سیلک اسکرین نوعی روش چاپ و تکثیر است که با امکانات فراوان ، بر روی اشیای مختلف ، در شکلها و اندازههای گوناگون ، قابل اجراست . در این روش از پارچه با توری با سوراخهای بسیار ریز استفاده میشود. توری در قابی ثابت میشود. تصویر مورد نظر روی این توری نقش میشود. سپس بخشهایی از تصویر که نباید رنگ بخورد با مادهای مسدود کننده مانند موم پوشیده میشود. این قاب توری را در این حالت شابلون یا کلیشه مینامند. سپس مرکب چاپ یا رنگ را با فشار کاردک یا غلطک به سطح چاپ شونده منتقل میکنند. رنگ یا مرکب فقط از بخشهایی که مسدود نشده یه کاغذ یا سطح چاپ شونده منتقل میشود و تصویر روی آن ظاهر میگردد. دامنهٔ کاربرد این چاپ از ساده ترین و ارزانترین وجه آن ( که به عنوان چاپ صنعتی و در مورد کالاهای مصرفی بکار میرود ) تا پیچیده ترین و پیشرفته ترین مرحله آن ( که بکار خلق آثار هنری میآید ) گستردهاست. از تصویر روی شیشههای شیر پاستوریزه ، آب معدنی و نوشابههای متداول ، انواع مواد مانند پارچه و چینی و سرامیک و فلز و تابلوهای راهنمایی و رانندگی و تابلوهای اسامی خیابانها و پلاک منازل ، حروف روی دستگاههای صوتی و انواع لوازم و وسایل زندگی گرفته تا برخی از پوسترهای تبلیغاتی و کارهای هنری و غیره تصویر چاپ کرد. با چاپ سیلک میتوان روی اجسام با شکلهای مدور و غیر مسطح نیز چاپ نمود که از این نظر در بین روشهای چاپی منحصر به فرد است. اما سیلک اسکرین چیست؟ چاپ سیلک اسکرین فراگرد پیشرفته تری است از چاپ با اِستنسیل(stencil ) که در اوایل سده حاضر باب شد. در ابتدا بیشتر کاربرد تبلیغاتی و نمایشی داشت . از چند دههٔ پیش ، هنرمندان این فن را بکار خویش گرفتند و به آن نام سری گرافی (seri graphy ) دادند. چاپ با اِستنسیل یکی از ساده ترین شیوههای نسخه برداری است. اِستنسیل ورقهای است که حروف یا طرح در روی آن کنده شده و با مالیدن یا پاشیدن مرکب یا رنگ بر روی آن ، شکل حروف یا طرح بر روی سطح زیرین نقش میبندد . کلمه اِستنسیل هم به این ورقه ، هم به فراگرد چاپ به وسیله این ورقه و هم به نقش حاصل از این شیوهٔ چاپ اطلاق میشود. فن اِستنسیل در چین و ژاپن و مصر قدیم متداول بودهاست .
نمونههای کهن اِستنسیلهای بدست آمده در چین با بنای دیوار بزرگ چین و نمونههای بدست آمده در مصر با بنای اهرام ثلاثه هم زمان اند . نمونههای بسیاری از تصویرهای بودا ، که با چاپ اِستنسیل تهیه شده باقی ماندهاست . اِستنسیل در مشرق زمین چه برای مقاصد هنری و چه برای مقاصد تجاری ( مثلاّ برای نقش پارچههای مصرفی ) ، فنی متداول و شناخته شده بود ؛ درحالی که در مغرب زمین بیشتر جنبهٔ مادی و مصرفی داشت . در سدهٔ هفده در فرانسه و انگلستان و در اواخر سدهٔ هچده و اوایل سده نوزده در امریکای شمالی ، برای طراحی کاغذهای دیواری اِستنسیل بکار میرفت. ابتدا برای ساختن اِستنسیل از برگهای پاپیروس ، پوست حیوانات و پارچه استفاده میکردند ، بعدها برای ایجاد نقشهای پیچیده تر ، لازم بود اِستنسیلهای ظریف تر از اِستنسیلهای پیشین بکار رود. برای جلوگیری از پاره شدن چنین اِستنسیلهایی بود که استفاده از شبکهٔ نخهای ابریشم اغاز شد. دو ورقه را همزمان میبریدند ، شبکهٔ نخهای ابریشم را مابین این دو ورقه قرار میدادند و به آان دو میچسپاندند . به تدریج معمول شد که به جای شبکهٔ نخهای ابریشم ، یک تکه پارچهٔ ابریشمین را به پشت ورقهٔ اِستنسیل بچسپانند. و بعدها پارچه ابریشمین را بر روی یک کلاف چوبی کشیدند . تحول چاپ اِستنسیل به چاپ سیلک اسکرین درست از همین جا آغاز میشود . سیلک اسکرین در واقع نام خود را از پارچهٔ ابریشمین نازک مشبکی گرفته که با اتصال به کلاف ، به عنوان تکیه گاهی برای ورقهٔ اِستنسیل بکار میرود.ورقهٔ اِستنسیل به این شبکهٔ ابریشمین چسپانده میشود . شبکهٔ باز ابریشم رنگ یا مرکب را از خود رد میکند ، درحالی که ورقه اِستنسیل آنرا نگاه میدارد . تعیین تاریخ دقیق تحول فراگرد اِستنسیل به سیلک اسکرین دشوار است . در ۱۹۰۷ ساموئل سیمون ، اهل منچستر ، استفاده از سیلک اسکرین را به نام خود به ثبت رساند . او برای کشیدن مرکب روی اِستنسیل از قلم موی نقاشی استفاده میکردن. در سال ۱۹۳۶ ، گروهی از هنرمندان آمریکایی ( جامعه ملی سری گرافی ) را تشکیل دادند . در این زمان است که کاربرد سیلک اسکرین با اهداف غیر تجاری آغاز میشود . هنر سر گرافی ( که در آن هنرمند طرح خود را با فراگرد سیلک اسکرین به چاپ میرساند) به وسیلهٔ عدهای از نقاشان برجسته معاصر اعتبار زیادی یافتهاست. در فرانسه ویکتور وازارلی ، در انگلستان ادواردو پائولوزی و بریجت ریلی ، و در ایالات متحده جیم دین ، کلاس اولدنبرگ و اندی وارهول از مروّجان این هنرند