شهرسازی نوین
به دو خانه زیر نگاه کنید. هر دو از نظر شکل، اندازه و کاربرد یکسان هستند. هر دو محل زندگی قشر متوسط جامعه است. اما از خود بپرسید کدامیک مناسب تر است.
خانه ای که در سمت چپ مشاهده می کنید اثری منزوی از سبک مدرنیسم در دوران ویکتوریایی است. همسایه ها اغلب در عرض خانه هستند، این خانه تنها یک ایوان کوچک و باریک دارد و در راه پله مدرن این ساختمان هم خبری از همسایه ها نیست. هیچکس برای پیک نیک و تفریح در چمن های جلوی خانه نمی نشیند و اوقات خود را در زیر درختچه های تزئینی نمی گذرانند. این ساختمان های جدید انگار در یک عزای همیشگی به سر می برند.
(تمامی عکس ها در فایل اصلی قابل مشاهده است)
ساختمان سمت راست در یک روستای کوچک در "سانتیلانا دل مار" اسپانیا واقع شده است. اتاق های داخلی خانه فاقد تهویه مناسب هوا و دیگر امکاناتی که در خانه ای سبک مدرن موجود است، می باشد. همانطور که مشاهده می کنید در مقابل خانه از چمن کاری و درختچه های تزئینی خبری نیست. اما با این حال حتی در هنگام ظهر که ساکنین خانه در داخل خانه و در حال استراحت هستند باز هم دیوارهای بیرونی خانه حس سرزندگی و شادابی را منعکس می سازد. کاملا مشخص است که مردمی در این خانه زندگی می کنند؛ از پنجره ها گل آویخته شده و مغازه ای که در طبقه اول قرار گرفته اجناسش را به مردم می فروشد.
طراحی دقیق به خلق ساختمان های آمریکایی منجر شد. این ساختمان ها دارای پنجره هایی متقارن هستند و در مقابل آنها به شیوه ای منظم درختچه هایی کاشته می شوند. اما در نقشه کشی آن اشکالاتی به وجود می آمد. شاید معماران از جانب افکار کوته فکرانه بساز و بفروش ها تحت فشار قرار گرفته بودند و یا قوانین و مقررات دست و پاگیر محلی این مسائل را بوجود آورده، شاید هم خود این معماران اصول انسانیت را فراموش کرده بودند.
در اواسط دهه هشت قرن نوزدهم، نسل جدیدی از معماران و شهرسازان در صدد یافتن راهی بودند تا بتوانند شهر ها و روستاهای آمریکا را متمدن و مطابق آداب انسانی بازسازی کنند. این افراد طراحی را از سبک معماری اروپایی رایج در روستاها مانند روستای "سانتیلانا دل مار" الهام گرفتند؛ معماران آمریکایی در حال گذر از چالش هایی هستند تا بتوانند در شهرسازی مردم را در اولویت قرار دهند.
بر مبنای ایده آل های شهرسازی نوین، حتی مراکز خرید و پایگاه های نظامی هم می بایست محیط هایی سرزنده و شاداب باشند. اما مهیا کردن محیطی دلپذیر و دوستانه تنها با اضافه کردن جعبه های گل به محیط امکان پذیر نمی باشد. الگوی ساختار شهر ها می باست مورد بازبینی قرار گیرد و شاید هم ساختار زندگی شهروندان بید تغییر کند.
نکاتی که در شهرسازی کلان شهر ها می بایست مد نظر قرار گیرد.
1- کلان شهر ها نواحی خاصی هستند با مرزهای جغرافیایی مشخص که این مرزها از توپوگرافی، رودخانه ها، زمین های زراعی، پارک های محلی و سواحل دریا استخراج می شود. کلان شهر ها دارای چندین مرکز اعم از شهر ها، روستاها و شهرک های اطراف می باشد که هر کدام از اینها هم دارای مرزها و مراکز مشخص هستند.
2- هر کلان شهر یک واحد اقتصادی بنیادین دنیای امروز است. همکاری دولت، حط مشی های اجتماعی، طرح های فیزیکی و راهکارهای اقتصادی می بایست این حقیقت را منعکس کنند.
3- کلان شهر ها دارای ارتباط الزامی و آسیب پذیر با اراضی کشاورزی و چشم انداز های طبیعی هستند. این ارتباط از نوع زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی است. زمین های زراعی به همان اندازه که یک باغچه برای خانه اهمیت دارد برای شهر مهم و موثر است.
4- الگوها توسعه نباید طوری باشند که در مرزهای کلان شهر رسوخ کرده و آنها را کم رنگ کند. توسعه شهری اگر در داخل مرزها اتفاق بیفتد هرگز خسارتی به منابع طبیعی، سرمایه های اقتصادی و ساختار اجتماعی وارد نمی سازد و در عین حال حاشیه داخلی شهر که متروکه و بلا استفاده رها شده هم احیا و آباد می شود. بنابراین در روند شهرسازی نوین می بایست به توسعه درون مرزی بیش از توسعه برون مرزی اهمیت داد.
5- در مکانی مناسب توسعه های برون مرزی در مجاورت شهرها بصورت ساخت حوزه ها و محله ها صورت پذیرد و این اماکن با الگوی فعلی شهری تناسب و تقارن داشته باشد. توسعه برون مرزی که از شهر ها فاصله دارند بصورت ساخت شهرک و دهکده بطوریکه مرز کنونی شهر حفظ شده و برای زندگی و اشتغال مناسب باشد – تنها یک استراحتگاه بیرون از شهر نباشد - انجام گیرد.
6- در توسعه و بازسازی شهر ها و شهرک ها می بایست الگوهای سنتی و تاریخی و همچنین مرزهای شهر ها مورد ملاحظه قرار گیرد.
7- شهرها و شهرک ها می بایست متصل به گستره استفاده های شخصی و عمومی باشد تا هر شهروندی با هر میزان درآمدی بتواند از امکانات موجود بهره مند شود. بمنظور فقرزدایی، امکان ساختمان سازی با قیمت های مناسب می بایست در تمام ناحیه و با توجه به فرصت های شغلی، فراهم باشد.
8- سازمان های موجوددر ناحیه می بایست مورد حمایت برنامه های سیستم حمل و نقل شهری قرار گیرند. سیستم حمل و نقل عمومی، پیاده روها و امکانات دوچرخه سوراری حداکثر دسترسی و تحرک پذیری در سطح منطقه را داشته باشد تا بتوان تا حدودی از نیاز و وابستگی مردم به وسایل نقلیه شخصی را کاهش داد.
9- عوارض و منابع موجود بطور متعادل میان شهرداری و مراکز موجود مشترک باشد تا رقابت های مخرب برای اخذ مالیات و عوارض میان دستگاه ها از بین برود و همکاری بیشتری میان حوزه های حمل و نقل، فضای سبز، خدمات عمومی، معماری و ساختمان سازی و موسسات عمومی صورت پذیرد.