جوسازی مطلوب در کلاس درس
اصولاً در هر سازمانی (از جمله مدرسه و محیط آموزشی) مجموعه عوامل مختلفی دست به دست هم می دهند و «جو سازی» به خصوصی را به وجود می آورند. از جمله این عوامل می توان به محیط فرهنگی حاکم بر سازمان, ویژگی های فردی و شخصیتی اعضا سازمان, محیط فیزیکی و امکانات مادی سازمان, نیازها و مشکلات موجود, درجه آزادی افراد (که عموماً متناسب با بلوغ فکری آن ها برای ایشان در نظر گرفته شده است) و عوامل دیگری از این قبیل اشاره نمود.
«جو سازی» در مدرسه نیز یکی از عوامل مهم تسهیل کننده و یا بازدارنده روابط انسانی است. در این زمینه, حاکمیت جو «بسته» و یا جو مسموم که موجبات ترس, بی اعتمادی و عدم بیان نیازها و مشکلات را به وجود می آورد, سبب انسداد راه های برقراری ارتباط و مهار استعدادها و خلاقیت می شود و بالعکس, در محیطی که جوی سالم وجود دارد و افراد احساس آزادی منطقی, اعتماد, مالکیت و هویت می کنند, بدون تردید زمینه های تبادل افکار, انتقال احساسات و شکوفایی استعدادها فراهم می شود.
در کلاس درس غالباً مجموعه عوامل متعددی دست به دست هم می دهند و جو روانی به خصوصی را در کلاس پدید می آورند. اگر دو کلاس یا دو مدرسه مجاور یا نسبتاً نزدیک به هم در یک مقطع تحصیلی, که از نظر شرایط اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی کاملاً شبیه به هم هستند را در نظر بگیریم, متوجه می شویم که جو حاکم بر آن ها با هم فرق دارد. در این رابطه گرچه وضعیت فیزیکی کلاس درس و همچنین سطح انگیزه روانی و وضعیت روحی, روانی و عاطفی فراگیرندگان به نوبه خود در شکل گیری جو روانی کلاس مؤثر هستند, اما می توان گفت که نقش معلم در به وجود آوردن چنین فضایی به مراتب مهم تر و تعیین کننده تر است.
از این رو معلم در کلاس درس خود بایستی برای ایجاد یک جو سالم روانی کوشش کند و در راستای نیل به این منظور, می بایست از همه عوامل دخیل در این مسأله کمک بگیرد.
مشاهده می شود که وضعیت فیزیکی و تصویر ظاهری معلم, همچنین صدای معلم, (از جهت کیفیت, طنین, حالت, سرعت و ملایمت روانی آن) در ایجاد جو روانی مطلوب در کلاس, اثرگذار می باشد. صدای شاداب, آرامبخش و طبیعی معلم به ایجاد فضای آرام و خالی از تنش در کلاس درس کمک می کند؛ به خصوص آن که در چنین مواقعی فراگیرندگان نیز مایلند تا کیفیتی مشابه با صدای معلم را منعکس نمایند. عکس این قضیه نیز صادق است؛ یعنی صدای خشن و با مضطرب به ایجاد فضای متشنج در کلاس کمک می کند.
نوع برخورد و انتظارات معلم از نتایج عملکرد آموزشی هم در تعیین کیفیت جو روانی حاکم بر کلاس حائز اهمیت است. معلمی که عادتاً با نشاط, خندان و خوش بین باشد و قابلیت ها و توانایی های فراگیرندگان خود را درک نماید و به آن اعتقاد داشته باشد, و قادر به ارزشیابی صحیح و منصفانه و عادلانه از فراگیرندگان خود باشد, این طرز نگرش و برخورد او به طور مستقیم بر وضعیت روانی کلاس تأثیری مثبت بر جای خواهد گذاشت. همچنین چگونگی رفتار و عملکرد معلم و نوع جاذبه هایی که او برای کلاس ایجاد می کند نیز در این خصوص از اهمیت خاصی برخوردار است. به عنوان مثال شوخ طبعی و استفاده از شوخی و مزاح می تواند فضای مطلوبی را برای آموزش فراهم آورده و یادگیری را آسان تر کند, تنش ها را کاهش دهد و به ایجاد روابط طبیعی میان افراد کمک کند و اعضا کلاس را از خویشتن گرایی خارج سازد.
گاهی حتی با استفاده از شوخی و طنز می توان نکات اخلاقی و انضباطی را تفهیم کرد و شاگردان نافرمان را تحت کنترل درآورد. شوخی مناسب و مزاح به طور کلی, شیوه نفوذ عالی و همه جانبه ای مخصوصاً در موقعیت های دشوار است. البته لازم نیست که حتماً شوخی ها از قبل آماده شده, یا خیلی خنده آور باشد. بلکه می بایست به خاطر داشته باشید که شوخی باید ملایم, محترمانه و ظریف باشد و حتی الامکان به موضوع درس مربوط باشد.
به یاد داشته باشید که رفتارهایی همچون ریشخند زدن, تمسخر یا دست انداختن دیگران به هیچ وجه شوخی مناسبی تلقی نمی شود. این شعار را همواره در ذهن داشته باشیم و به شاگردان خود نیز بیاموزیم که در شوخی ها باید «با هم بخندیم, نه آن که به هم بخندیم». در شوخی ها نبایستی از شخصیت کسی برای خنداندن دیگران خرج کنید.
نوع و چگونگی به کار بستن روش های کنترلی, عامل دیگری است که در ایجاد جو روانی سالم در کلاس دارای اهمیت خاصی است. در این زمینه بهتر است تا حتی الامکان سعی شود که از کنترل های مثبت (مثل تقویت رفتار با جایزه و اعطای امتیاز و امثال آن) به جای کنترل های رفتاری منفی (از قبیل تهدید, سرزنش, تنبیه و ...) استفاده گردد.
به طور کلی هر اندازه فراگیرندگان احترام به نفس بیشتری داشته باشند و به خصوص بتوانند نظرات و عقاید و پرسش های خود را آزادانه تر مطرح سازند, جو روانی حاکم بر کلاس از سلامت بیشتری برخوردار است.
برای ایجاد احترام به نفش بیشتر در فراگیرندگان, ابتدا معلم می بایست خودش به احترام به نفس بالایی دست یابد (از طریق کسب تصور مطلوبی از خود و در نظر گرفتن توصیه های مذهبی و اخلاقی و در ذهن آوردن الگوهای مطرح شده در این زمینه) و سپس از طریق تشویق و حفظ احترام متقابل و تلاش در جهت توسعه روابط فی مابین با فراگیرندگان خود و نهایتاً با گوش دادن به احساسات آن ها به این مهم دست یابد. همچنین معلم می بایست از پیش داوری های منفی نسبت به فراگیرندگان خود بپرهیزد و آن ها را همان طور که هستند پذیرا باشد. بعلاوه او می بایست در رفتار خود صداقت داشته باشد و به دور از آن که بخواهد حالت تدافعی به خود بگیرد و یا خود را پشت ماسک حرفه ای پنهان کند, بایستی صمیمی, بی ریا و مخلص عمل کند.
استفاده از تماس های چشمی و حرکات بدنی مناسب و همچنین بهره بردن از کلمات و عبارات شوق انگیز و ارزش دهنده و آرامش بخش نیز در بهبود وضعیت روانی کلاس کمک می کند و به معلم نیز اجازه می دهد تا از این طریق «حس دوست داشتن» و احساسات مطلوب خود را به کلاس منتقل کند.
به طور کلی می توان گفت که ایجاد, حفظ و توسعه فضای مطلوب روانی و عاطفی در کلاس زمینه ساز موفقیت معلم است و از این رو می بایست از تمامی امکانات موجود دراین زمینه بهره لازم گرفته شود.
نگاهی به تاثیر و کاربرد رنگ در مطلوب سازی مدیریت آموزشگاهی
رنگ, نوازشگر روح
بسیاری می اندیشند که رنگ تنها عامل تفاوت در اشیاست و به کمک آن اشیا راحت تر و بهتر شناخته می شوند. عده ای نیز معتقدند که رنگ برای تزئین منزل, اشیا, لباس و ... است. اما از دیدگاه روانشناسی, رنگ ها جایگاه ویژه ای در زندگی انسان دارند, یعنی, بخش مهمی از زندگی ما را تشکیل می دهند و جزئی جدایی ناپذیر از زندگی ما هستند. با استفاده از رنگ کردن می توان در همه افراد و در هر سنی تاثیر مثبت یا منفی گذاشت. این تاثیر در کودکان, نوجوانان و جوانان بیشتر از هرکس دیگری نمود پیدا می کند.
انتخاب رنگ مناسب در بعضی از مکان ها بسیار مهم است. این مساله زمانی اهمیت بیشتری می یابد که فرد دائماً با مکان مورد نظر در تماس باشد یا برای مدتی طولانی مجبور باشد در آن مکان اقامت گزیند. «مدرسه» یکی از همین مکان هاست.
دانش آموزان, زنده ترین, مفیدترین و فعال ترین ساعات خود را در روز, در مدرسه سپری می کنند و بی شک حق دارند که بخواهند در مکانی دلچسب, آرام و زیبا به درس و تحصیل بپردازند. از این رو دقت در انتخاب رنگ کلاس ها, راهروها, بوفه, نمازخانه, دفتر مدرسه و ... بسیار مهم و قابل تامل است.
تاثیر رنگ ها در برقراری ارتباط
به عقیده روانشناسان, رنگ اشیا, فضا و لباس افراد تاثیر مستقیمی در برقراری ارتباط شخص با آنها دارد. بارها کوشیده ایم با فرد, فضا, مکان و یا حتی غذایی ارتباط بر قرار کنیم, اما نتوانسته ایم. این دقیقاً ناشی از تاثیر رنگ آنها بر روان ماست. از این رو, دانش آموز تا زمانی که نتواند خود را با فضای کلاس, اشیای داخل آن, میز و نیمکت, لباس معلم, و مانند آنها تطبیق دهد, نمی تواند از حضور در کلاس لذت ببرد و در فضای آن احساس آرامش کند. معمولاً کلاس های درس, راهروها, دفتر مدرسه, درها و جاهای دیگر مدرسه, با رنگ هایی ایستا و مرده, چون سفید و خاکستری رنگ می شوند. اخیراً ورود «وایت بورد» سفید به کلاس ها نیز بر تاثیر این فضای مرده و ایستا افزوده است. میز فلزی آموزگار و دیوارهای خالی از تصاویر شاد نیز عوامل دیگری در تشدید این تاثیر نامطلوب هستند. مجموع این عوامل سبب می شود در دانش آموزان کلاس, بی حوصلگی, یکنواختی, بی تحرکی و بی میلی بروز کند.
این نکات اگرچه ممکن است به وضوح دیده نشوند, اما بی شک بر لایه های پنهان ذهن دانش آموز تاثیر می گذارند و باعث می شوند دانش آموز نتواند با مدرسه ارتباط برقرار کند.
تاثیر رنگ بر رفتار و حالات شخص
به همان میزان که رنگ قرمز محرک و شادی بخش است, رنگ آبی ایجاد آرامش می کند و احساسی آمیخته با صلابت و شکوه در بیننده به وجود می آورد, رنگ صورتی مهربانی و عطوفت ایجاد می کند, رنگ خاکستری احساس مردگی و سکون را القا می کند و رنگ سفید نوعی سردی, غم و کسالت را- با وجودی که آن را مظهر پاکی می دانند- به ذهن و احساس متبادر می سازد. بنابراین رنگ دیوارها, میز و نیمکت ها, پرده ها, تابلوها و پوسترهای روی دیوار کلاس همگی بر ذهن, احساس و رفتار دانش آموزان تاثیر می گذارد. از این رو, اگر در رنگ آمیزی کلاس ها از رنگ هایی چون آبی روشن, سبز ملایم, زرد بسیار ملایم و صورتی یا به عبارتی دیگر رنگ های زنده و آرامش بخش استفاده شود, بی شک تاثیرات مثبتی به همراه خواهد داشت. اقداماتی از قبیل: تعویض میز فلزی معلم با میز چوبی, استفاده از پوسترهای رنگی و تعویض نیمکت های دانش آموزان, همگی راه های بسیار مناسبی برای کاهش حالت های افسردگی, اضطراب, دلزدگی و نظایر آنها در دانش آموزان هستند.
رنگ به عنوان سمبل
رنگ ها هریک سمبل حالت, مشخصه یا وضعیتی خاص هستند و بعضی از آنها در فرهنگ های گوناگون معنی خاصی دارند. بنابراین می توان با آگاهی از «جایگاه رنگ ها» و یا به عبارت دیگر شخصیت رنگ ها, در هر مکانی از رنگ مناسب آن مکان استفاده کرد.
برای مثال, در فرهنگ ما رنگ سبز, سمبل «تقدس» است. از این رو تاثیر تحریک کننده برای انجام مراسم مذهبی و عبادت ها دارد. اگر نمازخانه مدرسه با رنگ سبز (نه الزاماً سبز تند) رنگ آمیزی و تزئین شود, عامل مهمی در جلب بیشتر دانش آموزان به سوی عبادت خواهد بود. رنگ بنفش سمبل قحطی و خشکسالی است. به همین خاطر نباید در رنگ آمیزی بوفه مدرسه و یا وسایل آن از این رنگ استفاده کرد. در این مکان رنگ های زرد و نارنجی که تحریک کننده اشتها هستند, مناسب است. رنگ خاکستری نوعی اضطراب, افسردگی و ترس نهفته به همراه دارد, بنابراین نباید «دفتر مدرسه» را رنگ خاکستری زد یا از وسایلی به این رنگ در تزئین آن استفاده کرد؛ زیرا برای دانش آموزان, دفتر مدرسه خود به قدر کافی مکانی پر اضطرای است.
فضای سبز, بخشی از رنگ آمیزی مدرسه
همه ما به تاثیرات مثبت فضای سبز از جنبه مسائل زیست محیطی آگاه هستیم, اما شاید هیچ گاه به جنبه دیگر آن یعنی تاثیر رنگ فضای سبز بر اعصاب و روان دانش آموزان نیندیشیده ایم.
وجود فضای سبز در مدرسه به دلیل ایجاد تنوع در فضای مدرسه, مخصوصاً به خاطر رنگ آن بسیار مهم است. حتی می توان با استفاده از چند گلدان, ایجاد حاشیه ای سبز باریک در پای دیوار حیاط و کاشت چند نوع گل یا درخت و درختچه, هم کیفیت زیست محیطی مدرسه را بهبود بخشید و هم نوعی تنوع رنگ ایجاد کرد و از این طریق, در ساعات تفریح به دانش آموزان آرامش روحی داد. از این مهمتر, اگر از نیروی خود دانش آموزان در کاشت گل ها و گیاهان کمک گرفته شود, مسلماً تاثیر ان از نظر روانی و احساس تعلق و مراقبت بر آنها چند برابر خواهد شد.