بخش اول: جغرافیای قدیم
کلمه جغرافیا از واژهای یونانی است که به طور تحت اللفظی یعنی (توصیف توضیحزمین) زمانیکه انسانها در رابطه با محیط طبیعی به پدیدههای طبیعی و واقعیات طبیعی توجه کردند، جغرافیا به وجود آمد. جغرافیا علم زمین شناخته شده یعنی اولین کتاب جغرافیای در قدیم در یونان باستان به نام کتاب «وصف زمین نوشته هکاتائوس میباشد که این امر نشان میدهد که در ابتدا جغرافیا را علم وصف زمین میدانستند و جغرافیا جنبه توصیفی داشته است یعنی پدیدههای مختلف طبیعی را در قالب جغرافیایی توصیف میکردند و به روابط علمی مانند جغرافیای امروز توجه نداشتند.
دومارتون میگوید: «هر علم هنگام برخورد، به مسأله پراکندگی یک پدیده، به جغرافیا نزدیک میشود.»
بخش دوم: ارتباط تاریخی در جغرافیا
هرودوت مورخ مشهور یونانی که کتاب تاریخ اثر معروف اوست میگوید: «باید باتاریخ، برخوردی جغرافیایی و با جغرافیا برخوردی تاریخی کرد و نیز تفکر جغرافیایی زائیده تاریخ است.» هر چیز کاپیتان جان اسمیت درارتباط تاریخی در جغرافیا و ارتباط متقابل این دو علم میگوید: «جغرافیا بدون تاریخ مانند: ماشین و محرک بدون حرکت میماند، همانطوریکه تاریخ بدون جغرافیا، تنها میماند، مانند: یک کوچنشین (بیخانمان) که مکان و سکونتگاه معینی ندارد.» پس ارتباط مهم و جدانشدنی تاریخ و جغرافیا و سیر تاریخی را مشاهده میکنیم.
همانطوری که در مورد هر علمی و چیزی که میخواهیم با آن عمل کنیم باید ابتدا پیشینه تاریخی آن را هر چند ناچیز برانیم در مورد جغرافیا نیست هم این طور میباشد علم جغرافیا را به دو طریق امروزه بررسی میکنند. یکی 1) تقسیمبندی مکانی: یعنی تاریخ علم جغرافیا را در مکانهای مختلف (قارهها، کشورها و ...) بررسی میکنند. مثل: جغرافیای ایران، جغرافیایی کشورهای اسلامی، جغرافیای اروپا و …
2) تقسیمبندی زمانی: یعنی تاریخ علم جغرافیا را برحسب تقسیمات زمانی بررسی میکنند: مثل: جغرافیای کلاسیک (سنتی)، جغرافیای قرون وسطی و …
بخش سوم: جغرافیای مدرن (جدید)
درگذشته ایام (جغرافیای قدیم): جغرافیا بیشتر برای تکمیل اطلاعات مورخین به کار رفت، اما امروزه جغرافیای مدرن (جدید)، نه آن وظیفه قدیم را دارد و نه صرفاً به دنبال جمعآوری مجموعهای از اطلاعات کمابیش مرتب ازاسامی و اعداد کوهها، رودها (توصیفی) است، بلکه جغرافیای جدید بر اثر تماس با علوم طبیعی و استفاده از فعالیت مکتشفان و ترقیات زمینشناسی تجدید حیات کرده است و در زمره مهمترین تحقیقات علمی درآمده است.
جغرافیای مدرن، امروزه به عنوان یکی از مطالعات اجتماعی که با همه چیز دیگر و ارتباط و تماس برقرار کرده است مطرح میشود. این علم جدید، یک علم میان رشتهای شناخته میشود که البته تاریخی روند تکاملی طی نموده است.
بنابر گفته دیدال دو لابلاش نباید گذار مکتب جغرافیای انسانی جدید فرانسه: «چیزی که جغرافیا به گنجینه علومی که با آنها ارتباط دارد وارد میسازد، استعداد و قابلیتی است که بوسیله آن هیچگاه چیزهایی را که طبیعت جمعآوری و ترکیب کرده، تکهتکه نمیکند و این موضوع در حد خود بسیار ثمربخش است.»