تحقیق مقاله ساختمان زبان

تعداد صفحات: 17 فرمت فایل: word کد فایل: 10249
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: ادبیات فارسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله ساختمان زبان

    گفته ها و نوشته های هر زبانی از کلمه ها تشکیل شده است. انسان اندیشه خود را در قالب جمله بر زبان یا به روی کاغذ می آورد و آنچه را که در ذهن دارد به وسیله جمله ها بیان می کند.

                ساختمان زبان از قواعد ونظامی خاص پیروی می کند. بخشی از این قاعده و نظام که درباره ساختمان زبان فارسی است، در دستور زبان فارسی موردبحث قرار می گیرد.

                برای سخن گفتن و وشتن به زبانی، لازم نیست که از قاعده و نظام آن زبان آگاهی داشت، اما اگر کسی بخواهد زبان مادری خود یا هر زبانی دیگر را به خوبی بشناسد، ناچار باید با نظام و قواعد آن آشنا باشد. علاوه بر آن شناخت زبان و یادگیری دستور زبان، یاری می کند که انسان بتواند جمله های درست را از نادرست باز شناسد و همچنین زبانهای دیگر را آسان تر فراگیرد.

     

    جمله

    جمله را معمولاً چنین تعریف می کنند : جمله ، مفهوم کاملی است که به وسیله چند کلمه بیان می شود. یا مجموعه یی از کلمات است که بر روی هم معنی تمام و کاملی داشته باشد:

                بهار عروس فصل هاست.

                به نزدیک من صلح بهتر که جنگ

                گاهی ممکن است که جمله تنها یک کلمه باشد. در این صورت آن کلمه اغلب فعل است که فاعل آن حذف شده است: بنشینید. بفرمایید (یعنی شما بنشینید…)

                جمله از نظر محتوای پیامهایی که در بردارد پنج نوع است:

    جمله خبری که خبری را برساند؛ هوا روشن است.

     جمله پرسشی که پرسشی در آن باشد: آیا هوا روشن است؟

      جمله پرسشی که گاهی برای تأکید یا اعتراض یا تشویق است، مگر به  تو نگفتم؟

     جمله تعجبی که شگفتی را بیان می کند: چه هوای خوبی!

     جمله امری که در آن خواهشی یا فرمانی باشد: بخور تا توانی زبازوی خویش.

     جمله دعایی که در آن دعا باشد. خداوند پدرت را رحمت کند.

    جمله تقسیماتی دیگر هم دارد:

    جمله   ساده، جمله ایی است که یک فعل دارد: دیروز هوا آفتابی بود.

    جمله مرکب دو جمله یا بیشتر است که بر روی هم معنی تمام و کامل دارد : بس که دیروز کار کردم ، خسته شدم.

    جمله مستقل ، جمله ساده یی است که معنی کامل دارد : دیروز زیاد کار کردم.

     جمله ناقص، جمله یی است که معنی آن به وسیله جمله دیگر تمام می شود: چون دیروز هوا آفتابی بود،

    جمله مکمل، جمله یی است که معنی جمله ناقص را کامل می کند: به دریا رفتیم، ( به دنبال جمله چون دیروز هوا آفتابی بود) .

    جمله معترضه، جمله یا عبارتی است که در وسط جمله اصلی می‌آید و توضیحی درباره آن می دهد؛ پدر بزرگ من – خدا بیامرزدش – مرد خوبی بود. ( این جمله به دستور زبان مربوط نیست، اما چون جمله خوانده می شود، برای توضیح در اینجا آورده ایم).

    هر جمله مرکب دو نوع جمله را در بر دارد : یکی از جمله ها غرض اصلی گوینده است که آن را جمله پایه گویند. جمله دیگر که برای کاملتر کردن معنی جمله پایه می آید، جمله پیرو نام دارد: تو آن گوی (پایه ) که شایسته توست ( پیرو).

    هر جمله مرکب دو نوع جمله را در بر دارد: یکی از جمله ها غرض اصلی گوینده است که آن را جمله پایه گویند. جمله دیگر که برای کاملتر کردن معنی جمله پایه می آید، جمله پیرو نام دارد: تو آن گوی ( پایه ) که شایسته توست( پیرو).

    هر جمله از دو بخش تشکیل می شود: نهاد و گزاره.

     

    نهاد بخشی از جمله است که درباره آن خبر می دهند. گزاره خبری است که درباره نهاد داده
    می شود:

                                               نهاد                                                                                                      گزاره

                                               حسن                                                                                                   آمد.

                                               دانشجویان                                                                                          به گردش علمی رفتند.

    جزء اصلی و مهم جمله فعل است. فعل همیشه در بخش گزاره است. در هر نوشته یا گفتار به تعداد افعال جمله وجود دارد. گاهی فعل به قرینه از جمله حذف می شود، فعل محذوف را نیز در شمارش جمله به حساب می آورند: حضورش پریشان شد و کار زشدت ( دوجمله است).

    فعل : کلمه یی است که بر انجام گرفتن کاری یا واقع شدن کاری و یا وجود داشتن یا پذیرفتن حالتی دلالت می کند. هر فعلی سه مفهوم را می رساند: زمان کار یا حالت، شخص.

    زمان اصلی فعل، گذشته ، حال و آینده است. انواع فعل های ماضی برای گذشته، مضارع اخباری برای حال و گاهی برای آینده، مستقبل و مضارع التزامی برای آینده به کار می رود.

     

    شخص، هر فعل کننده یی دارد، کننده اگر گوینده ، خودکاری را انجام دهد(‌اول شخص)، اگر کسی است که با او سخن می گویند ( دوم شخص) ، اگر کسی است که درباره اش سخن می گویند
    ( سوم شخص) نامیده می شود. شخص اگر یکی باشد ( مفرد) و اگر بیش از یکی باشد( جمع ) گویند. پس هر فعل شش شخص دارد.

    کار، عملی است که فعل انجام گرفتن آن را بیان می کند.

    اگر هر شش صورت فعل رابه ترتیب بیان کنند، آن فعل را صرف کرده اند : رفتم، رفتی، رفت، رفتیم، رفتید، رفتند.

    در هر فعل جزء ثابتی است که معنی اصلی فعل را در بر دارد که آن را «بن» گویند: رفت( در نمونه های بالا). هر فعل دو «بن» دارد، بن ماضی و بن مضارع: رفت ( بن ماضی)، رو( بن مضارع).

    جزئی در فعل که تغییر می پذیرد «شناسه» نام دارد: م،ی،ت،یم،ید،ند ( در نمونه های بالا).

    فعل از نظر ساختمان بر پنج گونه است:

    1- ساده: فعلی است که از یک کلمه ساخته شده است: رفت، دید.

    2- پیشوندی : فعلی است که از یک پیشوند و یک جزء اصلی ساخته می شود : درآمدن، برنشستن.

    3- مرکب : فعلی است که از یک اسم یا صفت و فعل پدید آید: تحصیل کردن، تا زدن.

    4- عبارت فعلی: فعلی است که از یک حرف اضافه، یک اسم و یک فعل ساده ساخته می شود: از پا افتادن

    5- فعل لازم یک شخصه: فعل هایی هستند که به صورت لازم و فقط به صورت سوم شخص مفردبه کار می روند و به جای شناسه، ضمیر متصل مفعولی و اضافی شخص فعل را نشان می دهند.

    خوشم آمد.                            به فکرم رسید.

                معلوم: فعلی است که به فاعل نسبت داده می شود : رستم سهراب را کشت.

                فعل ربطی : گاهی در جمله، نهاد نه فاعل است نه مفعول. بلکه ترکیبی رابه نهاد نسبت می دهد. فعل این نوع جمله ها را فعل ربطی گویند، کلمه یا ترکیبی که به نهاد نسبت داده می شود، مسند نامیده می شود:

       هوا روشن شد.                         هوا سرد بود.                            آب روان گشت.

    شد، بود، گشت، در جمله های بالا فعل ربطی ( رابطه) و روشن، هوا، روان، مسند است.

     

    وجوه فعل : فعل در اصل سه وجه دارد. یعنی به سه صورت به کار می رود:

    وجه اخباری که وقوع کاری را به قطع و یقین خبر می دهد: حسین به مشهد می رود:

     وجه التزامی که وقوع کاری را به تردید وشرط و آرزو می رساند، حسین شاید به مشهد برود.

     وجه امری که وقوع کاری را طلب می کند : برو، بیایید.

     

    زمان های فعل (1) ماضی:

    فعل هایی که انجام کاری را در زمان گذشته بیان می کنند، ماضی نامیده می شوند. انواع فعل ماضی عبارتند از :

                1. ماضی ساده ( مطلق) ، فعلی که در زمان گذشته ( دور یا نزدیک) شروع شده و به پایان رسیده است. ماضی ساده از بن ماضی + شناسه ها ساخته می شود:

                علی رفت. علی و حسین رفتند.

                2. ماضی نقلی، فعلی که در زمان گذشته شروع شده است و هنوز ادامه دارد. ماضی نقلی از صفت مفعولی فعل مورد نظر +م،ای،است و .. ساخته می شود:

                بچه خوابیده است.                               پرویز به شیراز رفته است.

    3. ماضی استمراری، فعلی که در زمان گذشته چندبار تکرار شده یا مدتی ادامه داشته است. ماضیر استمراری از افزودن «می» به ماضی ساده ساخته می شود:

    حسین جمعه ها به کوه می رفت.                             من در تبریز به مدرسه می رفتم.

                4. ماضی بعید، فعلی که انجام کار را در گذشته دور بیان می کند. ماضی بعید از صفت مفعولی فعل اصلی+ ماضی ساده فعل بودن ساخته می شود: سالها پیش مردی به اینجا آمده بود.

                5. ماضی ابعد، فعلی است که برای بیان عملی در گذشته دورتر به طریق حکایت به کار می رود. ماضی ابعد از صفت مفعولی فعل مورد نظر + صفت مفعولی فعل بودن+ ام،ای، است. ساخته می شود: حکایت کرد که از مدرسه به واسطه بیماری ای اخراجش کرده بوده اند…

                6. ماضی التزامی، فعلی که در گذشته رخ داده باشد که به انجام آن یقین نداشته باشیم. فعل ماضی التزامی ازصفت مفعول فعل مورد نظر+ باشم، باشی …ساخته می شود: شاید او این خبر را شنیده باشد.

                7. ماضی نقلی استمراری(مستمر) ، در جمع میان موارد استعمال ماضی نقلی و ماضی استمراری به کار می رود. ماضی نقلی استمراری از می + ماضی نقلی درست می شود:

                حکما و فیلسوفان قدیم مردمان مملکت را به چهار طبقه تقسیم می‌کرده اند.

    ماضی ملموس، فعل ماضی استمراری است که به همراه ماضی مطلق فعل داشتن به کار یم رود و فعلی را نشان می دهد که در گذشته، درحال اتفاق افتادن باشد:

     

    نهاد- اسم، نقش اسم در جمله

    نهاد- که بخشی از جمله است که درباره آن خبری می دهیم- معمولاً اسم است.

    اسم کلمه یی است که برای نامیدن انسان یا حیوان یا مفهوم ویا چیزی دیگر به کار می رود: مرد، گوسفند، دانش، دریا …

    اسم اگر بر تمام افراد همنوع یا هم جنس دلالت کند، اسم عام: کشور، زن ، و اگر به فرد یا چیزی خاص دلالت کند، اسم خاص (علم) نامیده می شود: ایران، زینب. اگر اسم عام برای شنونده معین و معلوم باشد. اسم معرفه: کتاب، درس ، و اگر برای شنونده معلوم و معین نباشد،اسم نکره نامیده می شود: کتابی، درسی. نشانه نکره «ی» بعد از اسم و «یک» و «یکی» قبل از اسم است: کتابی، یک کتاب. اگر اسم به وجود خود وابسته باشد، ذات : میز، کتاب، و اگر به وجود دیگری وابسته باشد. معنی نامیده می شود: عقل، سفیدی. اسم اگر یک کلمه و بی جزء باشد. ساده (بسیط) : گل ، کتاب. و اگر بیش از یک کلمه باشد ، مرکب نامیده می شود: کتابخانه ، کاروانسرا، اگر اسم به یک فرد دلالت کند، مفرد : مرد ، خانه واگر بیش از یکی دلالت کند، جمع نامیده می شود: مردان، خانه ها، نشانه جمع در فارسی «ها» و «ان» است، اما نشانه‌های دیگری از عربی مانند «ات»، «ون»،«ین» و جمع مکسر هم در فارسی به کار رفته است: اطلاعات،مادیون، مومنین، رجال. اگر اسم از کلمه دیگر گرفته نشده باشد، جامد: دست، دل و اگر از کلمه دیگری گرفته شده باشد، مشتق گویند: ناله، ورزش. اگر اسم به ظاهر مفرد و در معنی جمع باشد. اسم جمع نام  دارد: دسته، سپاه، اگر اسم به خردی و کوچکی دلالت کند، اسم مصغر نامیده می شود: کوچه، گردو، مردک. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله ساختمان زبان

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان, مقاله در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان, تحقیق درباره تحقیق مقاله ساختمان زبان, مقاله درباره تحقیق مقاله ساختمان زبان, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله ساختمان زبان
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت