مقدمه
قیمت تمام شده یکی از ابعاد مهم در رقابت است. ایجاد تعادل این مؤلفه با سایر ابعاد رقابت یعنی کیفیت و زمان مستلزم اعمال مدیریت بر آن است. برای اینکه بتواند از قیمت تمام شده در رویکردها و تکنیکهای مختلف مدیریت استفاده نمود، لازم است ابتدا قیمت تمام شده را به شکل صحیح و مناسب محاسبه نمود. محاسبه قیمت تمام شده مستلزم تخصیص هزینه های انجام شده به انواع محصولات تولیدی شرکت است که به این فرآیند اصطلاحاً هزینه هابی گفته می شود. در این بخش ابتدا رویکردهای مختلف برای هزینه یابی ( محاسبه قیمت تمام شده) مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار می گیرند. و در ادامه هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مبانی آن تشریح می گردد.
اشکال جدیدی از اطلاعات بهای تمام شده تحت عنوان هزینه یابی برای تحقق اهداف مدیریت هزینه بکار برده می شوند که شناخت روشها و رویکردهای هزینه یابی در محاسبه، درک و تحلیل بهای تمام شده ضروری و سودمند است.
انواع رویکردهای هزینه یابی
هزینه یابی چرخه عمر
بهای تمام شده و هزینه های یک محصول را از ابتدای تولد تا مرگ آن ( در چرخه عمر محصول) با استفاده از مراحل عمر یک محصول به عنوان هدف بهای تمام شده، تجمیع و تجزیه و تحلیل می نماید.
2- هزینه یابی زنجیره ارزش
در این رویکرد، اطلاعات بهای تمام شده مربوط به مرزهای سنتی سازمانی گسرترش یافته و عرضه کنندگان معامله گران و مشتریان را نیز در بر میگیرد. در این رویکرد برای محاسبه بهای تمام شده هدف و دستیابی به اهداف استراتژیک، بهای تمام شده و سهم هر یک از اعضای زنجیره ارزش مورد توجه و تأکید قرار می گیرد.
3- هزینه یابی ویژگی/کارکرد
در این رویکرد، اهداف کاهش بهای تمام شده بر منبای ارتباط با نیازهای مشتری و اهمیت نسبی این نیازها، به اجزای محصول تجزیه و تخصیص می یابد. به عنوان مثال اگر کاهش 20% بهای تمام شده در سال اول مد نظر باشد به تفکیک اجزای محصول ممکن است کاهش 10% مواد اولیه مصرفی و 10% در سایر هزینه ها به عنوان اهداف کمی معنی شوند.
4- هزینه یابی محرک طراحی
این رویکرد تأثیر طراحی روی بهای تمام شده زنجیره ارزش و چرخه عمر و همچنین اثقر تغییر ویژگیهای محصول روی بهای تمام شده نهایی، را مورد توجه قرار می دهند.
5- هزینه یابی عملیات
اطلاعات بهای تمام شده را در ارتباط با عملیات تولید و ساخت خاص مورد بررس قرار می دهد که مستقیماً در فرآیند عملیاتی دخالت دارند.
6- هزینه یابی استاندارد
یک سیستم حسابداری مدیریتی است که براساس ساعاتی که ماشین آلات و نیروی کار در یک دوره زمانی معین در اختیار بخش تولید بوده است، هزینه ها را به محصولات اختصال می دهد. سیستم هزینه استاندارد مدیران را به ساختن محصولات غیر ضروری یا ترکیب اشتباه محصولات ترغیب می کند چرا که در این صورت مدیران میتوانند با بهره برداری کامل از ماشین ها و نیروی کار خود، هزینه تمام شده محصول را به حداقل برسانند.
7- هزینه یابی کیفیت
هزینه های صرف شده برای جلوگیری از شکست ها و فعالیتهای ارزیابی به علاوه زیان های ناشی از شکست درونی و برونی، این روش کمک می کند که از هزینه های حصول اطمینان و تضمین کیفیت یا هزینه هایی که در زمان فقدان کیفیت ایجاد می گردد و بر بهای تمام شده مؤثر است، آگاهی یافت. در نمودار زیر مدل اقتصادی هزینه های کیفیت اراه می شود( جواهر دشتی ، 1381)
هزینه یابی کیفیت مزایا و کاربردهای زیر را دارا می باشد:
-شناسایی مراکز هزنیه که موجب کاهش کیفیت هستند.
کمک به کاهش بهای تمام شده محصول.
ایجاد توازن رقابتی بیشتر در مقابل رقبا.
سرمایه گذاری و انجام اقدامات اصلاحی برای رسیدن به شرایط استاندارد ( شرایط هدف).
امکان بهبود تولید محصول.
تسهیل سنجش اقامات اجرایی و پارامترکاری.
مقاصد انگزیشی، طرح ریزی و کنترل هزینه های آتی.
8- هزینه های سفارش کار
در این روش اطلاعات عناصر بهای تمام شده یعنی مواد، دستمزد و سربار مرتبط با هر سفارش کار و تولید محصول خاص جمع آوری و قیمت تمام شده هر سفارش از طریق تقسیم جمع بهای تمام شده بر تعداد واحدهای تولید شده در آن سفارش به دست میآید هدف از اجرای این سیستم، محاسبه سود سفارش است. لازم به ذکر است هزینه سربار در این روش شامل سربار تولیدی و غیر تولیدی است.
9- هزینه یابی مرحله ای
این سیستم نشان می دهد که بهای تمام شده تولید مربوط به یک دوره مالی چگونه بین مراحل مختلف تولید تقسیم شده است.
10- هزینه یابی کایزن
این سیستم، بهای تمام شده محصول را در فرآیند بهبود مستمر محاسبه می نماید. کایزن یعنی بهبود مستمر که نوعی استراتژی رقابتی است و مستلزم صرف هزینه ( مصرف منابع) میباشد. بنابراین ارزیابی اقتصادی کایزن، مستلزم محاسبه هزینه های اجرای آن است. نمودگرهای زیر ارتباط هزینه یابی کایزن با هزینه یابی استاندارد را نشان می دهد.
حسابداری مدیریت و اهداف آن
یکی از پیامدهای تکامل حسابداری، توسعه وظایف و نقش حسابداری در اداره امور واحدهای اقتصادی است به نحوی که حسابداری را از نقش سنتی خود که ثبت و گزارش رویدادها و فعالیت های مالی بوده به مبنای اساسی در تصمیم گیری ارتقاء داده است.
حسابداری مدیریت به این جنبه از حسابداری می پردازد. یعنی اطلاعاتی را که توش حسابدرای مالی و حسابداری بهای تمام شده تهیه می شود با کاربرد روش ها و تکنیک های ویژه برای تصمیم گیری های مدیریت آماده و در عین حال با ارائه و توضیح مدل های مقداری، امکان اتخاذ تصمیمات درست را بر اساس اطلاعات داده شده معرفی و تشریح میکند. در حسابداری مدیریت برحسب نیاز از مدل های اقتصاد خرد، پژوهش عملیات، آمار و ریاضیات استفاده می شود.
مطابق بیانیه انجمن ملی حسابداران آمریکا، حسابداری مدیریت اینگونه تعریف شده است:
«حسابداری مدیریت عبارت است از فرآیند شناسایی، اندازه گیری، جمع آوری، تجزیه و تحلیل، تدارک، مشارکت و ارتباط با اطلاعات مالی مورد استفاده مدیریت در برنامه ریزی، ارزیابی و کنترل عملیات داخل سازمن»
اهداف و وظایف اصلی حسابداری مدیریت
با توجه به تعریف فوق از حسابداری مدیریت، اهداف متنوعی را بنگاه های اقتصادی دنبال می کنند که حسابداران مدیریت در تحقق آن نقش مؤثری دارند. از جمله مهمترین اهداف بنگاه های اقتصادی می توان به موارد زیر اشاره نمود که بسیاری از موارد مرتبط با هم هستند:
1- حداکثر نمودن ارزش شرکت و ثروت سهامداران
2- افزایش سودآوری بنگاه اقتصادی
3- افزایش رشد بنگاه اقتصادی
4- کاهش بهای تمام شده و مدیریت هزینه ها
5- افزایش تنوع بازار
6- افزایش کیفیت محصول
7- توجه به مسئولیت های اجتماعی بنگاه های اقتصادی
8- تأمین منافع همه ذینفعان
9- و موارد مرتبط دیگر
در راستای تحقق اهدا فوق چهار وظیفه اصلی و محوری برای حسابداری مدیریت به عنوان تصمیم ساز اصلی در سازمان می توان برشمرد.
1- تأمین اطلاعات مورد نیاز مدیران برای تصمیم گیری و برنامه ریزی
این وظیفه در واقع بر ابعاد عملیات و استراتژیک حسابداری مدیریت تأکید می نماید. در بعد عملیاتی، چهار تکنیک فرآیند تصمیم گیری ، مدل های پیش بینی، برنامه ریزی و بودجه بندی کاربرد دارند. بعد استراتژیک حسابداری مدیریت نیز با مبحث کمک به فرآیند برنامه ریزی راهبردی محقق می گردد.
2- کمک به مدیران در رهبری و کنترل فعالیت های عملیاتی
مدیران برای تصمیم گیری به مجموعه متنوعی از اطلاعات مربوط به فرآیندهای تولید و فروش و ارائه خدمات نیاز دارند. حسابداری مدیریت با بهره گیری از تکنیک ها و رویکردهایی نظیر هزینه یابی بر مبنای فعالیت[1]، زنجیره ارزش[2]، هزینه یابی هدف[3]، مدیریت کیفیت جامع[4] و هزینه یابی کیفیت[5] در این حوزه به مدیران کمک می نماید.