با توجه به اینکه تقریباً یک ماه است از شروع کلاسها می گذرد ، سواد آموزان بنده هنوز حاضر به پذیرفتن درس ریاضی به عنوان یک درس مهم و ضروری نمی باشند و همواره از یادگیری آن کناره می گیرند .
علل و فرضیات موجود از نظر اینجانب :
ریاضیات درسی سخت و غیر قابل فهم است
ریاضیات در زندگی آنها کاربرد ندارد
شاید از کاربرد درس ریاضیات در زندگی آگاهی ندارند
ریاضیات درس خسته کننده و یکنواخت است
علل و عوامل موجود از نظر سواد آموزان :
ریاضیات یک درس بی مصرف و بلافایده است و معتقدند که در زندگی آنها هیچگونه کاربردی ندارد .
آنها بدون خواندن ریاضیات قادر به حساب و کتاب مسائل روزمره زندگی خود به صورت ذهنی می باشند
در موقع خواندن درس ریاضی گیج و سردرگم می شوند
بعضی از آنها بعد از ساعت ریاضی سردرد می شوند به طوری که بعد از آمدن به کلاس درس صرفنظر کرده بیزاری نشان می دهند
طراحی و صفحه بندی کتاب ها ازنظر آنها شلوغ و آشفته است
می خواهم از درد های کهنه و زخم های التیام نیافته آموزش و پرورش و آموختن بگویم . درد هایی که از اولین سالهای دبستان شروع و معضل ضعف و ناتوانی در سالهای بعدی زندگیم را به دنبال داشت و هرگز نگذاشت آنگونه که باید وشاید موفق باشم . وقتی که کوچکتر بودم نمی توانستم بفهمم که چه چیز باعث عدم یادگیری عمیق و ضعف و نقصان اساس یادگیری و پایه تحصیلی من بوده است .
ولی هم اکنون که خود را در جایگاه یک آموزشیار یافتم توانستم بفهمم آنچه باعث عدم یادگیری ، و ضعف و ناتوانی خیلی از دوستانم بوده است مشکلات آموزشی و پرورشی عمیقی بوده است که سیستم تعلیم و تربیتی ما کما کان با آن دست به گریبان بوده و هنوز همانگونه که باید و شاید ، از این سیستم رفع و رجوع نشده است .
از جمله آن مشکلات قالب بندی غیر استاندارد کتب درسی و مهمتر از همه به کار گماردن معلمانی که متأسفانه به نحو مطلوب تعلیم و تربیت داده نشده بودند و بدون اینکه از فنون معلمی چیزی بدانند مشغول به کار میشدند و از بار علمی بسیار اندک و ناچیزی برخوردار بودند و از روانشناسی کودکان چیزی نمی دانستند و بسیاری از دانش آموزان را با چوب تحقیر و تنبیه خرد کرده و کنار می زدند و روحیه اعتماد به نفس را که از همان اوان کودکی و دبستانی شکل می گرفت درهم می شکستند و مجال رشد و نمو به آنها نمی دادند .
هرگز از خاطرم نمی رود روزی را که معلم من در حل یکی از مسائل ریاضی عاجز ماند و حل آن را به روز بعد موکول کرد . آنوقت چگونه می توان از شاگردان انتظار داشت که ریاضی را خوب بفهمند و درک کنند .
ولی بسیار خوشحال و خرسندم که طی چند سال اخیر کتب درسی به نحو مطلوب و جالبی تغییر و تحول یافت و این تحول بسیار عمیق به یادگیری عمیق تر و ماندگارتر دانش آموزان کمک شایانی کرده و می کند . معلمانی کارآزموده و تعلیم یافته که بیشتر فنون معلمی را در نظر گرفته و روحیات شاگردانشان را در نظر می گیرند و این گامی بزرگ در راه موفقیت فردای نو آموزان ماست .
از جمله آموزش به طریق روش مجسم و نیمه مجسم و مجرد که بسیار مفید و جذاب است . در صورتی که در سیستم آموزشی قدیم ما به هیچ عنوان از روش مجسم استفاده نمی شده است .
ولی با این حال اینکه به طور تئوری و سمبولیک به آموزشیاران و مربیان بگوئیم که از روش مجسم استفاده کنید و دروس را برای نوآموزان عینی و ملموس نمائید به تنهایی و به خودی خود کفایت نمی کند بلکه می بایست تمامی امکانات برای آموزش به طریق مجسم فراهم آمده و در اختیار آموزشیار قرار گیرد ، از جمله کیت های آموزشی و ....
هم چنین استفاده از رسانه در امر آموزش انواع دروس بالاخص درس ریاضیات بسیار مفید فایده است و در این راستا لازم است که درس ریاضیات را در قالب شعر و بازی به صورتی منظم و مدون تهیه و برنامه ریزی کرد و آن را در قالب نوارها و CD ها ی آموزشی ثبت و ضبط نمود و به نوآموزان ارائه داد و خوبست که این نوارها به گونه ای تهیه شود که برای آنها ملموس و قابل درک و فهم باشد .
مثلاً برای سواد آموزان روستائی مثالهایی از تعداد گوسفندان ، تعداد نان هایی که آنها می پزند ، و از محصولات کشاورزی که با آن سر و کار دارند و یا مقدار پول مثال زد چون آنها آنها این مثالها را خیلی خوب درک و هضم می نمایند .
و از آنجایی که تهیه اینگونه نوارهای آموزشی در حیطه توانایی آموزشیاران نیست و اگر باشد آنها حاضر به هزینه کردن این رقم نمی باشند .