چوب گردو (Noyer – Walnut ) این چوب در تمام ادوار مورد توجه و علاقه نجاران بوده است – از پوست گردوی نارس رنگ سیاهی بدست میآورند (همین ماده رنگی است که هنگام شکستن گردو سبب سیاهی دستهای گردوفروشان میشود) گاهی بعضی از نقاشان روغن مغز گردو را بجای روغندانه کتان بکار میبرند – رگههای چوب گردو یکنواخت و نزدیک بهم میباشند ، این چوب با وجود اینکه دارای استحکام زیادی است معذالک کار کردن با آن آسانست و بخوبی صیقل میپذیرد معمولا رنگ آن قهوهأی کمرنگ است که گاهی لکههای سیاهی در آن بنظر میرسد – از چوب گردو بیشتر برای ساختن روکش اثاث چوبی استفاده میشود و به ندرت تمام قسمتهای اشیاء بزرگ را از این چوب میسازند . قطر روکشهائیکه در قرن هیجدهم از این چوب تهیه میشده است غالبا در حدود یک و نیم میلیمتر میباشد . بزرگترین نقص چوب گردو در اینست که سریعتر از سایر اقسام چوبها مورد هجوم موریانه یا کرم چوب قرار میگیرد و از این نقطه نظر لازم است اشیائی را که از این چوب ساخته شدهاند مرتبا و بدقت مورد بازرسی قرار دهد . چوب گردو به علت حالت تورق پذیری ، نقشهای زیبای خود چوب ، استحکام و رنگ پذیری بسیار مورد استفاده داشته و چوب خشک گردو به هر کیلو گرم 6000 ریال به نازک کاران فروخته می شود و حتی ریشه آن که در ساخت تخته نرد ، جا قرآنی ، قلمدان و سایر لوازم چوبی تزئینی ، تابلوها باعث گردیده که متاسفانه نسبت به قطع درختان گردو اقدام گردد که خوشبختانه با اجرای طرح طوبی تا حدود ی این رفع گردیده است
شیمی چوب
دید کلی
در یک برش عرضی از تنه درخت ، ساختار قابل رویت چوب به ترتیب از مرکز چوب به سمت بیرون عبارتند از: مغز چوب ، چوب یا زایلم ، لایه زاینده (کامبیوم(، پوست.
مغز چوب
مغز ، که در قسمت مرکزی و وسط ساقه یا شاخه قرار دارد، به صورت یک نوار سیاهرنگ قابل تشخیص است. مغز شامل بافتهایی است که در طی اولین سال رشد درخت تشکیل شدهاند.
چوب (زایلم)
قسمت چوب ، یک لایه ضخیم است که در کنار سلولهای زاینده به صورت حلقههای متحد المرکز (رویشهای سالانه) آرایش مییابد. در درخت در حال رشد ، چوب عموما از سلولهای زنده تشکیل شده است. چوب محکمترین و مقاومترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است. در جهت برشهای افقی ، شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شعاعی عبورمیکند و به چوب میرسد.
نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است. در واقع این نسوج مانند بستهایی هستند که الیاف چوب را به همدیگر محکم میکنند و نگاه میدارند و از خم شدن و از همگسیختگی رشته میکاهند. به مرور زمان در اطراف مغز چوب ، بافتی از سلولهای مرده تشکیل میگردد که چوب پیر نام دارد. این قسمت معمولا از چوب جوانی که آن را احاطه کرده است محکمتر میباشد و حاوی مقادیری رنگ ومواد قلیایی است.
در مقطع عرضی درختانی مثل گردو ، آلبالو و نارون ، چوب مرکزی یا چوب پیر دیده میشود. چوب جوان معمولا رنگ روشنی دارد، اما چوب پیر تیرهتر میباشد.
لایه زاینده (کامبیوم)
ناحیه کامبیومی ، لایه بسیار نازکی است که شامل سلولهای زنده میباشد و بین بافت چوبی اولیه و پوست داخلی (آبکش) قرار دارد. تقسیم سلولی و رشد شعاعی درخت در این ناحیه صورت میگیرد. تعداد سلولهایی که تولید میشوند و به بافت چوبی داخلی میپیوندند، بیشتر از تعداد سلولهایی است که به طرف آبکش (قسمت خارجی) میروند. یعنی سلولهای آوند آبکشی کمتر از سلولهای بافت چوبی تقسیم میشوند. به این دلیل ، بیشترین حجم درخت را چوب تشکیل میدهد تا پوست.
رشد درخت
درخت از طریق تقسیم سلولی به دو صورت رشد میکند: رشد طولی و رشد عرضی (شعاعی). رشد طولی (اولیه) که در اولین فصل سال رخ میدهد، در انتهای ساقهها ، شاخهها و ریشه انجام میشود و نقاط رشد ، داخل جوانهها که در پاییز سال قبل تشکیل شدهاند قرار دارد. رشد عرضی (شعاعی) همانطور که ذکر شد در ناحیه لایه زاینده (کامبیوم) صوت میگیرد.
پوست
پوست درخت در برابر ضربات و ضایعات مکانیکی از چوب محافظت میکند. این قسمت ، از دو لایه تشکیل شده است: لایه بیرونی (پوست خارجی) و لایه داخلی (آبکش). لایه نازک پوست داخلی (آبکش) ، انتقال شیره درخت به شاخهها و ذخیره آنها را بر عهده دارد.
تقسیم بندی چوبها
درختان ، متعلق به تیره گیاهان بذرده هستند که به دو دسته بازدانگان و نهاندانگان تقسیم میشوند. سوزنیبرگان (نرم چوبها) به دسته اول و پهن برگان (سخت چوبها) به دسته دوم تعلق دارند.
سخت چوبها
این دسته ، شامل چوب درختان پهن برگ میباشد. بافت چوب درختان پهن برگ تنها در زمانی که درخت برگ دارد، رشد میکند. رشد و نمو در بهار شروع میشود و به مرور در پاییز متوقف میشود. لذا حلقه سالیانه این درختان به صورت یکنواخت از چوب بهاره دارای رنگ روشن به طرف چوب پاییزه تیره رنگ تغییر میکند. نام سخت چوبها ، بدلیل نوع بافت آنها است و دلیل بر سختتر بودن کلیه چوبهای این دسته نمیباشد.
برخی از درختان پهن برگ عبارتند از: گردو ، انجیر ، بلوط ، چنار ، راش ، تبریزی ، سپیدار و افرا. از جمله موارد استفاده از این نوع چوبها ، ساخت مبلمان ، در و پنجره و نازک کاری در ساختمان میباشد.
نرم چوبها
شامل چوب درختان سوزنی برگ است. بافت چوب درختان سوزنی برگ در طول سال ، زمان رشد بیشتری دارد این نوع درختان در بهار و تابستان با شدت بیشتری رشد میکنند و سپس تا پایان فصل سرما این رشد و نمو به کندی میگراید و به آرامی ادامه پیدا میکند. به این دلیل ، چوب پاییزه و بهاره در حلقه سالیانه براحتی از یکدیگر تمیز داده میشود و رنگ آنها این مساله را مشخص میکند.
در فصل بهار ، بدلیل وجود آب فراوان و خاک سرشار از مواد غذایی موجب میشود که سلولهای پهن با دیواره نازک تشکیل شوند و بافتی متخلخل و نسبتا کمرنگ بوجود آورند. اما با کاهش سرعت رشد در اواخر تابستان ، چوب پاییزه شکل میگردد که متشکل از الیاف دیواره ضخیم است و به ساقه مقاومت و استحکام مکانیکی میدهد و فشردهتر ، تیرهتر و مقاومتر از چوب بهاره میباشد.
ریز ساختار چوب
ترکیبات تشکیل دهنده سلول چوب عبارتند از: کربوهیدراتها ، لیگنین ، مواد استخراجی ، ترکیبات معدنی.
کوبوهیدراتها
کربوهیدراتهای موجود در چوب ، عمدتا از سلولز و همیسلولزها تشکیل شده است.
سلولز
سلولز ، جزء اصلی چوب است. در اغلب گونهها در حدود 40 تا 45% چوب خشک ، سلولز است. سلولز یک هوموپلی ساکارید تشکیل شده از واحدهای گلوکز است. مولکولهای سلولز ، کاملا خطی هستند و تمایل شدید به تشکیل پیوندهای هیدروژنی بین مولکولی دارند. در نتیجه ، دستههایی از مولکولهای سلولز با یکدیگر مجتمع میشوند و زیرلیفچه ها را تشکیل میدهند. از تجمع زیرلیفچهها و از تجمع لیفچهها ، لیف سلولزی تشکیل میشود.
بر اثر همین ساختار لیفی و پیوندهای هیدروژنی محکم ، سلولز از مقاومت کششی بالایی
برخوردار است و در اغلب حلالها ، نامحول میباشد.
همیسلولزها: همیسلولزها ، هتروساکاریدهایی هستند که معمولا بین 20 تا 30% نسبت وزنی چوب خشک را تشکیل میدهند و همچون سلولز به عنوان ماده ساختمانی در دیواره سلول عمل میکنند. در اثر اسید ، بسادگی به اجزای تکپاری خود آبکافت میشوند. همیسلولزهای سوزنی برگان عبارتند از: گالاکتوگلوکامانان ، آرابینوگلوکورونوزایلان ، آرابینوگالاکتان ، نشاسته و مواد پکتیکی.
همیسلولزهای پهن برگان عبارتند از: گلوکورونوزایلان ، گلوکومانان ، نشاسته و مواد پکتیکی.