پیشگفتار:
اضطراب به منزلۀ فقدان آرامش، تردید، عدم اعتماد در تسلط بر موفقیتها است و به نظر محصول فرعی هرنوع تحریک کشانندهای شدید است که دربرابر آن پاسخهای مهار شده امکان پذیرنیست.
تصویر شخصیت مضطرب، سیمای فرد نگرانی را به دست میدهد که نسبت به تنیدگیها حساس است و در یک ناایمنی اجتماعی و جهانی زندگی میکند، همچنین فعالیتهای خود را از پیش با شکست مواجه میبیندو برای خود و نزدیکان خود نگران است.
از سوی دیگر شخصیت مفهومی بسیار پیچیده در روانشناسی است که آگاهی از آن شالوده اغلب روان درمانیها و نظریههای آسیب شناسی را تشکیل میدهد. شاید بدون اغراق بتوان گفت که بدون آگاهی از این مفهوم، نمیتوان روشهای روان درمانی و تعدادی از اختلالهای روانشناختی را به روشنی درک کرد.
ویژگیهای هر انسانی منحصر به فرد است، اما به نظر میرسد که میتوان آنها را طبقه بندی کرد به عبارت دیگر، میتوان در ویژگیهای انسانها تشابهاتی یافت. روانشناسان سعی کردهاند افراد را در طبقات مختلف جای دهند. طبقه بندی شناخته شدهای که کارل گوستاویونگ پیشنهاد کرده، طبقه بندی به صورت « درونگرایی- برون گرایی » است.
انسان دورنگرا فردی است که معمولاً د ر خود فرو میرود و در سازگاری با واقعیت دشواری دارد و از فعالیتهای عینی و ملموس گریزان است.
انسان برونگرا فردی است که دنیای بیرون برایش اهمیت دارد. او بدون دشواریی با اطرافیان سازگار میشود، و از کارهای عینی و ملموس خوشش میآید.
چکیده:
در این پژوهش رابطۀ بین اضطراب و تیپهای شخصیتی درون گرا و برون گرا مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور 50 نفر از بین دانشجویان دختر رشتۀ مشاوره و راهنمایی، ورودی 84 ، مقطع کارشناسی، دانشکدۀ روانشناسی و علوم اجتماعی، مجتمع ولیعصر، واحد تهران مرکز به عنوان گروه نمونه به روش تصادفی انتخاب گردید.
ابزار پژوهش در مورد اضطراب دانشجویان، پرسشنامۀ اضطراب کتل است و در مورد تیپهای شخصیتی دانشجویان، مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن است.
فرضیۀ اصلی پژوهش این بود که بین اضطراب و تیپ درونگرا ، برونگرا و میانگرا رابطۀ معنی داری وجود دارد و با توجه به روش همبستگی پیرسون و آزمون توکی مشخص شد که بین اضطراب و ویژگی های شخصیتی ( درونگرا- برونگرا- میانگرا) رابطه معناداری وجود دارد.
اصطلاعات کلیدی: اضطراب، درونگرایی، برونگراییطرح تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت ضرورت پژوهش
هدف کلی
هدف فرعی
فرضیۀ کلی
فرضیۀ فرعی
محدودیتها
تعاریف نظری و عملیاتی
متغیرها
مقدمه
از دیدگاه یونگ ( 1913 ) پدیدههای درونگرایی[1] و برونگرایی[2] دو جنبۀ مهم از شخصیت انسان را تشکیل میدهند. هنگامی که توجه به اشیاء یا امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و اعمال آدمی نتیجۀ ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معمول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده میشود
( سیاسی، علی اکبر، 1371، ص 82 )
افراد درونگرا، از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر ازحد طبیعی هستند و این امر سبب میشود که افراد درونگرا به قوای محرکه[3] کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درونگرا ، دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خود داری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان میدهند. این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند.
از سوی دیگر، افراد برونگرا دارای دیگاه عینی و خارجی هستند و سرعت فعالیت مغزی آنها پایینتر از حد طبیعی است، و میزان تسلط آنها بر نفس خود نسبت به افراد درونگرا کمتر است. شخصیتهای برونگرا خوش مشرب و اجتماعی هستند و فعالیتهای هیجان انگیز را دوست دارند.
شخصیتهای درونگرا، احساساتشان را بیان نمیکنند و دوستان زیادی ندارند و همچنین ساکت و متفکر هستند.
از سوی دیگر، اضطراب در سراسر طبقه بندی بیماریهای روانی به چشم میخورد. این اختلال بالاترین حد رنج روانی است و غالباً با ترس که دارای پارهای از خصیصههای روان شناختی و فیزیولوژیکی است متشبه میشود. اضطراب بدون آنکه به منزلۀ انگیزش باشد، در بیشتر موارد نیروی ایجاد اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارهاست. ( پروفسور ژ.کُراز، ترجمۀ دکتر منصور و دادستان، 1381، ص[4] 28 ) اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه مبادا تجارب درد آور تکرار شوند. از دیدگاه فروید، اضطراب هستۀ مرکزی روان نژندی و علامت اخطاری به خود است.
بیان مسئله :
بسیاری از افرادی که در معرض اضطرابهای مداوم قرار میگیرند ممکن است نسبت به زندگی دارای دیدگاه منفی شوند. ولی باید اعلام نمود که اضطراب در زندگی افراد به علت انتخابی است که آنها برای ادامۀ زندگی خویش انجام دادهاند و این انتخاب بنا به هر دلیلی ممکن است آنها را با مشکلات مواجه کرده باشد.
اما نکتۀ مهم این است که تمایل افراد به درونگرایی در زمان رویارویی با اضطرابهای ممتد این توانایی را به آنها میدهد که با تمرکز بیشتری به مشکل خود توجه نموده و نهایتاً در حل آن کوشش نموده و موفق شوند.
اضطراب زمانی مایۀ نگرانی بالینی میشود که به چنان سطح شدیدی رسیده باشد که توانایی عمل کردن در زندگی روزمره را مختل کند، به طوری که فرد دچار حالت ناسازگارانهای شده باشد که مشخصۀ آن واکنشهای جسمانی و روانی شدید است. این تجربیات شدید، غیر منطقی و توانکاه اساس اختلالهای اضطرابی[5] هستند که هر سال 19 درصد از آمریکاییها را مبتلا میسازد. ( هالجین و ویتبورن، ترجمۀ سید محمدی، 1385، ص 264 ) [6]
اگر درونگرایی و برونگرایی در حد کمال در افراد ظاهر شوند، دو شخصیت نا بهنجار را بوجود میآورند که اولی به صورت اختلال اسکیزوفرنی و دومی به صورت اختلال هیستری تظاهر خواهد نمود. تعداد این افراد البته بسیار کم است و اکثریت مردم میان این دو قطب نهایی جای دارند. عدهای نزدیکتر به قطب نهایی درونگرایی و گروهی نزدیکتر به قطب نهایی برونگرایی هستند، و عدۀ کثیری هم هر دو جنبۀ برونگرایی و درونگرایی را به صورت متعادل دارا میباشند یعنی به نوعی میانگرا هستند که اصلاح ambivert به آنها اطلاق میشود. ( سیاسی، علی اکبر به نقل از یونگ، 1913 )
ضرورت و اهمیت پژوهش:
زمانی که افراد به مدت نسبتاً طولانی در معرض اضطراب مزمن[7] قرار میگیرند، سیستمهای عصبی آنها به گونهای خود را تنظیم مینمایند که فرد به طور طبیعی در حالت بیداری، هوشیاری بیشتری را نسبت به وقایع اطراف خویش نشان میدهد. این امر سبب میشود که نیاز به محرک خارجی در آنها کمتر شده و تا زمانی که منبع اضطراب کشف و رفع نگردد به سوی درونگرایی متمایل میشوند. ( بنزیگر، 1999 ) بنابراین وجود اضطراب در افراد جامعه تأثیر بسزایی در میزان درونگرایی و برونگرایی آنها دارد. به گونهای که ممکن است یک فرد برونگرا در اثر شدت فشارهای وارده ناشی از اضطراب به تدریج به فردی درونگرا تبدیل شود و در صورتی که این فشار همچنان ادامه داشته باشد، ممکن است در افرادی که با مشاغل اجتماعی سروکار دارند و باید در تعامل دائم با جامعه باشند، سبب کاهش شدید کارآیی آنها شود.
براساس دیدگاه آیزنک[8] ، نظریۀ یونگ مبنی بر اینکه « درونگرایی به عنوان یک حالت روانشناختی طبیعی در شرایط خاص محیطی است » صحیح میباشد و این امر مبتنی بر خواص فیزیولوژیکی بدن است و به عنوان یک واکنش در برابر اضطراب تلقی میشود.
نظریۀ آیزنک اشاره به این دارد که بروز درونگرایی و برونگرایی در افراد همیشه حالت نسبی داشته و در ارتباط با وقایع خارجی زندگی آنها میباشد به صورتی که در شرایط مناسب افراد دارای یک حد تعادل در رفتارهای درونگرا یا برونگرا خویش بوده و بر اساس شرایط زندگی خویش ممکن است بیشتر به سوی درونگرایی و برونگرایی متمایل شوند.
به طور مثال فردی که در حالت عادی برونگرا است ممکن است پس از تماس طولانی مدت با اضطراب مزمن تبدیل به یک فرد برونگرا شود و پس از رفع اضطراب میتواند دوباره به شخصیت درونگرای خویش برگشت نماید ( آیزنک، 1981 )
از سوی دیگر افراد درونگرا در مواردی که جامعه شان افراد برونگرا مورد تقدیر و ستایش قرار می گیرند، دچار خجالت زدگی و احساس کم ارزشی می کنند( آردن، 1996) .
موضوع تحقیق :
بررسی رابطۀ بین اضطراب و تیپهای شخصیتی دانشجویان دختر
تعریف موضوع تحقیق :
این بررسی در ارتباط با دانشجویان دختر رشتۀ مشاوره و راهنمایی دانشگاه ولیعصر ( واحد تهران مرکز ) انجام شده است. این پژوهش، بررسی رابطه بین اضطراب این گروه دانشجویان و ویژگی های شخصیتی درونگرا و برونگرا و میانگرا است و اینکه آیا میزان اضطراب با تیپ شخصیتی درونگرا و برونگراو میانگرا دانشجویان رابطه دارد؟
هدف کلی :
شناسایی رابطۀ بین اضطراب و تیپهای شخصیتی درونگرا، برونگرای و میانگرا دانشجویان دختر
اهداف فرعی :
شناسایی رابطۀ بین اضطراب خفیف و متوسط، و شخصیتهای برونگرا و میانگرا
شناسایی رابطۀ بین اضطراب شدید و شخصیتهای درونگرا
فرضیۀ کلی :
بین اضطراب و تیپهای شخصیتی درونگرا و برونگرا دانشجویان دختر رابطه وجود دارد.
فرضیات فرعی :
شخصیتهای برونگرا و میانگرا معمولاً دارای اضطراب خفیف و متوسط هستند.
شخصیتهای درونگرا معمولاً دارای اضطراب شدید هستند.
متغیرهای تحقیق :
متغیر مستقل :تیپ ها یا ویژگی های شخصیتی درونگرا، برونگرا، میانگرا
متغیر وابسته : اضطراب
محدودیتهای تحقیق :
الف - محدودیتهایی که در اختیار پژوهشگر میباشد :
1- زمان اجرای تحقیق از محدودیتهایی است که در اختیار پژوهشگر است که زمان مناسب را انتخاب کند.
2- مکان که در این تحقیق دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز مورد بررسی قرار گرفته است.
3- تعداد آزمودنیها که در این تحقیق 50 نفر از دانشجویان رشتۀ مشاوره و راهنمای مورد بررسی قرار گرفتهاند.
محدودیتهایی که خارج از کنترل پژوهشگر میباشد :
1- طبقۀ اجتماعی و سطح فرهنگی آزمودنیها
2- میزان صداقت آزمودنیها
3- تفکر متفاوت آزمودنیها
محیط پژوهش :
مکان اجرای پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، دانشکدۀ روانشناسی وعلوم اجتماعی می باشد، که با همکاری دانشجویان ، محیطی مناسب برای اجرای این پژوهش فراهم گردید.
تعریف اصطلاحات و واژهها :
آزمودنی ( subject )
افرادی هستند که ابزار اندازه گیری در مراحل پژوهش بواسطۀ آنان تکمیل گردیده است.
پرسشنامه ( Inventory )
پرسشنامه، وسیلهای کم حجم و بدون صرف وقت زیاد است که بیشتر در تحقیقات علوم رفتاری مورد استفاده قرار میگیرد. و شامل جملهها یا پرسشهای متعددی دربارۀ خصوصیات ، رفتارها، و نگرشها و ... به کار میرود.
فرضیه ( Hypothesis )
تحقیق به روش علمی حول محور یک مسئله یا مشکل صورت میگیرد. قدرت تصور و حدس ذهنی انسان به عنوان یک محقق به او امکان میدهد تا در مورد موضوعات مختلف بیاندیشید، حدس بزند، تصویر ذهنی ایجاد کند و راه حلهای مختلف پیشنهاد کند. یک محقق از همین روش برای طرح یک یا چند فرضیه برای نتیجه تحقیق استفاده میکند. بنابراین میتوان فرضیه تحقیق را یک حدس علمی یا پیش داوری دانست که بوسیلۀ جمع آوری حقایقی که منجربه تأ یید یا رد آن فرضیه شده، مورد آزمایش نیز قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، فرضیه راه حل پیشنهادی محقق برای حل مسئله تحقیق یا نتیجۀ تحقیق است.
متغیر ( Variable )
مشخصه، یک عنصر، یک پدیده یا هر چیزی است که قابلیت تغییر داشته و میتواند مقادیر مختلفی را بپذیرد. به عبارت دیگر متغیر صفتی است قابل اندازه گیری که از شخصی به شخص دیگر قابل انتقال است.
نمره ( Score )
عددی که از یک تست بدست میآید و معرف تراز موقعیت است.
تعریف اصطلاحات تخصصی
اضطراب ( anxiety )
اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه مبادا تجارب درد آور گذشته تکرار شوند. از دیدگاه فروید، کششهای غریزی نامطلوب موجب اضطراب میشوند. اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشاء خارجی دارد در حالی که اضطراب منشاء درونی دارد. ( شفیع آبادی، 1378، ص 52 )
درون گرایی ( introversion )
رفتاری است که با دیدگاه درونی- ذهنی همراه بوده و فرد درونگرا آمادگی بیشتری برای خود داری و تسلط بر نفس از خود نشان میدهد. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند وبیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیتهای ذهنی انفرادی میگذارنند. ( آیزنک ، 1947 )
برونگرایی ( extraversion )
رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است. افراد برونگرا آمادگی کمتری برای تسلط خویش دارند. ( آیزنک ، 1947 )
تعریف عملیاتی
فرد مضطرب
فردی است که در گزینش آزمودنیها از طریق پرسشنامۀ اضطراب کتل، نمرۀ اصلی یا تراز شدهای بالاتر از 4 کسب نماید.
فرد درونگرا
فردی است که در گزینش آزمودنیها از طریق پرسشنامۀ مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن در ستون I ( درونگرایی ) بیشتر از 25 پاسخ را مطابق کلید پاسخ دهد.
فرد برونگرا
فردی است که در گزینش آزمودنیها از طریق پرسشنامۀ مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن در ستون II ( برونگرایی ) بیشتر از 25 پاسخ را مطابق کلید پاسخ دهد.