بزهکاری از دیدگاه روانشناسی
ادبیات تحقیق
پی بردن به ارزش واقعی هر علم مستلزم مطالعه ی سرگذشت آن است. دو موضوع عمده و اساسی در فرهنگ و ادبیات روان شناسی که بیش از سایر موضوعات آن مورد بحث قرار گرفته اند و امروز نیز مهم ترین موترد تحقیقی روان شناسان عبارتند از:
کم و کیف رشد و تکامل در تمام دوران زندگی به ویژه در دو مرحله کودکی و نوجوانی.
یادگیری یا چگونگی تغییر رفتار آدمی در نتیجه ارتباط با محیط و تجربه هایی که کسب می کند.
و چنانچه که در کتاب اول (روان شناسی رشد یک) بارها اشاره کردیم دو فرایند رشد و یادگیری با هم انجام می گیرد و تفکیک تأثیر آن دو در تغییرات رفتار آدمی در فرافنای زندگی (life - span) غالباً غیر ممکن است و بنابراین نمی توان یکی از آن دو را مهم تر از دیگری تلقی کرد.
دو فرایند نامبرده در دو مرحله از زندگی آدمی بیشتر محسوس اند و توجه اطرافیان را به خود جلب می کنند و نیز از حساسیت خاصی برخوردارند. یکی از تولد تا 5 یا 6 سالگی که تغییرات بدنی خاصی در کودک پیدا می شوند دیگری دوران بلوغ و نوجوانی که با پایان دوران کودکی آغاز می شود و رشد و تکامل فرد شکل خاصی پیدا می کند. به عبارت دیگر این دوره را می توان پایان کودکی و آغاز بزرگسالی رفتار دانست.
از زمانی که بشر زندگی دسته جمعی را شروع کرد و تابع قوانین و مقررات شد هر جامعه با توجه به فرهنگ و سنن و آداب زندگی خود را مجازاتی را برای متخلفین در نظر گرفته اند این نشانگر این مطلب است که همواره در طول تاریخ بزهکاری مورد توجه بشر بوده است حتی خداوند در قرآن کریم نیز افراد بشر را به چند دسته تقسیم کرده است و کسانی که راه سعادت را در پیش گرفته اند وعده بهشت داده است و کسانی که قوانین الهی را نادیده می گیرند را وعده مجازات داده است این نشانگر اهمیت رستگاری و مذمت بزهکاری از دیدگاه این دین اسلام است.
همانطوری که از احادیث و روایات برمی آید ما نباید با بزهکاران به طور خصمانه برخورد کنیم بلکه باید در درجه اول در پی اصلاح آنان باشیم. اگر چنانچه با امر به معروف و نهی از منکر قابل اصلاح نبودند باید با آنان برخورد جدی نماییم. از طرف دیگر ادیان نیز ناآنان برخورد جدر کتابهای دینی خود به مسئله ی متخلفان و بزهکاران پرداخته اند که از جمله در کتابهای تورات، انجیل، زبور به این مسائل توجه خاصی مبذول شده است.
اگر از دیدگاه اندیشمندان و فلاسفه به این مسئله بنگریم می بینیم که در جامعه ی یونان در کتابهای افلاطون، ارسطو بابی برای مجرمان مجازاتی در نظر گرفته شده و در کشورهای آسیای میانه نیز اندیشمندان زیاد کتابهای خاصی در این زمینه نوشته اند از جمله قانون حمورایی که بیشتر در زمینه مقررات اجتماعی و مجازات متخلفین نوشته شده است.
از نظر دیگر در عصر جدید دانشمندان زیادی در غرب و شرق عالم به نحقیق و بررسی علل بزهکاری پرداخته اند که در عصر خاصی می توانیم به نظریات دانشمندان مثل "زیگومونه فروید" که بیشتر علل بزهکاری را به مسائل فیزیولوژیکی مربوط می داند اشاره کرد.
دانشمند دیگر به نام "اتوتلاین برگ" گفته است امروزه این اعتقاد رواج دارد که هیچ علتی به تنهایی برای رفتار پیچیده و متنوعی مانند بره عموماً و بزه نوجوانان خصوصاً کافی است یا اینکه ریشه ی درد در اجتماع است و اوضاع و شرایط نامساعد اجتماعی وضعیت کنترل و آموزشهای نادرست به ارتکاب جرم کمک می کنند وسائل ارتباط جمعی در شکل گیری آن دخالت می نماید ولی نمی توان این عوامل را به تنهایی علت بزه دانست. شاید مجموعه ای از علت های نوجوانان را به بزه بکشاند و رفتار ضد اجتماعی بروز دهد.
همانطور که در شروع ادبیات تحقیق گفتیم که پی بردن به ارزش واقعی یک علم مستلزم مطالعه سرگذشت آن است. اگر ما روانشناسی را تا حدی مطالعه کرده باشیم با اولین برخورد به موضوعی مانند بزهکاری، شخصیت، اضطراب و عوامل بسیار زیاد از این قبیل پی خواهیم برد که این موضوعات به روانشناسی مربوط می شود و همینطور اگر محققی یا هر فرد دیگر بخواهد در یک زمینه تحقیق کند و یا یک فردی بخواهد در زمینه ای سخنرانی کند باید حداقل این قدر اطلاع داشته باشد که در رابطه با چه موضوعی صحبت می کند مثلاً وقتی یک مشاور مدرسه سخنرانی می کند باید در زمینه ی مشاوره و راهنمایی صحبت کند. اگر در بین صحبت بگوید شما را تنبیه می کنم و یا زندانی می کنم واضح است که شنوندگان به جای گوش دادن به صحبت های او می خندند و او را مسخره می کنند با توضیحات داده شده در زمینه ی ادبیات تحقیق حال به موضوع بزهکاری می پردازیم.
بزهکاری از دیدگاه روانشناسان
تحقیقات زیادی در مورد بزهکاری نوجوانان انجام گرفته است که در این تحقیق به برخی از آنها اشاره می کنم:
به عنوان مثال رابرت ج.آندری در تحقیق خود نشان داده که رابطه ی پسر با پدرش نیز می تواند به همان اندازه تأثیر قطعی و عمیقی روی شخصیت او داشته باشد در این تحقیق آندری 80 نوجوان بزهکار را مورد مطالعه و آزمایش قرار داد و به این نتیجه رسید:
بزهکاری نوجوانان را در میان پسران از یکدیگر به جنگ و نزاع با یک جهت می توان به صورت محل نبرد و ستیزی در نظر گرفت که در آن افراد یک جنس با یکدیگر به جنگ و نزاع بر می خیزند جنگی است که بین پسر و پدر و یا بین پسر و سمبل قدرت. این تعبیر بزهکاری در صورتی می تواند درست باشد که پسر و مادرش اقلاً از داشتن یک مقدار روابط صحیح و هماهنگ با یکدیگر لذت ببرند. تحقیق بعدی به وسیله ی سوشی راتب برای مؤسسه ی پلیس ژاپن روی شاگردان کلاس دوم راهنمایی انجام گرفت، نتیجه این تحقیق این است که روابط نوجوانان بزهکار و پدرانشان به طور قابل ملاحظه ای ضعیف تر از روابط اطفال عادی با پدرانشان می باشد. منظور از اصلاح (ضعیف تر) این است که میان پدر و فرزند نوجوانان رابطه ی سنگینی تفاهم وجود ندارد.
پدر نبست به فرزند نوجوانش بسیار خشن و تند است و همراه با این پندار باطل که می خواهد او را مرد زندگی بار آورد یا بسیار ملایم و حتی بی قید است و فرزند نوجوانش آزادی کاملی دارد و همراه با این پندار باطل که نوجوان را باید کاملاً آزاد گذاشت تا شخصاً تصمیم بگیرد انتخاب کند و عمل کند تا بدین ترتیب از رشد و تکامل لازم برخوردار گردد و سرانجام مرد زندگی بار آید در حالیکه هر دو نوع معامله در مورد نوجوانان خطا و زیانمند است زیرا قبلاً هم گفتیم نوجوانان به اطمینان خاطر و اعتماد به نفس نیاز دارند و در صورت محرومیت از آنها به سبب خشونت پدر می تواند یا می کوشد با پیش گرفتن رویه ی تند و خشونت آمیز یا پرخاشگری اضطراب های خود را آرامش و تسکین بخشد و به احتمال زیاد رفتار خشن پدر با پسر نوجوانش او را ارتکاب به بزهکاری سوق می دهد و این بزهکاری می تواند لفظی باشد مثلاً نوجوان بزهکار همه را فحش دهد یا عملی باشد یعنی همه چیز را بشکند به شخص صدمه بزند، دزدی بکند، به مخدرات پناه ببرد و غیره. این دو تحقیق را برای نمونه و آسان کردن مفهوم بزهکاری ذکر کردیم. در زمینه ی بزهکاری دانشمندان و روانشناسان بحث هایی را کرده اند و هر یک در این مورد نظری ابراز داشته اند دانشمندان بزهکاری و جنایتکاری را معلول نقایص عقلی می دانند.
با کاربرد آزمون های هوشی ثابت کردند که نقص هوشی در ارتکاب جرم و جنایت مؤثر است به طوری که می توان 4/1 بزهکاری را به این عامل نسبت داد و همچنین محیط را عامل بسیار مهم و مؤثری در بزهکاری نام می برند.
عده ای از روانشناسان و کسانی که در مسائل نوجوانان تحقیق نموده اند بزهکاری را هم ردیف با اعتیاد دانسته اند و از سویی دیگر به عنوان یک بیماری فردی و اجتماعی بررسی نموده اند و به خاطر این ما اعتیاد و معتاد شدن را مورد بررسی قرار می دهیم و عوامل آن را به صورت فهرست وار مطرح می کنیم می دانیم که نوجوانان یا جوانان هرگز در مدتی اندک معتاد نمی شوند در ابتدا عوامل مستعد سازنده وی را به تدریج از این مسیر عبور می دهد و عوامل ظاهر سازنده غالباً در انتهای مسیر اعتیاد او را ظاهر می سازند.
الف- کج سازگاری
ب- ناسازگاری
ج- خطاکاری
د-بزهکاری(اعتیاد) از این مسیر می آید که کج سازگاری گاهاً به بزهکاری ختم می شود.