روناس (Rubia-tinctorum)
گیاه علفی پایا.
گل : آذین گرزن ، واحد 5 کاسبرگ سبز ، 5 گلبرگ زرد .
میوه : آبدار سیاه رنگ ، کرک دار ، میوه آن به اندازه خردل است .
برگ : سبز رنگ ساده با لبه صاف ؛ اگر برگ را در بین دستها مالش دهیم دست به رنگ قرمز تند مایل به سیاه در میآید
مشخصات ریشه : ریشه از نوع راست ساده است . ریشه این گیاه در نواحی شن زار تا عمق یک متری خاک فرو میرود . در رنگرزی با رناس مهمترین عامل میزان عمر ریشه است . رنگهای قرمز شاداب و متمایل به سرخ از ریشه های چهار و ÷نج ساله آن به دست می آید و ریشه هفت ساله رنگهای لاکی و ارغوانی و ریشه های سه ساله نارنجی تیره پدید می آورد .جنس رناس نیز در رنگ آن عامل موثری است . از ریشه گونه هایی که در مناطق سردسیری میرویند ، لاکی پر مایه تری نسبت به مناطق معتدل و گرمسیر به دست می آید .
به همین علت است که رنگ لاکی به دست آمده از رناس آذربایجان و خراسان که مناطق سردسیری هستند با رنگهای بدست آمده از رناس کرمان و فارس ، که مناطق گرمسیری محسوب میشوند تفاوت بارزی دارد .
موسم گل : اواخر بهار
انتشار جغرافیایی :اراک ، دماوند ، تبریز دیلمان ، ارومیه ، آذربایجان کرمان ، مازندران ، یزد و بلوچستان .
روناس در بیشتر نواحی به صورت خود رو دیده میشود و عمر طولانی دارد .هم اکنون در برخی از نقاط ایران مانند بم و یزد روناس کشت میشود . این بوته نخستین بار توسط سودا گران عرب به اسپانیا و برای دومین بار پس از قرون وسطی توسط اهالی جلفای اصفهان به اروپا برده شد . طبق مدارک موجو یکی از بازرگانان ونیزی که از سال 913 هجری قمری مدت هشت سال و نیم در ایران بوده است . مینویسد : " در این شهر [خوی] رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان میسازند و آن را از ریشه های سرخی فراهم میکنند که در زیر زمین است و با بیل و کلنگ بیرون می آورند و سپس به هرمز میفرستند و از این ریشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره میجویند (1)".
1_ سفرنامه های ونیزیان در ایران ، ترجمه منوچهر امیری ، تهران 1349 ، ص 380.
بدون تردید این گیاه همان روناس است . طبق شواهد تاریخی روناس از زمانهای باستان در دره سند وجود داشته است . صدور روناس از آذر بایجان به هندوستان به احتمال زیاد یا به دلیل کافی نبودن و یا پایین بودن کیفیت رنگ آنها بوده است .
طریقه رنگرزی با روناس به طرق مختلف از گذشته های دور سینه به سینه به نسل حاضر رسیده و نگهداری شده است . امروز بهترین روناس ایران در شنزارهای اطراف یزد یافت میشود و ارتفاع بوته آن بین 50 تا 100 سانتیمتر است .
همان گونه که گفته شد رنگ در این گیاه بیشتر در ریشه آن موجود است که شامل قسمتهای زیر است :
خارجی تری بخش که لایه چوب پنبه ای ریشه است که بسیار نازک و به رنگ قهوه ای است .
پارانشیم پوستی که نسباتا" ضخیم است .
استوانه مرکزی که نازک و به رنگ قرمز است .
قدرت رنگی ریشه روناس با مدت زمانی که در خاک میماند نسبت مستقیم دارد کهنگی و تازگی روناس را از طعم و رنگ آن به خوبی میتوان تشخیص داد .
طعم ریشه گیاه جوان شیرین و گیاه پیر گس و تلخ است . برداشت روناس معمولا" در اواخر پاییز انجام میگیرد و در سایه خشک میشود . گاهی ریشه روناس را به وسیله کوره خشک میکنند که باعث پایین آمدن کیفیت رنگ میشود .
ریشه این گیاه بخصوص پارانشیم پوستی آن واجد گلوکوزی است که تحت تاثیر دیاستازی (2) تجزیه میشود و الیزارین (Alizarine) میدهد . این ماده رنگی اگر درون شیره سلولی دیده شود به رنگ زرد است ولی در مجاورت هوا رنگ آن قرمز میشود .
ماده رنگی ریشه روناس نامهای مختلفی دارد مثل :
1)madder
2)garance
3)knapd
4)lizari
شماره روناس در کالر ایندکس 6-8-9-10-11 تا 12 است .
برای استفاده از ریشه روناس باید پس از خشک کردن آن نخست پوسته خارجی را که باعث کدری رنگ میشود از آن جدا کرد و سپس آن را کوبید . این عمل برای جدا کردن خاک از ریشه انجام میگیرد که ممکن است برای سهولت مدتی آن را در آب قرار داد و سپس خشک کرد و یا اینکه ریشه را با روغن چرب کرد . در این روش پوسته خشک و سپس خرد و جدا میشود . البته با چرب کردن رنگ حاصله شفافیت خود را از دست میدهد . پس از این مرحله باید گیاه را به گرد تبدیل کرد و 20 برابر مقدار آن آب سرد و 2% اسید سولفوریک افزود و مدت دو ساعت محلول را به هم زد تا اسید در آن نفوذ کند . پس از این مدت آن را صاف میکنند و باقیمانده را چندین بار ابتدا با محلول رقیق کربنات سدیم و سپس با آب میشویند تا کلیه عکس العملهای اسیدی آن از بین برود . سپس آن را خشک کرده و دو مرتبه میسایند تا دوباره به گرد تبدیل شود .
از لحاظ شیمیایی روناس دارای یک ماده ازته است که نقش فرمان را دارد و تحت تاثیر این فرمان مواد رنگی ایجاد میگردد.
تجزیه مواد ریشه روناس به ترتیب زیر است :
1) روبیادین
2) گلوکوزید روبیادین
3) پورپورین
4) گلوکوزید پور پورین
5) اسید روبر تریکو
6) آلیزارین
مهمترین این مواد در رنگرزی آلیزارین است . مهمترین خاصیت آلیزارین از لحاظ رنگرزی آن است که با اسیدهای فلزات مختلف ترکیب میشود و لاکهای رنگین تولید میکند که در اسید ها و قلیا های ضعیف حل نمی شوند .
آلیزارین در آلمان ، هلند و چند کشور دیگر تولید میشود . هلندیها در گذشته نیز یکی از تولید کنندگان مهم روناس بودند . در حال حاضر آلیزارین به صورت خمیر در بشکه های کوچک و بزرگ با بهای زیاد وارد ایران میشود و بخصوص در مورد پارچه های قلمکار بسیار مورد نیاز است .
آلیزارین به شکل کریستالهای زرد رنگ است که در 290 درجه ذوب میشود و در آب خیلی کم قابل حل است ( حتی آب 100 درجه ) . ولی در محلولهای قلیایی مانند کربنات دو سود و سود سوز آور حل میگردد .
برای تهیه آلیزارین پودر ریشه روناس را در آب و اسید سولفوریک میریزند و سپس صاف میکنند . محلول را در آب خلائ غلیظ میکنند ، پودر مانده را با الکل حرارت میدهند و به محلول اولیه اضافه میکنند . این عصاره ها را ، که گرانسین نامیده میشود غلیظ میکنند و به وسیله (Na OH)رقیق شده با کربنات سود خنثی و کمی اسید کلرید ریک به آن اضافه میکنند . رسوبهای لخته ای ایجاد شده را با آب میشویند سپس خشک و به طریق « سوبله کردن » آن را خالص میکنند .
رنگرزی با آلیزارین به وسیله اکسیدهای فلزی و زاجها هم بر الیاف پروتیینی و هم الیاف سلولزی ممکن است ، به طوری کهدر هنر قلمکار اکنون با استفاده از زاج سفید (3) ابتدا مهر مورد نظر را بر پارچه میزنند و سپس در حمامهایی از محلول آلیزارین داخل میکنند و با دادن حرارت به آن رنگ قرمز ظاهر میگردد . ثبات آن به صورتی است که در مقابل مواد سفید کننده ای مثل کلر نیز پایداری میکند .
در رنگرزی با روناس با استفاده از الیاف فلزی رنگهای متفاوتی به دست می آید . برای مثال زاج آهن (زاج سیاه ) رنگ قرمز قهوه ای میدهد .
جوهر سرکه نیز از دندانه هایی است که بیشتر در نواحی فارس به کار میرود . یکی از معروفترین رنگهای به دست آمده از روناس رنگ دوغی است که از خیساندن کلافهای رنگ گرفته از روناس در دوغ حاصل میشود . طول مدت قرار گرفتن پشم در این مایع هر قدر بیشتر شود رنگ روشنتر میشود تا آنکه به فام صورتی کم رنگ مبدل میگردد . یکی از روشهای سنتی استفاده از رنگ روناس نیز بدست آوردن به وسیله جوشاندن خامه در پیش آب گاو است !