تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار

تعداد صفحات: 9 فرمت فایل: word کد فایل: 11266
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: زندگینامه مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۷,۰۰۰ تومان
قیمت: ۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار

    میرزا حسین قزوینی ملقب به مشیرالدوله و بعد ملقب به سپهسالار، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار بود.

    او فرزند میرزا نبی قزوینی بود. پس از تحصیلات مقدماتی و مدتی تحصیل در دارالفنون، به ماموریت‌های خارجی رفت. به زبان‌های فرانسه و انگلیسی تسلط داشت. او در دوران صدر‌اعظمی امیرکبیر نزدیک به سه سال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از مراجعت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. در سالهای آخر صدارات میرزاآقاخان نوری وزیر مختار ایران در استانبول شد. او ۱۰ سال وزیر مختار ایران در استانبول بود و پس از آن هم با رتبه سفیرکبیری دو سال دیگر در استانبول ماند.

    مشیرالدوله در یک دوره ۲۰ ساله در خارج از ایران به سر برد. در دوره ۱۲ ساله اقامت خود در استانبول جنبشهای قانون‌خواهی و مشروطه‌طلبی اروپا را که در عثمانی بازتاب گسترده‌ای داشت از نزدیک مشاهده کرد و با تکاپوی روشنفکران عثمانی برای دستیابی به قانون اساسی و بنای مجلس قانونگذاری آشنا شد.

    او ترتیب سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را با هماهنگی با عثمانی داد و با جلب اعتماد او فعالیت برای ایجاد اصلاحات در امور مملکتی را آغاز کرد. در این سفر شاه را با مبانی حکومت در غرب و ساختار‌های جدید دولتی آشنا کرد و ایرانیانی را که از جور قاجار ترک وطن کرده به عراق آمده بودند به شاه نشان داد. شاه در پایان سفر به عتبات، میرزا حسین خان را با خود به تهران ‌آورد و او را به «وزارت عدلیه و اوقاف و وظایف» گمارد.

    مدتی بعد با فرمان ناصرالدین شاه به مقام صدراعظمی رسید و کوشش‌های اصلاحی خود را ادامه داد. سپهسالار سفر اول ناصرالدین شاه به فرنگ را ترتیب داد.

    در غیاب شاه و سپهسالار مخالفان اصلاحات او ترتیباتی دادند و در همان روز ورود شاه به خاک ایران با حصور در دربار و ارائه عریضه خواستار عزل صدراعظم شدند. شاه بخاطر شدت و وسعت اعتراضات یا به ملاحظات دیگر از سپهسالار خواست که استعفا کند و با این استعفا موافقت کرد. او پس از برکناری به مقام وزارت امورخارجه منصوب شد. بعد از آن هم والی خراسان شد و در سال ۱۲۹۸ در مشهد درگذشت.

    مشیرالدوله را در رشت و حکومت گیلان رها کردیم و با کاروان از اروپا بازگشته ی گیج و مبهوت ناصرالدین شاهی به تهران رسیدیم. شاه بالفور مستوفی الممالک را نخست وزیر جدید می نامد و دولت آشفته را به او می سپارد. بیچاره اگرچه وطن پرست بود و به اجنبی باج نمی داد، شریف بود و عزم رفع مشکلات کرده بود، اما کفایت و لیاقت میرزا حسین خان را نداشت. یکسال می گذرد و اوضاع بدجوری قمر در عقرب می شود. وزارتخانه ها به هم می ریزند، شورای دولت یکی درمیان تشکیل می شود و همان هم می شود محفل باندبازیهای دربار و شاهزادگان، وظایف دیوانی مدام در هم ادغام می شوند و انجام امورات مردمی بیجا به بن بست می رسند، تا اینکه شاه فکری به سرش می رسد. 

    میرزا حسین خان در این یکسال می چسبد به حکومت گیلان و کمافی سابق نامه نگاریها و درددلهایش با شاه را ادامه می دهد. کاغذها دیگر غمنامه شده اند. او از گیلان برای شاه غصه در نامه می پیچد و این هم از تهران برای او صبر و تحمل حواله می دهد. شاه گهگداری مشورت هم می خواهد و گلایه می کند که امورات مملکت سخت درهم شده اند. ناگفته نماند که اطرافیان سپهسالار در گیلان نقل کرده اند که او هر روز در هراس و واهمه بسر برد که به سرنوشت امیرکبیر دچار شود. اینرا هم گفته اند که امر بر او مشتبه شده بود که به زودی از جانب ارتجاع به سراغش آمده، همان خواهند کرد که با میرزا محمدتقی خان امیرکبیر کردند. به هر روی، به سال ۱۲۵۳ خورشیدی این کابوس پایان می یابد؛ شاه با عزت و احترام بسیار از او می خواهد گیلان را رها کرده به سرعت برای نجات پایتخت برآشفته به تهران بیاید. اینرا هم گفته باشم که پس از صدارت، دیگر آن اعتماد سابق مابین شاه و وزیر هیچگاه برقرار نشد. اینطور می شود که مدت کوتاهی را برای شاه ناز می کند. نهیب می زند و گله دارد که ناصرالدین میرزا چرا فاقد اقتدار در رای و نظر هستند و مثال عوام در رای خود نااستوار. هرچه شاه میگوید بیا و نخست وزیری را در دست بگیر، او جواب می دهد که دیگر به تهران نخواهد آمد. "سخنان تنبیه آمیز (در نامه هایش به شاه) می گوید، به مقام صدارت به ظاهر بی اعتناست، در بند حیثیت انسانی است، به پاکدامنی خویش می بالد. تنها یکجا ضعف نفسانی نشان می دهد که از دربدری می نالد؛ این جنبه ضعف شخصیت اوست. می بایست بداند صدراعظم اصلاحگر در نظام دولت فاسد – دربدری دارد، خانه نشینی دارد، دشمن و بدخواه دارد. مرد استوار بزرگ منش نه هیچگاه می نالد و نه زبونی می نماید. اما هیچکس جامع فضایل نیست؛ آدمیزاد است و ضعف های آدمی."[i][i]

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, مقاله در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, تحقیق درباره تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, مقاله درباره تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت