چکیده
یکی از مباحث مهم قرآنی بحث «جهاد» است. کثرت آیات پیرامون جهاد شاهد بر اهمیت آن است.
جهاد در قرآن، کوشش و تلاشی است که در راه خدا و پیشبرد اهداف الهی در برابر دشمن صورت می گیرد. بالاترین و والاترین آن جهاد مسلحانه در راه خداست.
آیات و روایات متعدد درخصوص ارزش و اهمیت جهاد، مقام و منزلت کسانی که به این وظیفه خطیر عمل می نمایند و در راه ایفای این رسالت جان می بازند و یا به عنوان شاهد زنده باقی می مانند و نیز توبیخ و سرزنش و انزار کسانی که به گونه ای از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی می کنند، همه و همه بیانگر توجه خاصی است که شارع مقدس نسبت به انجام این امر مهم مبذول داشته است؛ و چرا چنین نباشد در حالی که جهاد مایه دمیده شدن روح حیات مجدّد و جاویدان در اسلام است، مایه عزت و سرافرازی دین و دینداران است، مایه یأس و نابودی کفار و منافقان و به انزوا کشیدن دین از صحنه حیات اجتماعی است.
از آنجا که جوانان عزیز میهن اسلامی ما در قالب وظیفه مقدس سربازی مدتی از عمر خود را در لباس رزم و در سازمانهای نظامی تحت حاکمیت ولایت فقیه سپری می کنند ؟؟ که باعث جهاد از دیدگاه اسلام و منابع اسلامی چون کتاب و سنت بیشتر آشنا شوند.
امید است مجاهدات راه خدا ضمن بهره گیری از مطالب این پروژه که به آیات و روایات مستند است، آیات قرآنی را نیز حفظ نمایند تا انس مضاعفی با قرآن پیدا کرده و معنویت بیشتری کسب کنند.
مقدمه
حمد و سپاس خداوند یکتا که عالم کائنات را لباس هستی پوشیده و با عنایت به ظرفیت وجودی و لیاقت ذاتی، هر موجودی را خلقت متناسب با وجودش عطا کرد و تمامی کائنات را در مسیر هدایت قرار داد. «ربنا الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی»[1]
و چون خواست شناخته شود و گنج مخفی ذات لایزالش علاوه بر زبان حال به زبان قال هم ستوده شود انسان را آفرید. «کنت کنزاً مخفیاً فاجَببت ان اعرف فخلقت الخلق کلی اعرف.»[2]
و انسان را با تاج کرمنا سرآمد موجودات و تمامی هستی را مسخر او گردانید. «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیراً ممن خلقنا تفضیلاً»[3]
و بر این آفرینش به خودآفرین گفت: «فتبارک الله احسن الخالقین.»[4]
و هدف از آفرینش جن و انس را عبادت خویش قرار داد. «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون.»[5]
و برای هدایت جن و انس به امر عبادت و شناخت خویش برایش برنامهای تنظیم کرد که بر اساس فطرت انسان که فطرتی خداگرایانه و خداجویانه می باشد و سعادت دنیاو آخرت او را تضمین می کند. «فاقم وجهک للذین حنیفاً فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذالک دین القیم ولکن اکثر الناس «یعلمون».[6]
و برای پیشگیری از خمول و به خاموش گرائیدن فطرت یا انحراف از مسیر الهیش رسولانش را پی در پی فرستاد. «ثم ارسلنا رسلنا تترا کل ماجاء اته رسولها کذبوه فاتبعنا بعضهم بعضاً و جعلناهم احادیث فبعداً لقوم «یؤمنون»[7]
تا راه هدایت را به بندگانش بنمایند و در این بین او را موجودی مسلوب الاراده قرار نداد و اختیار گزینش راه هدایت و رشد را از راه ضلالت و گمراهی بر عهده و انتخابش گذاشت. «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا.»[8]
و اراده کرد که شاکران را که از ظرفیت وجودی شایستهای برخوردارند، هدایت نموده و در سینه و دلهایشان بذر عنایت خویش کاشته و با آفتاب عنایتش که رسولان الهی می باشند ایمان را در دلهایشان رشد دهد و گمراهان و لجبازان که لیاقت و شایستگی پذیرش الطافش را نداشتند چون موجوداتی قرار داد که در برابر هدایت رسولان آنقدر لجباز و غیرقابل انعطاف شدند که گوئی می خواهند برای نشنیدن پیام حق به آسمان فرار کنند. «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد اَنْ یضله یجعل صدره ضیقاً حرجاً کانما یصعد فی السماء کذالک یجعل الله الرجس علی الذین لایؤمنون.»[9]
و این نعمت هدایت را با توجه به بلوغ فکری بشر و قدرت دریافت برنامه جامع و کامل که دیگر نیاز به تغییر و تحول و تکمیل ندارد با خاتمیت بنی مکرم اسلام به پایان رسانید. «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیء علما»[10]
تا صاحبان عقل و خرد در پرتو دستورات دین مبین اسلام از ظلمات جهل و نادانی و عبادت طاغوتها برهند و در زمین اقامه نماز کنند و زکات بپردازند و امر به معروف و نهی از منکر کنند «للذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ولله عاقبه الامور»[11]
و بهترین امتها باشند «کنتم خیر اُبه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله ...»[12]
و طبیعی است که اجرای این برنامه ها با توجه به جنبه وجودی انسان که از دو بعد الهی و مادی برخوردار می باشد دچار تزاحم ها و گرفتاری های عدیده ای می گردد زیرا با توجه به آیه شریفه «فالهمها فجورها و تقواها»[13]
منافع هواپرستان، مستکبران، دنیادوستان، عافیت طلبان، بی تفاوتها و حاکمان زر و زور و بطور اعم انسان هایی که می خواهند به تمام معنا آزاد باشند «بل یرید الانسان لیفجر امامه»[14] تهدید می شود و آرامش خیالی آنها و خود محوری هاشان دچار تزلزل و آشفتگی میگردد و از همین جاست که نبرد بین حق و باطل و جنود رحمانی و جنود شیطانی آغاز می گردد و سنت ابتلا و آزمایش به منصه ظهور می رسد تا صادقین از کاذبین تشخیص داده شوند. «ولنبلونکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلوا اخبارکم»[15]
لذا بحث جهاد و دفاع در برابر مستکبران و مفسدان و ظالمان و کافران و مشرکان و منافقان که همگی از جنود شیطانی هستند پیش میآید تا دین خدا بر جهان استیلا یابد و «کلمه الله هی العلیا»[16] باقی بماند.
بنابراین در جزوه حاضر قصد و نیتمان بر این است با توجه به بضاعت که داریم از میان احکام جامع دین مبین اسلام بحث جهاد و دفاع به اختصار را مورد بررسی قرار دهیم و توفیق را از درگاهش طلب نماییم.
فصل اول
جهاد و دفاع در قرآن
برای شناخت اصالت مکتبها یکی از بهترین راهها آن است که چگونگی رفتار آنها را با دشمن مخصوصاً در میدان جنگ و پس از آن در برابر اسیران جنگی و پیامدهای جنگ مورد بررسی قرار داد. بررسی آیات قرآن و روایات اسلامی در مورد آداب جنگ این حقیقت را به وضوح ثابت می کند که اسلام مسائل اخلاقی و انسانی راحتی در خشونت بارترین صحنه های زندگی یعنی میدان جنگ نادیده نگرفته و همه جا قهر را با لطف و خشونت را با رحمت عجین ساخته و به یقین حکومت اسلامی باید این آداب را که اثر عمیقی در طرز قضاوت بیگانگان از اسلام دارد و می تواند وسیله ای برای جلب توجه آنان و بازنگری درباره اسلام شود به کار بندد در آیات قرآنی بارها به رعایت عدالت و عدم تجاوز از حدود معقول و انسانی در مقابل دشمنان تأکید شده است. از جمله در آیه 190 سوره بقره میخوانیم «در راه خدا با کسانیکه با شما میجنگند نبرد کنید و از حد تجاوز ننمایید که خدا تجاوزکاران را دوست نمیدارد.» در این آیه در واقع به سه نکته اشاره شده: 1. این که جنگ باید برای خدا و در راه خدا باشد نه بخاطر جاه طلبی و انتقام جویی. 2. اینکه جنگ در برابر متجاوز باشد، یعنی تا جنگ بر شما تحمیل نشود، دست به اسلحه نبرید. 3. در میدان جنگ از حد تجاوز نکنید و اصول اخلاقی را رعایت کنید. بنابراین اگر دشمن اسلحه را بر زمین بگذارد و تسلیم شود نباید به او حمله کرد، و همچنین نسبت به کسانی که قدرت بر جنگ را ندارند مانند پیرمردان، کودکان و زنان نباید مزاحمت شود، نابود کردن باغ ها و مزارع و تخریب اماکن قابل استفاده و توسل به سلاح های کشتار جمعی، همه از مصادیق تعدی بر بیگناهان و انتخاب روش های غیرانسانی است و از نظر اسلام ممنوع است.
مسلمانان – چه فردی و چه گروهی – همانند دیگران، این حق را دارند که از کیان اسلام و موجودیت خویش در هر شرایطی دفاع کنند و اعتراض به چنین حقی، از سوی هر کسی که مطرح شود، بسیار ابلهانه و نابخردانه است و اما اینکه چگونه باید به دفاع بپردازیم، مسأله ای است که قرآن و فقه اسلامی به آن پرداخته و جزئیات آن را به روشنی بیان کرده اند. درصدر اسلام، نظر به شرایط خاص مسلمانان، جهاد – به شکل رویارویی نظامی – در دوران مکه میسر نبود، از این رو جمعیت اندک مؤمنان با تدبیر و رهبری پیامبر (ص) (هجرت به حبشه و مدینه) از تیررس دشمنان خارج شدند و با هجرت رسول اکرم (ص) به مدینه، شرایط دفاعی آنان فراهم شد و خداوند نیز با فرو فرستادن آیه 39 سوره حج به آنان اجازه داد که مسلحانه از خویش دفاع کنند. در آیه بعد از آن نیز بطور صریح به فلسفه دفاع اشاره کرده، می فرماید: «و اگر خداوند، بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، صومعهها و معابد یهود و نصا را و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود، ویران می گردد