلالات روانی می شود.
پیامدهای تبلیغات بازرگانی بر سلامت اجتماعی:
احساس اختلاف طبقانی و فقر که از طرق مختلف بخصوص رسانه ها و آگهی های تبلیغاتی آنها به مخاطبین القاء می شود. علاوه بر تبعات و عوارض سوءای که در حوزه جسم و روان افراد می گذارد در حوزه اجتماعی نیز تأثیرات نامطلوب دارد . از جمله اینکه باعث احساس تبعیض و بی عدالتی اجتماعی در مخاطبین شده اعتماد عمومی آنها را ( اعتماد به دیگر مردم و یا مسئولین ) را کاهش می دهد .
بحث و نتیجه گیری :
براساس نظر متخصصان امر آموزش و ارتباطات عموماً کمتر از 2% ذهن می تواند درگیر مسائل خودآگاه شود . این به معنی استراحت مابقی ذهن در ارتباطات نبوده بلکه مابقی 98% ذهن به مسائل ناخودآگاه می پردازد و موضوعات آن را پردازش می کند . بعبارت دیگر پیام های آن را تجزیه و تحلیل کرده طبقه بندی و نتیجه گیری می کند . بعنوان مثال در ارتباط بین 2 نفر فقط 2% ذهن انسان به اصل پیام مخاطب توجه کرده آن را پردازش می کند در حالیکه مابقی ذهن درگیر تجزیه و تحلیل مسائل پیرامونی مثل آداب معاشرت مخاطب شرایط محیطی، ارتباط غیر کلامی و ارتباط آن با اصل پیام و یا سایر شرایط پیرامون است . بعبارت دیگر میزان پیام هایی که ما از طریق غیر مستقیم و بصورت ناخودآگاه می گیریم به مراتب از نظر حجم از پیام های حوزه خودآگاه بیشتر است با این مقدمه به موضوع مورد بحث برمی گردیم در یک برنامه تبلیغاتی مخاطب بیش از آنکه متأثر از پیام مستقیم برنامه شود از حواشی برنامه از جمله محیط نمایشی، بازیگران، رفتار و ملوک آنها، جنسیت آنها، محیط زندگی و وسایل زندگی آنها و متأثر می شوند . به این ترتیب در برنامههای تبلیغاتی ما فقط کالای خود را یا پیام خواص خود را به مخاطب عرضه نمی کنیم بلکه، پیامهای دیگر از جمله پیامهای ارزشی، اجتماعی، معنوی و ... را هم عرضه می کنیم و اتفاقاً مخاطب در حالیکه در آن لحظه به آن توجه کافی ندارد از این قبیل پیام ها متأثر می شود. در نظر بگیرید قرار است به عنوان مثال روغن خوراکی با نام شرکت خاصی تبلیغ شود . دختر خانم جوانی با لباسهای رنگی و گران قیمت در یک آپارتمان شیک و در یک آشپزخانه با تجهیزات گران قیمت در حال طبع یک غذای اشرافی است .
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود قدرت استدلال و منطق مخاطبین است در پارهای از موارد مخاطبین پیامهایی را که دریافت می کنند بدون سابقه ذهنی قبلی است و کاملاً وابسته به میزان اعتماد آنها به رسانه و میزان نفوذ رسانه در بین آنها است بدیهی است این موضوع در کودکان بیشتر نمود داشته موجب تأثیرپذیری حداکثری آنها از پیامهای بازرگانی می شود.
حال چنانچه پیام بازرگانی مورد نظر منصفانه نبوده غیر استاندارد باشد . تأثیرات سوء آن این بر مخاطبین بسیار بیشتر خواهد بود بلکه در پاره ای از موارد جبران ناپذیر خواهد شد .