سهام عادی
مقدمه
معمولاً شرح ویژگیهای سهام عادی نسبت به سایر اوراق بهادار ، آسان تر است ، زیرا سهام عادی بسیاری از ویژگیهای پیچیده و فنی اوراق بهادار با درآمد ثابت را ندارد . از طرف دیگر ، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی آن از ارزشیابی سایر اوراق بهادار بسیار دشوارتر است . برای بررسی روش های اصلی ارزشیابی و انتخاب سهام عادی نیاز به چندین فصل است .
به طور کلی اگر شرکتی بخواهد از منابع خارج از سازمان تأمین سرمایه کند سهام عادی بعد از اوراق قرضه در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در زمان انحلال و زمانی که سایر مطالبات
( از قبیل سهام ممتاز ) پرداخت شد بقیه دارائی ها به سهامدارن عادی تعلق دارد و سهام عادی در مقایسه با سهام ممتاز و اوراق قرضه برای دارنده آن دارای بیشترین ریسک است .
شرکت های بزرگ صنعتی بین سالهای 1984 و 1986 در مجموع 100 میلیارد دلار سهام عادی جدید منتشر کردند . در طی همین دوره 300 میلیارد دلار از سهام عادی بازخرید و از دور خارج گردید ، زیرا بسیاری از شرکتها در هم ادغام شدند یا این که تعداد زیادی از سهام عادی ( از دیدگاه مالی ) دارای نقاط ضعف و قوت بسیار زیادی است . نقاط قوت این سهام ، از نظر تأمین مالی به مراتب بیش از نقاط ضعف آنها است ، در عین حال در هر مورد باید با توجه به شرایط موجود قضاوت کرد .
1. تعریف سهام عادی : سهام عادی یک نوع دارایی مالی است که نشان دهنده مالکیت در یک شرکت است . به عبارت ساده ، سهام عادی دلالت بر حقوق صاحبان سهام در شرکت دارد .
2. اساسنامه : ( Charter )
اساسنامه سندی است که مؤسسات و بنیانگذاران یک شرکت برای گرفتن اجازه تأسیس ، راه اندازی و بهره برداری مؤسسه ، آن را تهیه و در سازمان ثبت شرکتها به ثبت می رسانند . اساس و پایه اساسنامه ها معمولاً یکنواخت است و شامل حقوق کلی صاحبان سهام و حقوق خاص آنها به عنوان مالکین انفرادی مؤسسه است .
1. حق مالکیت
2. مسئولیت محدود سهامداران
3. حق رأی ( از جمله حقوق غیرمالی سهامدار )
4. کنترل شرکت
3. ویژگیهای سهام عادی : 5. حق دریافت سود سهام
6. سررسید
7. سهام مجاز و انتشاریافته
8. حق تقدم در خرید سهام
9. سایر حقوق
1-3 : حق مالکیت
دارندگان هر دو نوع سهام ( عادی و ممتاز ) مالک شرکت به حساب می آیند ، ولی از آن جا که دارندگان سهام ممتاز ( در مقایسه با دارندگان سهام عادی ) نسبت به دریافت سود و اصل سرمایه شرکت حق تقدم دارند می توان گفت دارندگان سهام عادی به اصطلاح مالک نهایی شرکت هستند .
به عبارتی مهمترین ویژگی سهام عادی رابطه مالکانه است ، یعنی سهامداران مالک شرکت می شوند و منافع حاصله نیز ناشی از درآمدهایی است که برای شرکت ایجاد می شود ( چه به صورت مزایای دریافتی و یا تغییر قیمت سهام ) و همین ویژگی موجب آن گردیده تا با سایر عقود اسلامی در امر سرمایه گذاری نزدیک باشد .
2-3 : مسئولیت محدود سهامداران : limited liability
سهامداران دارای مسئولیت محدود هستند . به این معنی که سهامداران نمی توانند بیشتر از سرمایه گذاری خود در شرکت متضرر شوند . در مواقع مشکلات مالی ، طلبکاران فقط به دارائی های شرکت متوسل می شوند و سهامداران در این شرایط محفوظ هستند . این شاید بزرگترین مزیت شرکت و عامل موفقیت آن باشد . و تنها تعهد یک سهامدار در شرکت سهامی ، پرداخت مبلغ سهم است و اگر به این تعهد خود عمل کند ، به عنوان صاحب سهم تعهد دیگری ندارد . همچنین تعهدات سهامداران همان است که قبول کرده اند و نمی توان با تغییر اساسنامه تعهد جدیدی بر عهده آنان گذاشت یا تعهدات فعلی آنان را افزایش داد . در این زمینه قانون نیز به صراحت عنوان کرده که هیچ مجمع عمومی نمی تواند تابعیت
شرکت را تغییر دهد و یا هیچ اکثریتی نمی تواند بر تعهدات صاحبان سهم بیفزاید .
3-3 : حق رأی
از جمله حقوق غیرمالی و بدیهی ترین حقی که سهامدار در شرکت دارد :
سهامدار ، استفاده از حق رأی خود در مجامع عمومی ، در امور شرکت ، همچون انتخاب اعضای هیئت مدیره و بازرسان شرکت ، تغییرات سرمایه ، تقسیم سود ، تغییرات اساسنامه ، انحلال شرکت و سایر موارد ، مشارکت می کند . حق رأی سهامداران نسبی است و هر کس تعداد سهام بیشتری داشته باشد حق رأی بیشتری نیز خواهد داشت . حق رأی سهامدار
می تواند از طریق اعطای وکالت نیز اعمال شود . حق رأی به دو صورت ساده و تجمعی اعمال می شود . در رأی گیری ساده هر سهم یک رأی دارد . در این نوع رأی گیری سهامداران اقلیت نمی توانند حتی یک عضو هیأت مدیره را انتخاب کنند و کلیه اعضای هیأت مدیره را سهامداران اکثریت برمی گزینند . برای حل این معضل ، از روش رأی گیری تجملی استفاده می شود . در این نوع رأی گیری تعداد آرای هر رأی دهنده در تعداد مدیرانی که باید انتخاب شوند ، ضرب شده و حق رأی برای هر رأی دهنده برابر حاصل ضرب مذکور خواهد بود، در نتیجه رأی دهنده می تواند آرای خود را به یک نفر بدهد یا آن را بین چند نفر تقسیم کند . بدین ترتیب سهامداران اقلیت نیز می توانند در چنین هیأت مدیره ای تأثیرگذار باشند و نماینده ای در هیأت مدیره داشته باشند .
4-3 : کنترل شرکت
این که سهام شرکت های سهامی در دست افراد نسبتاً زیادی است و هیچ شخص بخصوصی
نمی تواند کنترل فردی بر آن اعمال نماید از ویژگی های مهم شرکت های سهامی است که در نتیجه آن امور و فعالیتهای شرکت در دست مدیران است و دامنه اعمال نفوذ صاحبان سهام عادی فقط تا آنجا کشیده می شود که می توانند در مورد مسائل خاص رأی بدهند .
5-3 : حق دریافت سود سهام
یک شرکت پس از پرداخت مالیات و سود سهام ممتاز می تواند باقیمانده سود را بین صاحبان سهم عادی به عنوان سود سهام به نسبت سهم هر کدام از سهامداران پرداخت
نماید . البته مقداری از این سود به حساب سود سنواتی ( یا سود انباشته ) منتقل می گردد که یکی از مهمترین منابع تأمین مالی شرکت ( برای دوره های بلندمدت ) می باشد .
پرداخت سود سهام نوعی توزیع سود خالص بین سهامداران است و از این رو ، سود پرداختی هزینه قابل قبول مالیاتی تلقی نمی شود ؛ بنابراین ، سود سهام پرداختی نمی تواند درآمد مشمول مالیات شرکت را کاهش دهد . امکان دارد که سود سهام تقسیمی یک شرکت نسبت به سال قبل کاهش یا افزایش یابد یا این که اصلاً پرداخت نگردد ؛ در این صورت ، سهام عادی به عنوان اوراق سهامداری که دارای بازدهی ثابت هستند به حساب نمی آیند .
6-3 : سررسید سهام عادی
سهام عادی فاقد سررسید هستند و خریدار سهام عادی تا پایان عمر شرکت می تواند از عایدات شرکت استفاده کند . این نوع سهام قابل بازخرید و قابل تبدیل نیز نمی توانند باشند اما اگر شرکت به میل و اراده خودش منحل شود ممکن است مبلغ نسبتاً زیادی نصیب سهامداران آن شود اما در مواردی که شرکت ورشکست می شود چون شرکت مجبور به
پرداخت بدهی های شرکت می باشد معمولاً چیزی نصیب صاحبان سهام عادی نمی گردد در حالت انحلال شرکت ، وقتی که سایر مطالبات ( از قبیل سهام ممتاز ) پرداخت شد بقیه دارائی ها به سهامداران سهام عادی تعلق می گیرد. چون حقوق صاحبان سهام عادی پس از سایر مطالبات پرداخت می شود از آن جهت به سهام عادی ، مطالبات باقیمانده Residnal Claimonts شرکت گفته می شود .
7-3 : سهام مجاز و انتشاریافته و سهام خزانه
تعداد سهمی را که شرکت ( بدون تغییر یا اصلاح اساسنامه ) حق دارد منتشر کند سهام مجاز و آن تعداد از سهام شرکت را که در دست مردم است سهام منتشر شده می نامند .
امکان دارد که یک شرکت به علل مختلف تعدادی از سهم منتشرشده خود را بازخرید کند ، در این صورت سهام بازخرید شده را سهام خزانه گویند .
8-3 : حق تقدم در خرید سهام
سهامدارانی که از شرکت حق تقدم خرید سهام دریافت کرده اند در صورت انتشار سهام جدید می توانند درصد مالکیت خود در شرکت را حفظ کنند . فراتر این که ، سهامداران عادی می توانند به تعداد کافی از اوراق بهادار جدید شرکت ( از نوع قاب تبدیل به سهام عادی ) بخرند و با تبدیل این اوراق بهادار به سهام عادی نسبت مالکیت خود را کماکان حفظ کنند . اگر سهامداران در مجمع عمومی شرکت حق تقدم خرید سهام را از خود سلب کنند ، شرکت می تواند سهام عادی جدید را به قیمت عادلانه به عموم مردم عرضه کند و در این صورت ، افراد جدیدی در شرکت سهیم شده ، درصد مالکیت سهامداران قبلی در شرکت کاهش می یابد .
9-3 : سایر حقوق
سهامداران عادی حق دارند سهام خود را بفروشند یا آنها را به دیگری انتقال دهند . شرکت نمی تواند این حق را از آنها سلب کند یا مانع این نقل و انتقال گردد . از سوی دیگر ، این نقل و انتقال ها بر موجودیت شرکت هیچ اثر قانونی ندارد . فراتر این که ، صاحبان سهام عادی حق دارند دفاتر شرکت را مورد بررسی قرار دهند ، ولی در عمل ، این حق به شدت محدود می گردد و فقط اطلاعاتی را در بر می گیرد که شرکت در اختیار عموم مردم قرار
می دهد .
4. اختیار خرید سهام به عنوان وسیله ای برای تأمین مالی
اختیار خرید سهام یک نوع اوراق بهادار است که دارنده آن ، حق خرید تعداد معینی از سهام عادی شرکت را به قیمت معینی دارد . کسی که چنین اختیاری را به دست می آورد مجبور به خرید آن سهام نیست . این گواهی اختیار خرید سهام در بازار ، قابل خرید و فروش است
( اگر صاحب این اختیار بخواهد از حق خود استفاده کند ، باید برگه اختیار را با مقداری کافی پول نقد برای شرکت بفرستد و تقاضای سهام کند . شرکت سهام مورد درخواست را به آدرس وی ارسال می کند . ) انتشار گواهی اختیار خرید منبعی اصلی برای تأمین سرمایه شرکت به حساب نمی آید ، ولی شرکت می تواند با استفاده از آن اوراق قرضه خود را با اعطای چنین اختیاری به خریداران اوراق قرضه ، راحت تر به فروش برساند و وقتی صاحبان این برگه ها از اختیار خود استفاده می کنند و سهام عادی جدیدی را می خرند ، نوعی تأمین مالی انجام می گیرد ، بنابراین اگر شرکتی در صدد برمی آید که برگه مربوط به اختیار خرید سهام را ضمیمه اوراق قرضه کند ، باید عوامل مشخصی را مورد ملاحظه قرار دهد و ببیند که اگر سرمایه گذاران از این حقوق استفاده کنند شرکت با چه وضعی مواجه خواهد شد .
می توان این موضوع را به صورت زیر خلاصه کرد :
1. تقاضا برای اوراق قرضه ای که برگه اختیار خرید سهام پیوست آنهاست افزایش خواهد یافت ، از آن جهت این تقاضا به وجود می آید که اختیار خرید سهام در بازار دارای ارزش است . نتیجه کار این خواهد شد که هزینه سرمایه اوراق بهاداری که برگه اختیار خرید پیوست آنهاست کاهش می یابد .
2. شرکتی که برگه اختیار خرید منتشر کرده است ، هیچ گاه نمی تواند نسبت به استفاده از این حق مطمئن باشد . اگر این اختیارات مورد استفاده قرار گیرند ، سرمایه شرکت افزایش می یابد و شرکت به منابع مالی دائمی دست می یابد .
3. اگر از اختیار خرید سهم استفاده شود . تعداد سهامی که در دست مردم است افزایش خواهد یافت . این امر باعث خواهد شد که نسبت وام به حقوق صاحبان سهام شرکت کاهش یابد .
4. استفاده از اختیار خرید سهام عادی باعث می شود که سود هر سهم کاهش یابد و دست کم به صورت موقت ، از میزان پرداخت سود سهام نقدی کاسته شود ، از طرف دیگر افزاش تعداد آراء سایر سهامداران باعث تضعیف موقت مدیران و سهامداران عمده شرکت می گردد .
ویژگیهای اختیار خرید سهام عادی