مقدمه
بحث یادگیری یکی از مباحثی است که از دیرباز تا کنون مورد توجه دانشمندان و پیشروان تعلیم و تربیت بوده است . موضوع تعلیم و تربیت آن است که هم آزادی و هم فطرت و هم ساخت ( تربیت ) باید جای مرتبطی داشته باشند . معلم ساخت و سازماندهی را در مواردی که درکلاس عرضه می شود به وجود می آورد ولی کودکان را در فرصتهایی که در کاوش و تکمیل این موارد دارند آزاد می گذارد. به طور کلی ساخت و آزادی در کلاس درس نسبت به یکدیگر به طور دائم در حال تناوب قرار دارد ، به طوری که هیچ یک از این دو بر قلمرو تربیتی مسلط نمی شوند .
بنابراین مطابق نظریه پیاژه آزادی وساخت ، رشد و تجربه همواره در یک برنامه آموزشی موثرند . باید در نظر داشته باشیم کسی که خود را رهبر مردم قرار می دهد باید پیش از آنکه به تعلم دیگران بپردازد خود را بسازد . و این جمله امام علی ( ع ) را که در نهج البلاغه ( حکمت 73 ) آمده را الگوی خود قرار دهند . « به گفتار تربیت کنید و با کردار تعلیم دهید زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند سزاوارتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد » .
ایجاد لحظات شاد در آموزش هنگامی میسر است که دانش آموزان در فرآیند یادگیری به صورت یک پذیرنده صرف نباشند اگر آنها در جریان آموزش فعالیت و تحرکی نداشته باشند فضای کلاس خسته کننده می شود و معلم نیز بازده مناسبی نخواهد داشت . بنابراین بهتر است مربیان نوآموزان را در جریان یادگیری دخالت دهند و از آنها در هر یک از مراحل آموزش استفاده کنند .
چکیده پژوهش
رشد کودکان از روزی که به دنیا می آیند تا زمانی که به درجه کمال می رسند از مراحل متوالی و به هم پیوسته ای می گذرد که می توان آنها را فصول مشخص تاریخ واحدی دانست . این رشد گرچه ظاهرا ترقی دائم و یکنواختی است اما در واقع کند و تند می شود و دوره هایی گاه پرجوش و خروش و گاه آرام تر دارد . این دوره ها و مراحل عبارتند از :
1- مرحله اول که از طفولیت شروع و تا 18 ماهگی ادامه دارد . ویژگی های این دوره شامل : الف – محیط مساعد ب – تنظیم اعمال کودک ج- محبت و مصاحبت د- راه رفتن و غذا خوردن است .
2- مرحله دوم (کودکی اول ) : که سالهای سوم و چهارم زندگی را در بر می گیرد در این دوره کودک به تدریج نگرنده ماهری شده همچنان در راه شناخت محیط پیش می رود . حواس خود را به کار می برد ، در محیطی وسیع به توسعه تجارب دست اول خود می پردازد و به تدریج با رشد نیروهای تازه بر کیفیت و کمیت تجاربش افزوده می شود .
3- مرحله سوم ( کودکی دوم ) که سالهای پنجم وششم زندگی را در بر می گیرد . مهمترین صفات روانی کودک در این دوره عبارت است از : االف – تشخص طلبی ب – جهان بینی ج- بازی و کار . کودک در این مرحله بزرگتر و از لحاظ فرصتهای تجربی مورد نیاز و مورد درخواست پرتوقع تراز آن است که بتوان او را در خانه در چارچوب روابط خانگی محدود ساخت .
4- مرحله چهارم ( کودکی سوم ) که سنین 7 تا 12 سالگی رادر برمی گیرد . خصایص روانی این دوره عبارتند از : الف – پیدایش مفهوم جزئی ب- علاقه به کار ج- دوره کمون د- سن دانایی ه - ظهور استعدادها و – میل به زندگانی اجتماعی ز- میل به فعالیت می باشد . در این مرحله مدرسه رفتن برای کودک ضرورت دارد . این دوره را که آن را کودکی بزرگ نیز می نامند و بر حسب جنس کودک ( دختر یا پسر ) از شش تا سیزده یا چهارده سالگی ادامه دارد .
5- مرحله پنجم ( نوجوانی ) که از 12 سالگی تا 16 سالگی ادامه دارد این دوره که معمولا در دختران در حدود 11 سالگی – یکی دو سال زودتراز پسران- آغاز می شود و سه چهار سال یا بیشتر طول می کشد . از مراحل دشوار رشد و سازگاری اجتماعی آدمی است .
6- مرحله ششم ( جوانی ) : که از هفت تا 20 سالگی را شامل می شود . دوره جوانی دوره ی مثبت ابراز شخصیت است . این دوره پربارترین دوره زندگی است . جوان که اینک همه امکانات ذهنی اش تحقق یافته است با استفاده از تخیل پربارش تصاویری بدیع از زندگی رسم می کند و چون هنوز با واقعیت ها درگیر نشده و به محدودیت امکانات خویش پی نبرده است با ساده دلی تمام ، از خوش بینی لبریز و زودباوری سرشار است و نامزد مناسبی برای زندگی می باشد .
« مرحله اول ( طفولیت از تولد تا 18 ماهگی ) »
نوزاد وقتی که به دنیا می آید با وضع جدیدی مواجه می شود که با وضع سابقش تفاوت دارد . قبل از هر چیزی باید با محیط و شرایط سازگار شود . به طور کلی ارگانیزم کودک برای تحمل تغییرات و سازگار شدن با شرایط متغیر محیط زیست آمادگی دارد . این موجود « اسپینال » نخاعی یعنی غیر ارادی است این فعالیت شامل حرکات انعکاسی است که به طرق مختلف صورت می گیرد . مثلا انعکاس تنفسی که مسبب نخستین فریاد طفل می شود و به دنبال این انعکاس انعکاس عطسه ، انعکاس گرفتن و فشردن و مانند اینها ظاهرمیشود ( موریس دپس ، مراحل تربیت « ص 24 » )
در هر دوره از رشد نخستین ماموریت طبیعت و به عقیده بعضی تنها وظیفه تربیت این است که برای رشد کودک شرایط مساعدی فراهم شود . نخستین مرحله تربیت یا دوره شیرخوارگی دوره پرستاری از کودک است . کودک باید در خانه یا محیطی که برای فعالیتهایش مناسب باشد زندگی کند و مراقبت شود . این دوره تا زمانی ادامه دارد که مقدمات لازم جهت تکلم چه از لحاظ آمادگی دستگاه های صوتی و چه از لحاظ مکانیسمهای روانی – عصبی مربوط فراهم شود ( موریس دپس ، مراحل تربیت )
شرایط تعلیم و تربیت دردوره طفولیت
1- محیط مناسب : در هر دوره نخستین ماموریت تربیت این است که محیط مساعدی برای کودک فراهم کند . و در هر حال وظیفه تربیت مخصوصا وقتی منظور از آن محیط قبل از تولد و دوره شیرخوارگی و طفولیت باشد هیچ گاه مهمتر از آغاز زندگی نیست .
2- تنظیم اعمال کودک : ارضاء و احتیاج عمده یعنی احتیاج به خورد و خواب نیز فرصتی برای نخستین نظم بخشی تربیتی است .