عدالت از پیچیده ترین موضوعاتی است که اندیشه بشری درباره آن به تامل و تفکر پرداخته است. پیچیدگی نظری عدالت از یک سو، و دشواری بسیار آن در تحقق عملی از سوی دیگر، عدالت را هم به مفهومی بسیار بغرنج تبدیل کرده است و هم دغدغه ای دائمی و بزرگ برای تمامی بشریت بوده است. شاید در مورد هیچ موضوعی به اندازه عدالت بحث و بررسی نشده است، و شاید بتوان گفت که هیچ موضوعی به اندازه عدالت موضوع اختلاف نظر نیست و تحقق آن در مقام عمل از این هم بغرنج تر است. در اندیشه های مکتوب و غیر مکتوب موجود در ادبیات عربی و اسلامی هم اولین کسی که به موضوع عدالت نگاه ژرفی داشته حضرت علی (ع) است.
حضرت علی (ع) هم به پیچیدگی عدالت واقف است و هم به اهمیت آن. درباره پیچیدگی عدالت عبارتی دارد که عصاره تمام نزاعها درباره عدالت است. ایشان می فرمایند: العدل، اوسع الاشیاء فی التواصف واضعیتها فی التاصف یعنی عدل در مقام توصیف بسیار فراخ است، در حالی که در مقام عمل، بسیار تنگ و دشواری این بیان موجز، تبیین از پیچیدگی عدالت است. شاید راز این پیچیدگی و دشواری تحقق عدالت در عمل هم این است که انسانها عدالت را بیشتر بر اساس تمایلات درونی خود و به طور عمده بر اساس منافع خود آن را توصیف می کنند. اما پیچیدگی درک عدالت و تحقق عملی آن مانع از تلاش برای رسیدن به آن نیست، چرا که حضرت علی (ع) معتقد است که به هر حال عرصه عدالت برای همگان عرصه فراختری از عرصه سمتگری است و در این نکته بسیار مهمی است. حضرت علی (ع) می فرمایند که در عدل وسعت و گشایش است و کسی که اجرای عدالت او را در تنگنا قرار می دهد، ظلم و ستم بر او تنگ تر خواهد آمد! این حکم به چه دلیل است و چرا حضرت علی (ع) چنین اعتقادی را مطرح می کند این بیان معنای عمیقی دارد و آن اینکه هر کس در پناه عدل احساس امنیت نکند، هرگز در دامان ظلم احساس آرامش نخواهد کرد.
و این تعببر با عنایت به ایده ها و اندیشه های آن حضرت بهتر قابل درک است که بدان اشاره خواهد شد. در واقع بر همین اساس است که حضرت نه تنها پیروزی نهایی را با عدالت می داند، بلکه معتقد است که سیره عادلانه هم به حکمت دشمن منتهی می شود(1) حضرت علی عدالت را در حوزه های مختلفی به کار برده است. یکی از این حوزه عدالت در ارتباط انسان با خداست. از نظر امام خداوند متعال در جهان را به لطف خود به سامان آورد و به امر خود از درهم ریختنش نگه داشت و به قدرت خود استواریش بخشید (2).
حضرت علی (ع) اساس هستی را عادلانه می دانست که خداوند آن را بر پایه حق آفریده است و حق در تفکر حضرت علی مظهر مفاهیم راستی، پایداری و عدالت است. یعنی هیچ واژه دیگری همانند حق نمی تواند عصاره عدالت وارستی را نشان دهد. حضرت علی جهان هستی را جهانی عادلانه تصور می کند که در آن حق از میان رفتنی نیست و این عدالت در هستی و خلقت، باید در رفتار انسانها هم نمود داشته باشد. در قاموس امام فصل خداوند بر مبنای عدالت است چه در مقام خلقت و چه در مقام رفتار با بندگان خود اینجاست که امام می فرماید: خداوندی که در هر وعده می دهد، صادق است و فراتر از آن است که بر بندگان خود ستم روا دارد. با آفریدگان خود به عدالت رفتار می کند و هر حکم که می دهد از روی عدالت است (3).
در این هستی که خداوند انسانها را هم دعوت به عدالت و پیروی از حق کرده است و آنان را از پیروزی از ابلیس که به دلیل معصیت خداوند از درگاه الهی رانده شد، پرهیز می دهد. چرا که عین دوری از حق و عدالت است. اینجاست که امام علی بندگان خدا را از پذیرش امر شیطان بر حذر می دارد. این بندگان خدا بترسید از این که دشمن خدا، شیطان شما را به بیماری خود [تکبر و خود پسندی] دچار گرداند و به ندای خود شما را از جای بر انگیزد.(4) چرا که عدل خداوندی ایجاب می کندکه اطاعت کنندگان شیطان را کیفر دهد و از همین روی حضرت علی (ع) می فرماید: هرگز خداوند انسانی را به بهشت نمی برد که مرتکب عملی شده باشد که فرشته ای را به سبب آن از بهشت رانده است. حکم او بر اهل آسمانها و مردم روی زمین یکسان است. و میان خدا و هیچیک از بندگانش مصالحه ای نیست(5) اینجاست که امام علی هستی و دنیا را محل آزمون می داند. آزمونی که در آن عدالت پیشگان و پیروان حق سر بلند هستند و ستمگران و پیروان باطل در گمراهی هستند و اگر عدالت خداوندی در این دنیا درباره آنها اجرا نشود، در آخرت قطعاً اجرا خواهد شد. خداوند به انسانها و چه داده است، بر اساس آن آنان را باز خواست خواهد کرد و عدالت را در مورد آنان جاری خواهد ساخت و در این آزمون کسانی سر افرازند که خود عدالت ورزیده اند و تقوی پیشه کرده اند و کسانی پشیمان خواهند شد که از روی تکبر و خود پسندی امر خدا را فرمان نبرده اند. امام علی (ع) عقوبت اخروی را جاری شدن عدالت الهی می داند و معتقد است که: بهشت، پاداش عمل نیکوکاران را کافی است و عذاب آتش، کیفر بدکاران را بسنده است. زیرا خداوند هم انتقام کشنده است و هم یاری دهنده و کتاب خدا هم حجت آورد و هم به داوری کشد.(6) در آخرت کسانی پشیمان هستند که در دنیا از عدالت دروی جسته اند و رفتارشان ستمگرانه بوده است. امام می فرماید: در فردای قیامت آغازگر ستم و ظلم، از پشیمانی دستش را به زندان خواهد گرد.(7) و یا می فرماید ستم بعضی از بندگان بر بندگان دیگر بدون مجازات نمی ماند.(8) چرا که این اراده خداوند است.
بنابراین حضرت علی (ع) خلقت و جریان امور در هستی را کاملاً عادلانه می داند و این عدالت خداوند در رابطه با انسانها هم مصداق پیدا می کند، پس انسانها هم باید در رفتار خود عدالت پیشه کنند، در غیر اینصورت عدالت خداوندی ایجاب می کند که عقوبت سختی ببینند و حضرت علی چنین عقوبتی را بر قراری عدالت می داند، و با اینحال این به معنای واگذار کردن امر عدالت به خداوند نیست، بلکه عدالت چنانکه گفته شد از اهمیتی برخوردار است که همه انسانها باید در برقرار کردن آن تلاش کنند و با ظلم مبارزه کنند. اینجاست که بیان حضرت درباره عدالت از حوزه رابطه انسان با خداوند خارج و رابطه انسانها با یکدیگر را پوشش می دهد.
بنابراین از دیگاه امام فساد و تباهی هرگز نمی تواند اساس و قانون زندگی شود، فقط حق و عدالت است که اساس زندگی است. عدالت در جامعه انسانی چگونه برقرار می شود؟ قبلاً گفته شد که از نظر حضرت علی برقراری عدالت در عمل بسیار دشوارتراز توصیف آن است. ولی اصل مسلم بر اولیه در این راه وجود حکومت است که به بیان های مختلف از سوی امام مطرح شده است علت آن هم اینست که اگر انسانها به خود سپرده شوند، طغیان می کنند و توانمندانشان، ضعیفان آنها را بنده خود می کنند. امام در این باره سخن بسیار تامل برانگیزی دارد که در چنین فضایی قدرتمندان دنیا ناتوانان را می خورند (9)
جامعه عادلانه جامعه سالم است و خداوند از دانشمندان عهد گرفته است که برای ساختن چنین جامعه ای تلاش کنند و این امور را بدون مسئولیت رها نکنند. حکومت عادلانه مهم ترین عنصر در تحقق این جامعه عادلانه است. چرا که معتقد است: کار مردم به جز به شایستگی زمامداران سامان نمی یابد این حکومت شایسته چگونه حکومتی است؟ حضرت علی در این مورد در زمینه های مختلف بحث کرده است. درجایی می فرماید، همانا زمامدار امین خدا در روی زمین و بر پا دارنده عدالت در جامعه، و عامل جلوگیری از فساد و گناه در میان مردم است. (10) یا در جای دیگر می فرماید، دولت عادل از واجبات است.(11) اما این دولت عادل چه ویژگی دارد؟ از نظر امام دولت با ثبات ویژگی مهم یک دولت عادل است. چنانکه در توصیف وضعیت مردم جزیره العرب، قرار گرفتن یک حکومت با ثبات را نتیجه استقرار شریعت اسلام می داند: که در آن در سایه دولت ثابت، امور به کسانی انجام می گرفت ثبات از نظر امام به دلیل معیار مهمی است که تنها راه بقای یک حکومت در بلند مدت احساس رضایت مردم از یک حکومت است. حضرت علی درست است که حکومت ظالم ستمگر را هم بی فتنه دائمی ارجح می داند، ولی این به معنای تائید آن نیست، در اینجا دیدگاه وی در واقع ناظر بر همان بحثی است که قبلاً گفته شد که بهر حال عدالت در هستی جاری است و بالاخره روزی اجرا خواهد شد. از همین روی هم اصولاً دولت ظالم را دولت ناپایداری می داند و این در واقع به یک معنا عین اجرای عدالت است. دولت عادل دولت ثابت و پایدار است، در حالی که دولت جائر در معرض زوال و ناپایداری و نابودی است، چرا که حق پایدار است و باطل در حال گذار است.(