استان فارس
استان فارس با مساحتی در حدود 123298 کیلومتر مربع از سطح دریا حدود 1491 متر یکی از استانهای بزرگ ایران به شمار می آید.
از شمال به اصفهان و یزد از جنوب به هرمزگان از غرب به بوشهر و بویراحمر و ازشرق به استان کرمان محدود است.
از لحاظ اب و هوایی در منطقه خشک قرار دارد و دارای زمستانهای معتدل و بهار و تابستان گرم می باشد.
حدود 5 ماه ار سال از اردیبهشت تا شهریور ماه بدون بارندگی بوده و تفاوت حرارت شب و روز در فصل تابستان به علی خشکی هوا زیاد میباشد.
نام فارس:
فارس یا پارس منسوب به یکی از شعب آریا است که نزدیک به 110 ق.م به این سرزمین آمده پس از تصرف این سرزمین توسط اعراب واژه پارس به فارس تبئیل گردیده.این استان از لحاظ تاریخی از اهمیت زیادی برخوردار است که از دوره های مختلف آثار زیادی به جای مانده:تخت جمشید،پاسارگاد،نیشابور،غارشاپور،کاخ فیروزآباد،معبد آناهیتا و از لحاظ جاذبه های طبیعی:بهشت گمشده،آبشار مارگون و دشت مرغاب و…
سابقه تاریخی:
منطقه کنونی مقر اصلی طوایف پارس بوده که در زمان حکومت هخامنشیان از طرف شمال به ماد و از جنوب به خلیج فارس از مغرب به سوریان و از شرق به کرمان محدود بوده.
ایل قشقایی:
در استان فارس سکونت دارد و یکی از ایلهای بزرگ کشور است قشقاییان معروفترین قبائل کوچنده هستند که در واقع از چندین طایفه تشکیل شده
و در سراسر منطقه فارس پوشاکی که مشخص باشد و بتوان آن را جدا به حساب آورد همان پوشاک قشقایی هاست.
وجه تسمیه قشقایی:
میرزا حسن فسایی صاحب فارسنامه ناصری درباره نام قشقایی معتقد است که ریشه این نام واژه ترکی قاچ قایی به معنای گریخته بوده است و در این باره می نویسد چون ایل خلج از ممالک روم به خاک عراق عجم آمدند گروهی فرار کرده و در فارس سکنی گزیدند و به همین جهت مردمان خلج این گروه را قاچ قایی نامیدند نامیدند و بعدها این نام به قشقایی تغییر پیدا نمود.که در شهرهای مختلف فارس گویش های مختلف دارند مثلا اختصاصا ترک نیستند.
نقش زنان و مردان در ایل قشقایی:
زنان ایل قشقایی در همه کارها با مردان همکاری می کنند و نمونه عفت و بردباری هستند،زنان و دختران هر روز صبح از کوه و دشت هیزم سوخت خانوار خود را جمع آوری نموده و سپس مشکها را از آب چشمه ها پر می کنند،گندم و برنج را در هاونهای مخصوص می کوبند و پوست آنان را می گیرند و از شیر گوسفندان کره و ماست و پنیر و کشک تهیه می کنند در موقع بیکاری به بافتن قالیچه،جاجیم،گلیم،خورجین و کیسه(قالیچه ای که از کرک شتر بافته می شود)می پردازد.
صنایع دستی در ایل قشقایی:
قالی بافی،گلیم و جاجیم بافی،بافته های رند-چرخ-شیشه درمه، چنته، تیردان،نمکدان یا توبره نمک،جوال،طناب بافی،چپق بافی.
صنایع پوست در ایل قشقایی:
بهترین وسیله انتخاب پوست گوسفند به عنوان ظروف و ساخت و تهیه آن توسط خود مردم است، ظروفی مثل مشک آب،مشک دوغ زنی،خیک روغن،خیک مخصوص ماست و همیانه مخصوص حبوبات را همه از پوست دامهای خود تهیه می نمایند که مختصرا به آنها اشاره می شود.
1-مشک آب:مشک آب خوری را از پوست بز تهیه میکنند و هرچه بزرگتر باشد،مورد استفاده بیشتر دارد،گاهی از پوست های کوچک،مشکول های سبک برای کوهگردان و چوپانان تهیه می بینند که به عنوان قمقمه از آن استفاده می شود.
2-مشک دوغ زنی:تهیه این نوع مشکها خیلی مشکلتر از مشک آب است. برای آماده کردن آن پوست بزی را که هیچگونه سوراخ یا چاقو خوردگی نداشته باشد.
پوست مخصوص روغن و پنیر،هر کدام به نحوی خاص تهیه می شود،با این تفاوت که پوست روغن باید ضخیم و محکم باشد ولی خیک مخصوص پنیر می بایست بسیار ظریف و نازک باشد.
موقعیت جغرافیایی ایل قشقایی:
برای شناخت هر جامعه ای،موقعیت زیستی و تاثیرات محیط در روند تکامل حیاتی آنان اهمیت زیادی دارد،زیرا دانشمندان جامعه شناس از دیرباز عدم رشد تمدن و پیشرفت انسانها را در بعضی از جوامع عقب مانده تنها به شرایط جغرافیایی و اقلیمی آنان وابسته دانسته اند.
گروهی معتقدند که محیط طبیعی انسان و خصوصیات نژادی شرایط زندگی اجتماعی را تعیین میکند.ایل قشقایی هم همچون دیگر گروهها از تاثیر عوامل طبیعی برکنار نبوده و از این قاعده مستثنی نیست.
انسان هرچه ابتدایی تر باشد،بیشتر میتواند عناصر محیط طبیعی را در خود منعکس سازد.کوهستانهای سرسبز و دشتهای وسیع،گروههایی را به دامداری کشانده و باقتضای موقیت شغلی و راه امرار معاش زندگی پر تحرک شبانی را برایشان بوجود آورده که نتیجه اش مردان خشن،جنگی و ایدههای سرکوب گرانه و اخلاقیات خاص است.
بر طبق یک اصول کلی،ابزار کار و وسایل زندگی مستقیمآ با مشخصات محیط زیست رابطه دارد،بطوریکه مردم کوهستان در غار،و مردم جنگل در پناه درختان،و مردم سیار ایل قشقایی در زیر سیه چادرهای ساده و برحسب منابعی که در دست دارند زندگی میکنند و ابزار زندگی را میسازند.
اینکه چرا اکثریت مردم ایل قشقایی از خانه بدوشی دست بردار نیستند،امری است که حدی به فرهنگ فکری و اوضاع اقتصادی شبانی آنان بستگی دارد.در این مورد طبق تحقیقات و بررسی ها حدود 80% مردم ایل نمیدانند وقتی به شهر رفتند از نظر مادی و امرار معاش چه کاری باید انجام دهند،زیرا خود میدانند در حرفه ها و مشاغل شهری و تکنیک و فنون جدید مهارت ندارند،و 20% بقیه آنقدر دچار فقر فرهنگی هستند که فکر میکنند هدف خلقت آنان فقط حرکت و کوچ و رنج و زحمت و این نوع زندگی بوده است.
کوهپایه های جنوبی زاگرس و جلگه های همجوار آن تا دشتهای شمالی فارس و دامنه های زردکوه در مسیری که حدود 600 کیلومتر مسافت دارد،سالیانه دو بار توسط این کاروان بزرگ یعنی چادرنشینان قشقایی پیموده میشود و گاه بنابر موقعیت جوی این فاصله تا دو برابر افزایش میابد.ذکر چگونگی کوچ و مناظر طبیعی این مسافت طولانی،جالب توجه است،زیرا این مناظر و چشم اندازهای کوهستانی و دره های صعب العبور،در طرز زندگی و اخلاق مردم و اوضاع اقتصادی ایل اثرات فراوانی داشته و دارد.
ایل قشقایی که قوم ابتدایی و عقب مانده ای است،در سرزمین های خشک جنوب به اقتضای فرهنگ ساده خود و مطابق با خصوصیات محیطی خویش زندگی میکند،طی صدها سال تغییر قابلی نکرده و هنوز هم برای تامین خوراک دام تمامی سال در کوچ است و از چهارپایان برای حمل و نقل استفاده میکند،چادرهای ساده قدیمی هنوز خانه و آشیانه مردم ایل است وقوانین خاصی که برای خود داشته اند هنوز جاری است.
وقتی تاریخ تکامل اجتماعی آنان را بررسی کنیم،میبینیم که بایستی حداقل نوع دامداری سیار آنها تغییر کرده باشد،زیرا آنان به خوبی قادر بودند زمین های مسیر خود را در اختیار بگیرند و یا با قیمت مناسب خریداری نمایند.اما جز معدودی انگشت شمار،بقیه حتی از مراتع طبیعی هم محرومند.
همانطوری که انسان متمدن و متجدد تفاوت دارد،هر جامعه دور از فرهنگ مادی را نمیتوان بی تمدن خطاب کرد.بقول معلم شهید دکتر شریعتی،متجدد بودن،تغییر ظاهری وسایل زندگی است،ولی متمدن بودن تغییر تفکر انسان است.قشقایی ها هیچگاه به دنبال تجدد نبوده اند،زیرا اخلاق و روند زندگی آنها با اینگونه مسائل کاملا مغایرت داشته است.
لباس و شرایط جغرافیایی :
لباس قشقایی ها متناسب با زندگی دامداری و کوچ دائم آنها است و با وجود دیکه این اصل رعایت میشود مسئله اعتقادات و جنبه های مذهبی را نیز در نظر میگیرد مثلا اگر یک زن ایلی بدلیل کا رفعالیت زیاد استفاده از چادر برایش دست پا گیر است طرح و نوع پوشاک وی او را کاملا از نظر حجاب محفوظ نگه میدارد در عصر جدید زندگی اقتصادی این مکان را نمی دهد که مثل گذشته از 15 متر پارچه یک زیرجامه بدوزند و همین امر باعث شده آنهاییکه به گوشه شهرها و روستاها پناه برده و اسکان یافته اند لباس خود را هم تغییر داده و تحت شرایط،حیطی خود قرار گرفته اند.
لباس زنان ایل قشقایی
لباس زنان قشقایی با توجه به موقعیت زندگی شبانی و کوچ دائم و رعایت مسایل ایمنی و حجاب شامل قسمت های زیر است:
چارقد:
چارقد یا لچک«روسری»پارچه ظریف و نازکی است که به شکل خاصی می دوزند و به عنوان روسری استفاده می کنند.دوخت و برش چارقد توسط زنان ایلات انجم می گیرد و کار چندان مشکلی نیست. چارقد را به شکل سه گوش برش می دهند،در وسط ضلع بلندتر انحنایی به سمت بیرون دارد که هنگام استفاده از آن این انحناء جلو پیشانی قرار گرفته و سایه بان و محافظ موهای بالای پیشانی می باشد اطراف چارقد به صورت ساده یا کنگره دوزی و گاهی مهره یا ملیله دوزی می شود.