مقدمه:
پرستش، جوششی است از اعماق ذرات عالم که عطر جانبخشش همه جا گسترده و پرتو انوارش هستی را روشن ساخته است.
پرستش ندای فطرت انسان، راز آفرینش و اصلی ترین نیاز بشر است. عبادت سرلوحه تعالیم انبیاء و نشانه ایمان است و عبودیت حق عالی ترین رتبه ای است که آدمی می تواند به آن نائل گردد.
نماز در رأس همه عبادات و سرلوحه برنامه های تربیتی و پرورشی اسلام است.
نماز نویدی برای فرزندان حضرت آدم که: ای انسان؛ ای غمگین از هجران؛ ازهبوط متأثر مباش؛ «نماز» معراج مؤمن است.
پس در طریق عبودیت حق و آگاهی و اخلاص باید گام نهاد تا آدمی به مراحل کمال شایسته خود نائل گردد.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
نماز در رأس عبادات
اصل دومی که قرآن بعد از ایمان به غیب شمرده است، به پا داشتن نماز «و یقیمون الصّلاه» است و می توان گفت اصل اول یعنی ایمان به غیب به نظام فکری و اعتقادی یک فرد مسلمان مربوط است و اصل دوم باخودسازی و اصل سومیعنی اصل انفاق که بعداً بررسی خواهد شد، با جامعه سازی ارتباط دارد.
از اینجا به اهمیت نماز پی می بریم زیرا چنانکه ملاحظه می کنید یکی از پایه های دین شمرده شده است، و اگر هر مکتبی یک نوع طرح برای ساختن افراد خودش دارد؛ عبادت در سرلوحه برنامه پرورشی و تربیتی اسلامی قرار گرفته است و در رأس همه عبادت ها نماز است.
البته باید توجه اشت که قرآن مجید نمی گوید نماز می خوانند؛ بلکه می فرماید نماز را به پا می دارند و فرق است میان نماز خواندن و نماز را به پا داشتن. و اصولاً مواردی که در قرآن نماز خواندن تعبیر شده است، در مقام مذمت است؛ یعنی سخن از کسانی بوده که نمازهایشان ایراد داشته است.
نماز امداد الهی
«و استعینوا بالصّبر و الصّلوه و انَّها لکبیرهُ الا علی الخاشعین». قرآن مجید سخن می گوید:
ای اهل یمان! از نماز استمداد کنید و از صبر- که مفسرین گفته اند مقصود، روزه است یا لااقل روزه یکی از اقسام صبر است- از اینها استمداد کنید! مدد بگیرید! چه مددی است که می توانیم از نماز بگیریم؟ چه مددی است که از عبادت خدا و خدا پرستی می توانیم بگیریم؟ همین [ عبادت خدا] مدد است؛ اصلاً هر مددی را از اینجا می شود گرفت. اگر شما می خواهید در اجتماع، یک مسلمان واقعی باشید و می خواهید یک مجاهد نیرومند باشید، باید نماز خوان خالص و مخلصی باشید...
اسلام بدون نماز هرگز
گروهی از یکی از قبائل عرب خدمت رسول اکرم (ص) رسیدند و عرض کردند: یا رسول الله! اگر می خواهید ما مسلمان بشویم، سه شرط داریم که باید آنها را بپذیرید.
اجازه بدهید تا یک سال دیگر هم این بتها را پرستش کنیم.
نماز خیلی برما ناگوار است، اجازه بدهید ما نخوانیم.
از ما نخاهید که آن بت بزرگمان را، خودمان بشکنیم.
حضرت در جواب فرمودند: «از این سه پیشنهاد شما فقط سومی پذیرفته می شود. (یعنی فقط شکستن بت بزرگ که در صورت اکراه شما، دیگران آن را خواهند شکست) و اما بقیه محال است».
آخرین کلام علی (ع)
علی (ع) در آخرین وصایایش که مکرر شنیده اید که با جمله الله الله شروع می شود همان وصایایی که وقتی تمام شد، چند لحظه بیتر طول نکشید که علی جان به جان آفرین تسلیم کرد، راجع به نماز گفت: «الله الله فی الصّلوه فانِها عمود دینکم». «خدا را، خدارا، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست».
آخرین سفارش امام صادق (ع)
در وقت وفات امام صادق (ع) جریانی رخ داد که وقتی ابوبصیر آمد به «ام حمیده» تسلیتی عرض کند، ام حمیده گریست، ابوبصیر هم که نابینا بود گریست، بعد ام حمیده به ابو بصیر گفت:
ابوبصیر نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد. عرض کرد: چی؟ فرمود امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوه ای بود. بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود:
تمام خویشان نزدیک مرا بگویید، بیایند بالای سر من حاضر شوند. اما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم، وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی می کرد یک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:
«لن تنال شفاعُتْنا مستخَّفاً بِالصَّلوه» هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، نخواهد رسید، این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
تحمل شدائد
«فاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ اِلی رَبَّکَ فَارْغَب»
اکنون که فارغ شدی و بار از دوشت برداشته شد، حالا چه کار کن؟ حالا برو راحت بخواب؟ اگر راحت بخوابی و باز اول بدبختی است، چون همه بدبختی ها از عادت کردن به استراحت و راحتی و رفاه سرچشمه می گیرد. هیچ چیز برای انسان دشمن تر از رفاه نیست.
فَاذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ. از اینها که فارغ شدی باز هم خودت را به تعب و نصب بینداز. برای خودت شدائد بیافرین. یعنی خودت را به راحتی عادت نده. مرد خدا، فرضآً در مسائل اجتماعی اش شدائد نداشته باشد، شدائد عبادت را که از او نگرفته اند، آیا پیغمبر وقتی شدائد اجتماعی نداشت، می رفت تا صبح تخت می خوابید؟ خیر، آرام نداشت، فاذا فرغت، ازاینها هم که فارغ شدی فانصب، فانصب از نصب است که معنی تعب می دهد. باز هم خودت را در تعب بینداز. منتهی نه تعب الکی، بلکه به عبادت بینداز. لالقل راحت طلبی پیشه نکن که دشمن انسان راحت طلبی است.
نماز و معاد
کسی از حضرت علی (ع) سؤال کرد:
چرا ما دوبار سجده می کنیم؟ خوب، همینطور که یک بار رکوع می کنیم، یک بار هم سجده کنیم.
البته می دانید که سجده یک خضوع بالاتر و خشوع بیشتری از رکوع است. چون سجده این است که انسان آن عزیزترین عضوش را (عزیزترین عضو انسان سر است، آنجا که مغز انسان قرار گرفته است و در سر هم عزیزترین نقطه پیشانی است)، به علامت عبودیت روی پست ترین چیز یعنی خاک می گذارد، جبین بر خاک می ساید، اینطور در مقابل پروردگار اظهار کوچکی می کند. گفت چرا ما در هر رکعت دوبار سجده می کنیم، چه خصوصیتی در خاک است؟
امیرالمؤمنین این آیه را خواند:
«مِنْها خَلَقناکُم و فیها نُعیدُکُم و مِنْها نُخْرِجُکُم تارَهٍ اُخری».