ایران حضرت آیه الله العظمى امام خمینى ( قدس سره الشریف )
قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم: انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل على محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزان أسرار کتابک الذى تجلى فیه الأحدیه بجمیع أسمائک حتى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن على ظالمیهم أصل الشجره الخبیثه .
و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلین تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلم مثل منى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بر تمام دأره وجود از ملک تا ملکوت اعلى و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است و نه از آنچه گذشته است براین دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منى میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم. شاید جمله لن یفترقا حتى یردا على الحوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم هر چه بر یکى از این دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در حوض وارد شوند. و آیا این حوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان براین دو ودیعه رسول اکرم صلى الله علیه وآله و سلم گذشته برامت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمین است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگر آنان با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلم به طور متواتر نقل شده است و این حدیث شریف حجت قاطع است برجمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف و باید همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جوابگوى آن باشند و اگر عذرى براى جاهلان بى خبر باشد براى علماى مذاهب نیست . اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا این ودیعه الهى و ماترک پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و سلم. مسأل إسف انگیزى که باید براى آن خون گریه کرد ، پس از شهادت حضرت على (ع) شروع شد .
خود خواهان و طاغوتیان ، قرآن کریم را وسیله اى کردند براى حکومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و سلم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکم الثقلان در گوششان بود با بهانه هاى مختلف و توطئه هاى از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن ، در حقیقت قرآن را که براى بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانى مادى و معنوى بود و هست از صحنه خارج کردند و برحکومت عدل الهى که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند تا کار به جأى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است. و هر چه این بنیان کج به جلو آمد کج ها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که براى رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عأله بشرى از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برساند و این ولیده علم الاسمإ را از شر شیاطین وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیإ الله معصومین علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ، چنان از صحنه خارج نمودند که گوئى نقشى براى هدایت ندارد و کار به جأى رسید که نقش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالى شد و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل ، قرآن این کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلى از صحنه خارج شد ، که دیدیم اگر کسى دم از حکومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار صلى الله علیه وآله و سلم و قرآن و سنت مشحون آن است سخن مى گفت گوئى بزرگترین معصیت را مرتکب شده و کلمه آخوند سیاسى موازن با آخوند بى دین شده بود و اکنون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامى که خود را به دروغ به اسلام بسته اند براى محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانى ابر قدرتها ، قرآن را با خط زیبا طبع مى کنند و به اطراف مى فرستند و با این حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مى کنند. ما همه دیدیم قرآنى را که محمدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هم مداح او بودند و مى بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنى مى کند و وهابیت این مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مى کند. ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خواهد حقایق قرآنى که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودى که بر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مى کشاند ، نجات دهد. و ما مفتخریم که پیرو مذهبى هستیم که رسول خدا موسس آن به إمر خداوند تعالى بوده و امیرالمومنین على بن ابى طالب این بنده رها شده از تمام قیود ، مإمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترین کتاب رهأى بخش بشر است و دستورات معنوى و حکومتى آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومین از على بن ابى طالب گرفته تا منجى بشر حضرت مهدى صاحب زمان علیهم آلاف التحیات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امور است أمه ما هستند. ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که او را قرآن صاعد مى خوانند از أمه معصومین ما است. ما به مناجات شعبانیه امامان و دعاى عرفات حسین بن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضیه است از ما است .
ما مفتخریم که باقرالعلوم بالاترین شخصیت تاریخ است و کسى جز خداى تعالى و رسول صلى الله علیه وآله و أمه معصومین علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و ما مفتخریم که مذهب ما جعفرى است که فقه ما که دریاى بى پایان است یکى از آثار اوست و ما مفتخریم به همه أمه معصومین علیهم صلوات الله و متعهد به پیروى آنانیم .
ما مفتخریم که أمه معصومین ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکى از ابعاد آن است در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازى حکومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که مى خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا مى کنند .
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیتهأى که توطئه دشمنان و نا آشنأى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه براسلام و مسلمانان تحمیل نمودند ، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند خارج نموده اند. و آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندى که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه در مىآورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب مى لرزاند اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خداى تعالى و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر و مى دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است چه رسد بمتاع ناچیز دنیا ، و ملت ما بلکه ملتهاى اسلامى و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خداى بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتى براى مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمى شناسند و در رإس آنان آمریکا این تروریست بالذات دولتى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند و خیال ابلهانه اسرأیل بزرگ ، آنان را به هر جنایتى مى کشاند. و ملتهاى اسلامى و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنى این جنایت پیشه دوره گرد ، و حسن و حسنى مبارک هم آخور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خدمت به آمریکا و اسرأیل از هیچ خیانتى به ملتهاى خود روى گردان نیستند. و ما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقى است که دوست و دشمن او را به جنایت کارى و نقض حقوق بین المللى و حقوق بشر مى شناسند و همه مى دانند که خیانتکارى او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد و ما و ملتهاى مظلوم دنیا مفتخریم که رسانه هاى گروهى و دستگاههاى تبلیغات جهانى ، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتى که ابرقدرتهاى جنایتکار دستور مى دهند متهم مى کنند . کدام افتخار بالاتر و والاتر از اینکه آمریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهاى جنگیش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتن ثروتهاى بى پایان ملتهاى مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفدإ آن چنان وامانده و رسوا شده است که نمى داند به که متوسل شود و رو به هر کس مى کند جواب رد مى شنود و این نیست جز به مددهاى غیبى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نور اسلام هدایت نموده. من اکنون به ملتهاى شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه مى کنم که از این راه مستقیم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطى که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار پاىبند بوده و لحظه اى از شکر این نعمت غفلت نکرده و دستهاى ناپاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلى بدتر از خارجى تزلزلى در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانى غرب و شرق اشتلم مى زنند دلیل بر قدرت الهى آنان است و خداوند بزرگ سزاى آنان را ، هم در این عالم و هم در عوالم دیگر خواهد داد انه ولى النعم و بیده ملکوت کل شىء و با کمال جد و عجز از ملتهاى مسلمان مى خواهم که از أمه اطهار و فرهنگ سیاسى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى این بزرگ راه نمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانى و نثار عزیزان پیروى کنند. از آن جمله دست از فقه سنتى که بیان گر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند و بدانند قدمى انحرافى مقدمه سقوط مذهب و احکام اسلامى و حکومت عدل الهى است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسى نماز است هرگز غفلت نکنند که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالى بر جمهورى اسلامى ایران است و از آن جمله مراسم عزادارى أمه اطهار و بویژه سیدمظلومان و سرور شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین صلوات وافر الهى و انبیإ و ملأکه الله و صلحإ بر روح بزرگ حماسى او باد هیچگاه غفلت نکنند . و بدانند آنچه دستور أمه علیهم السلام براى بزرگداشت این حماسه تاریخى اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است تمام ، فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الى الابد. و مى دانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنى امیه لعنت الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم شکن است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثناى از أمه حق علیهم سلام الله به طور کوبنده فجایع و ستمگریهاى ستمگران هر عصر و مصر یادآورى شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروى و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود این خأنین به حرم بزرگ الهى لعنت الله و ملأکته و رسله علیهم است به طور کوبنده یادآورى و لعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسى است که حافظ ملیت مسلمین بویژه شیعیان أمه اثنى عشر علیهم صلوات الله وسلم . و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسى الهى این جانب اختصاص به ملت عظیم الشإن ایران ندارد بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامى و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب مى باشد . از خداوند عز و جل عاجزانه خواهانم که لحظه اى ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از عنایات غیبى خود به این فرزندان اسلام و رزمندگان عزیز لحظه اى دریغ نفرماید .
روح الله الموسوى الخمینى
اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامى که دستآورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز ، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدرى است که ارزیابى آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است ، اینجانب روح الله موسوى خمینى که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مإیوس نیستم و زادراه پرخطرم همان دلبستگى به کرم کریم مطلق است به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانى امید به این انقلاب و بقاء دست آوردهاى آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن دارم به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسل هاى عزیز آینده مطالبى هرچند تکرارى عرض مى نمایم و از خداوند بخشاینده مى خواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید :
1 ما مى دانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهان خواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تإییدات غیبى الهى پیروز گردید. اگر نبود دست تواناى خداوند امکان نداشت یک جمعیت سى وشش میلیونى با آن تبلیغات ضداسلامى و ضد روحانى خصوص در این صدسال اخیر و با آن تفرقه افکنیهاى بى حساب قلم داران و زبان مردان در مطبوعات و سخنرانى ها و مجالس و محافل ضداسلامى و ضد ملى به صورت ملیت و آن همه شعرها و بذله گوئیها و آن همه مراکز عیاشى و فحشإ و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه براى کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالى و ترقى میهن عزیز خود فعالیت نمایند به فساد و بى تفاوتى در پیشامدهاى خأنانه که به دست شاه فاسد و پدر بى فرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشى که از طرف سفارتخانه هاى قدرتمندان بر ملت تحمیل مى شد و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشى که مقدرات کشور به دست آنان سپرده مى شد با به کار گرفتن معلمان و استادان غرب زده یا شرق زده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامى بلکه ملى صحیح با نام ملیت و ملى گرایى گر چه در بین آنان مردانى متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتى نمى توانستند انجام دهند و با این همه و دهها مسأل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات به انحراف فکرى کشیدن بسیارى از آنان ، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله اکبر و فداکاریهاى حیرت آور و معجزهآسا تمام قدرتهاى داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را به دست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامى ایران از همه انقلابها جداست ، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهى و هدیه غیبى بوده که از جانب خداوندمنان براین ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است .
2 اسلام و حکومت اسلامى پدیده الهى است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تإمین مى کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاول گریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند و مکتبى است که بر خلاف مکتبهاى غیر توحیدى در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سیاسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادى و معنوى نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و برفع آن کوشیده است. اینک که به توفیق و تإیید خداوند ، جمهورى اسلامى با دست تواناى ملت متعهد پایه ریزى شده و آنچه در این حکومت اسلامى مطرح است اسلام و احکام مترقى آن است ، برملت عظیم الشإن ایران است که در تحقق محتواى آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رإس تمام واجبات است ، که انبیإ عظام از آدم علیه السلام تا خاتم النبیین صلى الله علیه وآله و سلم در راه آن کوشش و فداکارى جان فرسا نموده اند و هیچ مانعى آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و أمه اسلام علیهم صلوات الله با کوششهاى توان فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده اند و امروز بر ملت ایران خصوصا و بر جمیع مسلمانان عموما واجب است این امانت الهى را که در ایران به طور رسمى اعلام شده و در مدتى کوتاه نتایج عظیمى به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقإ آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن برتمام کشورهاى اسلامى تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتى نمایند و دست ابرقدرتهاى عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند . اینجانب که نفس هاى آخر عمر را مى کشم به حسب وظیفه ، شطرى از آنچه در حفظ و بقإ این ودیعه الهى دخالت دارد و شطرى از موانع و خطرهایى که آن را تهدید مى کنند براى نسل حاضر و نسل هاى آینده عرض مى کنم و توفیق و تإیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم .
الف بى تردید رمز بقإ انقلاب اسلامى همان رمز پیروزى است و رمز پیروزى را ملت مى داند و نسل هاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشوربا وحدت کلمه براىهمان انگیزه ومقصد. اینجانب به همه نسل هاى حاضر و آینده وصیت مى کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد ، و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود این انگیزه الهى را که خداوند تعالى در قرآن کریم برآن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزى و بقإ آن است ، فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است.