نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار ، هیجانها و التهابهای جنسی را فزون میبخشد.
غریزه جنسی ، غریزهای نیرومند ، عمیق و " دریا صفت " است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد ، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند ، شعله ورتر میشود
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است .و تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان ، تکلیف معین کرده است .
یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد ، هر دو ، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است :
« قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم . . . قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن
». خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند ، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند ، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند .
یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند.
به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانهای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند
روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است . اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد
چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است ؟ علتش آزادی اخلاقی و جنسی و تحریکات فراوان است که به وسیله جرائد و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچهها انجام میشود
استحکام پیوند خانوادگی
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود . و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد
استواری اجتماع آنچه که مخالفین حجاب خردهگیری کردهاند و گفتهاند : " حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است
بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است .
آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد
اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد - بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است - و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند .
اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید . پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی است
آیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانهای تحصیل کنند و فرضا در یک محیط درس میخوانند، دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس میخوانند و فکر میکنند و به سخن استاد گوش میکنند یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد ؟
آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافههای محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت میشود یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود ؟
اگر باور ندارید از کسانی که در این محیط کار میکنند بپرسید . اگر باور ندارید تحقیق کنید .
ارزش و احترام زن حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است
.اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند
اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود
در تفسیر آیات سوره احزاب که قرآن کریم پس از آنکه توصیه میکند زنان خود را بپوشانند، میفرماید
" « ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین
و بدانید که حجاب مصونیت است نه محدودیت
بسم رب النور!
شبهه ای که در ذهنیت بعضی افراد هست این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و همسر برای او ایجاد نموده است، بنابراین نشانه ضعف و محدودیت زن است.
اما راه حل این شبهه در قرآن کردیم چنان آمده است که زن باید کاملآ درک کند که حجاب او تنها مربوط به فرد نیست تا بگوید من راضی ام، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند، حجاب زن حق الهی است
حجاب باعث حرمت بخشیدن به شخصیت زن میشود و حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر ،و نه ویزه برادر و فرزندانش می باشد، چون حرمت و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد!
هنگامی که زنان بدون پوشش لازم وبا قیافه ای فریبنده در صحنه اجتماع و مردم ظاهر شوند، قطعآ در چنین جامعه ای زنان و مردان به ویژه جوانان اعصابی آرام و قلبی مطمئن نخواهند داشت زیرا از دیدن یکدیگر در چنین وضعی فوق العاده تحریک گردیده و به بیماری های اعصاب و روان گرفتار می شوند و هیجانات روحی با شدت تمام افکار آنان را پریشان خواهد ساخت.
زمانی که زن همچون کالا در بازار مشترک جوانان هوس باز قرار میگیرد،حرمتش شکسته میشود، آمار طلاق ها بالا می رود، عشق و صفا از میان خانوداده رخت می بندد و شماره فساد و بی بند و باری روز به روز افزایش می یابد.
خبرگزاری فارس: پس از سه ماه تنبیه انضباطی یک دانشآموز ایرانی، مسئولان آموزش و پرورش شهر پاریس حکم اخراج او را از تحصیل در فرانسه به دلیل داشتن پوشش اسلامی صادر کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس «زینب» که از دو سال پیش در یک کالج در پاریس مشغول تحصیل بود با شروع سال تحصیلی جدید و در پی تصویب قوانین ضد اسلامی در فرانسه به جای پوشش همیشگی خود، از نوعی پوشش با نام «بندانا» که استفاده از آن برای زنان در کشورهای غربی مرسوم است استفاده کرد تا به این طریق هم موهای خود را پوشانده باشد و هم اینکه امکان ادامه تحصیل اشته باشد.
اما مدیر مدرسه از حضور وی در مدرسه جلوگیری نمود و اعلام کرد طبق قانون جدید فرانسه، داشتن هرگونه علامت مذهبی در مدرسه ممنوع میباشد.
با وجود اعتراض این دانشآموز ایرانی مبنی بر اینکه وی هیچ گونه پوششی که معرف علامت مذهبی باشد نداشته و روسری او که موسوم به «بندانا» میباشد مورد استفاده بسیاری از زنان و دختران فرانسوی است و نزد هیچ کس این روسری نشانه مذهبی تلقی نمیشود، مسئولان آموزش و پرورش پاریس از حضور این دانش آموز مسلمان ایرانی بر سر کلاسهای درس جلوگیری کردند.
مسئولان مدرسه نیز تا معلوم شدن تکلیف دانشآموز اقدام به تنبیه او کرده و او را از رفتن سرکلاس محروم نمودند
زینب هر روز در مدرسه به سالنی که معمولاً دانش آموزان خاطی و مسئله دار را در آن نگهداری میکنند هدایت میشد.
این کار در مدت سه ماه گذشته ادامه داشت تا اینکه مدیر مدرسه به وی پیشنهاد داد که در صورتی که حاضر باشد گوشها و مقداری از موهایش را از «بندانا» بیرون بگذارد، میتواند سرکلاس حاضر شود.
اما این دانش آموز ایرانی اعلام کرد که برای او هیچ فرقی بین نشان دادن مقداری از مو و گوشها با برداشتن کامل حجاب نیست.
در پی رد این درخواست و پس از سه ماه تنبیه انضباطی مسئولین این کالج که در حومه پاریس واقع است، تشکیل جلسه دادند و حکم اخراج دائمی این دانش آموز ایرانی را از مدرسه به دلیل پوشش موهای سر به خانواده وی اعلام کردند.
این اقدام ضد اسلامی دولت فرانسه در حالی است که پوشش مو به وسیله «بندانا» یک نوع پوشش مرسوم در غرب است که زنان و دختران فرانسوی از آن به عنوان مد استفاده میکنند، ولی مسئولان فرانسوی بر سر داشتن همین پوشش توسط دانش آموزان مسلمان را به عنوان نشانهای مذهبی قلمداد میکنند.
در پی اتخاذ سیاستهای کنترلی شدید فرانسه بر علیه مسلمانان، دانشآموزان مسلمان به جرم پوشاندن موی سر در این کشور مدعی مهد آزادی خانهنشین شدهاند
افزایش التهاب ها
یک ایراد دیگر که بر حجاب گرفتهاند اینست که ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاقها و التهابها میافزاید و طبق اصل " الانسان حریص علی ما منع منه " ، حرص و ولع را بیشتر میکند . به علاوه ، سرکوب کردن غرائز موجب انواع اختلالهای روانی و بیماریهای روحی میگردد .
پاسخ :
به این نکته باید توجه کرد که آزادی در مسائل جنسی سبب شعلهور شدن شهوات به صورت حرص و آز میگرددولی ممنوعیت و حریم ، نیروی عشق و تغزل و تخیل را به صورت یک احساس عالی و رقیق و لطیف و انسانی تحریک میکند و رشد میدهد.
میان آنچه عشق نامیده میشود و به قول ابن سینا " عشق عفیف " ، و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملک در میآید ، با اینکه هر دو روحی و پایان ناپذیر است ، تفاوت بسیار است
عشق ----------> عمیق و متمرکز کننده نیروها و یگانه پرست است
اما
هوس ----------> سطحی و پخش کننده نیرو و متمایل به تنوع و هرزه صفت است
این نوع از عطش که هوس نامیده میشود ارضاء شدنی نیست .
حالت جهنم را دارد که هر چه به آن داده شود باز هم به دنبال زیادتر است .
خدا در قرآن میفرماید :
" یوم نقول لجهنم هل امتعت و تقول هل من مزید "به جهنم میگوئیم پر شدی ؟ سیر شدی ؟ میگوید آیا بازهم هست ؟
در اینگونه حالات سیر کردن و ارضاء از راه فراوانی ، امکان ندارد و اگر کسی بخواهد از این راه وارد شود درست مثل آن است که بخواهد آتش را با هیزم سیر کند .
در قرن اخیر از جمله اهداف استعمار غرب در ایران، هجوم به ارزشهای دینی و سنتی من جمله مسأله «حجاب زن» بوده است.
اقدام رضاخان بر ضد پوشیدگی زنان به تقلید از فرهنگ غرب نشانه عملی این هجوم فرهنگی بوده است.
با بروز جنگ جهانی اول و حدوث انقلاب اکتبر و سقوط تزاریسم، انگلیسی ها در ایران در موقعیت کاملاً برتر قرار گرفتند. استعمارگران مهاجم انگلستان پس از دومین دهه قرن بیستم و به دنبال بحرانهای پس از جنگ و نیز از بیم گرایش جامعه فقر زده ایران به کمونیسم به اصلاحات روبنایی و مقاومت زدایی و تجددگرایی در جامعه ایران نیاز فراوان داشت و این همه را باید از طریق طبقه ای بی اصالت، میان تهی و بی ریشه تأمین می کرد.
انتخاب رضاخان میرپنچ در کنار سید ضیاء الدین طباطبایی و برکشیدن او به مقام وزارت جنگ و سرانجام انتصاب او به سلطنت در تحقق همین امر انجام گرفت. رضاخان حتی در مقایسه با همردیفهای قزاق خود در خصوص مبانی ارزشهای جامعه اسلامی ایران بی ریشه تر و لاقیدتر بود. با تشکیل سلطنت رضاخان سلطه سیاسی و اقتصادی سرمایه داری انگلستان بر ایران که در طول ادوار قبلی هیچ گاه کامل نشده بود، تکمیل گردید. با این حال همچنان تعلقات فرهنگی و وابستگی جامعه ایران به ارزش های اسلامی ملی کماکان به قوت خود باقی بود.
بنابراین دولتمردان رژیم جدید همانند تجربه اروپا هجوم به مذهب را از ابتدا از طریق رواج سکولاریسم و لاقیدی و بی اعتنایی و تحقیر نمادهای دینی و سنن ملی آغاز کردند و در ابتدا مطبوعات، کتابها و نظام آموزشی به صورت ابزار اصلی برای اعمال این سیاست درآمدند.
تأسیس مدارس خارجی در آن ایام، بازگشت فرزندان خانواده های اشرافی از فرنگ پس از اتمام تحصیل، نشر برخی مطبوعات متاثر از فرهنگ غربی و نهایتا فکر تشبه به غرب از جمله عوامل داخلی بود که زمینه را برای اجرای سیاست کشف حجاب فراهم ساخته بود. خواسته استعمار که عامل اصلی چنین سیاستهایی بود، برخی عوامل داخلی و تلاقی این عوامل با خواسته های نفسانی موضوع کشف حجاب را ایجاب می کرد.
رضاخان مدعی بود که وقتی مردم لباس متحدالشکل بپوشند، کلاه پهلوی به سر گذارند و به تقیدات دینی سستی نشان دهند متمدن خواهند شد. در واقع آنان خواستار متمدن شدن جامعه ایران به معنای رشد در پهنه دانش و فن آوری و فرهنگ نبودند بلکه ایجاد فرهنگ مصرفی از طریق تحقیر ارزشهای ملی و مذهبی مدنظر بود.
اگرچه رضاخان فکر تجدد گرایی را از اوایل سلطنت خود در سر می پروراند که از جمله: متحدالشکل کردن البسه در سال 1307 و ماجرای حضور خانواده پهلوی در حرم حضرت معصومه (س) و مخالفت مرحوم شیخ محمد تقی بافقی در سال 1306 و نوع پوشش اعضای خانواده شاه و دیگر اقدامات او موید این واقعیت بود، ولی سفر ترکیه این تلقی را تقویت کرد چرا که رضاخان بعد از مسافرت به ترکیه، در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع کشور ترکیه از برداشتن حجاب زنها و آزادی آنان صحبت می کرد. تا اوایل 1314 شمسی که یکی از روزها هیأت دولت را احضار کرد و گفت: ما باید صورتاً و سنتاً غربی بشویم و در قدم اول کلاهها تبدیل به شاپو بشود و نیز باید شروع به برداشتن حجاب زنها کنیم، اما چون برای عامه مردم دفعتا مشکل است که اقدام کنند، شما وزرا و معاونان باید پیشقدم بشوید و هفته ای یک شب با خانمهای خود در کلوپ ایران جمع شوید و به حکمت وزیر فرهنگ وقت دستور داد که در مدارس زنانه معلمان و دخترها باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری امتناع کرد او را به مدارس راه ندهند.