مقدمه
دیگران بزرگترین سرمایه و منبع قدرت ما هستند. راه استفاده از آن منبع، برقراری رابطه صحیح است. چنانچه این رابطه را برقرار کنیم هم نیاز دیگران را بر آورده کرده ایم که ما را در حل مسائل یاری می دهند وهم نیاز خود را. پس قدرت ایجاد رابطه صحیح یکی از مهارت هایی است که افراد باید داشته باشند[1]. یعنی اگر بخواهیم یک دوست خوب، معلم خوب با پدر و مادر خوب و از همه مهمتر یک مشاور خوب و صمیمی باشیم به این مهارت نیاز داریم و باید بتوانیم رابطه صحیح برقرار کنیم. اما ارتباط چیست؟ عده ای از افراد ارتباط را کلمه ای تعریف شده و بینیاز از توضیح می دانند و خود را متخصص ارتباط تلقی میکنند. اما اگر ارتباط آنقدر ساده است پس چرا بعضی از زوج ها در برقراری ارتباط موثر بی اطلاعند و یا چرا بعضی خانواده ها به علت عدم ارتباط صمیمی از هم پاشیده شده اند ویا چرا گاهی یک روان پزشک، روان شناس ویا مشاور مراجعان خود را از دست می دهند[2].
تعریف ارتباط:
تعداد کم و معمولاً دونفر هست فرآیندی است که طی آن اطلاعات، معانی، احساسات را از طریق پیام های کلامی و غیر کلامی با دیگران در میان می گذاریم[3].
ویژگی های ارتباطات
1 : ارتباط یک فرایند است.
ارتباط یک فرایند ارسال و دریافت پیام است برای برقراری ارتباط باید حداقل دو نفر در رویدادهایی مستمد و پویا با هم در گیر شوند و طی آن بر یکدیگر تأثیر و از یکدیگر تأثیر پذیرند.
مؤلفه های فرایند ارتباط
الف ) برقرار کنندگان ارتباط:
در هر ارتباطی وجود طرفین ارتباط الزامی است که شامل منبع و گیرنده است وفقط زمانی فرایند ارتباط شروع میشود که منبع پیامی به گیرنده ارسال کند اما ارتباط برقرار کنندگان به طور همزمان هم فرستنده پیام هستند و هم گیرنده آن یعنی شخصی الف: در حین صحبت، اثرات گفتارش را نیز بازبینی میکند و در همان حال از شخص ب: اطلاعات می گیرد.
ب) پیام:
در واقع همان محتوای ارتباط و گویای منظور ارتباط برقرار کنندگان است.
ج) رسانه :
شیوه خاص انتقال پیام است رسانه نظامی از نمادها یا رمزهاست که می تواند به اشکال مختلف، باشد.
د) کانال :
منظور از کانال همان چیزی است که ارتباط برقرار کنندگان را به هم پیوند میدهد و رسانه را در خود جای میدهد: کانال های ارتباطی عبارت اند از: کانال صوتی شنوایی که گفتار را میسر میکند. کانال ژستی بینایی که ارتباط غیر کلامی را تسهیل میکند. کانال شیمیایی بویایی که بوها را در خود جای میدهد و کانال پوستی لامسه که مار را قادر می سازد که در ارتباط میان فردی از حس لامسه استفاده کنیم. ما از این کانال ها که همگی در ارتباط رودر رو بکار گرفته می شوند می توانیم همزمان استفاده کنیم.
ه) فیدبک :
فرستنده از طریق فیدبک های دریافتی می فهمد که پیام او تا چه حد دریافت شده و چقدر موثر بوده است و با بازبینی واکنش های طرف مقابل، ارتباط بعدی را بهبود بخشیده و به نتایج بهتر می رسد.
و) بافت :
تمام ارتباطات در درون نوعی بافت روی می دهند و تأثیر شدیدی نیز از آن بافت می پذیرند. به عبارت دیگر تعامل در درون چارچوبی روی میدهد. بافت به دو صورت مکانی یا زمانی است. برای مثال در آسانسور بخاطر محدودیت محیط فیزیکی رفتار هایمان محدود است. (بافت مکانی)
2) ارتباط یک تبادل است:
تبادل ارتباط یعنی برقرار کنندگان ارتباط در فرآیندی پویا درگیر شده، بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می پذیرند.
3) ارتباط اجتناب ناپذیر است:
در موقعیت های اجتماعی که افراد از حضور هم آگاهند و تحت تأثیر کارهای یکدیگر هستند گریزی از ارتباط نیست. در واقع هر گاه رفتار طرفین وابسته به یکدیگر باشد وحتی اندکی نفوذ میان فردی وجود داشته باشد می توان گفت که دو طرف ارتباط دارند.
4) ارتباط هوشمند است:
دودیدگاه کارکرد، ارتباط پدیده ای بی هدف و بی فایده نیست. بلکه افراد می خواهند از ارتباط خود به نتیجه ای مطلوب برسند وهمین هدفمندی است که نیروی محرکه ارتباط را افزایش میدهد و تبادل مورد نظر را جهت دار میکند.
5) ارتباط برگشت ناپذیر است:
وقتی پیامی را رساندیم دیگر نمی توانیم آن را پس بگیریم. گاهی با فاش کردن یک راز اعتماد دیگران را از خودمان سلب میکنیم. اما دیگر کار از کار گذشته است. آگاهی از جنبه های غیر کلامی ارتباط و اثرات آن بر تعادل اجتماعی ما، کمک میکند تا در تفسیر نشانه ها مهارت بیشتری یابیم و برداشت های دیگران را بهتر کنترل کنیم. کل تعامل اجتماعی بستگی به تأثیر و تاثر متقابل پیامهای متقابل کلامی و غیر کلامی دارد.