مقدمه
یکی دیگر از موضوعات مشترک میان قرآن کریم و اناجیل اربعه، موضوع احکام و فروعات فقهی است که این امر هم در تعالیم و آموزه های موجود مسیح در اناجیل چهارگانه و هم در آیات شریفه قرآن کریم بدان اشاره شده است. در این دو کتاب علاوه بر آنکه به موضوعات مهمی از قبیل خداشناسی، معاد و داستان پیامبران و نیز اخلاقیات اشاره شده از ذکر احکام عبادی و اجتماعی و حتی اقتصادی فروگذار نشده و برای تکاهل و هدایت پیروان خویش، احکام و دستورات و فروعات دیگری را به آنها گوشزد نموده اند. همچنانکه عیسی می گفت:«گمان مبرید که آمده ام تا تورات موسی و نوشته های سایر انبیاء را منسوخ کنم، من آمده ام تا آنها را تکمیل نمایم و به انجام برسانم»(متی:5:17). مسیح آمد تا حقیقت دین را از زیر آوار نفس گیر شریعت سخت گیرانه فریسیان یهودی بیرون کشیده، آفتابی کند. فریسیان با حهود بر ظواره شریعت روزنه های درخشش گوهر دین را کور کرده بودند و به نام دین، راه را بر ملکوت خدا بسته بودند. البته هرگز مسیح احکام شریعت را سبک نمی شمرد و ترک آنها را روا نمی دانست:«به راستی به شما می گویم که از میان احکام تورات، هر آنچه باید عمل شود یقیناً همه یک به یک عملی خواهند شد، پس اگر کسی از کوچکترین حکم آن سرپیچی کند و به دیگران نیز تعلیم دهد که چنین کنند او در ملکوت آسمان از همه کوچکتر خواهد بود.»(متی،18:5).
قرآن کریم نیز شرط ایمان و تقوا را ایمان به پیامبران و کتابهای پیشین آسمانی میداند. قرآن کریم خود را مصدق و مؤید کتابهای پیشین می داند و اگر از هیمنه خویش بر کتابهای پیشین سخن می گوید به شأن نگاهبانی خویش از میراث پیشینیان- همراه با حق تصرف در برخی از جزئیات- اشارت دارد. از این رو ما به آنچه آخرین پیام آسمانی آورده است مأمور و متعهدیم، نه از آن رو که خط بطلانی بر شرائع گذشته می کشد، بلکه از آن رو که آیین حنیف نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را احیاء کند و غبارها را از چهره پاک آن می زداید تا هرچه بیشتر، شعاع نور الهی بتابد و راه ملکوت آشکارتر شود. روشن است که در اینجا سخن از خطوط کلی و اصلی ادیان پیشین است وگرنه، تغییر و تبدیل در برخی از فروع در هر دین جدیدی وجود داشته و نشانه مراعات تحولات زمانه است.(درک: اناجیل اربعه بویژه آیه پیش گفته (متی،8:5) و قرآن کریم، آل عمران/50 که ناظر به تحلیل برخی از محرمات شریعت موسی توسط حضرت عیسی است و انعام/146-145 و اعراف 157 که به تغییر و تسهیل برخی از فروعات فقهی در اسلام نسبت به آیین های گذشته به ویژه یهود اشاره دارد.)
با این مقدمه، می توان گفت که احکام مشترک میان قرآن کریم و اناجیل اربعه از این قرارند: روزه، انفاق، ازدواج و طلاق.
5-1-روزه
5-1-1-روز در اناجیل اربعه
مسأله روزه از جمله مسائل و موضوعاتی است که به عنوان احکام عبادی در اناجیل وارد شده که به وجود این مسأله در میان پیروان مسیح و آیین او دلالت دارد که ذیلاً به آن اشاره می شود:
5-1-1-1- روزه گرفتن مسیح:
«آنگاه عیسی به دست روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را تجربه نماید. و چون چهل شبانه روز روزه داشت آخر گرسنه گردیده پس تجربه کنند نزد او آمده گفت اگر پسر خدا هستی بگو تا این سنگها نان شود. در جواب گفت مکتوب است انسان نه محض نان زیست می کند بلکه به هر کلمه ای که از دهان خدا صادر گردد.»(انجیل متی، باب چهارم4-1)
5-1-1-2- پرهیز از ریا در روزه داری:
«اا چون روزه دارید مانند ریاکاران ترشرو نباشید زیرا که صورت خویش را تغییر می دهند تا در نظر مردم روز دار نمایند هر آینه به شما می گویم اجر خود را یافته اند. لیکن تو چون روزه داری سر خود را تدهین کن و روی خود را بشوی تا در نظر مردم روزه دار ننمایی بلکه در حضور پدرت که در نهان است و پدر نهان بین تو، ترا آشکارا جزا خواهد داد.» (انجیل متی، باب ششم، 18-16)
در این قسمت از انجیل متی، علاوه بر اشاره به اصل وجود روزه داری در آیین و تعلیمات مسیح، به اخلاق روزه داری اشاره شده است و اینکه در زمان روزه داری به واسطه ترشرویی و گرسنگی به شدت از ریای در ان بپرهیزید زیرا که اجرتان ضایع خواهد شد. بلکه برعکس در هنگام روزه داری، به خاطر پرهیز از ریاکاری سر و روی خود را مرتب و معطر کن تا آنکه دچار ریا نشوی و در برابر این تواضع، پروردگارنهابین، تو را آشکارا پاداش دهد.
5-1-1-3- روزه گرفتن ]یحیی[ و شاگردان یحیی:
«آنگاه شاگردان یحیی نزد وی آمده گفتند چون است که ما و فریسیان روزه بسیار می داریم لکن شاگردان تو روزه نمی دارند. عیسی بدیشان گفت آیا پسران خانه عروسی مادامی که داماد با ایشان است می توانند ماتم کنند ولکن ایامی می آید که داماد از ایشان گرفته شود در آن هنگان روزه خواهند داشت.» (انجیل متی، باب نهم، 15 و 14) و نیز در این قسمت نیز فقط به اصل روزه از زمان یحیی و پس از آن اشاره شده است.
5-1-1-4- دعا و روزه شرط توفیق:
«اما شاگردان نزد عیسی آمده در خلوت از او پرسیدند چرا ما نتوانسیم او را بیرون کنیم. عیسی ایشان را گفت به سبب بی ایمانی شما زیرا هر آینه به شما می گویم اگر ایمان به اندازه دانه خردلی می داشتید بدین کوه می گفتید از اینجا بدین جا منتقل شو البته منتقل می شد و هیچ امری بر شما محال نمی بود. لیکن این جنس جز به دعا و روزه بیرون نمی رود.»(انجیل متی، باب هفدهم، 21-19)
5-1-1-5-روزه گرفتن پیروان مسیح:
«و زنی نبیه بود حنا نام دختر فنوئیل از سبط اشیر بسیار سالخورده که از زمان بکارت هفت سال با شوهر بسر برده بود. و قریب به هشتاد و چهار سال بود که او بیوه گشته از هیکل جدا نمی شد بلکه شبانه روز به روزه و مناجات در عبادت مشغول می بود.» (انجیل لوقا، باب دوم، 37 و 36).
«آن فریسی ایستاده بدین طور با خود دعا کرد که خدایا ترا شکر می کنم که مثل سایر مردم حریص و ظالم و زناکار نیستم و نه مثل باجگیر، هر هفته ای دو مرتبه روزه می دارم و از آنچه پیدا می کنم ده یک می دهم.» (انجیل لوقا، باب هجدهم،12-11)
در این دو فراز از انجیل لوقا، به این نکته اشاره شده که مطابق تعالیم عیسی مسیح در تشریع روزه پیروان آن حضرت نیز به این امر مهم، اهتمام می ورزیدند.
همچنانکه در این چند فراز از اناجیل اربعه، ذکر شده، فقط به اصل وجود روزه در تعالیم مسیح و اقدام پیروان یحیی و عیسی به امر روزه اشاره شده است بدون آنکه به شرایط، حدود و کیفیت روزه در عقاید مسیح اشاره شده باشد.
5-1-2- روزه در قرآن
مسأله روز و احکام پیرامونی آن در آیات قرآن کریم وارد شده و به عنوان یکی از فروعات دین مبین اسلام مورد تأکید و توجه قرار گرفته تا جایی که 67 آیه در قرآن به امر روزه و احکام و آثار آن اختصاص پیدا کرده است که ذیلاً به آن می پردازیم و از بیان مسائل تخصصی روزه در احکام فقه پرهیز می کنیم:
5-1-2-1-روزه، حکم مشترک خدا در امتهای گذشته و حاضر:
«یا ایهاالذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»[1]:
«ای اهل ایمان بر شما هم روزه داشتن فرض گردید چنانکه امم گذشته را فرض شد و این دستور برای آن است که پاک و با تقوا شوید.»
در این آیه، علاوه بر آنکه بر اصل وجوب روزه گرفتن برای مؤمنین و مسلمین اشاره شده به دو نکته مهم دیگری هم اشاره شده است: نخست آنکه به روزه بعنوان حکم مشترک خداوند در میان تمام امتهای گذشته نگریسته شده و اینکه، روزه تنها اختصاص به اسلام ندارد بلکه برای ادیان گذشته نیز تشریع شده بود و این علاوه بر آنکه اهمیت روزه گرفتن را در شریعت الهی روشن می کند، به اشتراکات موجود در ادیان الهی از جمله روزه، اشاره می کند که چگونه ادیان توحیدی در مواضع و احکام گوناگونی با یکدیگر مشترکند و این خود، توحیدی بودن دین شما را تثبیت می کند که همه احکام از جانب یک شارع، تشریع شده است.
دوم آنکه، به حقیقت و آثار روزه اشاره شده که ثمره و حقیقت روزه، تقوا و پرهیزگاری شماست که ببینید چگونه با نفس و مشتقیات نفسانی خویش به مبارزه بر می خیزد. بنابراین می توان گفت، مطابق بیان این آیه، روزه، یعنی تمرین تقوا.
5-1-2-2-احکام روزه:
«ایاماً معدودات فمن کان منکم مریضاً او علی سفر و غده من ایام اخر و علی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین فمن تطوع خیراً فهو خیرُ له له و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون- شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضاً او علی سفر فعده من ایام اخر یریدالله بکم الیسر و لا یریدکم لکم العسر و لتکملوا العده و لتکبروا الله علی ما هدیکم و لعلکم تشکرون»:[2]
«روزهایی به شماره معین روزه دارید (تمام ماه رمضان) و هرکس از شما کریض باشد یا مسافر به شماره آن از روزهای آن از روزهای غیر ماه رمضان، روزه دارد و کسانی که روزه را به زحمت و مشقت توانند داشت، عوض هر رود خدا دهد یک مد طعام آنقدر که فقیر گرسنه ای سیر شود و هرکس بر نیکی بیفزاید این رفتار بسیار برای او بهتر است و روزه داشتن شما را از هرکار بهتر خواهد بود اگر فوائد بیشمار این عمل را بدانید. ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل نازل شده است برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از بازل پس هرکه دریابد ماه رمضان را روزه بدارد و هرکس مریض یا در سفر باشد به شماره آنچه روزه خورده است از ماههای دیگر روزه دارد که خداوند برای شما حکم را اسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته است تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده خدا را به عظمت یاد کنید که شما را به دین اسلام هدایت فرمود که از این نعمت بزرگ سپاسگذار گردید.»
در این قسمت از آیات، هم به احکام و شرایط روزه گرفتن و هم به احکام مکلفین پرداخته شده است. توضیح آنکه، در آیه نخست، به طول مدت روزه یعنی یک ماه کامل و همچنین کسانی که توان روزه گرفتن ندارند از قبیل مریض و نیز مسافر و احکام جبرانی آنها اشاره شده و در آیه دوم، به این نکته اشاره شده که آنان که در ایام ماه رمضان توان و شرایط روزه گرفتن را ندارند و در ایام و ماههای دیگر به جبران آن میپردازند. آنگاه در ادامه، چنین بیان شده که هدف از تشریع روزه از ناحیه خداوند، عسر و به سختی افکندن شما نیست بلکه خداوند حکم آسان را برای شما می خواهد. و نشانه و دلیل همین کلام آن است که خداوند روزه گرفتن شما در ماههای دیگر یا جبران آنرا به صورت فدیه، برایتان جایز شمرده است و این همان آسان گرفتن حکم است نه اعسار.
و در جای دیگر، به طول زمان روزه در یک روز اشاره می کند:
«… کلوا و اشربوا حتی تبیین لکم الخیط الأبیض من الحیظ الأسود من الفجر ثم اتمّوا الصیام الی اللیل»[3]:
«… و رواست که بخورید و بیاشامید تا آنگاه که خط سفیدی روز از سیاهی شب در سپیده دم پدیدار گردد پس از آن روزه را به پایان رسانید تا اول شب…»
و در برخی از آیات، از روزه بعنوان کفاره ای برای برخی از گناهان از چمله قتل غیر عمدی[4]، قسم های قلبی[5] و عقیدتی و نیز ظهار[6] نام برده شده که نقش جبرانی برای گناهان فوق را ایفا می کند.
5-1-2-3- نذر روزه مریم (س):
«فلکی و اشربی و قری عیناً فاما ترین من البشر احداً فقولی انی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلم الیوم انیساً[7]»:
«پس از این رطب تناول کن و از آب بیاشام و چشم خود (به عیسی) روشن دار و هرکس از جنس بشر را که ببینی به او بگو برای خدا نذر روزه سکوت کرده ام و با هیچکس(تا روزه ام) سخن خواهم گفت.»
این قسمت از آیات نیز به اصل وجود روزه در آیین یهود اشاره دارد که بر اساس آن، مریم عذراء، برای سهولت زایمان خود، روزه سکوت نذر کرد. بنابراین، طبق بیان این آیه، اصل روزه، اصل مشترک تمام ادیان آسمان و الهی است.
مقایسه
1)مسأله روزه ، از مسائل مشترکی است که هم در قرآن و هم در اناجیل وارد شده است با این تفاوت که در اناجیل این موضوع به اختصار و اجمال و تقریباً در حد ذکر عنوان بیان شده در حالی که در قرآن کریم، مسأله روزه به تفصیل بیان شده و احکام و شرائط، طول مدت و نیز مکلفین و معذورین از روزه مورد بررسی قرار گرفته اند.
2)قرآن کریم، صراحتاً روزه را بعنوان اصل و حکم مشترک خداوند در میان تمام امتها معرفی می کند و در این راستا، نذر کردن مریم را روزه سکوت را شاهدی بر این مدعا، اعلام می دارد و در حالی که در اناجیل چهارگانه هیچ تصریح یا تلویحی مبنی بر وجود حکم روزه بعنوان دستور مشترک خداوند برای امتهای پیشین وجود ندارد.
3)در قرآن کریم، صراحتاً به وجوب روزه گرفتن پیروان اسلام اشاره شده است در حالی که در گزارشهای اناجیل هیچ گونه تصریح یا تلویحی مبنی بر وجوب روزه گرفتن پیروان مسیح از زبان آن حضرت وجود ندارد.
4)در انجیل متی، از روزه گرفتن چهل شبانه روزی عیسی مسیح، سخن به میان آمده که در قرآن کریم، هیچ سخنی از آن به میان نیامده است. اگرچه قرآن کریم، اصل روزه را در میان امتهای پیشین تأیید و تأکید می کند.
5)در انجیل متی، در ضمن نصایح مسیح به پیروان خویش، به مسأله پرهیز از ریا در روزه داری، اشاره شده که در قرآن کریم، از پرهیز از ریای در روزه داری سخنی به میان نیامده است. بلکه قرآن کریم شدیداً پیروان خود را به پرهیز از ریای در نماز سفارش می کند اگرچه به یک تعبیری، قرآن کریم، هر نوع ریایی در عبادات را تحریم می کند.
6)در انجیل متی، دعا و روزه بعنوان شرط توفیق معرفی شده است که در قرآن کریم، روزه، بعنوان تمرین تقوا بیان شده که از رهگذر روزه، انسان به تقوا و مبارزه با هوای نفس نائل می شود.
7)در قرآن کریم، از روزه به عنوان کفاره و جایگزینی بای برخی از گناهان نام برده شده که در اناجیل چهارگانه هیچ گونه اشاره ای به این موارد نشده است.
8)در قرآن کریم به زمان شروع و پایان وقت روزه و نیز ماه رمضان به عنوان فصلی(ماهی) مشخص و متعین برای انجام این فریضه الهی، اشاره شده که در اناجیل چهارگانه هیچ گونه اشاره ای به زمان ابتدا و انتهای وقت روزه شده است.
5-2-1- انفاق
5-2-1-انفاق در اناجیل اربعه
از دیگر موضوعاتی که در اناجیل چهارگانه به آن پرداخته شده و می توان آنرا در ذیل احکام ]اجتماعی- اقتصادی[ گنجانیده موضوع انفاق و ذم ثروت اندوزی است چرا که ثروت اندوزی باعث انباشت ثروت در است اقلیت خواهد شد و به تبع آن، محرومین و نیازمندان جامعه روز بروز، فقیرتر خواهند شد بنابراین در تعلیمات مسیح(ع) که در انجیل های چهارگانه آمده است، آن حضرت پیروان خویش را به انفاق مال و دستگیری ثروتمندان از فقر تشویق نموده است و همواره بیان می داشته است که ثروتمندان و دولتمندان از چمله کسانی هستند که به سختی و کوشش فراوان، داخل در ملکوت خداوند می شوند. در این قسمت به موضوع«انفاق» در اناجیل اربعه می پردازیم:
5-2-1-1- تشویق به کنج اندوزی در آسمان:
«گنجها برای خود بر زمین نیندوزید جایی که بید و زنگ زیان می رساند و جایی که دزدان نقب می زنند و دزدی می نمایند. بلکه گنجها به جهت خود در آسمان بیندوزید جایی که بید و زنگ زیان نمی رساند و جایی که دزدان نقب نمی زنند و دزدی نمی کنند. زیرا هر جا گنج تو است دل تو نیز در آنجا خواهد بود.»(انجیل متی، باب ششم، 21-19)
این قسمت از انجیل متی، اگرچه صریحاً پیروان خویش را به انفاق مال دستور نمی دهد و صریحاً چنان ثروت اندوزی را ذم و نکوهش می کند که می توان از مفهوم مخالف آن، موضوع انفاق مال در راه خداوند را استنباط کرده توضیح آنکه در این قسمت از کلام مسیح، ثروت اندوزی و کنج اندوزی بر زمین به شدت ذم و نکوهش شده و در عوض، ثروت اندوزی در آسمان شدیداً ترغیب و تحسین شده است و در عین حال برای هر حالتی هم، علت ذم و یا حسن آنرا بر می شمارد. از یک سو بر این فراز از بیانات عیسی مسیح(ع) چنین آمده است که از گنج اندوزی برای خود در روی زمین به شدت بپرهیزید زیرا که گنج اندوزی در زمین، همواره با دو آفت مواجه است: یکی آنکه، زمین همواره از این خاصیت برخوردار است که کالاهای در آن، دچار بید و زنگ می شوند و هر جا که بید و زنگ باشد، زیان ضرر، متوجه صاحب کالا می شود. دیگر آنکه زمین، به گونه ای است که کالاها و دفینه های آن، مورد نقب و دزدی دزدان و راهزنان می شود، بنابراین هیچگاه زمین از این دو آفت، مصون و محفوظ نمی باشد، پس، گنج اندوزی در زمین، سزاوار و عقلایی نمی باشد.
از سوی دیگر، پیروان خویش را به گنج اندوزی برای خود در آسمان، تشویق و ترغیب می نماید و چنین می فرماید که گنجها برای خود در آسمان بیندوزید و زیر و علت آنرا، چنین بر می شمارد که آن دو آفت موجود در زمین، هیچگاه در آسمان وجود ندارد زیرا که آسمان جایی است که بید و زنگ در آنجا به کالای ارزشمند، زیان و ضرری نمی رساند و ثانیاً مهمتر آنکه، آسمان جایی است که دست هیچ دزدی بدانجا نمی رسد و هیچ دزدی نمی تواند دفینه های در آسمان را مورد دزدی و نقب قرار دهد. بنابراین، گنج اندوزی برای خود در آسمان، بسی سزاوارتر و عقلانی تر است تا در زمین، آنگاه در ادامه، چنین استدلال می کند که هر کجا، گنج توست، دل تو نیز در آنجا خواهد بود. یعنی اینکه: چنانچه گنج تو در زمین باشد، دل تو نیز در زمین خواهد بود ولی اگر گنج تو در آسمان باشد، دل تو نیز در آسمان خواهد بود و کدامیک بهتر خواهد بود دل زمینی یا دل آسمانی؟
نکته جالب و قابل تأملی که نباید فقط به ظاهر آن توجه کرد در این عبارت است که می فرماید«بلکه گنجها به جهت خود در آسمان بیندوزید» که اشاره مستقیمی به موضوع انفاق مال در راه خدا دارد زیرا که وقتی شما، مالی را در راه خدا انفاق میکنید، از همین انفاق، گنج برای خود در آسمان می اندوزید که هیچ آفتی به آن نمی رسد. بنابراین مسیح، انفاق مال در راه خدا را به منزله اندوختن گنجی در آسمان می داند که از دست بید و زنگ و نیز دزدان، مصون و محفوظ خواهد ماند. خلاصه آنکه، در این قسمت از انجیل متی، هر نوع گنج اندوزی، زد و نفی نشده است بلکه چنانچه گنج اندوزی در آسمان برای خدا انجام پذیرد، نه تنها، مذموم نیست بلکه امری پسندیده و مطلوب نیز می باشد.»
5-2-1-2- انفاق، شرط کمال خواهی و رسیدن به حیات جاودانی:
«ناگاه شخصی آمده وی را گفت ای استاد نیکو چه عل نیکو کنم تا حیات جاودانی یابم. وی را گفت از چه سبب مرا نیکو گفتی و حال آنکه کسی نیکو نیست جز خدا فقط لیکن اگر بخواهی داخل حیات شوی احکام را نگاه دار. بدو گفت کدام احکام. عیسی گفت، قتل مکن، زنا مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، و پدر و مادر خود ا حرمت دار و همسایه خود را مثل نفس خود دوست دار. جوان وی را گفت همه اینها را از طفولیت نگاه داشته ام دیگر مرا چه ناقص است.