همان گونه که نمیتوان کفشهایی با سایز یکسان برای کارکنان خرید و انتظار داشت آنها در پوشیدن آنها راحت باشند، نمیتوان یک وسیله مانند میز کار با ارتفاع یکسان را نیز برای همه کارکنان در محیط کار در نظر گرفت اما امروزه در بسیاری از جاها و به خصوص در محیط های کاری میزهای کار با ارتفاع یکسان در اختیار کارکنان قرار دارد. فردی که قدش بلند است پشت همان میزی فعالیت میکند که همکارش با قد کوتاه کار میکند. نتیجهاش کمردرد و گردندرد برای فرد بلند قد و درد نواحی کتف و شانه و احتمالا زانو برای فرد کوتاه قد است. علاوه بر اندازه قد کارکنان که فاکتور مهم و تاثیرگذاری است نوع کاری هم که انجام میشود در تعیین ارتفاع میز نقش دارد. چنانچه ارتفاع میز کار بلند باشد کاربر مجبور است برای جبران این بلندی دست خود را در ارتفاع بالاتری قرار دهد و پس از مدتی فرد از ناحیه گردن و شانهها دچار آسیب خواهد شد. اگر ارتفاع میز کار کوتاه باشد به خم شدن فرد و کمر درد منجر میشود. بهترین ارتفاع میز کار برای هر فرد ارتفاعی است که وقتی وی میایستد فاصله آرنج تا میز 5 تا 10 سانتیمتر باشد.
سه قانون مهم در بحث ارتفاع میز کار
1) در کارهای ظریف مانند طراحی و نقاشی یا مونتاژ قطعات ریز و سبک، ارتفاع مناسب میز کار 5 تا 10 سانتیمتر بالای آرنج است.2) در کارهای سبک یا فعالیتهایی که نیاز به نیروی بدنی متوسطی است و فرد برای جابهجا کردن قطعات نیاز به فضا دارد ارتفاع میز کار 10 تا 15 سانتیمتر پایینتر از آرنج است. 3) در کارهای ایستاده سنگین که نیاز به نیروی بدنی زیادی است ارتفاع میز کار 15 تا 40 سانتیمتر زیر آرنج توصیه شده است.
میزهایی با قابلیت تنظیم ارتفاع
دانش ارگونومیمیزهای با قابلیت تنظیم ارتفاع را پیشنهاد میکند. هر چند ممکن است این پیشنهاد کمی هزینه دربرداشته باشد اما مطمئن باشید به سلامت کارکنان کمک زیادی میکند. این میزها برای هر فردی با هر طول قامتی و برای هر شغلی با هر نیروی بدنی مورد نیازی قابل استفاده است و از صدمات و اختلالات اسکلتی عضلانی به افراد جلوگیری میکند.
راههای مقابله با افسردگی شغلی
برای بسیاری، شغل یک منبع درآمد و عامل شناسایی است و محل کار، جایگاهی است که تقریباً نیمی از عمر خود را در آن سپری می کنیم. در این باره بیندیشید. اکثر ما روزی هشت ساعت از وقتمان را در محل کار می گذرانیم. اگر ساعتهایی را حساب کنیم که صرف رفت و آمد و اضافه کاری می شود، این زمان شاید روزانه به 10 یا حتی 12 ساعت هم برسد.
در این جا باید پرسید که آیا هرچه بیشتر کار می کنیم، کمتر لذت می بریم؟ امکان دارد شغلها، منبع ناخوشی باشند. امروزه دو عامل فشار روانی (استرس) و افسردگی بالینی، محل کار را »خلل پذیر« می سازند. به موجب بررسی پیمایشی که توسط جامعه کارشناسان مدد کار کارمندان (ایی ای پی ای) صورت گرفت، معلوم شد که فشار روحی و افسردگی بالینی به ترتیب دومین و سومین مشکل بسیار مهم محل کار، البته بعد از بحران خانوادگی، محسوب می گردد. برآورد شده است که هر ساله در ایالات متحده بر اثر کاهش بازدهی، کارگریزی و مرگ نابهنگام، میلیاردها دلار به هدر می رود.
پنجاه درصد تلفات جانی ناشی از ده علت عمده ی مرگ و میر در ایالات متحده را می توان به عوامل رفتاری، از آن جمله فشار روانی نسبت داد.
فشار روانی و کامیابی
ما برای انجام کار به نیکوترین شیوه ای، باید تنش و فشار روحی ایجاد کنیم. به جریان یافتن آدرنالین درخونمان نیاز داریم. ولی تنش زیاده از حد، موضوع متفاوتی است.
شایع ترین علامتهای فشار بی نهایت شغل عبارتند از خستگی، بی خوابی، فشار خون، سردرد، زخم، ترش کردن، ناتوانی در تمرکز یا آرمیدن و بی اشتهایی.
چنانچه افسردگی بالینی موردتوجه قرار نگیرد، احتمالاً از تنش محل کار ناشی می گردد. چه بسا افسردگی به عنوان اعمال تکانشی (براساس انگیزش ناگهانی) یا بی نتیجه، زودرنجی (تندمزاجی) و خشم، دیر رسیدن و تمایل به دوری جستن از همکاران نمایان گردد.
عامل تنش شغلی چیست؟
کار زیاد و تعارض شخصیت (به ویژه با بالادستان) دو نمونه از رایج ترین علل تنش شغلی است. قبول مسئولیت سنگین، علت دیگری است.
کسانی که در مشاغل مدیریت انجام وظیفه می کنند، غالباً از حجم زیاد کار شکوه می کنند. اما امتیازی دارند که شاید از وجودش بی خبر باشند و آن نرمش پذیری است. این قدرت در آنها هست که ازطریق جستار (بحث و گفت و گو) و حتی رویارویی، تنش محل کار را بزدانید.
این حالت پیوسته برای سایر کارکنان مانند کارگرانی که در خط تولید کار می کنند یا کسانی که به کارهای دفتری سرگرمند، رخ نمی دهد. پژوهش ثابت می کند پیشه هایی که ملال آور و یکنواخت به نظر می رسند همان قدر بر انسان فشار وارد می سازند که مشاغل اجرایی کارآمد.
پنج واکنش اساسی در برابر تنشهای محل کار
! شریک غم دیگران بودن بی آنکه گامهای اساسی درجهت تغییر وضعیت برداشته شود؛
! برای کاستن از سنگینی کار، طولانی تر و بیشتر کارکردن؛
! روی آوردن به تلاش جالب واکنشی به منظور اینکه بتوانیم سرزندگی را بازگردانده و کار بیشتری را در مدت کوتاهتری انجام دهیم.
! جسماً از شغل خویش کناره گرفتن یا آن را رها کردن و به دنبال کار دیگری گشتن یا زمان و توان صرف شده در مسیر کار را کاهش دادن؛
! تجزیه و تحلیل وضع، بازبینی راهبردها و به جست و جوی راهکارهایی برای دگرگون سازی موارد پرداختن.
در نگاه اول، به نظر می آید که واکنش شماره 5 عملی ترین واکنش است به شرطی که تشخیص دهیم موقعیت شغلی ما تا چه حد از اختیار ما خارج است. موارد وابسته به کنشها و قواعد پدید آمده توسط دیگران چنان فزون است که حتی سازنده ترین کوششها نیز قادر به تضمین آن نیستند. آنچه که می توان تضمین کرد احساس نیکوی »پذیرش مسئولیت« شغلی مان است. از آنجایی که شرایط فردی خیلی زیاد فرق می کند، از این رو »راه حل صحیح« برای هر کس متفاوت است.
به یاد بسپارید که امکان دارد راهکارهای مستقیمی برای مشکلات حاصل از تنش شغلی وجود نداشته باشد.
پیشنهادهایی جهت کاهش فشار روانی کاری
1 - مسئولیت شغلتان را به عهده بگیرید: تا جایی که مقدور است اولویتها را درنظر گرفته و مجدداً تعیین کنید. نخست مراقب کارهای مهم و دشوار باشید و وقت تان را تنظیم کنید. در این صورت کاراتر می شوید.
2 - هر بار، به عملی دست زنید: هر طرح بزرگ را به کار کوچکتر و اجراشدنی تقسیم کنید. فهرستی از تمام اموری که باید انجام یابند و زمان تقریبی پایان هریک تهیه کنید. به کارها اولویت ببخشید. ابتدا کاری را به اتمام رسانده و آنگاه به سراغ بعدی بروید. کارها را تا زمانی آسان بگیرید که حس کنید نیاز به اجرا و نظارت داشته باشند.
3 - با همکاران روراست باشید: این مسئله درمورد رئیس نیز صدق می کند. اگر دچار مخمصه شده اید، عیان سازید. چه بهتر که در این رهگذر، همدردانی هم داشته باشید. تنها شکوه نکنید. راه گشا باشید و پیشنهادهای عملی مطرح سازید.
4 - بگذارید کارفرمایتان کمک کند: بسیاری از شرکتها به کارکنان خود یاری می کنند تا به مدد برنامه مساعدت به کارمند، پیامدهای حاصل از تنشهای پیشه ای را از میان بردارند.
5 - کمتر کار کنید:« نه »گفتن را یاد بگیرید. دست از کارهایی بکشید که سرنوشت ساز نیستند.
6 - نشانه های خطر تنش شغلی را بشناسید: از علایم فشار شغلی با خبرباشید و به محض اینکه مهارنشدنی گشتند، واردعمل شوید؛
7 - مراقب بهداشت جسمی خود باشید: تندرستی جسمانی سبب می شود که تحمل فشارتان افزایش یابد. باید تغذیه و خوابتان متعادل باشد. به اندازه کافی ورزش کنید.
8 - آرمیدن را بیاموزید: دریچه اطمینان سالمی اعم از ورزش، سرگرمی، موسیقی، مطالعه یا فقط پیاده روی بیابید و از آن به عنوان »پلی« بین کار و زندگی داخلی خودتان استفاده کنید.
9 - از زندگی خصوصی خویش غافل نباشید: برنامه ای تنظیم کنید تا رعایت عدالت بین کار و زندگی شخصی را بر شما امکان پذیر سازد. از این کار، دمی غفلت نورزید.