حضرت علی(ع) تربیت یافته رسول خدا(ص)
زندگینامه حضرت علی (ع)
21رمضان سالروز شهادت پیشوای اول شیعیان، حضرت علی(ع) است؛ بزرگمردی که به عنوان مولود کعبه، در کنار پیامبر اسلام مراحل رشد و بالندگی را طی کرد و در ماه مبارک رمضان با تیغ جهل به شهادت رسید.
ولادت حضرت علی(ع) مانند اوصاف و شمایلش بینظیر بوده و در تاریخ بشریت کسی مانند او دیده نشده است. فاطمه بنت اسد، مادر گرامی امام علی(ع) در حالی که مانند سایر مردم، خانه کعبه را طواف میکرد درد زایمان وی را فرا گرفت و در میان زائران خانه خدا در حالی که به شدت متأثر بود، مناجاتی با صاحب کعبه کرد و گفت: پروردگارا، من به تو و به تمام پیامبران و سفیران آسمانی و کتابهای آنان ایمان دارم، تو میدانی که من به خلیل الله حضرت ابراهیم ایمان دارم و آیینش را با جان و دل میپذیرم، تو را به بنیانگذار بیت باعظمت کعبه و به احترام این مولود عزیزی که در شکم دارم، این ولادت را برایم آسان گردان.
علی(ع) از نظر تربیت خانوادگی فوق العاده بالا و چشمگیر بود و نیازی به مراقبت افراد عادی نداشت، هر چند پدر او رئیس قبائل مکه و متصدی امور کعبه بود و در میان مردم موقعیت بی نظیری داشت و روی همین ویژگیها بود که پدر او پس از بعثت رسول خدا (ص) قویترین حامی و یاور او در برابر دشمنان و بداندیشان به حساب میآمد.
و مادرش فاطمه نیز از زنان پاکدامن و اسوه حقیقت و ایمان به شمار میآمد، نخستین زنی است از زنان عالم که پس از خدیجه کبری به رسول خدا ایمان آورد.
تربیت و تهذیب نفس از منظر امام علی(ع)
مردم آگاه باشید که جهاد با نفس کافر ثمن و قیمت آن بهشت ابد است و هر کس با نفس جهاد کرد مالک نفس خود شود و این جهاد نفس نزد خدا گرامى تر از هر عمل نیکوست بشرط آنکه عالم باشد که چگونه جهاد با نفس کند.
کلمه قال امیرالمؤ منین علیه السلام :
ترجمه :
نفوس خود را از پلیدى شهوت پاک سازید تا بدرجات رفیع روحانى نائل گردید.
شرح :
یعنى هر که بخواهد بمقامات عالى و معارج قدسى ارتقا یابد و از قفس طبیعت بباغ و گلزار علم و حکمت و معرفت پرواز کند باید از دنس و کثافت و زنگار شهوتهاى حیوانى نفس ناطقه قدسیه را مهذب گرداند و روح را از شوق و لذات حسى طاهر و پاکیزه بدارد تا پس از تخلیه از شهوات بصفات ملائکه متصف گردد بلکه از قلک و ملک بالاتر مقام یابد و در کلمه دیگر حضرت - علیه السلام - فرمود کلما زاد علم الرجل زادت عنایته بنفسه و بذل جهده فى اصلاحها و ریاضتها هر قدر پایه علم انسان بالاتر رود عنایت و توجهش بتهذیب نفس و اصلاح اخلاقض و ریاضت و مجاهدتش با نفس بیشتر شود.
ترجمه :
بهترین مردم کسى است که نفس خود را از شهوات حیوانى پاک دارد.
شرح :
یعنى هر کس بیشتر با هواى نفس و شهوت هاى حیوانى مخالفت کند و از علم طبیعت و اشتیاق به لذات پنج حس حس لامسه و ذائقه و شامه و باصره و سامعه بگذرد بهتر از دیگران است زیرا ملاک بهترى و افضلیت اشخاص بتهذیب روح قدسى و تبقوى و علم و ایمانست که فرمود عزمن قائل ان اکرمکم عندالله اتقاکم بهترین شما نزد خدا با تقواى ترین شما هستند پس بهتر از همه مردم کسى است که نفس را از پلیدى شهوات حیوانى پاک سازد و با علو همت بجانب لذات عقلى روى آرد.
ترجمه :
مردم آگاه باشید که جهاد با نفس کافر ثمن و قیمت آن بهشت ابد است و هر کس با نفس جهاد کرد مالک نفس خود شود و این جهاد نفس نزد خدا گرامى تر از هر عمل نیکوست بشرط آنکه عالم باشد که چگونه جهاد با نفس کند.
شرح :
یعنى هر کس راه جهاد با نفس که جهاد اکبر است از طریق عقل و دین بیاموزد و نیکو با نفس بجنگ پردازد بر او فاتح شود و تمام خیر و سعادت و فضل و رفعت در این است که انسان در این جنگ فتح کند که این فتح مبین است و مبدا فتوحات قلبى و اشراقات الهى است و بهشت ابد مزد و ثمن این فاتحیت است و در کلمه دیگر فرمود خیر الجهاد جهاد النفس بهترین جهاد، جهاد با نفس است .
حضرت علی(ع) اسوه شجاعت، مردانگی، فتوت و جوانمردی است، این امام بزرگوار عدالت را سرلوحه زندگی خود داشت، با جدیت برای برقراری آن تلاش و در راه تحقق آن نیز به شهادت رسید .حضرت علی برای برقراری و بسط عدالت در جامعه موارد بسیاری را مورد توجه داشت و از اطرافیان خود نیز می خواست بطور دقیق به آنها توجه کرده و بر اساس این معیارها رفتار کنند :
برپایی حق، برقراری عدالت، توجه یکسان به مردم، بازگرداندن حقوق غصب شده، مبارزه با فساد اقتصادی و مبارزه با تبعیض از جمله مواردی بودند که امام برای بسط و برقراری آنها تلاشهای بسیاری کرد و حتی در این راه به شهادت رسید .
عدالت از محوری ترین اندیشه های امام علی است، علی(ع) در محراب عدالت و به دلیل سخت گیری در اجرای عدالت به شهادت رسید، علت اصلی نیز عدم تحمل عدالت علوی از سوی برخی افراد جامعه بود.
در دیدگاه امام علی اگرعدالت رعایت شود، حقوق بشر و حقوق انسانی تمام جهانیان حفظ خواهد شد.عدالت در اندیشه امام گستره وسیعی را در بر می گیرد و خط مشی امام در عدالت سیاسی، رعایت حقوق شهروندی در همه ابعاد است. به همین دلیل در نظام علوی توصیه پذیری وجود ندارد و کسی از طریق نفوذ و اعمال توصیه به رانت خواری نمی پردازد .
در دیدگاه امام علی (ع) در جایی که حقوق افراد مساوی باشد، رعایت حقوق همگان عدالت است؛ اما در آنجا که استحقاقهای مختلف برای افراد وجود دارد برخورد یکسان ظلم است و در خط مشی حقوق شهروندی امام علی همه افراد یک جور نمیاندیشند و با یک باور زندگی نمی کنند.
یعنى چیزهائى که اجزاء زندگىِ این جهانىِ ما را تشکیل میدهد. خوب، کجاى این بد است. یک دسته از آثار شرعى و اسلامى و معارفى به ما میگوید که دنیا را آباد کنید: «خلق لکم ما فى الارض جمیعا»؛ بروید دنیا را تحقق ببخشید، آباد کنید، بهرهبردارى از نعم طبیعى را براى خودتان، براى مردم آماده کنید. عباداللَّه»؛.
شما اگر سرتاپاى نهجالبلاغه را نگاه کنید، مىبینید آنچه که امیرالمؤمنین دربارهى بىرغبتى به دنیا، دل نبستن به دنیا، زهد در دنیا بیان فرموده است، از همهى آنچه که در نهجالبلاغه بیان کرده است، بیشتر است؛ این به خاطر همین است. والّا امیرالمؤمنین کسى نبود که از دنیا گوشهگیرى کند، انعزال از دنیا داشته باشد؛ نه، براى آبادى دنیا یکى از فعالترین آدمها بود؛ چه در زمان خلافت، چه بعد از خلافت، امیرالمؤمنین جزو کسانى نبود که کار نکنند، دنبال تلاش نروند؛ چرا. معروف است آنوقتى که امیرالمؤمنین در مدینه زندگى میکردند - قبل از خلافت - باغستانهائى را به دست خودش به وجود آورده بود؛ آب جارى کرده بود؛ نخل به وجود آورده بود. پرداختن به دنیا و به طبیعتى که خداى متعال در اختیار انسان گذاشته است، و ادارهى معیشت مردم، ادارهى امور اقتصادى مردم، فراهم کردن وسائل رونق اقتصادى، اینها همه کارهاى مثبت و لازم و جزو وظائف فرد مسلمان و مدیران اسلامى است. امیرالمؤمنین یک چنین آدمى بود؛ اما خود او هیچ دلبستگى نداشت.
امیرالمؤمنین و برنامهى تربیت اخلاقى :
علاج دنیاپرستى را هم امیرالمؤمنین در خطبهى متقین بیان فرموده است: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعینهم». علاج دلبستن و مجذوب شدن به دنیا این است که انسان تقوا پیشه کند که از خواص تقوا یکى همین است که «عظم الخالق فى انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آنچنان جایگاهى پیدا میکند که همه چیز در نظر او کوچک میشود. این مقامات دنیوى، این اموال، این زیبائىها، این جلوههاى زندگى مادى، این لذتهاى گوناگون در نظر انسان حقیر میشود و بر اثر عظمت یاد الهى در دل انسان، اهمیت پیدا نمیکند. از خصوصیات تقوا همین است. خود او هم - امیرالمؤمنین - مظهر کامل همین معنا بود.