تاریخچه شرکت های چند ملیتی
انگلیس و هلند و سایر قدرتهای بزرگ تجاری قرن هفدهم هنگامیکه به بازرگان خود اجازه دادند که بطور جمعی و تحت پوشش شخصیت حقوقی شرکت بتجارت خارجی بپردازند در حقیقت اختیارات سیاسی خود را به آنها تفویض کردند.
زیگموند تیمبرگ
سابقه تاریخی شرکت های بین المللی از اوائل قرن 15 میلادی شروع تجارت بینالمللی بصورت سازمان یافته پایه میگیرد. کمپانیها قدرت سیاسی و نظامی را نیز در قلمرو و تجارت خود به ارمغان میآورند.
سابقه کمپانیهای تجاری قدیمی انگلیس مانند کمپانی مرچنتزا دونچررز Merchats A dventurers 1505- کمپانی روس Russia Company – 1553- کمپانی لوان Levant Company- 1581 – از سابقه تاسیس نظام دولت ملی طولانیتر است-.
قدیمیترین سازمان تجارت خارجی انگلیس «کمپانی تجارت کالاهای عمده» که در اوایل قرن 14 تاسیس شد. وسیلهای بود برای پر کردن خزانه سلطنتی- به مرور زمان مقام سلطنت سهم بیشتری از اختیارات سیاسی و اقتصادی خود را به بازرگان حادثهجو واگذار کرد که به خوبی با راه و رسم خرید و فروش در سرزمینهای غریب و درو دست آشنا شده بودند.
فعالیت بین المللی موسسات تجاری بصورت ابزاری برای تنظیم روابط بازرگانی درآمد و سپس وسیلهای شد برای گسترش بازارهای جدید. پادشاهان و کمپانیها با هم پولدار میشدند.
انحصارات تجاری و بسیاری از حقوق و امتیازات مخصوص دولت به کمپانیها داده شد و در عوض اینها هم برای مقام سلطنت یک امپراطوری بنا کردند.
در قرن 17 و 18 قدرتهای تجاری اروپا- به بازرگانان اجازه دادند بصورت جمعی و تحت پوشش حقوقی شرکت به تجارت بپردازند و در واقع اختیارات سیاسی خود را به آنها تفویض نمودند.
پدید آمدن تدریجی شم تجارت یا طرز فکر بازاری در فضای اقتصاد آزاد رابطه بین حاکمیت عمومی و خصوصی را بطور بنیادی تغییر داد.
- البته شرط کافی برای تشکیل شرکتهای بزرگ چند ملیتی تنها انگیزه، منفعت طلبی نبود.
پایان جنگ بینالمللی دوم شرائط و موقعیت را برای انقلاب صنعتی دوم جهان سرمایه داری از هر نظر فراهم نمود. اختراعات و اکتشافات سیستمهای ارتباطی حمل و نقل – اطلاعاتی- و سایر تکنولوژیهای مدرن قوانین مساعد و موصوبات لازم نیز برای سرمایه گذاری زمینه و موجبات انقلاب صنعتی دوم را کامل کرد و در مدت کوتاهی از سرمایهگذاریهای جدید همان شرکتهای بزرگ و موفق قبلی، شرکتهای چند ملیتی جدیدی زائیده شدند.
در چهار دهه اخیر شرائط و موقعیت لازم برای تولد و رشد غولهای صنعتی بوجود آمد. هر چند که عمر بازرگانی بین المللی به درازای عمر استثمار است ولی پایان جنگ جهانی دوم آغاز مرحله جدیدی را در اقتصاد- بازرگانی عمر استثمار است ولی پایان جنگ جهانی دوم آغاز مرحله جدیدی را در اقتصاد- بازرگانی وصنعت بین المللی اعلام نمود. – کنفرانس برتنوودز Bretton woods، تشکیل صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و استقرار سیستم ثابت نرخ برابری ارزهای معتبر جهانی باطل را در برداشت که تضمینی برای توسعه سرمایه گذاری امریکا در اروپا محسوب میشد. طرح مارشال نیز که در ژوئیه سال 1947 بوسیله جرج سی مارشال وزیر امور خارجه وقت امریکا پیشنهاد و مورد تصویب قرار گرفت زمینه را برای سرمایهگذاری امریکا در اروپا مساعد نمود و بازار بورس اروپا را رونق بخشید.
- در سالهای اولیه تشکیل بازار مشترک جمع سرمایهگذاری امریکا در اروپا از یکی دو میلیارد دلار تجاوز ننمود ولی پس از ده سال مجموع این سرمایهگذاریها از ده میلیارد دلار بیشتر شد. در آن زمان بیش از نیمی از مجموع 6000 فعالیت اقتصادی امریکا در اروپا متمرکز بود.
- اکنون که در حدود سه دهه از تشکیل بازار مشترک اروپا میگذرد حجم سرمایهگذاریهای امریکا در اروپا بیش از صد برابر رقم سالهای اولیه یعنی از مرز تریلیون دلار (هزار میلیارد دلار) گذشته است.
بازار مشترک: (EEC) شش کشور اروپائی فرانسه- آلمان غربی- ایتالیا- بلژیک- هلند- لوگزامبورگ در سال 1958 این اتحادیه انحصاری، اقتصادی را تشکیل دادند. (طرح پروژه ژان مونه از فرانسه) برای اتحاد سیاسی اروپا از طریق اتحاد اقتصادی برای ایجاد سیستم آزاد به منظور انتقال کالا، ارائه خدمات- سرمایه و کارگر و وحدت مقررات بازرگانی و گمرگ و واردات و صادرات و مقررات حمل و نقل کشاورزی، بازرگانی و نتیجه تشکیل بانک، سرمایهگذاری اروپا و صندوق اجتماعی اروپا برای کارگران بیکار گردید. در سال 1982 در بیست و پنجمین سالگرد تعداد اعضاء 10 کشور بود.
طرح مارشال زمینه را برای سرمایهگذاری امریکا در اروپا مساعد کرد و در حقیقت قسمت اعظمی از سرمایه گذاریهای فراری اروپا از جنگ جهانی دوم با پوشش قوانین حمایت از سرمایه امریکا در اروپا به خدمت گرفته شد.
وتشکیل بازار مشترک اروپا آینده این سرمایهگذاری سودآور را تامین نمود.
آدام اسمیت:
«یکی از مهمترین ویژگیهای سرمایه بینالمللی بودن آن است و سرمایه را به حکم عقل سلیم باید از محدودیتهای ملی و سیاسی آزاد کرد».
- تراست (Trust) در اصلاح کسب و تجارت و بازرگانی- ترکیبی از چند شرکت بزرگ است که نسبت به تولید و یا توزیع یک یا چند کالا و یا خدمت به خصوص بصورت انحصاری و یا شبه انحصاری عمل مینماید. ولی بعدها با وضع قوانین ضد تراست این نوع تراست غیر قانونی اعلام شد.
کارتل (Cartel): اتحاد تولیدکنندگان یک کالای مشابه به منظور برخوردای از مزایای انحصاری (مونوپولی) و در نتیجه تامین بهتر هدف نهائی سهامداران خود.
سرمایه ملیتی ندارد و به جائی میرود که بهتر با آن خدمت کنند.
سرمایه هم بینالمللی است و هم غیر ایدئولوژیک.
- در سرتاسر دهه 1970 چند ملیتیها پی بردند که خطرات احتمالی سرمایه گذاری در کشورهای جهان سوم بیش از کشورهای پیشرفته است. زیرا نظامهای اقتصادی و سیاسی این ملل را ثبات کمتری برخوردار بود در نتیجه وضعیت کمتر قابل پیشبینی استم. بدین لحاظ و به منظور جبران خطرات بیشتر موجود در این کشورها بازده بالاتری را نسبت به کشور خود از سرمایه انتظار دارند.
- در برههای از زمان قیمت کالاها بالا رفت و برآورد میشد که این روند صعودی هم چنان ادامه داشته باشد. به گفتهای دیگر قحطعی منابع طبیعی رخ میداد.- کشورهای جهان سوم با توجه به این پیشبینیها میخواستند بیشترین سهم را کسب نماید.
پیشنهاد چند ملیتی وامهای کم هزینه بود که میتوانست انگیزهای قوسی برای تامین منابع چند ملیتیها باشد. جهان سومیها با قبول وامها منابع طبیعی را برای چند ملیتیها تامین نمودند. اما پیشبینیها اشتباه از آب درآمد. به دلیل تولید انبوه قیمتهای سقوط کرد یعنی تا آن زمان از منابع طبیعی مثل آهن جهان سوم استفاده سرشاری میشد که این مصرف کاهش پیدا کرد. البته رشد ملایم تر اقتصادی نیز در این کاهش مصرف موثر بود. عامل دیگر طولانی بودن دوره طرح تا زمان بهره برداری در مورد بعضی از پروژه ها بود خیلی از این پروژهها تا سالهای آخر دهه 70 معطل ماندند. اینگونه مباحص این نتیجه را بدست میدهند که این کشورها به گسترش تولید خود با زمانی که پولشان ثابت و قوی گردد ادامه میدهند. کاهش قیمتها که یک باره در دهه 80 صورت گرفت به این دلیل بود که چند ملیتیها برای جلوگیری از ضرر خود به بهرهبرداری بیشتر از منابع جهان سومیها که بپردازند. هنگامی که خطرات ناشی از ؟؟؟؟ قیمتها بیاهمیت تلقی شد کشورهای جهان سوم نیازی به مشارکت با سرمایه گذاران خارجی ندیدند. اما قراردادهای منعقد شده مانع از این مشارکت بود و معادن کشورهای جهان سوم در انحصار چند شرکت اداره میشدند که در آن کمپانیهای غربی تمام تولید سرمایهگذاری و فروش را کنترل می کردند. چنین بافتی اجازه میداد که چند ملیتیها قیمتها را نیز کنترل نمایند. در دهه 1970 بافت دوگانهای از بازار با یکدیگر ترکیب شد. شرکتهای دولتی محلی با کمپانیهای چند ملیتی معادن که فاقد ذخائر بودند به رقابت برخاستند. تولید کنندگان جدید که فاقد بازار فروش فلزات بودند به ناچار به سازمانهائی از قبیل بورس فلزات لندن روی آوردند بنابراین باز هم در قیمتگذاری همان چند ملیتیها حرف اول را میزدند. البته ترتیبات جدیدی بر اساس قرارداد و مطابق با نیازهای زمان در شرف تکوین است. خیلی از این ترتیبات قراردادی به صورت مشارکت میباشد، یعنی به خارجی اجازه میدهد تا بازدهی به نسبت سهمیه خود در طرح داشته باشد. در تشکیل مشارکت اغلب کشور میزبان حق الامتیازهائی را به سرمایهگذار یا کمپانی میهمان حتی از پنج سال جلوتر از بهرهبرداری اعطا مینماید. تعدادی پا را فراتر گذاشته و سرمایهگذاری کمپانی میهمان را با ایجاد یک حساب ذخیره تضمین می نمایند. یعنی به آنها اطمینان میدهد که حتی در شرایط دشوار پیشبینی نشده آنها به عواید نقدی خود دست مییابند.
- کنتورهای میزبان و شرکتهای چند ملیتی انگیزه های بسیاری برای کار مشترک دارند و بنابراین پذیرای قراردارهای تجاری نوینی نیز خواهند بود.
اصولاً وجود- ادامه حیات و جهت رشد شرکت با مدیریت است و بدین منظور در مجمع عمومی شرکتها اکثریت صاحبان سهام مدیرانی را انتخاب میکنند که بهتر از هر کس بتوانند در جهت تحصیل و حفظ منافع و اجرای سیاستهای ایشان گام بردارند. به همین دلیل شرکتهای چند ملیتی امریکا با چندی پیش علاقهمند بودند که مالکیت صددرصد سهام و یا شرکتهای محلی در خارج از امریکا نیز در اختیار همان عده محدود سهامداران امریکائی یعنی خودشان باقی بماند. ولی بعدها بر اثر رقابت فشرده و برای جلب همکاری بیشتر ناچار شدند مقداری از سهام شعب و شرکتهای محلی را به مدیران و کارکنان محلی بفروشند. البته این سهیم کردن کارکنان تاثیری در مدیریت شرکت ندارد. و در مجموع اینگونه سهام پراکنده کمتر از حد نصابی است که حتی بتواند در مدیریت و خط مشی شعبه اثر گذارد. در دو دهه اخیر از یک طرف تکنولوژی الکترونیکی و ابداع و بکارگیری سایر تجهیزات و وسایل و دستگاههای مدرن ارتباطی و اطلاعاتی همراه با تدوین و اجرای سیستمها و روشهای متمرکز موجب شده است که اعمال کنترلهای مدیریت شعب از مرکز شرکت سیار آسان گردد و اطلاعات و اسرار شرکت منحصراً برای تصمیمگیری در مرکز نگهداری شود و طرح برنامه های و تصویب بودجه مربوطه در مرکز شرکت بعمل آید و کنترلهای مربوط به اجراء پیشرفت برنامه ها و هزینهها با دریافت گزارشات روزانه و حتی لحظهای توسط مرکز اعمال گردد.
کمپانیهای بزرگ، تنها موسساتی هستند که کلیه اطلاعات واقعاً جهانی را در دست دارند. این امر باعث میشود که اولاً سطح کارائی آنها بسیار افزایش یابد. ثانیاً هیچ مقامی نتواند آنها را کنترل کند.
تمام پستهای کلیدی و مشاغل مهم مدیریت در شرکتهای اصلی در اشتغال ابتاع کشوری است که شرکت تابع آن است. در عملیات خارجی هم کارهای عمده در دست اتباع همان کشور است.
با توجه به مطالب گفته شده میتوان دریافت که مهمترین وظیفه یک مدیر جهانی در درجه اول حفظ و افزایش سرمایه گذاری تحت مسئولیت او می باشد و به منظور حفظ سرمایهگذاری ناچار بایستی به امنیت و ثبات سیاسی و اقتصادی توجه دقیق و دائمی داشته باشد و برای ازدیاد سرمایهگذاری چارهای ندارد جز اینکه تمام کوشش و تلاش خود را در دو جهت بکار اندازد:
1- حفظ رقابت در بازار آزاد و تلاش در افزایش سهمیه بازار.
2- اقدام به بازسازیهای مستمر به منظور تقلیل هزینهها.
آیا قدرت شرکتهای چند ملیتی در امریکا رو به افزایش است یا کاهش؟
نتیجه آراء
- رو به افزایش 16%
- رو به کاهش 33%
- مانند گذشته 49%
- نامعلوم 2%
- آیا دلیل عمده اقتصادی برای شرکتهای چند ملیتی که اندازه اقتصادی بود از بین رفته است؟
نتیجه آراء
- آری 35%
- نه 60%
- نامشخص 5%
- میتوان نتیجه گرفت که قدرت شرکتهای چند ملیتی در امریکا مانند گذشته است.
- دلیل عمده اقتصادی برای چند ملیتیها هنوز حفظ اندازه اقتصادی است.
- اکثریت چند ملیتیها در پی حفظ سهمیه فروش در بازار هستند و بقیه به دنبال آهنگ رشد فروش.
- مسئولیت و وظائف مدیران چند ملیتی با توجه به جهانی شدن شرکت افزایش رقابت، مقررات دولتی، اندازه توسعه یافته شرکت، فشار عمومی و سهامداران، سرعت در تغییرات، ادغام و مسئولیتهای جدید و همچنین تغییرات تکنولوژیکی به مراتب سختتر از گذشته است.
سلسله تحقیقاتی که در سراسر جهان درباره شرکتهای چند ملیتی جریان دارد. مانند تحقیقات کمسیونهای روابط خارجی و مالیه سنای امریکا- جامعه اقتصادی اروپا- سازمان ملل متحد و سایر دولتها همه گواه بیم و نگرانی فزایندای است که برای سیاستمداران پیشآمده، اینان از آن بیمناک هستند که در دنیایی بدون مرز و سیطره شرکتهای جهانی، اختیار حکومت از دستشان خارج شود. همین نگرانی کنفرانسی را که در سال 1972 در کاخ سفید تحت عنوان جهان صنعتی بعد از سال 1990 تشکیل شده بود را تحت تاثیر قرار داد.
- شرکتهای بزرگ چند ملیتی زمام امور حکومت را از دست کنگره و هیات دولت گرفتهاند.
- یک شرکت بزرگ عبارت است یک ساخت تجاری که تنها علت وجودیش تحصیل سود از راه تولید با هزینه هر چه کمتر و فروش تولیداتش به قیمت هر چه بیشتر است برای شرکت اهمیت ندارد که تولیداتش موجب خیر است یا شر. آنچه اهمیت دارد آن است که تولیداتش مصرف شود. آن هم به مقدار هر چه بیشتر، از آنجا که هدف نهایی همه عملیات شرکتها سودآوری است برای کارکنانش موجبات رضایت فردی فراهم نمیکند. و شرکتهای چند ملیتی می توانند قوانین و مقررات داخلی کشور را با حیلهگری زیر پا گذاشته و چهارچوب تفکر و عمل براساس مفهوم دولت ملی دارای حاکمیت مقتدر شکل گرفته است در حالی که شرکتهای چند ملیتی این مفهوم را بیاعتبار ساخته اند.
اگر حکومتهای ملی نتوانند از زمین- سرمایه و نیروی کار و اندیشهها به نحو مطلوب بهرهبرداری کنند ناچار چند ملیتیها تمامی این عوامل و امکانات را از حکومت ملی میگیرد و جذب میکند.
فرار سرمایهها و مغزها بیشتر از عدم کارائی حکومتهای ملی سرچشمه میگیرد تا از سلطهگری چند ملیتیها.
تمامی تلاش چند ملیتیها برای یک منظور است و آن حفظ موقعیت در بازار رقابتهای جهانی است.
چنانچه مجموع تولیدات صنعتی یک جامعه کمتر از میزان مصرف آن جامعه باشد جامعهای است «مصرفی» با تمام خصوصیات جامعه مصرفی و آزمایشگاه تحقیقاتی مورد نظر چند ملیتیها…
در حقیقت در یک نظام پیوسته اقتصاد جهانی روبه رشد، قدرت بارزگانی هر ملت در بدست آوردن بازار و حفظ سهم خود و بالاخره در ایجاد اشتغال خلاصه میشود.
شرکتهای چند ملیتی(جهانی) نیرومندترین سازمان برای استعمار نمودن آینده است.
شرکتهای چند ملیتی (جهانی) سه نیاز اصلی و اساسی انسان یعنی تعادل اجتماعی تعادل محیط زیست و تعادل روانی را برهم میزند.
رشد چند ملیتیها دلیل بر رشد جامعه نیست.
تنها افزایش آگاهی های جوامع و مسئولین کشورهای در حال توسعه قدرت مقابله با چند ملیتیها را در کشورهای جهان سوم افزایش میدهد.
چند ملیتیهای موفق همواره تناسب میان اندازه شرکت- وسعت فعالیت و همچنین مدیریت شرکت را حفظ میکنند.
شرکت بین المللی کوکاکولا:
کوکاکولا بزرگترین تولیدکننده، توزیع کننده و بازاریاب نوشیدنی های بدون الکل و شربت در جهان است. مرکز کوکاکولا در آتلانتا، جورجیا، و ایالات متحده امریکا است.
بر طبق گزارشات سالا 2005 شرکت محصولاتش را به بیش از 200 کشور فروخته است. گزارشات اظهار میکنند که بیش از 5 بیلیون از نوشیدنی های خود را روزانه به مصرفکننده های جهانی ارائه کرده است.
نوشیدنیهایی که مارک کوکاکولا[1] و کک[2] را دارند 55% فروش سالانه را دارند.
بر طبق گزارشات سالانه 2005 وضعیت توزیع محصولات کوکاکولا در جهان به قرار زیر است:
27% در امریکا
27% در مکزیک، برزیل، ژاپن و چین
49% در سایر قسمتهای جهان
1- لیست فعالیتهای کوکاکولا
کارخانههای نوشابه سازی
محصولات و مارکها
1-2. محصولات کوکاکولا
2-2. شکستها
انتقادات
1-3- انحصار طلبی
2-3- تمایز
3-3- عناصر سازنده
4-3- کوکاکولا در اکراین
1-4-3- تبلیغات غذا و چاقی بچهها
5-3- کوکاکولا در هند
1-5-3- استفاده از مواد شیمیایی
2-5-3- استفاده از آب
6-3- شرکتهای نوشابه سازی کوکاکولا و واحدهای تجاری
1-6-3- کلمبیا
2-6-3- گواتمالا
7-3- جنگ جهانی دوم و نازیسم
8-3- اشارهای بر تجارت در اسرائیل و فلسطین
محسنات
تاریخچه
1-5- جنگ جهانی دوم
بابانوئل
اعضای هئیت مدیره
سهام
منابع
2- کارخانههای نوشابه سازی
شرکت کوکاکولا[3] فعالیت فروش شربتهایش را متمرکز کرده روی کارخانههایی که دارای امتیاز فروش از کوکاکولا میباشند. شرکتهای نوشابه سازی که شربت را از شرکت کوکاکولا خریداری میکنند آنها را در قوطیها و بطریهایی میریزند و سپس محصول نهایی را به خردهفروشها، ماشینهای خودکار (که با انداختن سکه در آن نوشابه را تحویل میدهند)، رستورانها، و بشکههای توزیع غذا میفروشند و در این راستا بازاریابی میکنند.
یک استثنای قابل توجه وجود دارد در خصوص روابط اصلی بین شرکت کوکاکولا و شرکتهایی که دارای منبع شربی هستند در آمریکا جایی که از راه میانبر در شرکتهای بطری سازی بطری تولید میکنند. این شرکتها که مجوز دارند مسئولی برای ساخت و فروش به صورت مستقیم میباشند و خودشان هم محصول را به خردهفروش و عمدهفروش تخصیص میدهند. شیوه اختصاص سرمایه کوکاکولا به کشورهای مختلف در سراسر جهان به قرار زیر است:
36% از سرمایه کوکاکولا برای 78% مردم آمریکا، 98% کانادا، 100% بریتانیا، فرانسه، هلند، بلژیک، موناکو.
40% سرمایهگذاری برای 48% مردم مکزیک، 16% برزیل، 98% کولومبیا، 42% گواتمالا، 100% کاستاریکا، نیکاراگوئه، پاناما و ونزوئلا، 30% آرژانتین.
24% سرمایه گذاری برای 67% ایتالیا، 100% ارمنستان، اتریش، بلاروس، بوسنیهرزگوین، بلغارستان، کرواتی، جمهوری چک، استونی، جمهوری یوگسلاوی، مقدونی، یونان، مجارستان، مونتاناگو، اسلواکی، اسلوانی، سوئیس، اکراین.
3- محصولات و مارکها
نوشابه رژیمی در سال 1982 معرفی شد، این نوشیدنی در مقابل نوشابههای قدیمی که میزان کالری بالایی داشتند پیشنهاد شد.
کمپانی محصولات و نوشیدنیهای گوارای دیگری تولید می کند که عبارتند از:
درسال 1982 Diet Cola
درسال 1985 Cherry Coke. Coffein- Free Coke
در سال 1986 Diet cherry coke
در سال 2001 Coke with Lemon
در سال 2001 Diet Coke with Lemon
در سال 2002 Vonilla Coke
در سال 2002 Diet Vanilla Coke
در سال 2004 CoCa- Cola C2
در سال2004 Coke with Lime
در سال 2004 Diet Coke with Lime
در سال 2005 Diet Coke with splenda
در سال2005 CoCa – Cola zero
در سال2006 CoCa- Cola Black Cherry vanilla
در سال2006 Diet CoCa- Cola Black cherry vanilla
اولین تلاش کوکاکولا برای توسعه نوشابه رژیمی به این صورت بود که از نوعی قند به جای شکر استفاده کرد و محصول را در سال 1963 معرفی کرد. این نوشابه هنوز هم تولید میشود. اما فروش آن با تولید نوشابههای رژیمی جدید کاهش یافته است.
شرکت کوکاکولا همچنین تعدادی از نوشابه های گوارا شامل Fanta ,Sprite را در حدود سالهای 1943 یا 1942 تولید نمود.
تاریخچه فانتا بر میگردد به جنگ جهانی دوم وقتی که «مکس کیت[4]» مدیر فعالیتهای کوکاکولا در آلمان در طی جنگ با مشکل روبهرو شد و مشکل این بود که موادی که برای ساخت نوشابه لازم بود تمام شد در نتیجه «مکس کیت» متوسل شد به تولید نوشابه دیگری بنام فانتا، وقتی که جنگ تمام شد ثابت شد که فانتا محصول خوبی است
و بعد از جنگ و بعد از اینکه شرکت کوکاکولا دوباره مشهور شد فانتا به عنوان بهترین مارک انتخاب شد.
در طی دهه 90 شرکت برای پاسخ به علائق مصرفکنندگان و برای حفظ سلامتی آنها چندین نوع از محصولات جدید را بدون کربنات ارائه نمود که شامل Minute Maid ، نوشیدنیهای نیروزای ورزشی، نوشیدنیهای میوهای و Dasani water می شدند.