جهانی شدن
«پایان جنگ سرد با جهش های عظیمی در عرصه ارتباطات مصادف شد از اوایل سالهای 1990 با به بازار آمدن دیش های گیرنده امواج صوتی و تصویری و سپس ایجاد خطوط اینترنتی و سقوط قیمت ارتباطات که نتیجه آن سرعت بخشیدن بی سابقه ای در امر خبرگیری و خبررسانی و تبادل اطلاعات شد مردم جهان را تا حدی که قبلاً در تصویر نیز نمی گنجید به هم نزدی کرد. با ایجاد سرعت در ارتباط و حمل و نقل به نظر می رسید که جهان هر روز کوچکتر می شود. و برای اشاره به این کوچک تر شدن، اصطلاحاتی مانند دهکده جهانی و دنیای کوچک متداول شد. دوران جنگ سرد با فروپاشی شوروی پایان یافته بود و تبعاً دوران پس از آن خصوصیات دیگری داشت و لازم بود برای سهولت در کار برای آن نامی انتخاب شود. گلوبالیزیشن یا گلوبالیسم و یا همان جهانی شدن نامی است که دوران پس از دوران جنگ سرد را باید تداعی کند و صرفاً یک نام است و نه بیشتر از آن. این دوران که ما در ابتدای آن قرار داریم خصوصیاتی دارد که هنوز بر کسی کاملاً روشن روشن نیست. این که این دوران چه مراحلی را طی خواهد کرد و یا چگونه خاتمه خواهد یافت نامشخص است. آنچه مشخص است این است که با آغاز قرن بیست و یکم ما بطور قطعی به دورانی پاگذارده ایم که با دوران های قبلی تفاوت های ماهوی بسیاری دارد و گویا قرارداد نانوشته ای بوجود آمده که این دوران جدید را دوران گلوبالیزیشن بخوانندن. ارتباطات در سطح جهان و ما بین مردم هر روز گسترش و سرعت بیشتری پیدا میک ند. محصولات ساخته شده در هر نقطه ای از جهان را می توان در نقاط دیگر جهان یافت. سفر کردن در جهان هر روز بیشتر و سریعتر می شود. روزنامه نگاران، دانشمندان روشنفکران، سازمانهای صنفی و ... هر روز بیشتر جهانی می شوند و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته و از دستاوردهای یکدیگر بهره مند می شوند. با انتقال افراد به این و آن سوی جهان هر چه بیشتر فرهنگها در همدیگر ادغام می شوند. برخلاف تصور برخی ها جهانی شدن تنها جنبه اقتصادی ندارد و تمامی حوزه های دیگر از جمله مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را شامل می شود. برخی ها این را نشانه هایی از آغاز پروسه ایجاد و تکوین یک تمدن جهانی می دانند»
فناوری اطلاعات و ارتباطات
مجموعه مهارت ها ،ابزارها و فنونی که در خدمت تولید، پردازش، توزیع و اشاعه اطلاعات قراردارد یا به عبارت دیگر مجموعه سخت افزارها و نرم افزارهایی که برای بهینه سازی، تولید دریافت، سازماندهی ، پردازش و اشاعه اطلاعات به خدمت گرفته می شود. فناوری اطلاعات نام دارد. اعضای خانواده فناوری اطلاعات عبارتند از:رایانه های بزرگ، ریزرایانه ها ، لوح های فشرده، تلفن های بی سیم،چاپگرهای لیزری و رنگی، تلفن های همراه ، تصاویر متحرک و رایانه ای، شبیه سازی رایانه ای، دی وی دی، رادیو ضبط و تلویزیون دیجیتالی بزرگراههای اطلاعاتی، شبکه های رایانه ای، فرارسانه ای ها،اینترنت،چند رسانه ای ها ، ابر رایانه ها،تلفن ویدئویی، واقعیت های مجازی، شبکه های گسترده جهانی، وب و مانند آنها»
«تکنولوژی های جدید اطلاعاتی، ارتباطاتی شامل تمامی فن آوری هایی است که گونه های مختلف ارتباطات را میان انسان ها با یکدیگر، انسان ها با سیستم های الکتریکی و سیستم های الکترونیکی با هم میسر می سازد.
بعد اجتماعی
تأثیرات اجتماعی فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند جهانی شدن
«1- آزادی : اگر چه فناوری اطلاعات فراهم آورندهی فرصتی برای افراد است تا افکار خود را آزادانه و فارغ از محدودیت های ناشی از واسطه ها بیان کنند به دلیل معقول و معتدل بودن میزان سرمایه لازم برای خرید یک رایانه و هزینه ناچیز انتقال به اینترنت،هر کس می تواند هر چیزی را بر روی سراصفحه شخصی بفرستد یا هر چیزی را در اتاق گپ بگوید و مخاطبان بالقوه چنین پیام هایی نیز بسیار انبوهند»1 اما با نگاهی به فرایند مبادله اطلاعات بین کشورهای شمال و جنوب و مشاهده نابرابری اطلاعات ارائه شده پدیده جریان آزاد اطلاعات رنگ می بازد و ماهیت واقعی خود را نشان می دهد. عده ای بر این عقیده اند که جریان آزاد اطلاعات به عنوان پیشقراول جهانی شدن نقابی نوست که استعمار به صورت زده بدین معنی که جریان آزاد اطلاعات ظاهری فریبنده و عاری از هرگونه جنبه منفی دارد. لیکن در باطن خود نگرش هایی را به اذهان القا می کند که هدفی جز ایجاد یک دنیای ذهنی غیرواقعی از واقعیات موجود ندارد. آن ها با استفاده از راهکارهای هنر دستکاری، حجم وسیعی از اطلاعات پردازش شده را برای محور ساختن جامعه گیرندگان پیام خود به سراسر دنیا ارسال می دارند. براین اساس گفته می شود جریان آزاد اطلاعات به اندازه ماهیت واقعی اش مسحور کننده است و در راستای تبلیغات القایی ابداع شده است و به کار گرفته می شود»
«- همپیوستگی جهانی: فناوری اطلاعات، ارزان،سریع ، نقطه به نقطه و نا همزمان است و به پست الکترونیکی ویژگی سهولت و فوریت که ارتباطات پستی و تلفنی هیچ گاه نداشته اند و ویژگی شخصی شدگی که رسانه های رادیو - تلویزیون فاقد آن هستند می بخشد با وجود وب جهانگستر دسترسی به اطلاعات محلی با سرعت های بی سابقه امکانپذیر می شود یک نفر می تواند روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد را در همان زمانی که استرالیایی ها آن را می خوانند بخواند، فناوری اطلاعات،موجبات تماس مستمر شهروندان جهان را با مردمان و وقایع هر جای دیگر با چنان سهولتی فراهم می کند که جهان عمیقاً بیگانه می شود و با استفاده کامل تری که در سراسر جهان از فناوری اطلاعات می شود این اثر افزایش می یابد»
«- نزدیک شدن مسافت ها : یکی از پیامدهای نقشی که فناوری اطلاعات در به هم پیوستن جهان دارد آن است که اکنون منابع اطلاعاتی، برای افراد گوناگون که در سراسر جهان پراکنده اند بسیار دسترس پذیر شده اند اگر چه کل موجودی کتابخانه عمومی نیویورک به این زودی ها به صورت درونخطی در نخواهد آمد اما مزایای دسترسی اطلاعاتی کسانی که در مناطق دوردست جغرافیایی زندگی می کنند و به وب دسترسی دارند تقریباً همانند مزایای کسانی است که در مرکز زندگی می کنند اطلاعات مورد نیاز بسیاری از افراد، هر چند که شاید این افراد در زمره دانشپژوهان نباشند به شکل الکترونیکی تا حد زیادی در دسترس است. امکانات مخابراتی نیز یکی دیگر از جلوه های استقلال مکانی فناوری اطلاعات است.
- بیگانه سازی: شواهد اخیر و اولیه نشان می دهد که گذراندن حتی زمان اندکی در اینترنت ممکن است منجر به این شود که برخی از کاربران احساس افسردگی روانی و از خود بیگانگی کنند. سرچشمه آشکار برخی از این بیگانه سازی ها این است که دوستی ناشی از اتاق های گپ، احتمالاً از دوستی که از طریق تعامل چهره به چهره شکل می گیرد کم مایه تر است. بعلاوه زمان صرف شده در مقابل صفحه نمایشگر ، تماس معمومل بین فردی را کاهش می دهد.» «توسعه تکنولوژی و شبکه های اطلاع رسانی هم ارتباط با مردم دیگر، گاه در آنسوی جهان،را مورد تشویق قرار می دهد و هم گرایش بسوی انزوا و گوشه گیری را تقویت می کند. مثلاً توسعه کار از راه دوردستی ها و معاشرت محیط کار را خدشه دار می کند. ما اکنون شاهد فعالیتهای فزاینده ای هستیم که مردم را جلوی صفحه نمایش کامپیوترهایشان منزوی می کند،این پیشرفتها هراسهایی را نیز به دنبال دارند بعضی از مردم بر این باورند که دسترسی به این دنیای مجازی ممکن است به کاسته شدن حس واقعیت منجر شود. که عواقب جدی بالقوه ای برای جامعه پذیری نوجوانان و جوانان به دنبال خواهد داشت.»
- سیطره زبان انگلیسی : «فناوری اطلاعات عمدتاً یک رسانه انگلیسی مدار است زیرا توسعه آن از سنت انگلیسی محوری علوم در پس از جنگ جهانی دوم پیروی کرده است یک کاوشگر وب برای کسب بیشترین فواید از فناوری جهانی اطلاعات باید دست کم درک متوسطی از زبان انگلیسی داشته باشد2 «رواج زبان انگلیسی در عصر اطلاعات تا این حد قابل پیش بینی نبود. حتی زبان لاتین که ظرف دوهزار سال زبان علمی اروپاییان محسوب می شد و زبان یونانی که زبان مسلط جهان باستان بود. به این مقدار بر جهان سیطره نیافتند. اکنون زبان انگلیسی به زبان اقتصاد، فرهنگ عامه و آموزش عالی در سراسر جهان بدل گشته است» با وجود سلطه زبان انگلیسی بر ارتباطات اینترنتی، برخی زبان های دیگر هم در این زمینه مورد استفاده قرار می گیرند. به طور مثال کشور چین در سال 2002 بیش از 22 میلیون کاربر اینترنت داشته است که بیشتر آن ها ،به سبب توسعه محتواهای اینترنتی به زبان چینی، امکان کاربرد آنرا پیدا کرده اند. بر مبنای پژوهشی که در فوریه 2001 صورت گرفت. مشخص شد که اکثر کاربران چینی اینترنت از پایگاههای اینترنتی چینی زبان استفاده می کنند»
اگر چه شماره منابع غیرانگلیسی قابل دسترس در اینترنت در حال رشد است ولی زبان انگلیسی در اینترنت همچنان زبان مسلط است.
«زبان ، اساس ارتباطات میان مردم را تشکیل می دهد و نیز بخشی از میراث فرهنگی آنان به شمار می آید. زبان برای بسیاری از مردم،محملی برای ارتباط عاطفی و فرهنگی و ارزش های نهفته در میراث گسترده ادبی ، تاریخی، فلسفی و آموزشی قلمداد می شود»
«پاره ای دانشگاهیان، شیوع زبان انگلیسی را آفتی برای فرهنگ های بومی می دانند ؟؟ استرجفرت مقام عالی در دانشگاه لاند، یکی از بزرگترین مؤسسات آموزش عالی سوئد معتقد است که زبان انگلیسی در اغلب مباحثات علمی بکار می رود و زبان سوئدی بزودی به زبان تبدیل می شود که تنها در خانه و در صحبت با سگها به کار می رود»
بعد فرهنگی
«ارتباطات خود منتقل کننده فرهنگ و پایه ای برای توسعه جامعه و ملت است. وسایل ارتباط جمعی از یک طرف می توانند فرهنگ بومی یک جامعه و ارتباط آن را با گذشته حفظ کنند و از طرفی دیگر، می توانند موجب سرخوردگی مردم گردند، و باعث از بین رفتن یا حداقل تضعیف فرهنگ بومی جامعه شوند و در نتیجه تصویری را ارائه دهند که مهاجم و غریبه باشد. این حالت تهاجم فرهنگی نامیده می شود و اغلب نشان دهنده سبک زندگی وارزشهای ناسازگار است.» «درباره فرهنگ در نظام جهانی دیدگاههای متنوعی وجود دارد. برخی فرایند جهانی شدن را بویژه در ابعاد جامعه شناختی آن نوعی تهاجم فرهنگی می دانند. در حالیکه برخی از صاحبنظران علوم ارتباطات یکی شدن فرهنگ ملتها را که حاصل ارتباطات شبکه ای و ماهواره ای می باشد یکی از جنبه های مثبت پدیده جهانی شدن تلقی می کنند» «مک لوهان نظریه پرداز دهکده جهانی ارتباطات می گوید: رسانه یک ابزار نیست خود پیام است،تلویزیون و ابزار پیام رسانی نیست خود پیام است. بنابراین یکی از مهمترین عواملی که امروزه جهانی شدن را می سازد رسانه های ارتباطی قدرتمند است. نمونه اینها اینترنت است. اینترنت پرچم جهانی شدن فرهنگ است. اینترنت یک شبکه اطلاع رسانی جهانی است که به شما قدرت می دهد تا در هر کجا که باشید بتوانید از طریق اینترنت وارد کتابخانه کنگره آمریکا شده و از آن استفاده کنید. همچنین می توانید از طریق سایت های اینترنت از جدیدترین کشفیات مطلع شده و از آن بهره ببرید و از این جهت بسیار عالی است. اما مشکل این جاست که معمولا تمدن های شرقی وقتی با یک تکنولوژی مدرن مواجه می شوند. ذوق زده شده و آسیب شناسی نمی کنند آن وقت لطمه هایی که بر بدنه فرهنگ این تمدن ها می نشیند بسیار سنگین تر از لطمه هایی است که بر صاحبان صنایع وارد می شود». به نظر می رسد که نگاه جهانیان به پدیده ICT برطیفی از شیفتگی تا انزجار قرار می گیرد که در یک سوی آن ، جهت گیری کاملا مثبت ، همراه با شیفتگی و انتظار دستیابی به دموکراسی جهانی و مدینه فاضله دیده می شود که تجسم همپوشی فرهنگی بخشی از نگاههای کاملاً مثبت به آن است و در آن سوی طیف جهت گیری منفی قرار دارد که با اصطلاح فشار اطلاعات و منفعل شدن مخاطب و شکل گیری بزرگراههای مصرف شروع و به حوزه تلاش به منظور نجات جامعه بومی وارد و با توصیف وضعیت به صورت امپریالیسم فرهنگی و تهاجم فرهنگی از سرانجام بی ملیتی و آمریکایی شدن سخن می گوید. شاید بتوان مقدمه ورود کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به عصر ICT را آغاز دهه 1990 دانست که شبکه ماهواره ای STAR با پوشش گسترده آسیا شروع به کار کرد. تحقیقات نشان می دهد که برخی از حکومت ها در آسیا بدون شناخت دقیق وضعیت و آینده نگری، هر کدام در جایی از آن طیف شیفتگی تا انزجار قرار گرفتند به گونه ای که عکس العمل آن ها در شش دسته جای گرفت. دسته اول کشورهایی بودند که نه تنها استفاده از تلویزیون ماهواره ای را مجاز دانستند بلکه تسهیلاتی نیز برای دریافت برنامه ها بوسیله مردم فراهم کردند مانند سنگاپور و کویت،گروه دوم کشورهایی که مانعی ایجاد نکردند، اما با تعیین مالیات برای نصب آنتن،به طور غیرمستقیم با عمومی شدن آن مقابله کردند مانند پاکستان گروه سوم کشورهایی که مجاز دانستند ولی اقدامات رقابتی را نیز آغاز کردند مانند هند، اندونزی، کره جنوبی و سریلانکا. گروه چهارم کشورهایی که با پشتوانه امکانات قوی خود پیش از ممنوعیت در رقابت موفق شدند. مانند ژاپن و گروه پنجم کشورهایی که همراه با ممنوعیت قانونی، اقدامات رقابتی را نیز دنبال کردند مانند عربستان سعودی. بحرین ،قطر،امارات متحده و مالزی. گروه ششم کشورهایی که سر درگم ،تصمیم قانونی نگرفته و هیچگونه اقدام رقابتی را نیز آغاز نکردند مانند ایران و برخی از کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه.