کائنات
از سال 1990 با دانشمندان ، هنرمندان و افراد دیگر در زمینه تفاوتهای موجود در حمایت های جهان ( کائنات ) کار کردم : مربوط به تندیس ها و دور نماهای مختلفی که چگونگی اینکه ما جهان استعاره ای مادی را می شناسیم به طرز دیگری بیان می کند . پایه اصلی استعاره این است که گسترش جهان به صورت تدریجی و مستمر نیست بلکه جهشی و آنی می باشد . این بیشتر ابتکاری ، دینامیکی ، نا پیوسته و ظهوری است که بیشتر از دوران مسیحی و نو گرایی می باشد که امکان بیان کردن و تصویر کردن را می تواند ایجاد کند . ما بیشتر به استعاره بصری و دیداری برای تفسیر کردن داستان ها نیاز داریم که بتوانیم کشفیات و واقعیت ها را نشان دهیم بک نمونه قدیمی مثل Big Bango که نا مناسب و بی صلاحیت است . ما بیشتر به شعری نوین و هنری که در زمینه زیبا شناختی باشدنیاز داریم . در نهایت بسیار قوی تر و پر محتوا تراز اثرات قدیمی که فقط حکایت کائنات را بیان نکنند بلکه در زمینه های وسیع تر باشد اما این اثرها به طور شهوت پرستانه ظاهر می شوند که اندکی عظمت ، جانگذاری و وابستگی را نشان می دهد و محتوای دیگری ندارند .
نیروی توسعه و انقباض دقیق و با ظرافت و مقاوم مربوط به 15 بیلیون سال آینده است . یک تریلون میزان تفاوت های جهانی می تواند در مدت خیلی طولانی فروپاشی ها و اختلافات را ایجاد کند یا همچنین به شکلی به اهتراز در آورد یک مسئله پر مخاطره و فرارخطرناک ما یا برعکس جهان کائنات می تواند این شرایط را ایجاد کند که این مثل یک معجزه است و خیلی شگفت انگیز. چیزی که ما از آغاز شروع فهمیدیم از سال 1980 این بود که این شکلها باید از بین طراحی کنید انتخاب شود . همراه با یک دورنمای محکم و بی عیب و زیبا که توسط هنرمند ما هر مارک فیشر و مسیقی دان پیتر کابریل طراحی و تنظیم شده است . در حالیکه جهان در حال پیشرفت و توسعه می باشد و جهش های متعددی در این روند وجود دارد و همچنین تقارن و نزدیکی و محتواهای مهم در این روند وجود دارد به دنبال این روند 250 یا حتی بیشتر از آن حروف اولیه در این زمینه خارج شده اند و بیرون شده . بدون این دگرگونی های ایجاد شده حروف متقارن مناسب دیگری هست که جهش حرکت را ایجاد می کند . ستارگان – سیارات و دیگر ترکیبات مولکولی هستند که زندگی را ایجاد می کند و شرایط را فراهم می سازند. این قسمت از داستان نمی تواند در قسمت میانی آن یا دوره lumiere گفته شده باشد اما در منقطه اتمسفری دیده شده برای جاییکه اکسیژن لایه ازن و دیگر عناصر حفظ کننده برای زندگی که از انفجار ستارگان ایجاد می شود ، ابر اختر که سیستم خورشیدی را بوجود می آورند .
سومین جهش نمایشی ( تئاتری ) در زمینه تحولات کیهانی بود که برای ایجاد زندگی اهمیت فراوانی داشت . در آن زمان و نیم میلیون سال پیش یک مسئله واضح دیگر ایجاد شد که کاملاً جایگزین ناحیه منطقه ای و محیطی گنبد شد . حقایق واقعی در زندگی است که ممکن مدت های طولانی به صورت رمز و معمادر زندگی باقی بمانند و جاودان باشد . در حالیکه ما از قبل درجات اصلی سطح بالایی آن که وجود دارد می دانیم از طریق باکتری های کوچک اولیه ، سلولها ، اجزا لازم زنده بودن و ... که بعد از گذشته بیلیون ها سال ، ایجاد مسائل جنسی و گیاهان اولیه و حیوانات اولیه و همچنین پس از 700 میلیون سال این تحولات ایجاد شد . همراه با پیدایش زندگی که به صورت یک تحول معجزه مانند بود زندگی ما به شکل های قواعدی مشخص متحول شد و تکمیل شد و انسانها به تکامل رسیدند ، نه تنها رقابت ها و مقابلات داروین ( دانشمند انگلیسی ) بلکه حتی تحولاتی در زیست بوم شناختی نیز تحولات وسیعی انجام شد . در هر صورت هر دو جهش ها در زمینه پیشرفت و ایجاد سازماندهی یک دنیای واقعی و جهان پیچیده و جالب دست داشتند . یکی از این تحولات ایجاد شده در زمینه تحولات روحی و روانی انسانها بود که مشخص و معین شده اند . گفته اند که بالابردن و ایجاد کردن سطح فرهنگی پیدایش عهد مسیحیت ( دوران مسیح ) به چه دلیل این قدر قابل اهمیت است و در بسیاری از روایات و داستانهای جهان جایگاه خاص دارد ؟ آیا آن یک هدف پوچ و بیهوده حساب شده . بدون تحولات جهانی است یا تمام تحولاتش سازماندهی مقدس و روحانی به دلایل بدست آوردن نتایج بهتر است ؟
پاسخ دادن به این سوالات ملزم به این است که در نهایت نگاهی به منطقه گنبد بیاندازیم . از خود گذشتی و فداکاری آنها کهدر جهان انجام دادند و ایجاد آسایش و طراحی هایی که در رابطه با جسم ، عقل و روح انجام شده اولین نقطه مبداعالم جهانی . اکسیژن ، مواد مورد نیاز و زندگی انسان به مرحله چهارم هدایت می کنند . دورانی که فرهنگ و آگاهی انسان هر دو در حال گسترش می باشد . به طور واضح و روشن می توان دید که تحولات جهانی کاملاً در حال گسترش و پیشرفت هستند و همچنین بسیاری از بخش های نمایشی که در این چهارقسمت ذکر شد را مشخص می کند . در حالیکه تنها یکی از اینها مهم و ضروری می باشد اینها نشان می دهد که بیشتر پلاتها ( بخش ها تئاتر ) در جهت قوی شدن و بهبود یافتن گرایش پیدا می کنند و همچنین در جهت پلاتهای علمی ، منطقی ، و احساسی نیز گرایش دارند آیا این در ایجاد زندگی حیوانات ، فرهنگ آنها و ما نقش دارد ؟ این سوال به طور اجتناب نا پذیر و بدون تردید یک مسئله بزرگی است برای روبروی با دومین مرحله زندگی اگر به آن پاسخ صحیح داده نشود در آن مرحله بسیاری مسائل علمی ، عالم الهیات عهد مسیحیت که علم حقوق و قانون جهانی که مستعد در زمینه های بهتر و سازماندهی بیشتر است نقش دارد . هرج و مرج و آشفتگی عدم تعیین و اختیار و آزادی این ها واقعیت هایی هستند که واقعیتهای زندگی را ایجاد می کنند . اگر 15 میلیون سر تاریخ جهانی بتواند به عقب برگردد ممکن است پیشرفتهای مختلفی ایجاد شود . تاکنون فرهنگ و سطح شعور اجتناب ناپذیر به نظر می آمد بعد ازگذشت دوران ها گذشته این نتایج بدست آمد . بحث اصلی اهمیت مفهوم خداشناسی است . اگر داستان های جهان به این بحث هدایت شوند و اگر این گفته همراه با نمایش و فیلم نشان داده شوند بعد از این نه تنها می توان ایده های بزرگی برای گنبد تولید کرد بلکه میزان علاقه و میل انسانها نیز بیشتر و بهتر می شود و این علاقه ماورای هنری بیشتر به این سمت کشیده می شود و معنای ْآن مشخص می شود .