کار و اهمیت آن در جوامع بشری
در فرهنگ غنی اسلامی ما، سلوک الهی دارای دو بخش است بخش مادی و بخش معنوی، بخش مادی آن کار است و بخش معنوی آن نماز و از اینجا می توان به اهمیت کار در جامعه اسلامی پی برد چرا که از کار می توان دنیا و زندگی دنیوی را آباد کرد و با نماز به آخرت خود رسیدگی کرد کار هم کفو همه مسائل معنوی است که برای یک انسان مسلمان سفارش شده است.
کار بخشی بزرگ و شاید زیربنایی ترین قسمت زندگی انسانی باشد چرا که از کار می توان به جوهره درونی افراد پی برد و وقتی این جوهره های درونی آشکار شوند و استعدادهای بالقوه به منصه ظهور رسد می توان به حضور جامعه ای پویا امیدوار بود و همین جوهره های درونی اند که لازمه ایجاد یک زندگی معقول و ایده آل برای انسان و انسانیت هستند.
کلید گشایش هر استعدادی در درون انسان، کار است و وقتی با این کار گنجینه بسته، باز شود هر لحظه که کار تداوم داشته باشد، این استعداد شکوفاتر می شود،این بدان معناست که همه وجود انسان باید روی کار متمرکز شود حتی زمانی که به طور فیزیکی به کار نمی پردازد.به عبارتی همیشه انسان باید روی بهترین شکل انجام کار تفکر نماید تا هم از بهره وری برخوردار شود و هم موجب پیشرفت کار تا سطوح عالی باشد.
در ژاپن در طی یک تحقیق از کارگران که از سوی محققان امریکایی انجام شد از قول یکی از کارگران ژاپنی علت بهره وری در صنایع ژاپن چنین است: «وقتی کار روزانه ما تمام می شود و از کارخانه بیرون می آییم، تازه کارمان شروع می شود. به این صورت که به کتابفروشی ها می رویم و کتابی که مربوط به شغل ماست می خریم و در اوقات فراغت آنرا مطالعه می کنیم تا ببینیم چه راه جدیدی برای انجام بهتر کارمان کشف شده است و فردا که به سرکار حاضر شدیم راههای جدیدی را به کار می بندیم.» امریکایی ها یکی از علل بالا بودن بهره وری در ژاپن را همین علاقه به انجام کار و بهتر انجام دادن وظایف شغلی افراد ژاپنی می دانند.
از طرفی دیگر بنا بر یکی از مهمترین تئوری های علم اقتصاد: «ارزش هر چیزی به کاری بستگی دارد که در آن متبلور است» این تئوری (ارزش کار) می رساند که کیفیت و کمیت کار در زمینه اقتصاد ارزش آفرین است.
به عبارت ساده تر این کار است که ارزش انسان را مشخص می کند در حالی که ارزش کار را هم انسان تعیین می نماید. پس باید دید که کاری را که ما انجام می دهیم چگونه است، آیا کارمان فقط جنبه مادی دارد؟ آیا جنبه های مادی کار ما آنقدر بالاست که جنبه های دیگر فراموش شده است؟ و ........ آنچه مهم به نظر می آید این است که افزایش بهره وری ناشی از وجود عشق و علاقه به کار به نوبه خود سبب افزایش حجم کالا و خدمات تولیدی و کاهش هزینه های تولید می شود. همین امر موجب کاهش در نرخ تورم و از بین رفتن تدریجی آن می شود. نبودن تورم و وفور کالاها و خدمات مورد نیاز مردم شرایط را چنان با آرامش و رفاه ترین می سازد که نامی جز بهشت را بر اجتماع مذکور نمی توان گذاشت. در مقابل عدم وجود عشق به کار و روحیه تن پروری و فرار از کار و کاستن از کار و ...... سبب می شود بهره وری کاهش یابد و همین امر موجب افزایش نرخ تورم، بیکاری، کاهش تولید و ...... شده که اجتماع مذکور نامی جز جهنم ندارد.
اما نتیجه مهم مباحث بالا این است که:«کار که جنبه مادی سلوک الهی در فرهنگ غنی ما معرفی شده است چگونه می تواند مانند جنبه های معنوی آن جامعه را به پیشرفت منتهی کند یا سیر نزولی را طی کند ؟ پس دیده می شود که فرهنگ ما اهمیت فراوانی که به کار می دهد از کجا نشات می گیرد؟»
بیکاری چیست؟
بنا به تعریف سازمان بین المللی کار که امروزه تعریف همگانی یافته است، بیکار به کسانی اطلاق میشود که بیش از یک ساعت در طول روز کار کردهاند؛ اما فعالانه به دنبال کار میگردند. از طرفی کسانی هستند که میخواهند کار کنند، اما فعالانه در جستوجوی کار نیستند، زیرا امکانی برای یافتن یک کار سودمند نمییابند و در اصطلاح به آنها «کارگران مایوس» میگویند.
بنابراین میتوان مدعی شد که ارائه یک مفهوم گستردهتر از بیکاری یا اشتغال مفیدتر از آن چیزی است که معمولا به عنوان بیکاری پذیرفته میشود.
در بین سالهای 1993 تا 2003 میزان به کارگیری جوانان در شغلهای مختلف کاهش 4 درصدی داشته است. این امر به دلیل افزایش سالهای تحصیل جوانان است که قصد ادامه تحصیل دارند و بیشتر در محیطهای آموزشی میمانند و متاسفانه دغدغه فکری جوانان به تحصیلات باعث میشود که کارفرمایان تمایلی به استخدام دانشآموزان و دانشجویان در محیطهای کار نداشته باشند.
نرخ بیکاری در ایران
آمارها در ایران نشان دهنده آن است که 9 میلیون و 800 هزار جوان واجد شرایط اشتغال در کشور وجود دارد و بر اساس آمار سازمان مدیریت و برنامهریزی در سال گذشته 25 درصد جوانان واجد شرایط اشتغال بیکار هستند و افزایش این آمار تا حد بسیاری نگران کننده است. این در حالی است که نرخ بیکاری زنان نسبت به مردان بسیار بیشتر است و بنابراین به نظر میرسد که معضل «بیکاری جوانان» مهمترین مشکل پیش روی جامعه ایران باشد.
مرور بر نرخهای کلی بیکاری در کشورهای در حال توسعهای مانند ایران تصویر یکنواختی را نشان نمیدهد. با این حال میتوان با ارائه راهکارهایی این مسئله را تحت کنترل درآورد که از جمله این راهکارها میتوان به ظرفیت سازی در تولید و اشتغال با رویکرد استفاده حداکثری از فرصتها، شفافسازی بازار کار جوانان با رویکرد کاریابی و اطلاعرسانی، فرهنگسازی و اصلاح نگرش نسبت به اشتغال با رویکرد نهادینه کردن اخلاق کار در جوانان، توانمندسازی جوانان با رویکرد ارتقای دانش و مهارت، ایجاد فرصتهای برابر شغلی برای جوانان با رویکرد عدالت جنسیتی و منطقهای و همچنین افزایش انگیزه کارآفرینی در جوانان با رویکرد بسترسازی اشاره کرد.