خودکشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش میباشد که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شکل احساسی در فرد بماند .
تعریف خودکشی
خودکشی به عنوان یک رفتار، مرگی است که به دست خود شخص انجام میگیرد. به گفته اشنایدمن ”خودکشی عمل آگاهانه آسیب رساندن به خود است که میتوان آن را یک ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست که برای مسئله تعیین شده او این عمل بهترین راه حل تصور میشود.“
بر مبنای تعریف مرکز مطالعات انستیتو ملی بهداشت روانی آمریکا، خودکشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش میباشد که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شکل احساسی در فرد بماند. این تعریف سه شکل مختلف این پدیده را مطرح میکند.
۱) خودکشی به اتمام رسیده: به معنی عملی موفق که منجر به مرگ شود.
۲) اقدام به خودکشی: به عملی ناقص گفته میشود که به مرگ منتهی نگردیده است.
۳) افکار و تمایلات خودکشی: فکر و یا تمایل به خودکشی است که در ذهن فرد وجود دارد ولی به مرحله عمل در نیامده است.
آمارهای سازمان جهانی بهداشت، نشان میدهد که سالیانه حدود چهارصد هزار نفر به دلیل خودکشی موفق جان خود را از دست میدهند. خودکشی در ردیف دهمین علت مرگ و میر برای تمام سنین در بیشتر کشورهای جهان است. در حالیکه آمار مرگ میر بیماران خودکشی کرده در بین مردان سه برابر بیشتر از زنان است، ولی زنها چهار برابر بیشتر از مردها اقدام به خودکشی میکنند.
● علل خودکشی
در زمینه علل خودکشی طبقه بندیهای متعددی وجود دارد، در اینجا به یکی از این طبقهبندیها اشاره میشود.
۱) علل آسیب شناختی- روانی شامل بیماریهای جسمی، بیماریهای روانی همچون افسردگی.
۲) علل اقتصادی شامل بیکاری، مشکلات اقتصادی، اخراج شدن از کار ورشکست شدن و از دست رفتن پایگاههای اجتماعی.
۳) علل عاطفی شامل شکست در عشق، از دست رفتن شخص مورد علاقه، مرگ یا بیماری خطرناک یکی از نزدیکان، درگیریها و اختلالات خانوادگی.
● عوامل پیشگیری کننده خودکشی
بر اساس نتایج بررسیهای مختلف میتوان به برخی از عوامل پیش گویی کننده خودکشی اشاره کرد. بین خصوصیات همراه با خطر بالای خودکشی میتوان از سن بالای ۴۵ سال، جنس مذکر، الکلیسم، خشونت و تحریک پذیری، از دست دادن سلامت جسمی، افسردگی و بستری شدن قبلی در بیمارستان روانی نام برد. همچنین اقدام و مبادرت قبلی به خودکشی، به عنوان یک ملاک قوی برای احتمال بروز مجدد خودکشی به شمار میرود. آشکارترین هشدار در خودکشی ابراز تمایل مستقیم است. بررسیها نشان میدهد که تقریباً بیش از دو سوم کسانی که خودکشی میکنند قبلاً قصد خود را با دیگران در میان گذاشته و آنها را به انجام آن تهدید مینمایند. بنابراین یکی از راههای موفق پیشگیری از خودکشی توجه به ابراز این فکر از طریق دیگران کمک به حل مشکل آنان و راهنمایی آنها جهت مراجعه به روانشناس یا روانپزشک است.
● شیوههای مقابله با خودکشی
درمان افراد اقدام کننده به خودکشی عبارتست از:
۱) مشاوره، راهنمایی و حمایت فرد
۲) آموزش و درمان حل مسألهای
۳) روان درمانی فردی
۴) مداخله خانوادگی
۵) گروه درمانی
۶) درمان دارویی
۷) بستری کردن در بخش بیماران روانی
مهارتهای حل مسأله به فرد این امکان را میدهد که با بررسی راهحلهای مختلفی که در پیشرو دارد، یکی آز آنها را مؤثرتر تشخیص داده و در جهت حل مشکل آن را بهکار بندد. بهیاد داشته باشیم که خودکشی میتواند یک راهحل باشد، اما بدترین و آخرین راه حل مشکل است. همیشه برای حل همه مشکلها راهحلهای بسیاری ساده، ارزان و آبرومندانه وجود دارد که باید به آنها فکر کنیم و با کمک مشاور آنها را پیدا کنیم
خودکشی 2
کسی که حرف خود کشی را می زند به آن عمل نمی کند . اینطور نیست این یک باور غلط است . متخصصین بهداشت روان ( روانپزشک ، روانشناس) همیشه حرف بیمار را جدی می گیرند.
خود کشی به معنای خاتمه زندگی به دست خود فرد است ، اگر کسی دست به خود کشی بزند ولی زنده بماند به این رفتار اقدام به خود کشی می گوئیم. در حال حاضر در جهان بیش از یک میلیون نفر در سال خود کشی می کنند و ۲۰ – ۱۰ میلیون نفر دست به خود کشی می زنند . در غرب ( مغرب زمین) قربانیان اصلی خود کشی مردان مسن هستند. در ایران قربانی اصلی زنان جوان می باشند. نکته بسیار مهم اینست که خود کشی در بسیاری از موارد قابل پیشگیری است.
● باور های غلط درباره خود کشی :
▪ کسی که حرف خود کشی را می زند به آن عمل نمی کند . اینطور نیست این یک باور غلط است . متخصصین بهداشت روان ( روانپزشک ، روانشناس) همیشه حرف بیمار را جدی می گیرند.
▪ افراد خود کش افراد ضعیفی هستند یا ایمان ندارند . کسی که خود کشی می کند در بسیاری از موارد دچار بیماریهای روانپزشکی از جمله افسردگی است، بنا براین ما با بیمار طرف هستیم و نه آدم ضعیف یا بی ایمان و بیمار نیاز به درمان دارد.
● علل خود کشی :
۱) بیماریهای روانپزشکی مثل افسردگی اساسی ، اختلال دو قطبی، الکلیسم، اعتیاد.
۲) علل اجتماعی فرهنگی شامل تقلید، تحت تاثیر قرارگرفتن رسانه ها، ور شکستگی ، بیکاری ، اپیدمی خود کشی.
۳) علل روانشناختی : شکست در عشق، کنکور یا هر شکست دیگر، استرس ها ( اختلافات زنا شویی)
عوامل پیشبینی کننده ( پیش گوئی )خود کشی:
جوان، متاهل و زن سن زیر ۳۰ سال سابقه قبلی اقدام به خود کشی ، سابقه خانوادگی خود کشی ، افسردگی، احساس درماندگی و بی کسی ، تهدید یا ابراز خود کشی ، اعتیاد .
● چطور حدس بزنیم عزیز ما در معرض خطر خود کشی است؟
▪ اگر اخیرا" حرف از مرگ و مردن می زند و می گوید زندگی به چه درد می خورد ، آخرش که چی ، آخرش که باید رفت، آخرش که همه می میرند، ایکاش می مردم ، مرگ بهتر از زندگانی، خوش به حال آنهایی که مردند.
▪ اگر به تازگی رفتار شخص عوض شده ، کم حرف و ساکت شده ، مرتب توی فکر یا توی خودش است، به تازگی خیلی مهربان شده است، اشیاء خود را می بخشد.
▪ اگر تهدید به خودکشی کرده یا درباره خود کشی حرف می زند.
به سخنان او با دقت و همدلی گوش کنید مبادا اورا نصیحت کنید به او بگوئید درک می کنم که در موقعیت سختی گیر افتاده ای نگوئید مگر دیوانه شده ای ! مگر بچه ای! مگر می خواهی بری جهنم، جواب خدا را چی می دهی؟ بیماری افسردگی که از علل اصلی خود کشی است قابل پیشگیری و درمان است. حتما" فرد را به روانپزشک یا روانشاس معرفی کنید خودتان هم با او نزد دکتر بروید اگر فرد از مراجعه به دکتر خودداری کرد خودتان به دکتر مراجعه کنیدو راه حل بخواهید به یاد داشته باشید " پیشگیری از خود کشی یک وظیفه همگانی است" ، فرد خود کش نباید تنها بماند و در صورت توصیه روانپزشک ممکن است نیاز به بستری شدن در بخش روانپزشکی یک بیمارستان باشد .
بحران خودکشی
آیا تاکنون با پیشامدهای ناکام کننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری که دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاکنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دوره ای از زندگی خود به مرگ فکر کرده اند ولی تعداد بسیار کمی از آنها واقعاً به خودکشی عمل می کنند. بحران خودکشی تجربه ای مغشوش کننده, دردناک و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودکشی, تعیین عوامل ایجاد کننده بحران, فهم احساسات شخص خودکشی کننده و مواجهه با افکار خودکشی گرا مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.
● چه چیزی به بحران خودکشی منجر می شود؟
یک بحران خودکشی معمولاً توسط یک تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب که احساس ارزشمندی شخص را پایمال می کنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یک فقدان اساسی, ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی دراز مدت می باشند. زمانی که نظام مقابله ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد, افسردگی و یأس ناشی از آن می تواند شخص را به افکار خودکشی آسیب پذیر نماید.
● احساسات شخص خودکشی کننده
عموماً شخص در معرض خودکشی به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی کناره گیری می کند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می نماید. نیروی لازم برای عملکردهای روزانه کاهش می یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می شوند. خواب, خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می گردند. شخص ممکن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند, در خواب مشکل داشته باشد, کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم, آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می گیرد.
● شیوه های مواجهه با افکار خودکشی
در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودکشی ذکر شده است. نکته کلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت, برقرار کردن رابطه با یک شخص و مشارکت در یافتن راههای جایگزین جهت (توجیه) زندگی (زنده ماندن) است.
۱) ترسها، ناکامی ها و نگرانی های خود را با والدین, دوست, همسر, استاد, مشاور یا یک روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان آغاز کننده فرایندی است که از طریق آن نیرو, امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به کشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد. اگر افکار خودکشی پیش از چند روز طول کشید, کمک حرفه ای و تخصصی الزامی خواهد بود.